به گزارش شبنم ها،
زهرا امام روانشناس و مشاور در گفتوگو با خبرنگار حوزه ازدواج و خانواده گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران، درباره نقش زنان در شاد نگه داشتن محیط خانه، اظهار کرد: خانواده یکی از ارکان اصلی جامعه است که شخصیت افراد ابتدا در آن شکل میگیرد و سپس آنها وارد محیطی بزرگتر مانند جامعه میشوند.
وی با بیان اینکه نقش زنان در خانواده کلیدی و مهمی است، افزود: مادر شاد میتواند محیط خانه و اعضای خانواده را شاد نگه دارد و فرزندانی شاداب را تحویل جامعه دهد؛ اغلب این زنان تفکرات مثبتی دارند و زندگی خود را با برنامه شروع میکنند.
امام گفت: افسردگی یکی از بیماریهای روحی است که اغلب افراد به آن مبتلا میشوند، چراکه فرد افسرده انگیزههای لازم برای تحرک را ندارد، اما جالب است بدانید که زنان شاد در کنار برنامههای زندگی، ورزش را فراموش نمیکنند و از نظر روحی کسل و خسته نیستند.
این روانشناس با بیان اینکه برای داشتن خانوادهای شاد، افراد باید شاد بودن را از خود آغاز کنند، ادامه داد: گاهی اوقات زوجین میگویند اگر همسرم شاد باشد، من هم شاد میشوم، اما "من" برای شادی خود و همسرم چه کارهایی انجام دادم؟
وی با بیان اینکه بهتر است با افرادی که انرژی منفی دارند ارتباط کمتری برقرار کنید، اضافه کرد: زنان باید بدانند که چه چیزی باعث شادی همسرشان میشود و آن اقدامات را انجام دهند.
این روانشناس گفت: سلامت جسمی در شاد بودن محیط خانواده نقش اساسی دارد، بنابراین ضروری است که زنان مراقب تغذیه خود باشند و از سبزیجات و میوهها بیشتر استفاده کنند.
انتهای پیام/
در سالهای نه چندان دور ازدواج در سنین پایین اتفاق می افتاد و زمانی که خانواده ها احساس می کردند که نوجوانشان وارد سنین جوانی شده است برای او آستین بالا می زدند و او را به خانه بخت می فرستادند و در این زمینه تفاوتی میان دختر و پسر وجود نداشت ولی متاسفانه جامعه ما در سالهای اخیر با مسئله گریز جوانان از ازدواج مواجه است و این مسئله در پسران با شدت بیشتری همراه است که دلایل اجتماعی اقتصادی و فرهنگی زیادی در این زمینه تاثیر گذار بوده است.
پسران فراری
هنگامی که پای صحبت پسران جوان می نشینید و علل ازدواج نکردنشان را جویا می شوی آنها دلایل گوناگونی را برای عدم آمادگی برای ازدواجشان مطرح می کنند که به تعدادی از آنها اشاره می کنیم:
• یکی از علل تاثیر گذار برای مردان جهت علاقه مندی به ازدواج مسئله غریزه جنسی است ولی متاسفانه بر خلاف گذشته به دلیل اینکه رابطه جنسی خارج از چارچوب خانواده در این روزها به راحتی در دسترس قرار دارد این انگیزه قوی به نوعی برای بعضی جوانان عملاً حذف شده است.
• وحشت از طلاق و جدایی و عواقب اقتصادی و اجتماعی ناشی از آن یکی دیگر از دلال گریز مردان از ازدواج است . درد و رنج های عاطفی حاصل از جدایی برای مردان بسیار سخت و طاقت فرسا می باشد و همچنین به علت بار اقتصادی که طلاق برای مردان به همراه دارد مردان را از ازدواج ناموفق وحشت زده کرده است.
• کم توجهی به دین و ملزم نبودن به دستورات دین مبین جهت تشکیل خانواده نیز باعث ازدواج گریزی جوانان گردیده است و باید این نکته مورد توجه ویژه قرار گیرد که ازدواج فقط ارضاء غریزه جنسی نیست بلکه دین مبین اسلام با تشویق جوانان به ازدواج می خواهد زن و مرد را به کمال انسانی خویش رهنمود سازد.
• از عمده ترین مسائلی که باعث دلزدگی پسران جوان به ازدواج می گردد مشکلات اقتصادی و بیکاری است . به دلایل مشکلات اقتصادی که این روزها جامعه ما با آن دست به گریبان است و همچنین نرخ بالای بیکاری پسران ترجیح می دهند خود را درگیر مسئله ازدواج و هزینه های بالای آن نکنند و به دلیل افزایش ازدواج های تجملاتی و فاصله گرفتن از ازدواج های آسان این مسئله بیشتر خود نمایی می کند.
عشق یکی دیگر از چالش های پیش روی ازدواج است بسیاری از دختران تصور می کنند که باید قبل از ازدواج عاشق شوند و بعد ازدواج کنند و سالها به دنبال عشق گمشده خود می گردند و زمانی به خود می آیند که سن ازدواج آنها گذشته است
دختران فراری
سن ازدواج در دختران نیز یک سیر صعودی را طی کرده است ، دختران جوان نیز این روزها دلایلی را برای ازدواج نکردن برای خود دارند که این دلایل بیشتر مربوط می شود به پیدا نکردن فرد مناسب جهت ازدواج . از جمله دلایلی که برای به تعویق افتاده ازدواج دختران می توان به امور زیر اشاره کرد:
• از دیدگاه بسیاری از دختران جوان ، نسل مردان خوب منقرض شده است و آنها با این باور رو به رو هستند که نمی توانند مرد ایده آل خود را پیدا کنند . بسیاری از دختران نقاط ضعف خود را نادیده می گیرند و فقط به نقاط منفی طرف مقابل توجه می کنند و به علت دارا نبودن تمام شرایطی که از نظر آنها ایده آل است خواستگاران خود را رد می کنند . در بعضی مواقع اگر به خصوصیات مردان ایده آل از دیدگاه این دختران توجه کنید مشاهده می کنید که این انسان ایده آل قطعاً بر روی کره زمین یافت نخواهد شد.
• افزایش میل به ادامه تحصیل در دختران نیز یکی از عوامل به تعویق افتادن ازدواج است دختران امروزی دیگر نمی خواهند فقط نقش زن خانه دار و مادر را ایفا کنند و برای رسیدن به جایگاه اقتصادی و اجتماعی در پی ادامه تحصیل تا مدارج بالا هستد و ازدواج را در این مسیر یک مانع در نظر می گیرند.
• مسئله بعدی عدم توازن تحصیلی میان دو جنس است در سالهای گذشته تعداد دختران تحصیلکرده نسبت به پسران تفاوت چشمگیری داشته است و این مسئله باعث شده است که بسیاری از دختران حاضر به ازدواج با مردانی با تحصیلات پایین تر از خود نباشند.
• عشق یکی دیگر از چالش های پیش روی ازدواج است بسیاری از دختران تصور می کنند که باید قبل از ازدواج عاشق شوند و بعد ازدواج کنند و سالها به دنبال عشق گمشده خود می گردند و زمانی به خود می آیند که سن ازدواج آنها گذشته است.
• ارزیابی های دقیق و اعمال منطق افراطی نیز در مواجهه با خواستگاران باعث عدم ازدواج دختران می گردد این دسته از دختران خواستگارن خود را بیش از اندازه مورد ارزیابی و موشکافی قرار می دهند و با بروز کوچکترین تفاوت و اختلاف نظر خواستگار مورد نظر را رد می کنند در حالی که روان شناسان تاکید می کنند هیچ گاه دو انسان نمی توانند صد درصد با یکدیگر تفاهم اخلاقی و فکری داشته باشند.
اینها گوشه ای از دلایلی بود که باعث گریز جوانان از ازدواج می شود ولی نباید این نکته را فراموش کرد که پژوهش های مختلف نشان داده است که زنان و مردان متأهل در مجموع خوشبخت تر و راضی تر از مجرد ها هستند و احساس شادکامی بیشتری می کنند و این مسئله بخاطر حمایت های عاطفی و اجتماعی دو جانبه ای است که در ازدواج های موفق به چشم می خورد.
بخش کلوب ازدواج تبیان
به دنبال سقوط هواپیمای اوکراینی، ویدئوها و فیلمهای متعددی از جانباختگان و خانوادههای آنها در رسانهها و شبکههای مجازی منتشر شده است. در همین راستا فیلمی از صحبتهای شنیدنی و جالب یک مادربزرگ در جمعی منتشر شده است که به وصف نوه ۲۳ ساله خود پرداخته و درباره خصوصیات اخلاقی و دینداری او میگوید.
او اشاره میکند، نوهاش محمدحسین یک اصالت ایمانی به خصوصی داشت و همچنین اعتقاد راسخی به اهل بیت و امام حسین (ع) داشته است. او با وجود تحصیل در خارج از کشور ذرهای از اعتقادات خود دست نکشید.
به گزارش شبنم ها،سلبریتی (celebrity) در لغت به معنای فردی مشهور است، اشخاصی پرطرفدار که شهرت خود را مدیون رسانهها هستند و از این شهرت به دست آمده برای خود موقعیت اجتماعی و ثروت قابل توجهی رقم میزنند.
سینما، تلویزیون، موسیقی، ورزش، سیاست و امروزه دنیای مجازی همگی ابزاری هستند که میتواند در به شهرت رسیدن فرد کمک کند؛ اما نکته قابل توجه در مورد سلبریتیها این است که هر فرد زمانی که شهرتی برای خود دست و پا کرد، باید جهت حفظ محبوبیت فقط در حوزه تخصص خود اظهار نظر کند. متأسفانه این مهم در ایران خیلی مورد توجه نیست و سلبریتیهای ایرانی در هر موضوعی به خود جرئت دخالت میدهند، فارغ از اینکه آن اظهار نظر چه خساراتی برای کشور به بار خواهد آورد یا نه!
گروه فرهنگ و هنر قصد دارد ضمن پرداختن به زندگی برخی سلبریتیها در ایران، حاشیههای ایجادشده از سوی آنها در خلال فعالیتهای حقیقی و مجازیشان را بازخوانی کند. نخستین شماره این پرونده به مهناز افشار اختصاص دارد، یکی از سلبریتیهای خانواده سینما که نظراتش در دنیای مجازی به تحریک اراذل و اوباش و در نهایت منجر به ریخته شدن خون بیگناهانی شده است.
مهناز افشار متولد ۱۳۵۶ در تهران که با شرکت در کلاسهای حمید سمندریان و با بازی در فیلم تلویزیونی «گمشده» در سال ۷۷ وارد عرصه بازیگری شد و به دلیل شباهت چهره به یکی از خوانندگان پیش از انقلاب خیلی زود به شهرت رسید.
افشار با گرفتن دیپلم تجربی و مدرک تدوین از یک مؤسسه غیرانتفاعی از آن دسته بازیگرانی است که بدون تحصیلات آکادمیک وارد عرصه سینما و تلویزیون شد و با ایفای نقشهایی در کنار محمدرضا گلزار به شهرت خود افزود.
با وجود پیگیریهای اهالی رسانه هیچگاه مدرکی دال بر تحصیلات دانشگاهی مهناز افشار منتشر نشد.
یاسین رامین شروعی برای حاشیهها
مهناز افشار تا پیش از ازدواج با یاسین رامین، فرزند محمدعلی رامین، معاون مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد دولت احمدینژاد که به جرم واردات شیر خشکِ فاسد محکوم شد، بازیگر بیحاشیهای بود. اتفاقاً توانسته بود با توانایی و استعدادش در بازیگری، هنر خود را به منتقدان اثبات کند و اتفاقا دهه دوم حضور او در سینمای ایران به همکاری او با کارگردانهای نام آشنا و متفاوتی از ابراهیم حاتمیکیا تا محسن تنابنده و فریدون جیرانی هم همراه بود.
اما دفاع وی از همسرش که با واردات شیر خشک فاسد جان هزاران کودک بیگناه را به خطر انداخت و حتی برخی مدعی کور شدن تعدادی نوزاد به دلیل استفاده از این شیر خشکها شدند، ابتدای ورود مهناز افشار به دنیای جنجالها بود. شیر خشکی که با شکایت جمعیت هلال احمر از یاسین رامین در سال ۹۳ موجب بازداشت وی و در نهایت حکم ۱۷ سال زندان و رد مال بین یک تا ۲میلیون یورو در سال ۹۷ به سرانجام رسید.
محمدعلی نجفی، شهردار وقت تهران که هماکنون به جرم قتل میترا استاد همسر دومش در زندان است، در سال ۹۵ و در قامت مشاور اقتصادی رئیسجمهور همزمان با مطرح شدن پرونده موسوم به «شیر خشکهای فاسد» گفته بود: «موردی نیز اخیراً مطرح شد که پسر یکی از مسئولان دولت قبل، شرکتی ایجاد کرده و واردات بخش خاص، مهم و گرانقیمتی از داروها را بهصورت انحصاری در دست گرفته و داروهایی تقلبی یا با کیفیتی پایین وارد میکرده و سالها مردم از آن استفاده میکردند. امروز مشخص شده که چندین میلیارد دلار از این طریق عاید جوانی شده که با یکی از خانمهای هنرپیشه ازدواج کرده و یکی از املاکش را که چند ده میلیارد تومان ارزش داشته بهعنوان مهریه تقدیم خانم کرده است.»
افشار نیز در مواجهه با این سخنان واکنش نشان داد و گفت که همسرش از آنچه او «شایعهپراکنی» دربارهٔ پرونده شیر خشک و مهریه میلیاردی افشار میداند، از رسانهها شکایت میکند.
یاسین رامین از بدو شکایت هلال احمر به مدت ۷ماه و به دلیل عجز در ارائه وثیقه ۲۹ میلیارد تومانی راهی زندان شد که پس از هفت ماه با قید وثیق آزاد گردید، اما ممنوعالخروج شد که این مورد نیز حواشی زیادی برای افشار به دنبال داشت.
حب الایران یجمعنا، ولی فی الآلمان ولادت اولادنا!
تولد دختر مهناز افشار در آلمان نیز جنجالهای زیادی آفرید. از سویی عدم توانایی همسر وی برای تودیع وثیقه، اما توانایی در خرج و مخارج زایمان در آلمان و از سویی دیگر شعارها و صحبتهای وطنپرستی افشار و برعکس عمل کردن وی نسبت به صحبتهایش در راستای تلاش جهت گرفتن ویزای آلمان باعث گردید از طرفداران این سلبریتی کاسته شود.
حضور و فعالیت افشار در فضای مجازی بهخصوص توئیتر و مواضع ضدایرانی وی در قبال مردم و همچنین پوشیدن ردای یک اپوزیسیون سینمایی جنجالهای زیادی به همراه داشته است. حمایت مهناز افشار از حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری که حالا با کابینهای پیر و خسته کشور را به حال خود رها کرده و همه حامیان وی از طیفهای مختلف سیاسی، هنری و ورزشی در حمایت خود از دولت تدبیر و امید پشیمان هستند تا حمایت وی از لیست امید مجلس که هم اکنون دیگر در رأس امور نیست از جمله مواضعی است که افشار باید بابت آن پاسخگو باشد. اما همیشه در پاسخگویی به این موارد دست پیش را گرفته است تا از مسئولیت کارش در برابر مردم شانه خالی کند.
تبلیغ آمپول و استناد به آماری غیر مستند
از سوی دیگر تبلیغ بدون ضابطه آمپول «نالوکسان» و استناد به آماری غیرمستند در قالب پیام ویدئویی از جمله موارد دیگری است که مهناز افشار بدون هیچگونه دانش، تخصص و نه حتی اطلاعاتی به آن دست زد و بدون توجه به خطرات و عوارض این دارو که باید صد درصد با دستور پزشک تجویز گردد، جان بسیاری از مردم را به خطر انداخت.
اما گویا قرار نیست حواشی و اقدامات ضدانسانی مهناز افشار تمام شود. این بازیگر که حالا نه چندان خوشنام است و دقیقاً مشخص نیست با چه هدفی به حوزههایی که هیچگونه علمی در آن ندارد ورود میکند، بار دیگر جان انسانی را به خطر انداخت و متأسفانه جانفشانی خونین فردی را رقم زد.
مشارکت در قتل؟!
مصطفی قاسمی روحانی ۴۶ ساله همدانی در مقابل مدرسه حوزه علمیه آیتالله ملاعلی معصومی همدانی به ضرب گلوله بهروز حاجیلو، یکی از نوچههای وحید مرادی به شهادت رسید که قاتل روز بعد، در یک عملیات تعقیب و گریز ۲۰ دقیقهای، شناسایی و در درگیری مسلحانه با پلیس کشته شد.
اما روز بعد ماجرای این قتل مشخص شد و باز هم پای مهناز افشار در میان بود. چندی پیش از این حادثه، مهناز افشار توئیتی از یک روحانی به نام «سید مصطفی حجازی» را بازنشر کرده بود که در آن توئیت خواسته شده بود تا زنان و دختران ایرانی به صیغه برادران حشدالشعبی دربیایند. افشار ضمن بازنشر این توئیت نوشته بود: «افسوس به حال اونایی که وقتی از غیرت برادر خوزستانی گفتم یقه دریدن و به من و امثال من برچسب و تهمت نژادپرستی زدن. اما حالا در مقابل چنین حقارتی ساکت موندن».
جالب اینکه کمی بعد مشخص شد توئیتی که افشار آن را بازنشر کرده بود، از اساس جعلی و ساختگی بوده و کسی که به اسم سید مصطفی حجازی و به نام او توئیت منتشر شده بود، ویدئویی منتشر کرد و گفت که اصلاً حسابی در توئیتر ندارد. این طلبه گفت: «بنده سید غفار دریابری هستم. فرزند سید جعفر دریابری. اهل استان مازندران، شهرستان آمل. عکسی از بنده با متنی بسیار غیراخلاقی و اسم مستعار که مصطفی حجازی است در فضای مجازی منتشر شد که اساساً دروغ محض است و ربطی به بنده ندارد. بنده اصلا توئیتر ندارم». بعد از مشخص شدن جعلی بودن این توئیت، مهناز افشار هم توئیت خود را پاک کرد.
در ادامه این ماجرا و ریخته شدن خون طلبهای بیگناه، سید غفار دریاباری طلبه مازندرانی از مهناز افشار به اتهام نشر اکاذیب و انتشار بدون اجازه تصویر افراد، حسب مواد ۱۷ و ۱۸ قانون جرایم رایانهای شکایت کرد.
ورود بیمحابا و بدون حتی ذرهای اطلاعات توسط این به اصطلاح سلبریتی تاکنون جان افراد بسیار زیادی را به خطر انداخته که در مواردی باعث مرگ شده و متأسفانه در برابر هیچ یک از آنان پاسخگو نبوده است. افشار با وجود همه صحبتهای غیرمسئولانهاش همیشه در قامت طلبکار از نظام در برابر دوربینها ظاهر شده است.
دختری که بعد از مرگش زیر آوار بی آبرویی افشار مدفون شد
از جنجالهای دیگر این سلبریتی حاشیهساز داستان مرگ «دنیا ویسی» بود که با اظهارنظر دروغین در این مورد، آبرو و حیثیت پدر و مادر این کودک خردسال را به سخره گرفت و با انتشار مطلبی کاذب در توئیتر به این موضوع دامن زد.
کودکی ۷سالهای که بر اثر ریزش دیوار مدرسه ظفر روستای گرماش سنندج جان باخت؛ اما مهناز افشار مرگ این کودک خردسال را تجاوز جنسی دانست و بدون اینکه مشخص باشد وی با اتکا به چه سند و مدرکی چنین موضوعی را عنوان کرده، هیچگونه عذرخواهی از خانواده این کودک نکرد.
ورود به ورزشگاهها حق زنان است. والسلام!
مهناز افشار به عنوان یک سلبریتی پرحاشیه این بار در خصوص ورود زنان به ورزشگاه موضع خود را نشان داد. موضعی که به عنوان یکی از خط قرمزهای جمهوری اسلامی او را به یک شخصیت هنجارشکن تبدیل کرده و نشان میدهد سلایق شخصیاش را به قوانین جاری کشور ترجیح میدهد.
وی همچنین سر این مسئله با سحر قریشی وارد چالش شد. قریشی که از عدم علاقهاش برای رفتن به ورزشگاه سخن گفته بود، با واکنش تند افشار مواجه شد. مهناز افشار در توئیتی درباره ورود زنان به ورزشگاه نوشت: «نمیشه خیلی راحت حق نیمی از جامعه رو انکار کرد، چون یک نفر وقتی در کنار مردان قرار میگیره «منقلب» میشه! ورود به ورزشگاهها حق زنان است. والسلام»
سقوط بعدی، هم پیاله شدن با سعودیها
حالا اگر از همه حواشیای که مهناز افشار پیرامون خود درست کرده و از یک بازیگر خوشنام مردمی به یک وطنفروش غربزده تبدیلش کرده تا از هر آب گلآلودی برای منحرف کردن اذهان عموم ماهی بگیرد هم بگذریم؛ همکاری وی با برنامه استعدادیابی «پرشیا گات تلنت» شبکه سعودی امبیسی پرشیا به عنوان یکی از چهار داور این برنامه در کنار «آرش» و «ابی» قابل توجیه نیست.
وی که در مقابله با هشتگ حب الحسین یجمعنا در روزهای منتهی به اربعین حسینی هشتگ حب الایران یجمعنا را راه اندازی کرد در گفتگو با فریدون جیرانی گفته بود: «من به وطنم به یک دلیل بزرگ برمیگردم. مادر من آنجا نفس میکشد، پدر من آنجا خاک است، از همه مهمتر ریشه من آنجاست!» در ظاهر نشان از عشق به وطن بودن را عنوان کرد، اما در عمل به شبکههای تحت حمایت عربستان سعودی پیوست و تا اینطور به ذهن مخاطب خطور کند که به هیچ چیز ارزشی پایبند نیست و نه تنها دغدغه مردم بلکه حتی دغدغه کشورش را در سر نداشته و تنها موردی که برای وی دارای اهمیت است فقط پول و دینارهای سعودی است. دریافت دستمزد یک میلیون یورویی برای داوری در این مسابقه سعودی خود گویای این امر است.
از سخنرانی برای اغتشاشات بنزینی تا سکوت برای ترور سردار
حالا یکی از تازهترین واکنشهای مهناز افشار حمایت از کشتههای اغتشاشات بنزینی است که مورد حمایت شبکههای معاند قرار گرفته و ایران اینترنشنال و رویترز و... بدان دامن زدند. درست در شبی که رسانههای غربی_عبری_عربی سازِ جریان پنجم دی را کوک میکردند تا شاید بتوانند از عواطف مردم سوءاستفاده کنند و ناامنی را به خیابانهای کشور بکشانند مهناز افشار در صفحه توئیتر خود با انتشار فیلمی در حاشیه کنسرت گوگوش گفت: «کشتن هیچ انسانی که دغدغه نان دارد عادلانه نیست.» این جمله مهناز افشار در حالی بیان شد که وی به خاطر واردات شیر خشک فاسد توسط شوهرش، تبلیغ آمپول نالوکسان و مواضع دروغین در برابر حشدالشعبی دستش به خون افراد بیگناه زیادی آلوده شده است.
چندی پیش از این واکنش، مهناز افشار در توئیتی اعلام کرده بود که فیلم «آشفتهگی» آخرین کار وی با سینمای ایران نخواهد بود. این صحبت وی حکایت از این دارد که گویا افشار با وجود همه رفتارهای ضد و نقیضش و همچنین همکاری با رسانههای عربستان سعودی، امیدی برای برگشت به میهن دارد و همچنین وی که در صفحه توئیترش مواضع ضدارزشی در خصوص حجاب اجباری داشت حالا با وجود آزادی عملی که در رسانههای معاند دارد، اما همچنان حجاب خود را نصفه و نیمه حفظ کرده که این موضوع خود نشانهای از امید برگشت این سلبریتی به ایران است. به طور دیگر اینگونه میتوان معنی کرد که افشار همه پلهای پشت سر خود را خراب نکرده و راهی برای برگشت خود گذاشته است.
همچنین افشار در گفتگویی کوتاه اعلام کرده بود که با سینمای ایران خداحافظی نکرده است. این صحبت وی نشان از هدف برای بازگشت به کشور را دارد.
اما خروج افشار از ایران و همکاری وی با شبکه سعودی امبیسی پرشیا علاوه بر خشم مردم نیز واکنشهای متفاوتی از سوی سایر سلبریتیها و حتی دوستان سینمایی وی به همراه داشت.
نیوشا ضیغمی بازیگر بیحاشیه سینما در پشت صحنه رادیو تهران در واکنش به همکاری افشار با شبکههای سعودی گفت: «درباره کاری که خانم افشار انجام داده است، در حال حاضر من هیچ اطلاعی ندارم. اعتقاد شخصی من این است که اینجا بودهام، اینجا ماندهام و در اینجا خواهم ماند. ترجیح میدهم و دوست دارم اینجا باشم. من اینجا جوانیام را گذاشتم و با تلاش به این جایگاه رسیدهام و ترجیح میدهم که همین جا بمانم.»
رضا صادقی خواننده محبوب کشورمان نیز گفت: «من جای خانم افشار نیستم و نمیدانم ایشان در چه شرایطی این انتخاب را کردهاند. به نظرم قشنگ هم نیست که وقتی ما از کسی شرایطش را نمیشنویم، داوری کنیم. من شخصاً شدیداً و قویاً بر این باورم که اگر جایی برای من جایگاه داشته باشد، سرزمین خودم است.»
فاطمه گودرزی از بازیگران شناخته شده تلویزیون نیز اینگونه واکنش نشان داد: «من خودم علاقهای به مهاجرت ندارم جوانها شاید این قدرت را داشته باشند بروند آن طرف و از صفر شروع کنند، اما شغل من به نحوی نیست که جای دیگر پذیرایش باشد. منم و این آبوخاک، زبان و گویش.»
این خانم بازیگر که نسبت به کوچکترین مسائل واکنش نشان میداد و جنجالی درست میکرد و خود را حامی مردم نشان میداد، نسبت به ترور خصمانه قهرمان ملی ایران سردار سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی که خون تمام ایرانیان و غیر ایرانیان آزاده دنیا را به جوش آورده هیچ واکنشی نشان نداده و در توئیتی به مردم ایران توهین کرده و خواسته ۸۰میلیون ایرانی برای انتقام سردار دلها را «تشنگان خون» معرفی کرده است.
وی همچنین در جدیدترین توئیتهای خود بدون هیچگونه تسلیتی خطاب به دختر شهید سپهبد سلیمانی، چنین نوشته است:
در ادامه سیر نزولی افشار از محبوبیت تا منفوریت حالا باید منتظر ماند و دید این بازیگر دیپلمه که در همه امور تخصصی کشور خود را عقل کل میداند چه جنجال جدیدی برای خود دست و پا کرده تا آنچه را که نتوانسته در دنیای سینما برای خود حفظ کند با سیاسیکاری و حاشیهسازی برای خود رقم بزند.
منبع: آنا
انتهای پیام/
حکم خرید فالوئر چیست
جوان است و پرانرژی. آمده کانال یا صفحهای ایجاد کرده برای نشر معارف انقلابی. حالا شروع کرده به جذب مخاطب و دنبالکننده ولی نه با زحمت و کوشش، بلکه با «پول!» اما این عمل از مصادیق «دروغ» محسوب شده و جایز نیست.
#جریان_سازی
ویژگیهای استعمار فرانو عبارتند از:
1️⃣ عـدم مشروعیت مبارزه ضد سلطه
2️⃣ ایجاد حکومتهای منتخب مـلی و وابسته به نظــام سلطه جهانی
3️⃣ استفاده از زور نرمافزاری (قدرت نرم)
4️⃣ قلمرو زدایی
5️⃣ حذف مفهوم استقلال
6️⃣ تحمیل قراردادهای یک سویه بینالمللی
7️⃣هویتزدایی فرهنگی سیاسی و اقتصادی (از ملل تحت سلطه)
8️⃣ معرفی آمریکا به عنوان کعبه آمال
به گزارش شبنم ها،
پریسا فرنودیان روانشناس و مشاور در گفتوگو با خبرنگار حوزه ازدواج و خانواده گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران، درباره آسیبهای بلایای طبیعی بر روان افراد اظهار کرد: هنگامی که بلای طبیعی مانند سیل، زلزله و غیره رخ میدهد، میزان آسیبی که بر روان فرد وارد میشود بستگی به آسیب پذیری او، وسعت فاجعه و نحوه حمایت و رسیدگی در زمان بحران دارد.
این روانشناس با بیان اینکه پریشان آورترین حالت، زمانی اتفاق میافتد که خاطرات و افکار مزاحم، حادثه دیدگان را آزار دهد، افزود: این حالت ممکن است ناخواسته باشد که شرایط محیطی باعث یادآوری خاطرات تلخ حادثه در ذهن افراد میشود، در این وضعیت فرد عصبی و بی قرار است و روابط دوستانه، خانوادگی، شغلی او مختل میشود و اضطراب فلج کننده دارد که این اضطراب مشکلات جسمانی متفاوتی برایش به دنبال خواهد داشت.
فرنودیان تصریح کرد: گاهی افراد تلاش میکنند تا فاجعه را فراموش کنند و همواره از فکر کردن به حادثه فرار میکنند، حتی ممکن است رفتارهای اجتنابی داشته باشند، به عنوان مثال وارد محیطی نمیشوند که حادثه در آنجا اتفاق افتاده است، البته تأثیر این اجتناب موقتی است و در درازمدت در ذهن فرد باقی میماند.
این روانشناس با اشاره به اینکه در یک مقطع زمانی در خواب فرد حادثه دیده اختلال ایجاد میشود، گفت: همچنین سیستم ایمنی بدن او ضعیف شده و خستگی روزانه دارد که این مسئله هم باعث برهم ریختگی روان فرد میشود و او خود و دیگران را سرزنش میکند، چراکه احساس میکند اتفاقی ناعادلانه رخ داده است و خود را نیز مسئول میداند و از زنده ماندن خود احساس گناه میکند و در نهایت منزوی شده و نسبت به آینده ناامید میشود.
فرنودیان با بیان اینکه فرد حادثه دیده فقدانهایی مانند بی انرژی بودن و عدم لذت از اتفاقات خوب اطراف را تجربه میکند، گفت: این افراد بسیار شکننده و آسیب پذیر هستند، لذا وقتی حمایتهای مناسب بعد از وقوع حوادث از سوی سازمانها و ارگانهای مختلف صورت نگیرد، اتفاقات خوبی در روان آنها رخ نمیدهد.
انتهای پیام/
به گزارش شبنم ها،درباره کودکانی که بزرگتر از سنشان میفهمند، اظهار کرد: برخی از کودکان فراتر از سن شناسنامهشان صحبت میکنند که این مسئله میتواند در ابعاد مختلف اجتماعی، اقتصادی، هیجانی، خانوادگی و غیره باشد.
این روانشناس بیان کرد: گاهی اوقات کودک بیشتر از سنش میداند و دارای سطح بالای هوشی است که همین موضوع آسیب کمتری برای کودک به همراه دارد، چراکه اطلاعات مختلف کسب میکند و میتواند دیدگاههای متفاوتی را تجزیه و تحلیل کند.
وی اضافه کرد: برخی از کودکان درگیر مسائل عاطفی و هیجانی میشوند و بیشتر از سنشان این مسائل را میفهمند که ممکن است در کودک تولید اضطراب کند، چراکه او آن طور که باید قدرت تجزیه و تحلیل ندارد و مسائل را بزرگتر از آن چه هست، درک میکند و اغراق آمیز میداند که همین امر برای کودک آسیب زاست.
لواف ادامه داد: کودکان براساس دایره تصورات خود مسائل را تجزیه و تحلیل میکنند، بنابراین از مسئلهای کوچک، مشکلی بزرگ در ذهن خود میسازند، به همین دلیل اضطرابشان بالا میرود که آسیبهای زیادی به دنبال آن برایشان ایجاد میشود.
این روانشناس تصریح کرد: گاهی اوقات سطح شناخت کودکان بالاست و از دیدگاه انتقادی مسائل را تجزیه و تحلیل میکنند، به همین دلیل ارتباط مثبت با محیط را از دست داده، در خودشان فرو میروند و به مسائل فکری و ذهنی بیشتر میپردازند، همین مسئله باعث کم شدن ارتباط کودک با محیط خارج میشود.
وی با بیان اینکه از آسیبهای مهم این مسئله آن است که کودک نمیتواند کودکی کند، گفت: هنگامی که کودک ۵ ساله درگیر مسائل اقتصادی، اجتماعی، خانوادگی و غیره میشود، نمیتواند کودکی کند و از محیط کودکی خود استفاده کند و این جدایی کودک از دنیای کودکانهاش مشکلاتی را در بزرگسالی برای او ایجاد میکند.
انتهای پیام/
به گزارش شبنم ها به نقل از خبرگزاری رسا، حجت الاسلام حسین دهنوی،، گفت: اسلام بنایش بر اعتدال است و آموزههای بسیار زیادی در مورد اعتدال داریم.
وی افزود: احادیث و روایاتی که در بطن قرآن آمده است از جمله راست و چپ، گمراهی است و راه درست میانه است، اعتدال داشتن مهم است و این اعتدال به تقوا قطعا نزدیک است.
کارشناس مذهبی در خصوص اعتدال، تاکید کرد: اعتدال چه برای خانمها در کار و فعالیتهای اجتماعی و چه برای آقایان توصیه شده است و اگر زن مسلمان شغل اجتماعی بیرون از منزل را به دوش میکشد اگر طبق ضوابط دین عمل کند هرگز دچار آسیب و آفت نخواهد شد.
حجت الاسلام دهنوی اظهار داشت: اسلام با تنبلی به جدیت مخالف است همچنین با پرکاری، زیرا اگر مرد مسلمان شب و روزش را مشغول کار باشد همسر و خانواده هرگز نیازهای عاطفی و معنویشان براورده نخواهد شد و طبق روایات و آیات بهترین افراد کسانی هستند که دنیا را به آخرت رها میکنند و آخرت را هم بهخاطر دنیا از دست نمیدهند.
وی با بیان مطلبی در خصوص روزی افراد، ابراز داشت: در علم اقتصاد اسلامی نیازمندیهای زندگی اگر در حد کفاف به آن پرداخته شود کافی است و اسلام با سرمایهداری و کاپیتالیسم مخالف است زیرا که اگر تنهاذ انگیزه افراد کسب سرمایه باشد حتما از سرمایههای اصلی که خانواده و فرزندان هستند دور خواهند ماند.
کارشناس امور خانواده در خصوص تربیت فرزندان، بیان داشت: اگر مادران شاغل بتوانند تا سه سالگی کودک او را همراهی کرده و از بردن به مهدهای کودک خودداری کنند بسیاری از مشکلات روحی و جسمی که برای فرزندشان در محیط بیرون از خانه بهوجود خواهد آمد میتوانند جلوگیری کنند.
حجت الاسلام دهنوی آفتهای شغلی را یکی از خطرات زندگی دانست و تصریح کرد: آفتهای شغلی همسران هنگامی رخ خواهد داد که ساعات بسیاری مشغول کار باشند و فشار زیادی به همسر خود وارد بیاورند و به او کم توجهی کنند.
وی بیان داشت: خستگی ناشی از کار زیاد باعث میشود ارتباط عاطفی بین زوجین کمرنگ شده و متارکه عاطفی بهوجود بیاید.
کارشناس امور خانواده با اشاره به جایگاه اجتماعی زنان، تاکید کرد: اصل در اسلام این است که مادر در خانه باشد و رسالت اصلی وی تربیت فرزند قرار بگیرد، اما هرگز اسلام با کار کردن زن مخالفتی نداشته است، زیرا مشاغلی در جامعه وجود دارد که تنها از عهده بانوان بر میآید.
به گزارش شبنم ها به نقل از طنین یاس، در گزارش قبل به دلایل مختلفی برای کم شدن ساعات گفت وگوی خانواده ایرانی به ویژه زن و شوهر پرداختیم و گفتیم که بر اساس آمار رسمی 17 دقیقه گفت وگو میان زن و شوهر خطر پدیده " سکوت" و به تبع آن ایجاد فاصله بین زوج و تعمیق اختلافات و سوء تفاهمات را افزایش میدهد.
دوران نامزدی، عقد و یک ماه اول زندگی مشترک را دوران طلایی عشقورزی بین زن و شوهر مینامند و از آن به اسم " ماه عسل" یاد میکنند، اما به راستی آیا این گفته برخی از عوام که " خواستن، زیباتر از رسیدن" است در زندگی مشترک زوجهای جوان چنان خود را بروز میدهد که بعد از یک سال از شروع زندگی مشترک از آن روزها به عنوان خاطرات یاد میکنند و حسرتش را میخورند؟!
چه بر سر عشق و میزان علاقه زن و شوهر میآید که گذشت زمان به جای پختگی عشق، آن را به سوختن و ساختن در کنار هم بدل میکند و بنابر گفته مسئولین امر اکثر زندگیهای از هم فروپاشیده کمتر از 5 سال و حتی زیر 12 ماه دوام داشته است و همه آنها با عشقهای آتشین آغاز شده است!؟
اعظم صادقینژاد، 40 سال دارد و مادر 2 فرزند است. او که به قول خودش همیشه سعی دارد با کوتاه صحبت کردن با همسرش، جلوی بگو مگو و مشاجره را بگیرد، میگوید: « احمد همسرم بارها به من گفته است که اگر اینقدر داد نزنی و هر چیزی را به نفع خودت مصادره نکنی از کاه کوه نسازی من هیچ عیب دیگری در تو سراغ ندارم» او با خنده ادامه میدهد که « با شناختی که از همسرم دارم، مردان عاشق زنی هستند که داد نزند و برایش همه کاری میکنند.»
الهه احمدی که بیش از یک سال از زندگی مشترکش نمیگذرد نیز میگوید: « هیچ وقت نتوانستم با همسرم، مشورت داشته باشم. انگار هر کدام از ما حرف آن یکی را نمی فهمیم با اینکه سعی میکنم نظرات، خواستهها و ناراحتیهای خودم را به سادهترین صورت ممکن برایش بگویم، عصبانی میشود و تا حالا چند بار دست به شکستن لوزام قیمتی خانه زده است، انگار میخواهد با این کارهایش مرا از گفتن خفه کند!.»
در کنار این صحبتهای زنان خانه، مردان هم حرفهای زیادی دارند. حمید عبدالرحیم در مورد نحوه برخورد همسرش با موضوعات مختلف میگوید: « بارها گفتهام با گریه حرفهایت را به کرسی ننشان! وقتی من خستهام و یا تازه از مهمانی آمده ایم اینقدر اعتراض نکن و در مواقعی که میخواهیم لحظات خوبی داشته باشیم، لحظات عاطفی را درخواستهای عجیب و غریبت که اکثرا یا مادی هستند یا چغلی؛ خراب نکن..» وی ادامه میدهد که با این اوضاع اصلا دوست ندارم بیش از چند کلمه با همسرم صحبت کنم.
در نگاه اول برآورده کردن خواسته این زوجهای جوان یا حتی میانسال از یکدیگر چندان سخت نیست، اما وقتی پای عمل به میان میآید سختی کار نمایش پیدا میشود. به قولی (دیکته ننوشته غلط ندارد و سخت نیست.)
جامعه شناسان معتقدند که پرورش و تربیت دختر و پسر برای قبول نقش همسری و شوهری باید از دوران نوجوانی و یا حتی کودکی توسط خانوادهها صورت گیرد و اگر فرد این مهارتها را در خانه پدری کسب نکرده باشد قطعا در زندگی زناشویی دچار مشکل خواهد شد و یکی از این مهارتها، مهارت گفت وگو و عدم پرخاشگری در حین صحبت کردن است و زمانی یک دختر و پسر باید به سراغ مقوله تشکیل خانواده بروند که به رشد اجتماعی و پختگی کامل رسیده باشند.
رشد اجتماعی و رسیدن به پختگی و کمال از شرایط اولیه برای تشکیل زندگی مشترک است. افرادی که از چنین خصوصیاتی برخوردار باشند هنگام رویارویی با مشکلات، خشم خود را کنترل کرده و با سنجیدن موقعیت و پیامدهای احتمالی آن رفتار می کنند.
زن و شوهر باید بدانند که در چه زمانی مشکلات خود را با هم مطرح کنند، در زمان به وجود آمدن اختلاف نظر چگونه خشم خود را کنترل کنند، در هنگام صحبت کردن از تحقیر و فحاشی نسبت به یکدگیر خودداری کنند، علاوه بر اینکه به دنبال زمان مناسب برای مطرح کردن مشکلات باشند باید به مکان مناسب هم فکر کنند و هر جایی به مقوله رفع مشکلات خود نپردازند. به طور کلی میتوان گفت: « در صورت وقوع مشاجرات خانوادگی، رعایت برخی نکات ضروری است. یکی از آنها پرهیز از بحث و جدل در مقابل بستگان و شماتت یکدیگر نزد اطرافیان به ویژه اقوام طرف مقابل است. گفتنی است مورد سرزنش یا تحقیر واقع شدن در مقابل دیگران اثرات ناخوشایندی بر جا می گذارد که به مراتب از وقوع درگیری و مجادله در خلوت زوجین بدتر است. از طرف دیگر زوجین باید توجه داشته باشند که مشاجره زناشویی بخش اجتناب ناپذیر زندگی است از این رو طرفین بهتر است خشم خود را کنترل کرده و سعی کنند هنگام دعوا کمترین آسیب را به یکدیگر وارد کنند.»
دكتر "بهرام بیات " درباره اینکه مشاجرات زن و شوهر از چه زمانی و چگونه آغاز میشود، میگوید: « آمارهای رسمی نشان میدهند بخش قابل توجهی از ازدواجها، سالهای نخستین زندگی به طلاق ختم میشود. به عبارت دیگر اغلب مجادلات، بعد از ماهها و سالهای اول زندگی كه دوره احساسی تمام شد؛ شروع میشود.
وی میافزاید: «حوزه بعدی مشكل ازدواج، مسائلی است كه در فرآیند زندگی پیش میآید. در این زمینه مشكل از آنجایی آغاز میشود كه بهرغم بالا رفتن سطح سواد و آگاهی یا حتی سطح بلوغ جسمی و جنسی، ما با معضلی تحت عنوان بلوغ اجتماعی روبهرو هستیم. در گذشته، نسبت به دوره حاضر بلوغ جسمی و جنسی نوجوانان عقبتر بود، اما بلوغ اجتماعی آنها به دلیل حمایت و تربیت خانواده به طور قابل توجهی جلوتر بود. در نتیجه تمام این عوامل جوانان برای تشكیل خانواده در آینده آمادهتر بودند.
دکتر بیات با اشاره به اینکه خانوادهها از روز اول تولد، فرزندشان را برای زندگی آینده آموزش میدادند اما امروزه دختران و پسران ما برای زندگی زناشویی و اجتماعی آموزش نمیبینند، اظهار داشت: ما آنها را برای این آموزش میدهیم كه چگونه ماشین حافظه باشند و در زمینههای درسی و مهارتهای مختلف نظیر رایانه یا زبانهای خارجی، تجربه كسب كنند. چیزی كه در این میان غایب است بحث آموزش زندگی خانوادگی است. همانطور كه مشاهده میكنید در این میان یك شكاف ایجاد شده است »
بهرام تقیپور، که به تازگی از همسرش جدا شده است، در پاسخ به خبرنگار طنین یاس در خصوص علل اصلی تقاضای طلاقش، میگوید: « هیچ وقت نتوانستیم با هم خوب صحبت کنیم، همه زندگی ما شده بود، " مشاجره" ، " عوا" و حتی " کتککاری" این شرایط را نتوانستم بیش از دو سال تحمل کنم. همیشه حسرت زندگی دیگران داشتم، اصلا ما ادای عاشقان را در میآوردیم، فکر کنم در اون دوران به مرض " عاشقپنداری" مبتلا شده بودم! .»
به راستی با نشستن پای صحبتها و درد و دل افرادی که خواهان طلاق هستند و یا چند صباحی از طلاقشان گذشته است، " عدم توانایی در گفت وگوی بدون مشاجره" یکی از دلایل عمده جداییشان است" این عامل مهم که در ادبیات مشاوران خانواده تحت عنوان " عدم مهارت گفت وگو" یاد میشود به اندازه مهارت داشتن در آشپزی و نظافت، آرایش کردن و مهمانداری برای یک زن مهم است و برای مردان یک مهارت در کنار تمام مهارتهایی است که باید خارج از منزل برای کسب درآمد داشته باشند. اصلا مهارت در گفت وگو، نوعی مهارت در عشقورزی را نیز به همراه دارد.
در بسیاری از کتابهای حوزه خانواده، سخنرانهای مشاوران خانواده و حتی با یک سرچ کوچک در موتور جست وجوی میتوان روشهای مختلفی برای کسب مهارت گفت وگو دید و آنها را به کار برد که در این گزارش به نُه نکته مهم برای داشتن یک گفت وگوی خارج از تنشج اشاره میکنیم:
- * وقتی مشاجره میکنید به دنبال این نباشید که حق با چه کسی است. اگر بخواهید همسرتان را مقصر جلوه دهید، راهی برای حل مشکل پیدا نخواهید کرد. ممکن است در ابتدا با مقصر جلوه دادن او خیالتان آسوده شود اما به طور اساسی به حل مشکل نپرداخته اید.
- *به دنبال سازش باشید و آن چه به نفع هر دوی شماست. هرگز تصور نکنید چیزی غیر از انصاف و برابری میتواند هر دوی شما را راضی کند. هر آن چه شما انجام میدهید باید دو طرفه و به مصلحت خانواده باشد.
- *متواضع باشید و سعی نکنید همسرتان را سرزنش کنید. اگر احساسات به خوبی ابراز شود هر یک از زوجها که موضع خصمانهای گرفته باشد، راحتتر با مشکل خود کنار خواهد آمد.
- *گاهی لازم است برای به توافق نرسیدن با هم توافق کنید! گاهی لازم نیست صد در صد موافق هم باشید. اگر بدون حصول نتیجه موضوع را کنار نگذارید، ممکن است دچار دردسرهای بعدی شوید. بنابر این در پایان یک بحث طولانی بگویید که به دیدگاه طرف مقابل احترام می گذارید.
- *همواره مباحث جدی را در خلوت مطرح کنید اگر بچه دارید یادتان باشد که طرح موضوعات اختلاف برانگیز درمقابل آن ها به حس بی اعتمادی و ناایمنی آن ها منجر میشود. بنابراین در خلوت و با صدایی آهسته با هم صحبت کنید.
- *قبل از تصمیم گیری برای حل یک مشکل مطمئن شوید که همه گزینهها را مدنظر قرار داده اید. به نتیجه رساندن یک موضوع اختلاف برانگیز و پیدا کردن راه حلی که سریع و در عین حال نتیجه بخش باشد، به همکاری و همفکری نیاز دارد. اگر این کار را درست انجام دهید، میتوانید اختلافات را در طول زمان کنار بگذارید.
- *برای قضاوت کردن عجله نکنید. ممکن است بلافاصله نتوانید راه حل مناسبی پیدا کنید بنابراین آرام بگیرید و سعی کنید بخوابید.
- *مطمئن باشید همیشه برای جلب رضایت هر دوی شما راه حلی وجود دارد. ازجملات و افعال منفی استفاده نکنید و سعی کنید خوش بین باشید.
- *ممکن است در ابتدا همه چیز را صد درصدی بخواهید اما در زندگی مشترک گذشت و ایثار گاهی به نتایج بسیار مطلوب تری می انجامد که در طول زمان حاصل میشود.
انتهای پیام/