به گزارش شبنم ها،زهرا زین الدینی روانشناس و مشاور خانواده در گفتوگو با خبرنگار حوزه ازدواج و خانواده گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان، درباره آسیب های وابستگی به دوستان اظهار کرد: دوستی ها در سن نوجوانی و جوانی با شور و هیجان بسیار زیادی همراه است و بیشتر بر مبنای عواطف و احساسات شکل میگیرد.
این روانشناس با بیان اینکه یکی از نیازهای مهم انسان نیاز به محبت و عشق ورزیدن به دیگران و مورد محبت دیگران واقع شدن است، افزود: این نیاز در همه انسانها وجود دارد و در طی مراحل مختلف رشد و مراحل گوناگون زندگی شکل های مختلفی پیدا می کند در هر دورهای به گونهای متناسب با آن برهه زمانی باید ارضا شود.
وی ادامه داد: در دوران کودکی این نیاز توسط پدر و مادر ارضا میشود، در دوره نوجوانی از طریق دوستان و گروه همسالان و در دوره جوانی از طریق دوستان خانواده بستگان همسر به این نیاز پاسخ داده می شود.
زین الدینی بیان کرد: بین یک دوستی صمیمانه، نزدیک و وابستگی شدید، تفاوت وجود دارد روابط دوستانه و صمیمانه یکسری ویژگی ها دارند مانند این که در یک رابطه صمیمی اختلال رفتاری بین دو دوست وجود دارد و اتفاقاتی که در زندگی یک دوست صمیمی میافتد بر زندگی دوست او تاثیر میگذارد اما با این وجود هر کدام از آنها در انجام اهداف شخصی و فعالیت های شخصی خود استقلال دارند و مستقل عمل میکنند.
این روانشناس گفت: در یک رابطه عاطفی عمیق و صمیمی افراد به راحتی نیازهای خود را به دوستان شان ابراز میکند و اعتماد زیادی به این افراد در این رابطه وجود دارد همچنین علاوه بر اینکه یک دلبستگی عاطفی عمیقی بین آنها در طول زمان هر دو نفر نیازهای طرف مقابل در زمینه عشق محبت حمایت و توجه را ارضا میکنند و تعادل مناسبی در این زمینه وجود دارد.
وی با اشاره به اینکه در یک رابطه دوستانه صمیمی میزان زیادی از خود افشایی راجع به مسائل شخصی وجود دارد، اضافه کرد: در روابطی که وابستگی شدید وجود دارد سطح بالایی از عدم تعادل در ارضای نیازها بین دو نفر وجود خواهد داشت که معمولاً یک نفر نقش دهنده و یک نفر نقش گیرنده دارد.
زین الدینی تصریح کرد: در ابتدا روابط دوستانهای که وابستگی شدید وجود دارد ممکن است در کوتاه مدت فواید خوبی برای افراد داشته باشد ولی موقتی است وقتی فردی نیازهای فرد دیگر را برآورده میکند احساس خوبی نسبت به خودش دارد، احساس نزدیکی نسبت به دیگران می کند و فردی که گیرنده هست نیازهایش به محبت و توجه برآورده می شود.
این روانشناس افزود: در روابط عاطفی که وابستگی زیاد وجود دارد به دلیل عدم تعادل در ارضای نیازها معمولاً منجر به مشکل می شود چون فردی که در این روابط بیشتر حمایت عشق و توجه می دهد احساس خوبی نیز نسبت به این موضوع دارد اما از آنجائیکه زمانی که خود او نیاز به عشق محبت توجه حمایت دارد آن را را دریافت نمیکند.
وی بیان کرد: این افراد از لحاظ عاطفی آسیب میبینند، به عزت نفس او لطمه وارد میشود و احساس حقارت میکند علاوه بر این فردی که توجه به حمایت بیشتری می گیرد ممکن است احساس کند طرف مقابل او را تحت فشار قرار داده است و میخواهد او را کنترل کند و عصبانی می شود.
زین الدینی خاطرنشان کرد: این افراد بهتر است سعی کنند این وابستگی را تبدیل به یک دوستی عمیق و صمیمی کنند و به ارضای نیازهای دو طرف توجه کنند در حالی که هرکدام بتوانند به طور مستقل و روابط شخصی و اهداف شخصی خود را دنبال کنند.
انتهای پیام/
به گزارش شبنم ها،
هانیه لواف روانشناس و مشاور در گفتوگو با خبرنگار حوزه ازدواج و خانواده گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان، درباره نحوه برخورد والدین با کودکی که دست بزن دارد، اظهار کرد: عوامل متعددی باعث میشود که کودکان شروع به کتک زدن دیگران کنند، یکی از عوامل لجبازی با دیگران است که کودک به چنین اقدامی دست میزند.
وی با بیان اینکه برخی از کودکان دارای سطح اضطراب بالا دست بزن دارند، افزود: گاهی اوقات کودکان به دلیل تماشای فیلمهای خشونت آمیز این رفتار را یاد میگیرند.
این روانشناس بیان کرد: گاهی مشاهده یک الگوی رفتاری در خانواده موجب میشود تا کودک دست بزن پیدا کند و دیگران را کتک بزند، به عنوان مثال وقتی در خانواده والدین با یکدیگر دعوای شدید دارند و پدر، مادر یا فرزندانش را کتک میزند، پس طبیعی است که کودکانی که کتک میخورند الگو برداری کنند و یک خشم نهفته در وجودشان ایجاد شود که با زدن دیگران این خشم را بروز میدهد.
لواف با اشاره به اینکه گاهی اوقات کودکان با کتک زدن دیگران میخواهند جلب توجه کنند، گفت: این کودکان گاهی با کتک زدن دیگران میخواهند پدر و مادرشان را کنترل کنند تا به خواسته هایشان برسند.
وی تصریح کرد: اگر علت کتک زدن کودکان هر یک از این عوامل باشد، والدین باید نسبت به این رفتار کودک بی توجهی کنند و واکنشی نشان ندهند، متاسفانه برخی از والدین در چنین شرایطی مقابل به مثل میکنند، یعنی اگر کودک شروع به کتک زدن دیگری یا پدر مادرش میکند، آنها نیز شروع به کتک زدن کودک میکنند تا به نوعی این رفتار را جبران کنند، اما این کار باعث تشدید رفتار اشتباه کودک و درگیری او در یک چالش قدرت میشود تا به والدین بفهماند کدامشان محکم تر کتک میزنند.
این روانشناس افزود: اگر والدین نسبت به این رفتار کودک بی توجهی نشان دهند و مقابل به مثل نکنند، همچنان این رفتار ادامه پیدا میکند. حال باید گفت، هر بار که این رفتار کودک تکرار میشود تمام اعضای خانواده باید اتحاد رفتاری داشته باشند، به عنوان مثال اگر کودک کسی را کتک زد پدر بزرگ نباید بخندد و تنها پدر کودک برخورد قاطعانه داشته باشد، بلکه باید همه افراد خانواده یک رفتار مشابه در مقابل کودک داشته باشند.
لواف بیان کرد: هر زمان کودک دیگران را کتک زد با آرامش دست او را گرفته و بگویید: "زدن ممنوع است و نباید دیگران را بزنی" نباید به کودک جملات شبیه به این "ببین دردم گرفت"، " به نظرت رفتارت درست است؟" بگویید، چراکه مشخص است که رفتار کودک درست نیست، پس معنی نمیدهد که از خودش این سئوال را بپرسید.
وی با بیان اینکه کودک نباید با کتک زدن و پرخاشگری به خواسته اش برسد، اضافه کرد: اگر کودک متوجه شود که با کتک زدن، والدین تن به خواسته اش نمیدهند کم کم یاد میگیرد که این رفتار را تکرار نکند.
این روانشناس گفت: یک سیستم محرومیت برای کودک مشخص کنید و به او بگویید: "هر زمان که کسی را بزنی باید دو دقیقه روی این مبل بنشینی و نباید کاری کنی" یا "دو دقیقه باید بروی داخل اتاق و تنها باشی"؛ لازم به ذکر است در این تکنیک کودک باید در اتاقی قرار گیرد که هیچ وسیله بازی و سرگرمی در آن نیست، همچنین به هیچ عنوان نباید درب اتاق را به روی کودک قفل کنید تا امنیت او به مخاطره نیفتد.
لواف افزود: به ازای سن کودک باید زمان محرومیت اجرا شود، به عنوان مثال اگر کودک دو سال دارد دو دقیقه، اگر سه سال دارد سه دقیقه و... ؛ همچنین باید قبل از اجرای این سیستم باید برای کودک توضیح دهید یعنی بگویید: "هر زمان کسی رو بزنی نمیتونی به پارک بری".
انتهای پیام/
به گزارش شبنم ها آسیبهای اجتماعی هر روز در حال افزایش است و زنان که قشر آسیبپذیرتری نسبت به مردان هستند از این قافله عقب نماندهاند، اگرچه هنوز آسیبها در میان مردان بیشتر است اما افزایش سریع این موضوع در میان زنان نگرانکننده است. اما این نکته که آسیبها را زنانه یا مردانه کنیم شاید چندان درست نباشد.
به هر روی آسیب، آسیب است و زنان و مردان آسیبدیده اگرچه خود قربانی وضعیت زندگی خود هستند اما هر یک به نوبهی خود، جامعه را دچار نابسامانی و تزلزل میکنند. بنابراین هر چند شرایط آسیب هایی زنان و مردان و مقیاس مشکلاتی که آنها در محیط پیرامونی خود ایجاد می کنند تفاوت های بسیاری دارد ولی هر کدام از یک جنس هستند؛ چه از منظر اعتیاد به آن بنگریم و چه از منظر خیابان خوابی و یا موارد دیگر.
بنابراین جنسیت بخشی به آسیب های اجتماعی راهکار درمان آن نیست، البته تفکیک می تواند به راهکاری درست منجر شود ولی اینکه همواره به دنبال این باشیم که بگوییم زنان محور آسیب های اجتماعی هستند شاید بدور از انصاف باشد.
مینا ترکاشوند با بررسی که نسبت به این وضعیت داشته است معقتد است که پدیده آسیب های اجتماعی در ایران فارغ از جنسیت رو به رشد است و این موضوعی نگران کننده است که تفکیک جنسیتی نیز به حل آن کمکی نخواهد کرد.
به گفته این جامعهشناس از آنجایی که زنان دارای نقش بسیار حساسی در جامعه هستند به همین دلیل مشکلات آنها بیشتر به چشم میآید و جامعه را تحتتاثیر قرار میدهد. اگر زنان در جامعهای که نقش مادری دارند فاسد شوند تمام خانواده و در نتیجه جامعه فاسد میشود.
وی ادامه میدهد: آسیبهای اجتماعی، آسیب است و زنانه و مردانه ندارد اما بهواسطه سن و جنس، انواع مختلف دارد. برای نمونه زنانی که قاچاق میکنند باید دارای سن خاصی باشند اما برای مردان اینگونه نیست و یا زنانی که دست به جنایت میزنند از وسایل و شیوههایی استفاه میکنند که کاملا با روشهای مردانه متفاوت است.
بهنظر میرسد آسیبهای اجتماعی با برچسبی زنانه یا مردانه چندان درست نباشد و این مسئله تنها میتواند در آمار به کار بیاید و نه جای دیگر.
بنابراین باید فارغ از نگرشی جنسیتی به این بیاندیشیم که افزایش چه مسائلی موجب گره های موجود شده است، این استاد جامعه شناس نبود فضای مناسب برای زندگی در جامعه، بیکاری، کمرنگ شدن ارزشها و هنجارها و فقر را از عوامل بروز و بالا رفتن آسیبهای اجتماعی در جامعه میداند.
این جامعهشناس ادامه میدهد: فقر در مسئلهی آسیبها بسیار مهم و تعیینکننده است. جیب مردم هر روز از روز پیش خالیتر است و همهی اینها به مسائل سیاسی و محدودیتهایی که تحریمها بهوجود آوردهاند مربوط است.
به گفته ترکاشوند هر فرد در جامعه داری خط تعادلی است که اگر مشکلات جامعه مانند بیکاری، فقر، طلاق و... او را احاطه کند این تعادل بههم میخورد که مسبب ناهنجاریهای گوناگون میشود.
ایجاد شغل یکی از روشهای بازدارنده فقر و فحشا
از آنجا که فقر همواره عامل اساسی و مهم در سوقدادن افراد به سمت آسیبهای اجتماعی است، شاید با ریشهکن شدنش بتوان تااندازهای از گسترش آنها جلوگیری کرد.
این جامعهشناس یکی از روشهای بازدارنده فقر و فحشا را تولید شغل دانست و گفت: بیکاری و نبود شغل عامل مهمی در ازدیاد آسیبهای اجتماعی در جامعه است.
امروز ما 10 میلیون جوان آماده ازدواج داریم که نمیتوانند ازدواج کنند، ما باید به فکر آیندهی جوانانمان باشیم، اگر کار تولید شود آمار ازدواج بالا میرود و این خود مشکلات زیادی را حل میکند.
ترکاشوند از موضوع دیگری نیز سخن گفت که اگرچه موضوع تازهای نیست اما نگرانکننده است.
وی همچنین ادامه داد: شادکردن و شاد بودن جامعه موجب پیشرفت و توسعه اجتماعی، اقتصادی و سیاسی و فرهنگی و خانوادگی جامعه میشود و از بسیاری مسائل و بروز انواع آسیبهای جامعه، جرم و بزهکاری، طلاق، نابسامانی خانوادگی و سایر مسائل جلوگیری میکند.
به گزارش شبنم ها به نقل از طنین یاس،استفاه از شلوارهای پاره، ریشهای بسیار بلند در پسرها، تتوهای بسیار زیاد بر روی بدن، استفاده از پیرسینگ (سوراخ کردن بدن) در صورت و بدن تنها نمونههایی از چنین گرایشاتی هستند.
امیر محمود حریرچی، جامعهشناس در خصوص چنین گرایشاتی در جوانان عنوان کرد: هرگاه در مورد جوانی صحبت میکنیم باید بدانیم که فرد در این دوران گرایش زیادی به استقلال در رفتار، اندیشیدن، سبک زندگی و حتی نوع پوشش خود دارد. همچنین آنکه جوانان به شدت خواهان همگرایی و همراهی با گروههای دوستی همسالان خود هستند.
وی در خصوص این گروههای دوستی تصریح کرد: جوان ممکن است با این گروهها ارتباط مستقیم، غیر مستقیم، پنهانی و یا مجازی داشته باشد.
این جامعه شناس ادامه داد: جوان برای اینکه بتواند این استقلال را به اطرافیان خود نشان دهد در وهله اول چنانچه راههای بروز استعدادش انسداد یافته باشد به مد روی خواهد آورد. این مد ممکن است به استفاده جوان به یک نوع لباس و یا آرایشی خاص اختصاص یابد.
وی ادامه داد: گاهی این گرایشات به شکلی هستند که جوان با استفاده از آنها به ارزشها و هنجارهای جامعه خود دهن کجی میکند؛ در جامعه ما متاسفانه مدت زیادی است که جوانان را ندیده و به آنها اهمیت ندادهایم و یا چنانچه جوان اعتماد به نفس کافی در عرضه خود را داشته باشد هیچگاه به سمت چنین مسائلی گرایش نخواهد یافت.
این جامعه شناس تصریح کرد: تمام افراد در تمام سنین دوست دارند خود را به نمایش بگذارند که البته این نمایش صرفا نمایشی منفی و با استفاده از مدهای ناهنجار و ضد ارزشی نیست بلکه در صورت وجود شرایط کافی برای بروز استعدادها و مهارتهای فرد این نمایش میتواند به نوعی جلوهگر استعدادهای فردی جوان باشد.
حریرچی در ادامه ضمن تاکید بر آنکه ما به جوانان خود نه گفتن را یاد ندادهایم، اظهار کرد: از کودکی انتظار داریم که هرچه به فرزندمان میگوییم بدون چون و چرا و بدون قدرت اظهار نظر در خصوص امر و نهیهای خانواده چشم بگوید؛ در چنین شرایطی چطور انتظار داریم که فرد در بزرگسالی در مقابل بسیاری از مسائل از جمله انحرافات، آسیبهای اجتماعی و یا خواستههای برخی از همسالان خود پاسخ منفی بدهد؟.
وی ادامه داد: بسیاری از این گرایشات اصلا جنبه زیبایی شناختی ندارد. برای مثال شلوار پاره پوشیدن، ریش داعشی گذاشتن، آرایشهای غلیظ در دختران و غیره تیپهای زیبایی نیستند و جوان خود میداند که بسیاری از این مدها نازیبااند اما با این وجود برای جلب توجه بیشتر آنها را میپذیرد.
حریرچی ادامه داد: باید از خود بپرسیم که چطور یک جوان با وجود آگاهی از این نازیباییها آنها را برای جلب توجه بیشتر میپذیرد؟. این بدان علت است که در جامعه فرصتها را برای رشد و بروز استعدادها و علایق جوان بستهایم و به علت آنکه فرد فرصتی برای بروز استعدادهای خود نمیبیند به چنین مسائلی روی میآورد.
وی تصریح کرد: چرا در جامعه فرصتی برای جوانان فراهم نمیکنیم که در عرصههایی که دارای استعداد هستند ورود پیدا کنند؟ زمانی که ما راههای پرورش استعداد جوان را میبندیم تنها راه ورود به استعدادهای آن را تحصیلاتی قرار میدهیم که همواره با فشارهای بسیار زیاد از سوی خانواده برای قبول شدن در فلان دانشگاه و فلان رشته همراه هستند لذا باید بپذیریم که ضد ارزشها ناهنجاریها و نازیباییها در جامعه گسترش خواهند یافت.
این جامعه شناس همچنین عنوان کرد: به نسبت جمعیت در هیچ جای دنیا به اندازه ایران گرایش به سمت مدگرایی وجود ندارد این در حالی است که ما در این عرصه مقابلههای زیادی را داشتهایم و بسیاری از این گرایشات را ناهنجاری و ضد ارزش میدانیم و حتی در برخی از اوقات با پیروی کنندگان از این مدها برخوردهای قانونی میکنیم. در چنین شرایطی باید از خود بپرسیم چرا با وجود همه این مسائل ایران به نسبت جمعیت از همه جای دنیا در گرایش به مدگرایی پیشگام تر است.
وی تصریح کرد: در سایر قسمتهای دنیا موانعی که برای جوانان ایرانی ساختهایم، وجود ندارد. یک جوان به راحتی میتواند استعدادهای خود را بروز دهد، اما نمیتوان انکار کرد که در میان آنها نیز گاه افرادی یافت میشوند که یک روز زنجیر یک روز شلوار پاره، تتوهای عجیب غریب و غیره مد میکنند.
حریرچی ادامه داد: در جامعه ایرانی به علت انسداد راههای پیشرفت، هر روز تعداد افراد بیشتری به سمت مد گرایش مییابند که جامعه نیز با دیدن برخی از این افراد حرص میخورد، این در حالی است که باید از تمام کسانی که با دیدن چنین جوانهایی حرص میخورند و واکنشهای منفی نشان میدهند بخواهیم به جای رفتارهای اینچنینی به رفتار خود فکر کنند، نقصهای خود را بیابند و در صدد حل آنها اقدام کنند.
این جامعه شناس ادامه داد: معتقدم خانواده، نهاد آموزشی و خود جامعه با تحمیلهای بسیار زیادی که به جوانان میکند آنها را به سمت چنین مسائلی گرایش میدهد؛ در مملکتی که تنها امتیاز برای یک جوان قبولی در دانشگاه باشد و چنانچه یک جوان در یک دانشگاه خوب درس بخواند و کار و منبع درآمد داشته باشد به عنوان یک جوان شایسته شناخته میشود، نباید انتظاری غیر از این داشت.
وی تصریح کرد: در جامعه ما حتی راه تحصیل و پول درآوردن هم درست طی نمیشود و چنانچه جوانی در کنار تحصیلات و کار خود برای مثال خواهان نوازندگی، مطالعه کتابی خاص و یا حضور در مکانهایی چون کنسرت با همسالان خود برای تخلیه هیجاناتش باشد دائما با مقابله مواجه خواهد شد.
این جامعه شناس در خصوص نحوه صحیح رفتار با جوانان نیز اظهار کرد: باید جوانان را درک کنیم و به بزرگسالان و پدر و مادران یادآور شویم که خود آنها نیز روزی جوان بودهاند و با برخوردهای اینچنینی تنها جوانانشان را در تقابل با خود قرار میدهند زیرا در حال حاضر به علت افزایش ارتباطات جوان راهی جز درک و شناخت نیازهای آنها وجود ندارد.
وی همچنین عنوان کرد: خانوادهها باید بدانند ایجاد تغییر در جوانی و یا بزرگسالی کار بسیار سختی است زیرا یک جوان از ابتدای کودکی خود با این مسائل رشد کرده و جامعه و خانواده به وی آموزشهایی را دادهاند که تمامی آنها در نهایت منجر به چنین رفتارهایی از سوی جوان شدهاند. به این ترتیب نمیتوان با انجام رفتارهای سطحی، کلاسهای آموزشی و غیره انتظار تحول در فرد را داشته باشیم.
وی در ادامه تاکید کرد: در وهله اول بزرگسالان، جامعه و خانواده باید خود را اصلاح کنند. باورهای غلط خود را از بین ببرند تا بتوانند جوانشان را درک کنند و بتوانند راه رشد یافتگی و پیشرفت فردی را برای وی هموار سازند. نه گفتن را به آنها آموزش دهند و مهارتهای زندگی آموزشی و فردی را در دسترس آنان بگذارند.
حریرچی ضمن اشاره به آنکه رسانهها نیز در این راستا میتوانند بسیار موثر عمل کنند عنوان کرد: حدود 4 میلیون فارغ التحصیل بیکار در یک جامعه فاجعه است و زمانی که ما در حق جوان خود اجحاف میکنیم و جوان میبیند جامعه هیچ امتیازی به وی نداده اما در مقابل محرومیتهای زیادی را برای آن ایجادکرده است نمیتوان از آن انتظار داشته باشیم که آن هم ارزشها، هنجارهای مورد قبول جامعه را حتی در پوشش خود رعایت کند.
این جامعه شناس در پایان گفت: باید زمینه رشد اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی را با ایجاد فرصتهای برابر برای جوان فراهم کنیم و مطمئن باشیم که جوان ایرانی پتانسیل بالایی برای رشد و ورود به استعدادهای خود در جهت توسعه جامعه دارد.
انتهای پیام / غ
میگو مقدار قابل توجهی املاح ضروری به ویژه آهن و فسفر دارد که برای کودکان در حال رشد و زنان باردار بسیار مفید است. میگو منبع عالی ویتامین B۱۲، ویتامین D، سلنیوم، پروتئین با کیفیت بالا، چربی های غیر اشباع و آهن و نیاسین است. ویتامین D۳ به طور طبیعی در فراورده های حیوانی یافت می شود که غنی ترین آنها روغن ماهی است. سلنیوم در انواع غذاهای دریایی موجود است و آثار آنتی اکسیدانی آن در جلوگیری از سرطان موثر است.
مواد لازم برای تهیه خوارک میگو:
پیاز 1 عدد
بادمجان 1 عدد متوسط
هویج 1 عدد متوسط
فلفل دلمه ای 1 عدد کوچک
قارچ ورقه شده 1 فنجان
میگو 300 گرم
ذرت کنسروی نصف فنجان
سیر 1 حبه درشت
نمک ، فلفل سیاه به مقدار لازم
آب لیموی تازه 1 عدد
طرز تهیه :
ابتدا پیاز نگینی را در روغن تفت دهید تا سبک شود سپس بادمجان را که از قبل نگینی شده است را نیز اضافه کنید و کمی تفت دهید. در ادمه هویج را درشت رنده کنیم و به پیاز و بادمجان اضافه می کنیم تا تفت بخورد. سپس فلفل دلمه ای نگینی شده را نیز بریزید و بگذارید تا تفت بخورد.
قارچ و میگو خرد شده را نیز هم زمان اضافه کرده, شعله را کمی زیاد کنید و همه مواد را خوب مخلوط کنید تا قارچ و میگو نیز خوب بپزند
.
نکته: اگر شعله کم باشد میگو و قارچ هردو آب می ندازند و سفت می شوند. زمان پخت میگو و قارچ خیلی کوتاه است و در حد 3 تا 4 دقیقه زمان می برد.
در انتها سیر رنده شده , ذرت و نمک و فلفل را نیز اضافه می کنیم و شعله را خاموش می کنیم. بعد از خاموش کردن آب لیموی تازه را روی خوراک بریزید و سرو کنید.
شیدا دوست رضوی/ کارشناس آشپزی
انتهای پیام/
به گزارش شبنم ها،محمد کشتی آرای رئیس اتحادیه طلا و جواهر در گفت وگو با خبرنگار صنعت، تجارت و کشاورزی گروه اقتصادی باشگاه خبرنگاران جوان، درباره فروش آنلاین طلا و سکه در بازار اظهار کرد: در حال حاضر خرید و فروش طلا و سکه در فضای مجازی ممنوع است و مجوزی از طرف اتحادیه و ارگانهای رسمی صادر نشده است.
رئیس اتحادیه طلا و جواهر با اشاره به اینکه هیچ دستورالعملی از سوی اتحادیه برای فعالیت آنها صادر نشده است، تصریح کرد: مشتریان دائمی صنف طلا در نظر داشته باشند، این خرید و فروش ها خارج از ضوابط اتحادیه طلا و جواهر بوده و هرگونه سو استفاده از این روش، متوجه خود خریدار است. چرا که ما این نوع معامله را تایید نمی کنیم.
بیشتر بخوانید: نوسانات بازار طلا را نمیتوان پیشبینی کرد
کشتی آرای از مردم در خواست کرد که از خرید و فروش آنلاین طلا و سکه در فضای مجازی پرهیز کنند چرا که امکان تقلب در آنها زیاد است.
رئیس اتحادیه طلا و جواهر در پاسخ به این پرسش که آیا اتحادیه مجوزی برای فعالیت آنها در فضای مجازی صادر کرده است یا خیر؟ اظهار کرد: اتحادیه هیچ مجوزی برای فعالیت آنها نداده است؛ اما متاسفانه شکایات زیادی به اتحادیه در این خصوص می رسد.
پلیس فتا پیگیری کلاهبرداران فروش اینترنتی طلا
کشتی آرای در پاسخ به این پرسش که چه ارگانی مسئول رسیدگی به فعالیت این ارگان هاست؟ افزود: طبق قانون، در فضای مجازی، رسیدگی به این پرونده بر عهده پلیس فتاست.
عضو اتحادیه طلا و جواهر گفت: بحث خرید و فروش طلا در فضای مجازی و به صورت اینترنتی همچنان ممنوع است و هیچ دستورالعملی جدیدی هم در این خصوص صادر نشده است.
گفتنی است، در معاملات اینچنینی بارها و بارها شاهد ایجاد مشکلات و کلاهبرداری از مردم بودیم، اما همواره این افراد به فعالیت خود ادامه میدهند. کم فروشی، فروش طلا تقلبی، کلاهبرداریهایی همچون ماجرای سکه ثامن و بسیاری از این موارد، همگی ناشی از عدم توجه مردم به هشدارها و همچنین برخورد جدی با فعالیت اینگونه واحدها است. اما بحث خرید و فروش آنلاین طلا و جواهر و سکه در فضای مجازی و برنامههایی مثل اینستاگرام و تلگرام بسیار متفاوت است.
انتهای پیام/
به گزارش شبنم ها،حضرت زهرا (س) دارای نامها والقابی است که برخی از آنها آسمانی و برخی از آنها از سوی خداوند تعیین شده است، که زیباترین و جذابترین این نامها فاطمه (س) است.
نام فاطمه (س) از ریشه "فطم" به معنای کنده شدن و جدا شدن می آید. بانوی دو عالم فاطمه (س) دارای ۱۰۴ لقب و اسم زیبا است که هر کدام از این نامهای مبارک معنای خاص خودش را دارد.
سیّدة (بانو)، انسیّةحوراء (انسان بهشتی)، نوریّة (موجودی از حقیقت نوری)،حانیّة (دلسوز فرزندان)، عُذراء (دوشیزه)، کریمة (بزرگوار)، رحیمة (با محبت ومهربان)، شهیدة (شهید شده)، عفیفة (پاکدامن)، قانعة (کم توقع)، رشیدة (کامل)، شریفة (شرافتمند)، حبیبة (دوست وبا محبت)، محترّمة (گرامی و مورد احترام)، صابرة (پایدار)، سلیمة (سالم، اهل سازش، بی عیب ونقص)، مکرمة (بزگوار وگرامی)، صفیّة (برگزیده)، عالمة (دانشمند)، علیمة (دانا)، معصومة (نگهداشته شده، بی گناه)، مغصوبة (ربوده شده، کسی که حقش غصب شده)، مظلومة (ستمدیده)، میمونة (خوش یمن وبابرکت)، منصورة (یاری شده، خداوند او را یاری کرده است)، محتشمة (با حشمت و احترام)، جمیلة (زیبا)، جلیلة (بزرگ)، معظّمة (احترام گذاشته شده، گرامی)، حلیفة العبادة و التقوی (قسم خوردهی پرستش و پرهیزکاری)، حبیبة الله (محبوب خدا)، بنت الصّفوة (دخترِ برگزیده)، رکن الهدی (پایهی هدایت)، آیة النّبوّة (نشان نبوّت)، اُمّ الخیرة (مادر نیکوکاران)، تفّاحة الجنّة (سیب بهشتی)، مطهرة (پاکیزه شدن)، سیدةالنساء (بزرگبانویزنان)، بنت المصطفی (دختر حضرت مصطفی)، حکیمة (با حکمت و دارای فهم و ادراک حکیمانه)، فهیمة (با فهم)، عقیلة: خردمند، محزونة (غمگین)، مکروبة (دل شکسته)، عابدة (پرستنده)، زاهدة (پارسا)، قوّامة (شب زنده دار)، باکیة (گریه کننده)، عطوفة (با عاطفه و محبّت)، رئوفة (دلسوز و مهربان)، حنّانة (غمخوار و با محبّت)، شفیقة (دلسوز و مهربان) تنها برخی از این القاب پرمعنی و زیبا حضرت زهرا (س) هستند که برخی از آنها اکنون از نامهای پرمخاطب با فراوانی بالا بین ایرانیها هستند.
بیشتر بخوانید: پرطرفدارترین اسامی سال ۹۷ اعلام شد/ ایرانیها دخترزا هستند یا پسرزا؟
دراین باره سیف الله ابوترابی سخنگوی سازمان ثبت احوال کشور در گفتوگو با خبرنگار حوزه رفاه و تعاون گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان، با اشاره به اینکه نام مبارک فاطمه در چند سال متوالی از نامها پرمخاطب با فراوانی بالا بوده است، اظهار کرد: نامهای فاطمه با فراوانی ۴ میلیون و ۷۳۸ هزار و ۹۹۹ و زهرا با فراوانی ۳ میلیون و ۴۶۶ هزار و ۷۸ نفر از پرمخاطبترین نامها در بین ایرانیان است.
او با اشاره به القاب متفاوت و نامهای مشتق این نام گفت: از بین القاب حضرت زهرا (س) مرضیه (۵۱۲ هزار و ۶۶۷) طاهره (۴۳۵ هزارو ۲۶۴) حمیده (۲۱۰ هزار و ۷۳۳)، رضیه (۵۳۸ هزار و ۲۴۷)، کریمه (۵ هزار و ۳۸۷)، رشیده (۴ هزار و ۶۱۷) و تقیه (هزار و ۴۲۶) از نامهای انتخاب شده ایرانیان است.
سخنگوی سازمان ثبت احوال کشور درخصوص نامهای مشتق فاطمه و زهرا تصریح کرد: نازنین زهرا (۱۶۱ هزار و ۱۱۶)، فاطمه زهرا (۱۲۸ هزار و ۴۹۴) فاطمه صغری (۳۳ هزار و ۳۳۰) نازنین فاطمه (۲۸ هزار و ۳۹۳)، فاطمه بیگم (۱۱ هزار و ۸۰۱)، یاسمین زهرا (۵ هزار و ۳۵۰)، فاطمه ثنا (سه هزارو ۸۵۲)، هدیه زهرا (سه هزار و ۴۳۲)، فاطمه حسنا (سه هزار و ۲۰۹)، فاطمه گل (دو هزار و ۸۹۶)، فاطمه جان (دو هزارو ۴۳۱)، فاطمه معصومه (دو هزارو ۴۱۲)، فاطمه حلما (هزار و ۸۶۱)، فاطمه سما (هزار و ۶۳۸)، فاطمه نورا (هزار و ۵۶۷)، فاطمه یاس (هزار و ۴۳۰)، فاطمه کبری (هزار و ۳۹۰)، ریحانه زهرا (۸۶۶)، نورالزهرا (۶۲۲)، سلاله زهرا (۴۵۴)، نگین زهرا (۳۸۰) و عارفه زهرا (۳۳۲) به ترتیب از نامهای مشتق پرمخاطب فاطمه و زهرا هستند.
انتهای پیام/
به گزارش شبنم ها،کارشناس خانواده در گفتگو با خبرنگار "تیتریک" گفت: خانواده کوچکترین و مهمترین واحد اجتماعی است که نقش مهمی در رشد و شکوفایی استعدادها، تکوین شخصیت، رشد جسمانی، شناختی، عاطفی و اخلاقی اعضای آن دارد.
زهرا کاظمی ادامه داد: امروزه، مشکلات خانوادهها رشد چشمگیری داشته است که افزایش تعداد زوج های مشکل دار، به هم خوردن تعادل خانواده ها، مختل شدن روابط زوجین و آمار بالای طلاق شاهد این ادعا است که در این واحد اجتماعی زنان بیش از سایر اعضا در معرض آسیب هستند.
وی افزود: هیچ جامعه ای بدون داشتن خانواده سالم نمی تواند ادعای سلامت کند و هیچ یک از آسیب های اجتماعی بی تاثیر از خانواده نیست. بنابراین خانواده مهمترین نهاد جامعه است و ورود هر عامل تنش زایی بر کارکردهای آن تاثیر می گذارد.
این مدرس با بیان اینکه در خانواده یکی از مهمترین عامل های تنش زا طلاق عاطفی است، گفت: در طلاق عاطفی اگرچه ممکن است زن و شوهر با هم مانند یک گروه اجتماعی زندگی می کنند اما جاذبه و اعتماد آنها نسبت به یکدیگر از بین می رود و زن و شوهر به دلیل احساس غمگینی و ناامیدی دیگری را آزاد می گذارد.
کاظمی افزود: طلاق عاطفی نوعی ناهنجاری در نظام خانواده است که اگرچه به جدایی نمی انجامد اما زندگی آنها فاقد عشق، مصاحبت و دوستی است.همسران به جای حمایت از یکدیگر در جهت آزار، ناکامی و تنزل عزت نفس یکدیگر عمل می کنند و هریک دنبال یافتن دلیل برای اثبات عیب و کوتاهی دیگری است.
وی ادامه داد: طلاق عاطفی به علت نبود تعاملات مثبت با همسر، عدم تامین نیاز های عاطفی، نارضایتی جنسی، عدم جذابیت ظاهری، خیانت، مسایل مالی، بیماری های مزمن، بدرفتاری فیزیکی و غیره به وجود می آید و منجر به علایم اضطراب، افسردگی، احساس گناه، ناامیدی، کناره گیری از فعالیت های اجتماعی، نگرش بدبینانه و پایدار درباره خود همسر و آینده می شود.
این کارشناس با بیان اینکه بین تنوع طلبی زوجین و طلاق عاطفی رابطه مثبت وجود دارد، گفت: تنوع طلبی یعنی اینکه فرد در ابعاد مختلف زندگی خود اعم از خانوادگی، تحصیلی، اجتماعی، شغلی، هنری و غیره ثبات خاصی نداشته باشد و تمایل زیادی برای تغییر مداوم آنها داشته باشد.
کاظمی با بیان اینکه یکی دیگر از عوامل مرتبط با طلاق عاطفی، کمال گرایی منفی است، ادامه داد: کمالی گرایی یک سبک نوروتیک و کجکوعه ای از معیارهای بسیار بالا برای عملکرد است که با خود ارزیابی های منفی، انتقادات و سرزنش به همراه می آورد و مخرب زندگی زوجین است.
این مدرس دانشگاه با تاکید بر اینکه یکی دیگر از عوامل مرتبط با طلاق عاطفی دلبستگی ناایمن است، گفت: دلبستگی به معنای ارتباط و پیوند روانی پایدار بین دو انسان است با اینکه دلبستگی ایمن بیانگر دیدگاه مثبت و سازگاری با خود و دیگران است، اما دلبستگی ناایمن بیانگر دیدگاه منفی و ناسازگاری با خود و دیگران است.دلبستگی ناایمن با راهبردهای تکانشی در روابط بین فردی، خطر تحریف های شناختی، عدم تعادل روانشناختی و ادراک منفی نسبت به خود، دیگران، دنیا و آینده همراه است.
وی تاکید کرد: رابطه تنوع طلبی، کمال گرایی منفی و دلبستگی ناایمن با طلاق عاطفی انجام شده و از سوی دیگر میزان طلاق عاطفی در زنان شاغل در مقایسه با زنان خانه دار بسیار بیشتر است و طلاق عاطفی پیامدهای روانشناختی منفی زیادی بر روی همسران و فرزندان دارد بنابراین برای برنامه ریزی جهت جلوگیری از وقوع طلاق عاطفی ابتدا باید بر اساس آن برنامه های کاربردی طراحی کرد.
کاظمی ادامه داد:برگزاری دوره های آموزشی برای ارتقا روابط بین زوجین، استفاده از مساور خانواده توسط زوجین، تلاش و خواستن زوجین برای ارتقای روابط و ... می تواند گام های موثری برای بهبود طلاق عاطفی در خانواده ها باشد زیرا طلاق عاطفی به شدت گریبان فرزندان را می گیرد و این فرزندان چون عشق و محبت را در خانواده خود حس نمی کنند آسیب هایی در جامعه می بینند.
وی خاطر نشان کرد:طلاق عاطفی در فرزندان باعث می شود این فرزندان در آینده نیز برای تشکیل خانواده دچار مشکل شوند زیرا روابط زوجین در شخصیت فرزندان در آینده به شدت تاثیر می گذارد.
این مدرس دانشگاه در خاتمه گفت: آمارهای طلاق عاطفی در جامعه سرسام آور است، لذا امیدوارم مسئولین با برنامه ریزی و با برگزاری دوره های آموزشی بتوانند از افزایش این روند جلوگیری کنند زیرا آموزش سبک زندگی صحیح در بروز آسیب های خانواده به شدت موثر است.
منبع: دانا
انتهای پیام/
به گزارش شبنم ها به نقل از پایگاه خبری تحلیلی طنین یاس، پرخاشگری و بد اخلاقی معمولا از یک سالگی در کودکان آغاز می شود يعني رفتار پرخاشگرانه آنان غالباً به خاطر اسباب بازي و وسایل خودش است این پرخاشگری که معمولا با حمله به همسالان و یا کودکان بزرگتر از خود صورت میگیرد و معمولا جنبه خصمانه ندارد و فقط برای ایجاد محدودیت برای طرف مقابل است اما با بزرگ تر شدن کودک این کج خلقی با هدف خصمانه تر و گاه همراه با دشنام نیز میشود
سطح پرخاشگري کودکان از موقعيتي به موقعيت ديگر فرق مي کند. کودکاني که در سال هاي اوليه به شدت پرخاشگرند به احتمال زياد در جواني و بزرگسالي هم پرخاشگر خواهند بود و کودکاني که پرخاشگر نيستند به احتمال زياد در بزرگسالي هم پرخاشگر نخواهند بود.
به نظر میرسد ثبات پرخاشگري دخترها در طول زمان کمتر از پسرهاست. البته کودکان به هنگامي که با وقايع تنش زا مثل به دنيا آمدن کودکي جديد رو به رو مي شوند بيشتر پرخاشگر مي شوند، ولي پرخاشگري شديد که بيش از چند ماه به طول انجامد غالباً حاکي از تداوم داشتن اين رفتار است. پرخاشگري در حد معمول کمتر جاي نگراني دارد. به خصوص در کودکان زیر هفت سال شايد اين اندازه پرخاشگري صرفاً نشان دهنده اين باشد که کودک مي خواهد انواع مختلف رفتارهای متقابل اجتماعي را داشته باشد.
تفاوت هاي جنسيتي
پسرها پرخاشگرتر از دخترها هستند. اين تفاوت در غالب فرهنگ ها و تقريباً در همه سنين و ديده مي شود. پسرها بيش از دخترها پرخاشگري بدني و لفظي دارند. از سال دوم زندگي اين تفاوت ها آشکار مي شود. براساس مطالعات مشاهده اي در مورد کودکان نوپاي بين سنين 1 تا 2 سال تفاوت هاي جنسيتي از لحاظ تعداد پرخاشگري بعد از 18 ماهگي ظاهر مي شود و قبل از آن اثري از آن نيست. پسرها به خصوص وقتي که به آنان حمله مي شود يا کسي مزاحم کارهايشان مي شود تلافي مي کنند. در يک مطالعه مشاهده اي در مورد کودکان پيش از مدرسه پسرها فقط اندکي بيش از دخترها مورد حمله قرار گرفتند، ولي دو برابر دخترها تلافي کردند. شايد اين که پسربچه بالقوه پرخاشگر است يا مي تواند آن را بياموزد علتي فيزيولوژيک داشته باشد. براي مثال پسران 1 تا 3 ساله در کلاس هاي پيش از دبستان از طرف بزرگسالان و همسالان بيش از دخترها به خاطر پرخاشگري مورد توجه قرار گرفتند. اين توجه گاهي مثبت بود ( لبخند زدن، ملحق شدن به بازي کودکان) و گاهي تا حدودي منفي ( متوقف کردن کودک يا سر کودک را با چيزي گرم کردن). توجه نشان دادن به رفتار کودک، به هر نحوي که باشد، بيش از بي توجهي به آن باعث تشويق رفتار مي شود.
به طور كلي، پسرها خشم خود را راحت تر از دخترها ابراز مي كنند به احتمال زياد والدين و مربيان از پسرها فوران خشم را انتظار دارند و از آن چشم پوشي مي كنند در صورتي كه گريه رنجورانه يك دختر عصباني مورد قبول آنهاست. اما كودكان در هر دو جنس نياز به يادگيري كنترل خشم دارند
خانواده و پرخاشگري
والدين کودکان به شدت پرخاشگر غالباً پرخاشگرتر هستند تا کودکان آرام و معمولی . وقتي که واکنش خشونت آميزي بروز مي کند ساير اعضاي خانواده کاري مي کنند که باعث دامن زدن به رفتار پرخاشگرانه مي شوند. براي مثال، برادري بر سر خواهرش فرياد مي زند، خواهر بر سر او فرياد مي زند و ناسزايي به او مي گويد. در اين موقع برادرش او را کتک مي زند و اين ماجرا ادامه مي يابد. در اینجا نقش والدين است که میتواند که مي توانند در پاداش دادن و تنبيه کردن فرزندانشان رفتار با ثباتي داشته باشند و با استفاده از راه هاي مؤثر بدون اين که با تنبيه شديد همراه باشد پرخاشگري کودکان را کنترل کنند
به طور كلي ناراحتي يك كودك به دليل جدايي والدين ، بيماري ، مرگ ، تولد خواهر يا برادر، تغيير منزل و يا ديگر اتفاق هاي مهم زندگي ، اغلب در او پنهان مي ماند و با بروز عصبانيت و پرخاشگري به كودك آسيب مي رساند. زيرا او احساس مي كند مورد آزار و اذيت واقع شده و سعي مي كند اين احساس را منتقل كند. اگر كودك لطيفه اي براي مهار كردن موقعيت حاد روحي بگويد و يا كوله پشتي برادرش را پرت كند ، به هر حال اين رفتارها به ميزان زيادي به الگوي رفتاري خانواده اش بستگي دارد. مخصوصاً اين رفتارها در خانواده هايي شايع است كه خشم، داد و فرياد و پرخاشگري هايي مثل ” به هم زدن در” در آنها مشاهده مي شود. در بيشتر خانواده هايي كه در مقابل احساسات ، اتفاقات و هيجانات ناآرام و سركوبگر هستند، الگوي ديگري وجود دارد. ” الگوي كودكان رفتارهايي است كه آنها در اطرافشان مي بينند.”
تلویزیون و پرخاشگری
تلويزيون نيز منبع ديگري است که کودکان به خصوص پسرها از طريق آن رفتار پرخاشگرانه را مي آموزند . به طور مثال: خشونت از ارزش هاي آمريکايي تلقي مي شود، کارتن هایی مثل بت من و سوپر من یا کارتن هایی که فضای شلوغ و در هم و آهنگ های تند و خشن دارند از این دسته اند .
با كودكان پرخاشگر چگونه رفتار كنيم
بسیاری از خانواده ها از پرخاشگری کودکان خود شکایت دارند و به دنبال راه حلی برای آن هستند به نظر میرسد برای دستیابی به این مهم شناخت علل پرخاشگری در اولویت است لذا ابتدا به این امر می پردازیم :
علل خشونت و پرخاشگري در كودكان
1.الگوپذيري كودكان از والدين
از آنجا که کودکان هر آنچه به چشم میبینند بهتر یاد می گیرند تا آنچه به آنها توصیه می شود دیدن رفتار تند و دعوای والدین بهترین الگوی رفتار وی نیز محسوب میشود
2. كودكان ناكام پرخاشگر مي شوند
وقتي كودك به هدف خود نمی رسد و این ناکامی ادامه می یابد ، يكي از رفتارهايي كه از او سر مي زند پرخاشگري است.
3. اضطراب و پرخاشگري
کودکان مضطرب کج خلقی می کنند که معمولا بعد از آن سریع پشیمان شده و عذر خواهی می کنند .
4. پرخاشگري، نشانهاي از تضادهاي دروني
کودکانی که دچار دوگانگی میشوند مثلا میداند باید مدرسه برود ولی مدرسه را بعنوان یک مزاحم برای در خانه بودن می بیند
5. پرخاشگري و افسردگي
پرخاشگري و کج خلقی در كودكان چنانچه با علامتهاي ديگر همراه باشد، مي تواند نشانه اي از افسردگي باشد كه در اين صورت لازم است شرايط زندگي كودك از همه لحاظ مورد بررسی قرار گیرد
6. پرخاشگري؛ بيماريهاومصرف دارو
بعضي از بيماريها به مصرف دارو نياز دارد و ممكن است از عوارض جانبي داروها كج خلقي و رفتارهايي باشد كه خشونت را برمي انگيزند.
براي درمان پرخاشگري در كودكان اولين گام اين است كه نوع پرخاشگري آنها و علت آن را براساس توضيحاتي كه ارائه شد شناسايي كنيم؛ و پرخاشگري را به صورت موردي برطرف نماييم.
– در مورد كودك پرخاشگري كه الگو پذيري عامل اين گونه رفتار او بوده، بايد روي الگوي كودك كار كرد و راههاي ديگري جز پرخاشگري را به آن الگو آموخت.
– اگر پرخاشگري در اثر ناكامي به وجود آمده باشد، بايستي كودك ناكام را در رسيدن به اهداف مطلوب و دوست داشتني كمك كنيم.
– در مواردي كه علت پرخاشگري اضطراب است، بايد از نگراني دروني و اضطراب كودك مطلع شويم.
ورزش كردن براي اين كودكان بسيار مؤثر است و باعث تخليه هيجاني مي شود.
– در كشمكشهاي دروني بايستي كودك را از حالت دوگانگي خارج ساخت. كمك به كودكان در تصميم گيري، باعث مي شود كه بياموزند به حالتهاي دوگانه دروني خود پايان بخشند.
– در پارهاي از موارد، كودك افسرده پرخاشگري شديدي از خود نشان مي دهد. در اين ميان لازم است به اين نكته پي ببريم كه او چه چيز دوست داشتني را از دست داده و چگونه مي شود مورد از دست رفته را براي او جبران كنيم.
– در مورد پرخاشگري، شيطنت و مصرف دارو بايستي حتماً با پزشك متخصص ارتباط داشته باشيم تا كودك از نزديك مورد معاينه قرار گيرد.
روش هايي براي درمان پرخاشگري کودکان
الف) ساعاتي را که کودک فیلم های خشونت آمیز تلویزیونی مي بيند، محدود کنيد.
ح)همراه کودک برنامه های تلویزیونی را ببينيد و صحنه پرخاشگرانه آن را تفسير کنيد.
3- همدلي را افزايش دهيد. آگاهي کودک را نسبت به رنجي که بر اثر پرخاشگري او در افراد يا حيوانات به وجود مي آيد، افزايش دهيد.
45- به جاي کودک پرخاشگر، به کودکي که به وي پرخاش شده توجه کنيد.
6- نحوه ي ارتباط کودک را با افرادي که با او زندگي مي کنند، مورد بررسي قرار دهيد.
8- فرصت تخليه هيجانات را براي کودک فراهم کنيد.
10- همکاري، مسئولیت و پيگيري مسائل مورد علاقه را با دادن مسئوليت به کودکان تشويق کنيد.
13- از تنبيهات بدني پرهيز کنيد.
گردآوری و تنظیم: سمیه بوربور
انتهای پیام /
به گزارش شبنم ها،
هانیه لواف روانشناس و مشاور در گفتوگو با خبرنگار حوزه ازدواج و خانواده گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان، درباره آسیبهای روانی کار کودکان اظهار کرد: در ابتدا باید یک تعریفی از کودکان کار گفته شود؛ طبق تعریف سازمان ملل متحد به کودکانی که خیابان محل زندگی آنهاست و تحت نظارت بزرگسال مسئول نیستند، کودک کار میگویند.
این روانشناس با بیان اینکه در خانواده چنین کودکانی، جایگاه اعضا جابهجا شده است و کودک نقش پدر و مادر را برای خود ایفا میکند، افزود: عوامل مختلف اقتصادی، اجتماعی، خانوادگی، اعتیاد در خانواده، فوت یا جدایی والدین، بدسرپرست بودن و غیره منجر به کار کودک در خیابانها میشود.
وی درباره آسیبهای جسمانی برای کار کردن کودکان، گفت: از منظر بهداشت و تغذیه این کودکان دچار کمبودهایی هستند و آسیبهای جسمی زیادی بر آنها وارد میشود.
لواف ادامه داد: این کودکان به دلیل اینکه در فقر زندگی میکنند، اکثرا درس نخواندهاند و آیندهای نامعلوم در انتظار آنهاست که همین منجر به بروز اضطراب در آنها میشود، به همین دلیل این کودکان در خود فرو رفتهاند و با محیط بیرون ارتباط خوبی نمیتوانند برقرار کنند.
این روانشناس اضافه کرد: کار کردن کودکان در خیابان ممکن است آنها را به بزهکاری بکشاند و یا به سوی مصرف موادمخدر گرایش پیدا کنند، همچنین دخترانی که در خیابان کار میکنند ممکن است در معرض تعرض جنسی قرار گیرند.
وی افزود: گاهی اوقات کودکانی که در خیابان کار میکنند رفتارهای کینه توزانه و یا خصمانه از خود نشان میدهند، زمینه خشم در کودکان کار نسبت به افرادی که در ماشینهای خود بر سر چهارراهها توقف کردهاند و از آنها حمایتی نمیکنند، ایجاد میشود، زیرا خود را با این افراد مقایسه میکنند و این خشم ممکن است منجر به آسیب زدن به دیگران شود.
لواف تصریح کرد: زمینه ایجاد اختلال شخصیت ضداجتماعی در سطوح بالاتر در این کودکان وجود دارد، گاهی کودکان کار با قوانین سر جنگ دارند و یا به فکر آسیب رساندن به دیگران هستند، در واقع احساس حقارتی را تجربه میکنند که برای پوشش دادن به این احساس حقارت دست به رفتارهایی میزنند که مثبت و پسندیده نیست.
انتهای پیام/