به گزارش شبنم ها، به نقل از حوزه ادبیات گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان، بسیاری از افراد علاقه دارند که کتاب داشته باشند. گاهی اوقات این کتاب میتواند محتوای بسیار ارزشمندی داشته باشد و توسط مردم یا اگر کتابی علمی باشد توسط اهالی علم و دانشگاهیان مورد استقبال قرار گیرد. گاهی اوقات نیز هدف نویسنده یا مترجم از چاپ کتاب عرضه آن به تعداد محدود و برای یک جامعه هدف خاص است. در هر دو صورت، چاپ کتاب مراحلی دارد که گاهی اوقات برای یک نویسنده پیچیده و مبهم است، اما برای موسساتی که در این حوزه فعالیت دارند و روزانه کتابهایی را آماده چاپ میکنند بسیار ساده است. اگر کتاب صرفاً یک کتاب یا مجله تبلیغاتی، گزارش عملکرد، و یا نوعی کاتالوگ باشد، نیاز به مجوز خاصی ندارد اما در صورتی که قرار است کتاب شما در بازار به فروش برسد، باید مراحل قانونی آن اعم از تاییدیه وزارت ارشاد و اخذ شماره استاندارد بین المللی کتاب (شابک) از کتابخانه ملی از طریق یک موسسه انتشاراتی انجام پذیرد.
چاپ کتاب از نظر سرمایه گذاری به سه روش انجام میشود که اولین روش سرمایه گذاری توسط ناشر است؛این روش بیشتر برای افراد معروف و با سابقه کتابهای موفق است.چنانچه فرد معروف و یا با سابقه کتاب پرفروش نیستید به سختی می توانید ناشری پیدا کنید که حاضر شود بر روی کتاب شما ریسک و سرمایه گذاری کند.
دومین روش مشارکت در نشر کتاب است؛ تجربه ثابت می کند که ناشران فقط در صورتی حاضر به سرمایه گذاری و مشارکت واقعی با شما هستند که اطمینان صد درصدی از فروش شما داشته باشند. در غیر این صورت اگر ناشری حاضر به مشارکت با شما شد، احتیاط کنید.چنانچه جزو افراد گروه اول نیستید به احتمال بسیار زیاد خودتان باید دست به جیب شوید.
افرادی که اقدام به چاپ کتاب با سرمایه خودشان میکنند،سه گروه هستند.افرادی که برای کسب درآمد اقدام به انتشار کتاب می کنند، گروه دوم برای تقویت رزومه در مصاحبه دکتری و افزایش قدرت علمی اقدام به چاپ کتاب می کنند و سومین گروه چاپ کتابهای ادبی و عمومی است که بیشتر با انگیزه فرهنگی و شخصی صورت میگیرد و افراد این گروه بیشتر فقط میخواهند اثرشان منتشر شود اما مخاطبان گروه اول باید در نظر داشته باشند که در این روش و در چاپ کتاب با سرمایه خود، با توجه به وضعیت کتابخوانی معمولا ضرر می کنند.
محمدرضا کمالی آشتیانی مدیر مسئول انتشارات یاس بهشت در خصوص مراحل چاپ کتاب تالیفی گفت: اولین حرکت در مرحله چاپ کتاب تالیفی انتخاب ناشر است. ناشر بعد از مطالعه، بررسی و شناختن کتاب نویسنده با مولف قرار داد میبندد و کار خود را شروع میکند.
وی افزود: ناشر برای چاپ کتاب، در آغاز تایپ ابتدایی انجام میدهد و برای ویرایش، آن را به ویراستار میسپارد. کتاب ویرایش شده برای صفحه آرایی با توجه به تعداد صفحات، نوع صفحه آرایی که در این مرحله انجام میشود بار دیگر به ویراستار برای ویرایش مجدد ارسال میشود.
کمالی آشتیانی گفت: بعد از مراحل انجام شده، ناشر با زدن شابک روی کتاب برای گرفتن فیپا (مخفف فهرست نویسی پیش از انتشار) از طریق سایت الکترونیکی به کتاب خانه ملی ارسال میشود و بعد از اخذ فیپا برای گرفتن مجوز نشر به وزارت ارشاد و فرهنگ اسلامی ارسال میشود.
وزارت ارشاد بعد از بررسی کتاب و تناسب آن با قوانین وزارت ارشاد و فرهنگ اسلامی، برای انتشار کتاب مربوطه مجوز نشر را صادر میکند.
مدیر مسئول انتشارات یاس بهشت با اشاره به روشهای چاپ کتاب گفت: بعد از صادر شدن مجوز نشر کتاب، مراحل چاپ با توجه به تعداد درخواست انجام می شود. برای تیراژ کتاب بالای هزار نسخه از چاپ، افست و پایین هزار نسخه از چاپ هیستو گرافی استفاده میشود.
مدیر مسئول انتشارات یاس بهشت برای هزینه تالیف و چاپ کتاب گفت: هزینه چاپ تمامی کتابها با یکدیگر با توجه به موضوعاتشان، تیراژ، تعداد صفحات و نوع قلم نویسنده متفاوت است. مثلا هزینه چاپ کتابهای دانشگاهی و دستی از بقیه کتابها حداکثر ۲۰ درصد گرانتر است، اما کتابهایی مثل رمان با قیمت کمتری به چاپ میرسد.
وی در خصوص ویژگی ناشر موفق برای چاپ کتاب گفت: ناشران موفق به چاپ کتابهای تالیفی میپردازند. در سطح کشور نویسندگان خوب و توانمند زیادی در مقایسه با نویسندگان دیگر کشورها داریم.
کمالی آشتیانی گفت: متاسفانه توجه افراد در خواندن کتابهای روانشناسی بیشتر به نویسندگان خارج ازکشور است در حالی که نویسندگان و روانشناسان ایرانی هم از جنبه روانی و اجتماعی و هم از جنبه روحی به مردم توجه زیادی دارند.
انتهای پیام/
به گزارش شبنم ها، به نقل از خبرگزاری تسنیم، پانزدهم مردادماه بود که خبر شهادت سرلشکر خلبان عباس بابایی معاون عملیات نیروی هوایی ارتش رسانهای شد. این شهید بزرگوار روز عید قربان همراه با یکی از خلبانان نیروی هوایی سرهنگ علی محمد نادری به منظور شناسایی منطقه و تعیین راه کار صحیح اجرای عملیات با یک فروند هواپیمای اف5 دو کابینه از پایگاه هوایی تبریز به پرواز درآمد و وارد آسمان عراق شد. بابایی و نادری پس از انجام مأموریت به هنگام بازگشت در منطقه عملیاتی سردشت به شهادت رسیدند.
تلویزیون یک پروژه ماندگاری را به کارگردانی یدالله صمدی تقدیم خانواده شهید بابایی کرد. پروژهای که از سال 74 با همکاری ارتش شروع شد. مرحله پیشتولید این سریال از سال 76 آغاز و بخشهایی از فیلم که مربوط به دوران کودکی شهید بابایی در شهر قزوین بود هم فیلمبرداری شد.
کارگردانی سریال در این دوره برعهده حسین قاسمی جامی و نویسندگی سه تن از نویسندگان ارتش گذاشته شده بود که به علت اختلافنظرهای به وجود آمده بین عوامل تولید در همین ابتدا متوقف شد. ولی پس از وقفهای 10 ساله مجددا از سال 86 کلید خورد.
در این دوره نویسندگی فیلمنامه کار مشترک ارتش، بنیاد امور ایثارگران و جانبازان و خانواده عباس بابایی بود. با ورود مرحوم یدالله صمدی به عنوان کارگردان تصویربرداری سریال از خرداد 88 آغاز شد. ملیحه حکمت همسر عباس بابایی با دیدن فیلم «دلشکسته» تحت تأثیر بازی شهاب حسینی قرار گرفت و وی را برای ایفای نقش همسرش در سریال پیشنهاد داد که با موافقت سایر عوامل تهیه روبرو شد.
حالا بعد از این سالها و چندین بار پخش تلویزیونی بسیاری از سکانسها، پلانها و حتی صدایِ دلنشین و خاطرانگیز یدالله صمدی در ابتدای تیتراژ این سریال یادآور اتفاقات جذاب و ماندگار «شوق پرواز» است. سلما بابایی در ایام سالگرد شهادت پدرش با خبرنگار خبرگزاری تسنیمگفتگویی انجام داد.
سلما بابایی دختر شهید عباس بابایی درباره سریال «شوق پرواز» تصریح کرد: من اعتقاد دارم آنقدر شهاب حسینی قدرتمند نقش پدرم را بازی کرد که انگار گویی عباس بابایی جلوی دوربین بود. واقعاً یکی از عوامل ماندگاری این سریال حتماً بازیگر نقش شهید بابایی است. طبیعتاً کسی میتواند این سریال را به این اوج ماندگاری رسانده باشد که کاربلد و حرفهای هدایتگری و کارگردانی کند. یدالله صمدی آنقدر خوب درباره شهید بابایی، نیروی هوایی و اتفاقات دیگر سریال تحقیق کرده بود که میتوانست در جایگاه یک راوی جامع از زندگی شهید عباس بابایی هم قرار بگیرد.
وی در خصوص صحنههایی که بازیگران و عوامل گریه میکردند گفت: بسیاری از مواقع میدیدم و میشنیدم که آنقدر تحت تأثیر واقعیتهای زندگی شهید بابایی قرار میگرفتند که بازیگران و گروه بارها گریه میکردند. جالب است بدانید این سریال تلویزیونی گوشهای از شهید بابایی را نشان داد و نمیتوانست تمام حقیقت را بیان کند چون باورپذیریاش برای مخاطب سخت بود. زیرا بسیاری با دیدن این سریال میگفتند واقعاً چنین آدمی وجود داشته؟!
دختر شهید بابایی با اشاره به بازتابهای این روزهای سریال «شوق پرواز» تأکید کرد: «شوق پرواز» چندین بار روی آنتن رفته ولی هنوز بازتابهای آن را میبینم و میشنوم. هر سال هم میگذرد علاقه مردم به شهید بابایی بیشتر میشود و دوست دارند بیشتر با ابعاد شخصیتی و سبک زندگی ایشان آشنا شوند. بسیاری با دیدن این سریال شهید بابایی را الگوی خودشان قرار دادند. خیلیها به خودم گفتم مسیر زندگیمان تغییر کرد و حتی میگفتند با عباس بابایی زندگی کردیم.
وی با اشاره به اینکه مردم در خارج از کشور هم شهید بابایی را شناختند، گفت: بارها گفتهام تا زمانیکه سریال «شوق پرواز» ساخته نشده بود شناخت اکثریت مردم حتی آنهایی که در خارج از کشور هستند یک شناخت کامل و جامعی نبود. پیامهایی را از خارج از کشور دریافت کردم مرا تحت تأثیر قرار دادند. فکر میکنم ساخت این مجموعهها به شدت برای جامعه ما میتواند نتیجه مثبتی داشته باشد. همیشه گفتم و انگار توجهی به این حرفها نمیشود.
سلما بابایی عنوان کرد: بیاییم راجع به کسانی کار کنیم که شناخته شده نیستند ولی بسیار بزرگند. داستان این بزرگمردان بسیار دیدنی و تأثیرگذار است. گفتن خیلی از حرفها و دغدغهها به واسطه فیلمهای داستانی میتواند راهگشاتر از نشر و کتاب باشد. اکثریت این روزها فیلم میبینند و کمتر کتاب میخوانند. فیلمهایی که برایشان جذابیتی داشته باشد طبیعتاً آن را دنبال میکنند. براساس داستان واقعی باشد تأثیر بیشتری دارد و خط مشی جوانها را تغییر میدهد. همین جوانهایی که مسئولین جامعه فردای ما هستند. باعث خوشحالی من است که میشنوم بسیاری از همین جوانها با دیدن این سریال، تغییر کردند. به سراغ کتابها و آثار دیگری رفتند تا بیشتر شهید بابایی را بشناسند.
بیشتر بخوانید
میرباقری: با هر زبانی بتوانیم مشکلات جامعه را نقد میکنیم/ 80 درصد مردم تلویزیون میبینند
انتقاد کارگردان "محرمانه" از عدم توجه به نوجوان در تلویزیون/ بیبیسی بهتر است کار کودک نکند!
بازخوانی مجدد توصیههای رهبری به تلویزیونیها| ماجرای سریالهای کمقدرت، طنزهای ضعیف و برنامههای کم محتوا
یادداشت| تلویزیون جای قهرمانان جنگ است نه مانور سلبریتیها!
وی با بیان اینکه شهاب حسینی از لحاظ ظاهری هم به پدرم شباهت بسیاری داشت، افزود: لحظه به لحظه «شوق پرواز» گریه کردم آنقدر تحت تأثیر قرار گرفتم مخصوصاً با هنرنمایی شهاب حسینی که از لحاظ ظاهری هم خیلی به پدرم شباهت داشت. او نقش کسی را بازی میکرد که من به عنوان یک فرد عادی شهید عباس بابایی را یک قهرمان ملی میدانم. افسوس میخورم ای کاش در کنار ایشان بیشتر فرصت زندگی پیدا میکردم تا خیلی چیزها را از ایشان میآموختم.
دختر شهید بابایی با اشاره به ماجرای عوض شدن شهاب حسینی در دوران بازی نقش شهید بابایی، تصریح کرد: شهاب حسینی واقعا یکی از بازیگران بیحاشیه هستند که در صحنه نمایش و ایفای نقش یک سوپراستار به تمام معنا هستند. خودشان به من میگفتند، شهید بابایی زندگی من را عوض کرد. به شدت علاقهمند شهید بابایی هستم و خیلی تأثیرات زیادی روی من گذاشتند.
وی با گلایه از فراموش شدن «شوق پروازها» در تلویزیون، گفت: این مسئله را بارها گفتهام ساختن فیلمهای طنز و سریالهایی با موضوعات اجتماعی خوب و لازمند و مردم به این آثار نیاز دارند ولی انگار در این روزگار، «شوق پروازها» فراموش شدهاند. یک زمانی آدمهایی در این جامعه بودند و بعداً با نقشآفرینی در جبهه پایداری، قهرمان معاصر شدند ولی خبری از پرداختن به این شخصیتها نیست. جوان ما باید این شخصیتها را بشناسد تا بتواند از سبک زندگیهایشان الگوی درست بگیرد.
سلما بابایی در پایان درباره عدم حمایت مسئولین نسبت به کارهای دفاعمقدس، گفت: من یک کاری به نام «وکیل مدافع» را کارگردانی کردم اما متأسفانه مورد حمایت قرار نگرفت. من فعلاً قصد ندارم کار دفاعمقدسی بسازم چون دلسرد شدم. میخواستم با داستان تأثیرگذار «وکیل مدافع» یک تلنگری به مسئولین و کسانی که از جنگ و شهید و شهادت سوء استفاده میکنند تا به جایگاه و مقامی برسند، بزنم. اما نشد و کسی ما را حمایت نکرد! به این دلیل فعلاً کار جنگی نمیسازم شاید به سراغ کار اجتماعی رفتم و البته اگر فرصت و شرایط مناسبی برای کار جنگی پیش آمد دغدغهمندانه در آن میدان حاضر خواهم شد.
انتهای پیام/
به گزارش شبنم ها، علی اکبر محزون مدیرکل دفتر جمعیت، نیروی کار و سرشماری مرکز آمار اشاره به اینکه جمعیت کشور در سال 1395 بالغ بر 80 میلیون نفر بود، گفت: برآوردهای ما نشان میدهد در سال 1398 جمعیت کشورمان به حدود 83 میلیون نفر رسیده است و رشد 1.24 درصدی در فاصله بین 2 سرشماری اخیر داشتهایم.
علی اکبر محزون ادامه داد: متوسط طول عمر یا همان شاخص امید به زندگی از 59 سال در اوایل انقلاب به 74 سال رسیده که 75 و نیم سال برای خانمها و 72 و نیم سال برای آقایان است.
وی همچنین گفت: 25 میلیون و 600 هزار خانوار در کشورمان وجود دارد که بهطور متوسط هر خانوار شامل 3.23 نفر است.
محزون اضافه کرد: برآوردهای جمعیت امسال ما نشان میدهد حدود 24.6 درصد جمعیت کشور زیر 15 سال و 22 درصد یعنی حدود 18 میلیون و 269 هزار نفر جمعیت جوانان 15 تا 29 سال و حدود 47 درصد جمعیت کشور، میانسال 30 تا 64 ساله و6.4 درصد جمعیت بالای 65 سال است.
وی ادامه داد: اکنون جمعیت سالمند بالای 60 سال کشورمان با رقم 8 میلیون و 231 هزار نفر، حدود 9.9 درصد جمعیت کشور است.
محزون گفت: تا پیش از سال 1375 عمده جمعیت یعنی بیش از 40 درصد زیر 15 سال بودند و از سال 75 تا 90 در فاز جوانی جمعیت قرار داشتیم و از سال 90 به بعد وارد فاز میانسالی شدیم.
مدیر گروه جمعیت شبکه کانونهای تفکر ایران (ایتان) نیز گفت: سیاستهای جمعیتی در سال 1393 از سوی مقام معظم رهبری ابلاغ شد، اما بهطور کلی در ساختار حکمرانی کشورمان سیاستهای کلی قابلیت اجرا ندارند و این سیاستها برای سه قوه خطمشی را ترسیم میکند که اقدامات فرادستی را انجام دهند.
پدرام کاویان تصریح کرد: دولت در این 5 سال یک لایحه برای تبدیل شدن به قانون برای تغییر رویکردهای جمعیتی باید ارائه میکرد، اما در این مدت هیچ لایحهای در این باره تدوین نشده است.
*تداوم کاهش شاخص رشد جمعیت ایران تا 30 سال آینده
مدیرکل دفتر جمعیت، نیروی کار و سرشماری مرکز آمار گفت: نرخ رشد جمعیت سالمند کشورمان 3.62 درصد است.
محزون درباره آینده جمعیتی ایران افزود: در سرشماری سال 1365 نرخ رشد جمعیتی 3.9 درصدی را داشتیم و در سرشماری بعدی رشد 1.9، سپس 1.6 و بعد از آن 1.3 و سپس 1.2 درصد بود.
وی تصریح کرد: برآوردهای رسمی نشان میدهد تا افق سال 1430 کاهش شاخص رشد جمعیت ادامه خواهد داشت.
محزون اضافه کرد: در سال 1390 بیست و سه میلیون و 700 هزار نفر جمعیت جوان 15 تا 29 سال داشتیم و در مدت 5 سال این رقم به 20 میلیون نفر و اکنون به 18 میلیون نفر کاهش داشته یعنی جمعیت جوان کشورمان با نرخ رشد منفی3.24 درصد در حال کاهش است.
وی متذکر شد: در سال 1400 که سهم سالمندی جمعیت از مرز 10 درصد عبور میکند در سال 1420 از مرز 19.4 درصد و در سال 1430 از مرز 26.1 درصد عبور خواهد کرد یعنی در آن زمان یکچهارم جمعیت کشور سالمند خواهند بود.
مدیرکل دفتر جمعیت، نیروی کار و سرشماری مرکز آمار گفت: آمار ازدواج از 891 هزار در سال 1390 به 550 هزار در سال 1397 رسیده است.
محزون افزود: میانگین سن ازدواج در دهه اخیر برای آقایان از 24 به 27 سال و برای خانمها از 19 به 23 تا 24 سال افزایش یافته است و در تهران برای آقایان 27 و برای خانمها 26 سال است و برای مناطق 1، 2، 3 و 6 تهران برای آقایان 32 و برای خانمها 29 سال است.
رئیس کمیته مطالعات جمعیتی شورای عالی انقلاب فرهنگی هم گفت: طرح جامع جمعیت و تعالی خانواده در ماه گذشته توسط کمیسیون فرهنگی مجلس تصویب و به هیأت رئیسه مجلس ارسال و اشکالات قانونی آن رفع شده است و امیدوارم زودتر به صحن علنی مجلس برود.
محمودی با تأکید بر اینکه "باید از سالخوردگی و کاهش جمعیت کار جلوگیری کنیم"، ادامه داد: در پی افزایش جمعیت نیستیم، اما در پی حفظ تعادل جمعیتی هستیم.
وی افزود: هدفگذاری شده است تا سال 1404 به میانگین دو و نیم فرزند برای هر زوج برسیم.
محمودی با بیان اینکه کاهش رشد جمعیت موجب کاهش رشد اقتصادی میشود گفت: کاهش رشد جمعیت موجب کاهش جمعیت در سن کار میشود. افراد در سن کار تا سال 2030 و 2040 افزایش نسبی دارد و سپس از آن زمان افراد در سن کار کاهش خواهد یافت.
وی تأکید کرد: یکی از علتهای رشد اقتصادی قدرتهای نوظهور مانند چین و هندوستان رشد جمعیت بالا و رشد تولید ناخالص داخلی آنهاست.
محمدجواد محمودی ابراز کرد: در سال 1394 به حداکثر میزان تولد یعنی یک میلیون و 570 هزار رسیدیم و در سال 1395 نرخ رشد جمعیت به 1.24 درصد رسید.
وی ادامه داد: میزان تولد در سال 95، یک میلیون و 527 هزار تولد و در سال 96، یک میلیون و 480 هزار و در سال 97 به یک میلیون و 366 هزار تولد رسید که یکی از بیشترین کاهشهای نرخ زادوولد در طول تاریخ کشورمان است.
محمودی با بیان اینکه میزان تولد در سه ماه امسال نسبت به سه ماه پارسال حدود 13 درصد کاهش یافته است، افزود: در سال 1397، سیصد و چهل و چهار هزار تولد داشتیم که این رقم در سه ماه سال 98 با کاهش 45 هزار تولد به 299 هزار تولد رسیده که این میزان کاهش در سه دهه اخیر سابقه نداشته است.
وی اضافه کرد: این نشان میدهد سیاستهای کلی جمعیت و بقیه سیاستهای تدوینشده جمعیتی باید جدی گرفته شود.
مدیر گروه جمعیت شبکه کانونهای تفکر ایران (ایتان) نیز گفت: جریان فکری غلط در دستگاه علمی کشور در دهه 70 مسائل غلطی را درباره کنترل و کاهش جمعیت مطرح کردند و برخی از سیاستگذاران هم درگیر این اطلاعات غلط میشوند.
کاویان ادامه داد: نهادهای علمی معتبر جهانی، ظرفیت زیستی را برای ایران حدود 150 میلیون نفر برآورد کردهاند.
وی افزود: دو برنامه پنجساله توسعه کشورمان را به جمعیت اختصاص دادیم و وزارت بهداشت را مأمور اجرای سیاستهای جمعیتی کردیم و تجربه قانون تسهیل ازدواج جوانان مصوب 1384 را داریم.
کاویان با بیان اینکه جمعیت زوجهای نابارور، حداقل حدود 3 میلیون زوج هستند، گفت: ناباروری در سیستم بهداشتی کشورمان خلاف همه کشورها بهعنوان بیماری تعریف نشده است و از آنها حمایت لازم نمیشود.
مدیرکل دفتر سلامت جمعیت، خانواده و مدارس وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی هم گفت: درباره زوجهای نابارور، بر اساس سیاستهای جمعیتی و اقداماتی که باید وزارت بهداشت انجام میداد حدود سه سال پیش کمتر از حدود 12 مرکز درمان ناباروری داشتیم، اما اکنون 84 مرکز داریم.
سید حامد برکاتی افزود: از این تعداد، 44 مرکز دولتی و 40 مرکز خصوصی استاندارد هستند.
وی ادامه داد: تا پارسال یک نوبت خدمات لقاح مصنوعی رایگان بود، اما اکنون آی.یو.آی. را دو نوبت و آی.بی.اف. را دو نوبت و دارودرمانی برای زوجین نابارور که حدود 650 هزار تومان هزینه برای هر سیکل دارودرمانی است تا سه نوبت رایگان کردیم و یک نوبت سونوگرافی را رایگان کردیم.
برکاتی افزود: 85 درصد کل هزینهها از محل منابع وزارت بهداشت پرداخت میشود و هر کس از طرف کمیته امداد و سازمان بهزیستی معرفی شود هزینههای درمان ناباروری آنان کاملاً رایگان است.
وی ادامه داد: برای اجرای سیاستهای جمعیتی با توجه به قوانین موجود کشور، نیازی به لایحه جدید نیست.
انتهای پیام/
به گزارش شبنم ها،سرهنگ رضا زارعی، رئیس پلیس آگاهی استان همدان افزود: صبح امروز جسد جوان ۳۰ ساله ای که در شهر همدان به شغل آرایشگری مشغول بوده است، در باغهای پردیس شهر همدان پیدا شد.
وی با بیان اینکه علت فوت این جوان هنوز مشخص نیست، عنوان کرد: پس از کشف جسد، بلافاصله جنازه به پزشکی قانونی منتقل شد و منتظر اظهارنظر آنها برای بیان علت مرگ هستیم.
رئیس پلیس آگاهی همدان در پایان ادامه داد: علت تامه فوت تنها از سوی پزشکی قانونی اعلام خواهد شد اما به احتمال قوی، این جوان به مرگ طبیعی از دنیا رفته است.
انتهای پیام/
به گزارش شبنم ها، عصر همدان؛ احمد گازرانی ظهر امروز، در نشست خبری با اصحاب رسانه در اتاق اصناف همدان، ضمن تبریک روز خبرنگار و با اشاره به رسالت خبرنگاران گفت: در سال رونق تولید این خبرنگاران هستند که میتوانند تولید را به حرکت دربیاورند و با تذکر و اخطار به مدیران و مسئولان بی مسئولیت می توانند این مهم را انجام دهند.
وی با بیان اینکه صنعت کیف و کفش همدان در حال حرکت است تاکید کرد: این صنعت که قبلاً به فراموشی سپرده شده بود احیا شد بطوریکه در جلسات کل کشور صنعت کیف و کفش همدان زبانزد است.
رئیس اتحادیه کیف و کفش و چرم همدان با بیان اینکه این صنعت در کنار شهرهای بزرگ در حال رقابت است تصریح کرد: صنعت کیف و کفش و چرم همدان رتبه دوم کشور را داراست و اخیرا هم کارخانه کفش آرمینا را با حمایت مسئولان افتتاح کردیم.
گازرانی با اشاره به بحث جذب سرمایه در این حوزه بیان کرد: سرمایه گذاران خوبی به همدان وارد می شوند و در همین راستا فردی می خواهد در رسته کیف و کفش و پوشاک در همدان سرمایه گذاری کند.
وی با بیان اینکه ۲۳ تا ۲۵ مرداد نمایشگاه ملی در سایت نمایشگاهی در سالن ابن سینا با ۶۰ برند شروع بکار می کند افزود: در این نمایشگاه ۴۰ برند از همدان و ۲۰ برند از کل کشور حضور دارند.
رئیس اتحادیه کیف و کفش و چرم همدان با بیان اینکه همایش در روز ۲۵ مرداد در سالن فجر برگزار میشود خاطر نشان کرد: از مسئولان استانی و کشوری و از تجار کردستان عراق و بغداد در این همایش شرکت خواهند کرد.
گازرانی یکی از مهمترین مزیت های این نمایشگاه برای همدان را نزدیک بودن به عراق دانست و تاکید کرد: به دلیل نزدیکی به عراق ما میتوانیم همدان را بعنوان پایتخت صادرات چرم به عراق بکنیم.
وی بابیان اینکه یکی از نیاز های ما در استان نیروی انسانی است عنوان کرد: متاسفانه نیروی انسانی متخصص و ماهر در این حوزه نداریم و به همین دلیل آموزشگاه صنعت پوشاک همدان را راه اندازی کردیم و از نیروها و ظرفیت هایشان استفاده می کنیم.
رییس اتحادیه کیف و کفش و چرم تاکید کرد: یکی از مشکلات ما در این حوزه این است که زنجیره ارزش تولیدات را در استان نداریم بطوریکه پوست گوسفند داریم و کیف هم تولید می کنیم اما باز هم این وسط مشکلاتی در این زنجیره وجود دارد، بطور مثال کاغذ یا مقوای کفش را باید از کشور های دیگر وارد کنیم .
گازرانی با بیان اینکه در استان یک هزار کارگاه تولیدی شناسنامه دار و با احتساب کارگاه های خانگی و فاقد شناسنانه ۱۵۰۰ کارگاه در استان داریم اظهار داشت:۹۸ درصد تولید کفش متعلق به همدان است و تبریز در تولید کفش های مردانه و همدان در تولید کفش های زنانه موفق هستند، اما متاسفانه گاهی کفش همدان را به این خارجی به فروش می رسانیم و اعتماد و تعصب خاصی در این زمینه در بین فروشندگان وجود ندارد.
وی در پایان با اعلام فراخوان عمومی برای جذب نیرو در این صنعت گفت در روزهای آینده آموزشگاه فنی حرفه ای ایجاد می شود و آموزشگاه طراحی نیز در آینده ای نزدیک ایجاد خواهد شد.
در ابتدای این نشست خبری رئیس اتاق اصناف همدان با بیان اینکه مشکل اقتصاد ما تولید است و جا دارد که برای رونق تولید همت و تلاش کنیم اظهار داشت: برای حل مشکلات اجتماعی هم باید به رونق تولید توجه داشته باشیم.
حسین محرابی خطاب به اصحاب رسانه عنوان کرد: کمک کنید تا بتوانیم مشکلات حوزه کیف و کفش و چرم را برطرف کنیم و همدان این ظرفیت را دارد که در منطقه حرف اول را بزند و به جایگاه خودش برگردد.
وی با بیان اینکه ۸۰درصد مشکلات کشور به مدیریت نظام اقتصادی کشور و مسئولین برمی گردد خاطر نشان کرد: مسئولان نتوانستند برنامه کارشناسی و علمی ارائه دهند.
انتهای پیام/
به گزارش شبنم ها، یزدرسا، یک دهه قبل نوشتافزار متناسب با هویت اسلامی و ایرانی جایگاه خاصی در بازار نوشتافزار کشور نداشت و تقریبا تمام و کمال بازار در قبضه طرح های خارجی بود اما حالا حدود هشت سال است که نوشتافزار اسلامی ایرانی جای خودش را در کشور باز کرده و البته با استقبال قابل توجه مردم هم مواجه شده است.
نقش نوشتافزار بومی در افزایش اشتغال
به گفته مدیرعامل مجمع نوشتافزار ایرانی اسلامی «فعالان نوشتافزار اسلامی ایرانی کار خود را با دو برند و حدود 500 هزار نسخه در سال 91 آغاز کردند، این میزان تا سال 96 به بیش از 70 برند و تیراژ بیش از 7 میلیون نسخه افزایش یافته است. تعداد تولیدکنندگان این حوزه در سال 97 به 100 تولیدکننده و فعال افزایش یافت، علاوه بر این، فعالان این حوزه در سال گذشته با ورود به تولید و فعالیت در حوزههای جدیدتر، توانستند تنوع محصولات خود را به پنجهزار محصول افزایش دهند.»
سعید حسینی مدیرعامل مجمع نوشتافزار ایرانی اسلامی، میگوید: در سال 97 تعداد 100 تولیدکننده به فعالیت در این زمینه پرداختند. همچنین توزیعکنندگان جدیدی نیز وارد این چرخه شدند. در مجموع میتوان گفت که نوشتافزار ایرانی اسلامی توانسته در شش سال گذشته هزار شغل پایدار ایجاد کند. میتوان با حمایت مسئولان و ایجاد فرصت برای فعالیت کسب و کارهای جدید، زمینه اشتغال بیشتری در این زمینه ایجاد کرد.
صادرات به کشورهای دیگر
مدیرعامل مجمع نوشتافزار ایرانی اسلامی میگوید: چندسالی است که قصد داریم تا فعالیتهای این حوزه را با صادرات گسترش دهیم. در نظر داریم تا در صورت بهتر شدن شرایط و فراهم شدن مواد اولیه، تولیدات این حوزه را به کشورهای همسایه صادر کنیم.
حسینی میافزاید: پیش از این نیز صادرات نوشتافزار بومی در برخی از کشورها بهصورت محدود انجام میشد، اما در نظر داریم تا این دست از فعالیتها گستردهتر شود. برای این منظور حوزههای صادرات این دست از اقلام را مشخص کردهایم. در این تقسیمبندی کشورهای فارسیزبان، کشورهای حوزه مقاومت و کشورهای همسایه اولویتبندی شدهاند. ما در سالهای گذشته در حوزه کشورهای حوزه مقاومت موفقیتهایی را کسب کردیم که برخی از محصولات نیز که با طرح شهدای مدافع حرم و مقاومت چاپ شده بود با استقبال خوبی مواجه شد.
استقبال مردم از نوشتافزار اسلامی ایرانی
تولید نوشتافزار اسلامی ایرانی هرچند با موانع زیادی پیش رو است و تولیدکنندگان این عرصه به گفته خودشان با مشکلات عدیدهای دست وپنجه نرم میکنند؛ اما در همین مدت کمی که از شروع کار در این حوزه میگذرد، با استقبال قابل توجه مردم مواجه شده است.
سیدحامد فیروزی، مدیر مجموعه نوشتافزار ایرانی اسلامی خلیج فارس، درباره استقبال مردم و خانوادهها از نوشتافزارهای اسلامی ایرانی میگوید: تولیدات این حوزه براساس پیوست ذهنی ایرانی اسلامی و با استفاده از نمادهای این حوزه طراحی و تولید میشود. خوشبختانه تولیدات این محصولات در سالهای گذشته توانسته جای خود را میان خانوادهها باز کند، این در حالی است که قیمت تمامشده محصولاتی که با طرحهای غربی تولید میشود، ارزانتر است و از سوی دیگر، آنها نیازی به ترویج و تبلیغ ندارند.
همچنین حسینی مدیرعامل مجمع نوشتافزار ایرانی اسلامی نیز معتقد است: رسانهها نشان دادند که مخاطب به نوشتافزار ایرانی اسلامی روی خوش نشان میدهد و از این رو افراد زیادی انگیزه پیدا کردند که محصول جدید تولید کنند. نشانها و نمانامهایشان را فارسی کنند و این ذائقهسازی شکل گرفت و در مدت شش سال علیرغم مشکلات اقتصادی، افزایش تولید رخ داده و پیشرفت در این حوزه هرساله از طریق نمایشگاه ایران نوشت نشان داده میشود.
وی به نظرسنجی یک مؤسسه درباره استقبال از نوشتافزار ایرانی اشاره میکند و میگوید: در مرحلهای قرار داریم که مخاطب از طراحی، شخصیت و کالاهای ایرانی رضایت دارد و از آن حمایت میکند. به جرأت میتوان گفت که نوشتافزار نمونهای موفق در زمینه تولیدات ایرانی است و طبق نظرسنجی آن مؤسسه در حدود 80 درصد از نوشتافزار ایرانی استقبال کردهاند.
عدم حمایت دولت از تولیدکنندگان داخلی نوشتافزار
اما استقبال مردم از نوشتافزارهای اسلامی ایرانی در حالی است که بنا بر گفته فعالان و تولیدکنندگان این حوزه، دولت حمایتی از آنها نمیکند و حتی در مواردی اقدامات دولت مانعی برای کار تولیدکنندگان داخلی نیز هست.
فیروزی، مدیر مجموعه نوشتافزار ایرانی اسلامی خلیج فارس،با بیان اینکه حمایتهای لازم از تولیدکنندگان نوشتافزار ایرانی اسلامی انجام نمیشود، اظهار میدارد: چند نیروی جوان پای این کار آمده و با تمام توان تلاش دارند تا مقابل جریان قوی بازار که محصولات خود را در تیراژ بالا تولید میکنند و معمولاً شرایط بازار را آنها تعیین میکنند، برای توسعه فرهنگ ایرانی اسلامی آستینها را بالا زده و کار کنند، اما متأسفانه شرایط موجود کار را برای آنها سخت کرده و در این میان مسئولان نیز حمایتی نمیکنند. تولیدکننده نوشتافزار ایرانی اسلامی امروز دارد فکر میکند که؛ آیا محصولی تولید کند یا نه؟ با این شرایط پرنوسان بازار چه کند؟
همچنین حسینی مدیرعامل مجمع نوشتافزار ایرانی اسلامی میگوید: حامی اصلی ما عمدتاً رسانهها و مردم بودند و دولت به طور جدی از ما حمایت نکرد. سال گذشته مقام معظم رهبری در جلسه هیئت دولت به طور مصداقی مسئله حمایت از نوشت افزار ایرانی اسلامی را مطرح کردند اما از یک سال گذشته تاکنون هیچ حمایتی توسط دولت نشده و اگر کمک نمیکنید، حداقل سنگاندازی نکنید و متأسفانه نیاز سازمانها و نهادهای دولتی با کالای خارجی تامین میشود.
گرانی کاغذ مانعی بزرگ پیش روی تولیدکنندگان داخلی
موسی فرزانیان رئیس اتحادیه صنف لوازمالتحریر و نوشتافزار با اشاره به افزایش قیمت لوازمالتحریر طی یک سال گذشته میگوید: طی یک سال گذشته که قیمت ارز بین 4 تا 5 برابر افزایش یافت، طبیعتاً قیمت لوازمالتحریر نیز بالا رفت و به طور میانگین، قیمت لوازمالتحریر حدود 3 برابر سال قبل شده است.
وی میافزاید: در این بین شاید بیشترین افزایش قیمت مربوط به دفتر باشد چراکه کاغذ در بازار به شدت گران شد و قیمت هر بند کاغذ از 80 هزار تومان به بیش از 500 هزار تومان رسید.
همچنین مهدی یوسفوندی، مدیر مجموعه نوشتافزارآفتاب، میگوید: تولید نوشتافزار ایرانی اسلامی اگر تا سالهای گذشته تنها مشکلش نبود طرح مناسب و یا عرضه کاراکترهای غربی با قیمت ارزان به دست مردم بود، الان با مشکل اساسیتری مواجه است، تأمین کاغذ مشکلاتی را برای تولیدکنندگان ایجاد کرده که تاکنون آن را لمس نکرده بودیم.
وی به افزایش بیسابقه قیمت کاغذ اشاره میکند و میافزاید: اگر در سال گذشته سهم کاغذ در هزینه تمام شده محصول حدود 45 درصد بود، امسال این رقم به میزان 87 درصد افزایش یافته است؛ به عبارت دیگر محصولاتی که با کاغذ تولید میکنیم، حدود دو تا سه برابر افزایش قیمت دارد؛ این در حالی است که افزایش قیمت کاغذ غیرطبیعی است. قیمت دلار سه برابر شده، اما کاغذ با 9 برابر افزایش قیمت عرضه میشود. قیمت فعلی کاغذ با هیچ منطق و معادلهای درست نیست.
این تولیدکننده اظهار میدارد: برخی از تولیدکنندگان نیز کار را تعطیل کردهاند، اما برای اینکه در بازار هنوز حضور داشته باشند از محصولات سالهای قبل خود عرضه میکنند که البته مقدارش خیلی کم است. با چنگ و دندان داریم تلاش میکنیم تا هر واحد را زنده نگاه داریم و نیرویی را تعدیل نکنیم.
سعید حسینی، مدیرعامل مجمع نوشتافزار ایرانی اسلامی به افزایش قیمت کاغذ و تأثیر آن بر لوازمالتحریر اشاره میکند و میگوید: با توجه به افزایش قیمت کاغذ و دیگر ملزومات تولید نوشتافزار، به نظر میرسد که کار برای تولیدکنندگان نوشتافزار در سال جاری سخت باشد. به این معنی که دفتر تحریر که در سال گذشته با قیمت هر بند کاغذ 80 تا 100 هزار تومان تولید میشد، امروز با افزایش قیمت حدود 500 هزار تومان مواجه است؛ به عبارت دیگر پیشبینی میشود که قیمت دفتر تحریر چهار تا پنج برابر افزایش داشته باشد. اگر در سال قبل دفتر تحریر حداقل با قیمت 1500 تا دو هزار تومان بود، امسال این قیمت به حدود هشت تا 10 هزار تومان افزایش خواهد یافت.
سیدحامد فیروزی، مدیر مجموعه نوشتافزار ایرانی اسلامی خلیج فارس، نیز با اشاره به مشکل تأمین کاغذ مورد نیاز برای تولید دفتر، میگوید: یکی از اصلیترین مشکلات ما تولیدکنندگان نوشتافزار ایرانی اسلامی در حال حاضر، مشکل کاغذ و نوسان قیمت آن بهشکل نامتعادل در بازار است. کاغذ در ماههای اخیر بهشدت دچار نوسان قیمت شده است و همین امر کار را برای تولیدکننده دشوار کرده است. تولیدکننده نمیتواند تصمیم بگیرد که چهزمانی محصولات مورد نیاز خود را تولید کند؛ به همین دلیل آینده کار و تولید در این حوزه در حال حاضر مشخص و روشن نیست.
کمبود مواد اولیه برخی کالاها
آنگونه که تولیدکنندگان نوشتافزار ایرانی میگویند، مشکل آنها صرفا در گرانی سرسامآور کاغذ خلاصه نمیشود چرا که در تأمین مواد اولیه برخی کالاها نیز با مشکلاتی مواجه هستند.
موسی فرزانیان رئیس اتحادیه فروشندگان نوشتافزار و لوازم مهندسی میگوید: یکی از دغدغههای امسال با توجه به مشکلاتی که بر سر راه تولید محصولات و همچنین تأمین برخی از اقلام از طریق واردات داریم، کمبود کالاست. این کمبود منجر به افزایش قیمت برخی از اقلام نوشتافزار شده است.
وی اظهار میدارد: تولیدکنندگان با مشکلاتی مانند تأمین مواد اولیه مواجهند و این مسئله کار آنها را سخت کرده و ممکن است تولیدکنندهای نتواند در چنین شرایطی کالای خود را بهموقع به کارخانه و به دست مصرفکننده برساند، بهعنوان نمونه، تولید خودکار و مداد در داخل کشور میسر است، اما برخی از مواد اولیه آن مانند چوب، جوهر و... از طریق واردات تأمین میشود، تا زمانی که این مواد به دست تولیدکننده نرسد آنها در تولید به مشکل بر خواهند خورد.
همچنین مدیرعامل مجمع نوشتافزار ایرانی اسلامی میگوید: در تولید برخی از کالاها با کمبود مواد اولیه مواجه هستیم؛ به عنوان نمونه در تولید کالاهایی مانند پاککن و تراش تنها دو تولیدکننده در این زمینه فعال هستند. تلاش داریم تا برای سال تحصیلی جدید ضمن ورود به حوزههای جدیدتر و اقدام به تولید کالاهای جدید، به تولیدات تنوع داده و تولیدکنندگان بیشتری را برای فعالیت در این حوزه جلب کنیم. در حال حاضر برخی از محصولات نیز به صورت ساده تولید میشوند، در حالی که مصرفکنندگان بیشتر کالاهای فانتزی را میپسندند. این موضوعات نیز بررسی شده و قرار است که با برنامهریزی در حد امکان برطرف شود.
انتهای پیام/
به گزارش شبنم ها،
زهرا امام روانشناس و مشاور خانواده در گفتوگو با خبرنگار حوزه ازدواج و خانواده گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان، در پاسخ به این سوال که چگونه در لحظه حال زندگی کنیم، اظهار کرد: زمانی که به حوادث و اتفاقاتی که در آینده قرار است پیش بیاید فکر میکنیم دچار اضطراب میگردیم.
این روانشناس افزود: خیلی اوقات با افرادی روبرو میشویم که مدام نگران آینده هستند؛ آینده را مبهم میبینند و گاهی دچار اضطراب میشوند.
او با بیان اینکه بعضی افراد مدام در گذشته خود هستند و اتفاقات گذشته را برای خود مرور میکنند، گفت: ماندن در گذشته چیزی جز حسرت را به دنبال ندارد اگر کنترل بر روی افکار مان نداشته باشیم نمیتوانیم رشد کنیم در نتیجه اعتماد به نفس خود را از دست خواهیم داد.
امام ادامه داد: از روشهایی که کمک میکند در لحظه حال زندگی کنیم، روش تنفس کردن است گاهی در طول روز این تمرین را انجام دهیم و نفسهای عمیق بکشید.
این روانشناس با بیان اینکه از دیگر روشها دور ریختن و خارج کردن وسایلی ست که مدتها از آن استفاده نمیکنیم، افزود: همچنین لبخند زدن را فراموش نکنید، اتفاقات و اشتباهات گذشته را رها کنیم و خود را برای این اشتباهات ببخشید.
او اضافه کرد: روش دیگر آن است که هدفهایی را در زندگی برای خود داشته باشید و سعی کنید برای آنها برنامهریزی کنید و در هر لحظه فقط روی یک کار تمرکز کنیم.
امام خاطرنشان کرد: مواردی که باعث میشود که اضطراب در شما ایجاد شود را شناسایی کنید و در صورتی که حل نشد حتماً با یک مشاور در این زمینه صحبت کنید.
انتهای پیام/
به گزارش شبنم ها، آثار نامطلوب بیماری و مرگ ومیر مادر بر سلامت اعضای خانواده، غیرقابل چشم پوشی است. زنان به عنوان مادر در خانواده، محور سلامت خانواده اند و مرگ ومیر، ناتوانی و رفتارهای آنها، همه ابعاد سلامت خانواده را تحت تاثیر قرار می دهد. بنابراین توجه به سلامت آنها اهمیت ویژه ای دارد.
بزرگترین اتفاق زندگی زن، بارداری وزایمان است. در صورت عدم مراقبت در این حوزه، فرسودگی زودرس و بروز مشکلات جسمی ناشی از کم خونی، ضعف جسمانی وغیره در مادر رخ خواهد داد. بنابراین مراقبتهای باروری سالم، دوران بارداری، مشاوره، تغذیه مناسب ضروری است. در این بین اگر تعداد پزشکان متخصص زنان و زایمان کمتر از حد نیاز باشد، مشکلات درمانی افزایش پیدا خواهد کرد. دسترسی محدود و حتی عدم دسترسی در مناطق محروم، زیرمیزی، صف های طولانی برای ملاقات این پزشکان، زمان محدود ویزیت و عدم آموزش مناسب در رابطه با مراقبت های لازم در دوران بارداری، نشان دهنده تعداد کم آنها در مقایسه با جمعیت مراجعه کنندگان آنهاست.
در همین زمینه حریرچی، معاون وزارت بهداشت، درباره بحث کمبود پزشک عمومی و پرستارگفت: «ما در حوزه پزشک عمومی و پرستار هم کمبودهایی داریم، متاسفانه تقریبا از دهه ۷۰ شایع شده که ما در حوزه پزشکی با مازاد نیرو مواجهیم و برخی میگویند ما پزشک بیکار، پزشک معلم، پزشک کارمند، پزشک راننده و غیره داریم و به همین دلیل باید ظرفیتهایمان را کاهش دهیم؛ این در حالی است که در مجموع میزان نیروی پزشکی و پرستاری ما کم است.»
وضعیت نامطلوب تعداد متخصصین زنان و زایمان
به گفته حریرچی، ۳۹ هزار و ۳۹۸ متخصص و فوق تخصص پزشکی در کشور فعال هستند که از این تعداد، ۴۵۴۴ متخصص زنان و زایمان است. [1] به عبارت دیگر، حدود 1.16 متخصص به ازای هر ده هزار زن وجود دارد. این در حالی است که در کشور استرالیا، به ازای هر ده هزار نفر زن، 1.45 متخصص زنان و زایمان وجود دارد. [2]
توزیع جغرافیایی متخصصین زنان و زایمان در کشورهای مختلف قابل توجه است. به گزارش هفته نامه پزشکی لنست 483هزار و 357 متخصص زنان در سراسر جهان وجود دارد. کشورهای کم درآمد و کشورهای درآمد پایین، با وجود دارا بودن 48٪ از جمعیت جهانی، 29٪ از جمعیت متخصصین زنان و زایمان را دارند. این هفته نامه طی مطالعه ای توزیع جهانی مجموع شاخه های جراحان، متخصص بیهوشی و متخصص زنان و زایمان را به ازای صد هزار نفر جمعیت در نقشه زیر آورده است:[3]
همانطور که در شکل آورده شده ایران متاسفانه نسبت به سایر کشورها در وضعیت بسیار نامطلوبی قرار گرفته است.
کمبود بیشتر متخصصین زنان و زایمان در مناطق محروم
زنان مناطق کم برخوردار به دلیل آمار بالای ازدواجهای فامیلی، عدم دسترسی به آب و منابع غذایی بهداشتی و سالم، نبود داروخانه و امکان دستیابی به مکملهای غذایی موردنیاز، سوءتغذیه، آبوهوای نامساعد و فشار کار بسیار، بیش از سایر نقاط به خدمات سلامت و مراقبت های بارداری نیاز دارند.
این در حالی است که کمبود متخصصین زنان و زایمان در مناطق محروم با شدت بسیار بیشتری جلوه می کند. کمبود نیروی متخصص زن در حوزههایی مانند رادیولوژی و زنان و زایمان نمود بیشتری دارد. بیماران زن در صورت نیاز به سونوگرافی و رادیولوژی باید به مناطق دیگری مراجعه کنند و از آنجایی که برخی مشکلات سلامت باید به سرعت بررسی شود، عدم دسترسی به موقع میتواند موجب وخامت بیماری و طولانیتر شدن روند درمان شود.
فرض کنید زن روستایی بارداری که ممکن است فرزند دیگری نیز داشته باشد، باید برای دستیابی به خدماتی که حداقل ماهی یکبار به آن نیاز دارد، مسافتی چند کیلومتری را با مشقت طی کرده و نهایتاً با پرداخت هزینهای که شاید از عهده آن هم برنیاید، به ابتداییترین نیازهای سلامت خود دست پیدا کند.
لزوم بومی گزینی پزشکان زن
پذیرش دانشجویان متخصص با استفاده از سهمیه بومی مناطق محروم، می تواند راهی برای حل معضل کمبود پزشک باشد. با این حال در حال حاضر افراد غیربومی از این سهمیه استفاده کرده و به دانشگاه وارد شده اند، ولی به محل تعهد خدمتشان به بهانههای مختلف بازنمیگردند. برای جلوگیری از این مساله قانون باید بهگونهای باشد که فرداستفاده کننده از سهمیه بومی مناطق محروم ، حداقل 10 تا 15 سال ملزم به خدمت در همان منطقه محروم خودش باشد.
برای پاسخ به نیاز جامعه به منظور تعداد بیشتر متخصص زنان و زایمان و درنتیجه دسترسی بیشتر به آنها، افزایش ظرفیت پذیرش رشته مربوطه تدبیری است که باید به آن پرداخته شود. البته زنان بنا به شرایط خانوادگی برای اشتغال در مناطق دور از محل زندگی ممکن است محدودیت داشته باشند. با توجه به این موضوع افزایش ظرفیت پذیرش دانشجویان متخصص و استخدام نیروهای بومی در تمام رشتهها بهخصوص رشته زنان و زایمان ، می تواند کمبود پزشک در مناطق دور افتاده را نیز جبران کند.
/حمیده اسلامی فرد/
منابع:
[1] www.ino.ir/TabId/8563/ArtMID/16442/ArticleID/16098/کمبود-پزشک-عمومی-و-پرستار-در-کشور50درصد-متخصصین-کشور-در-تهران-هستند.aspx
[2]https://www.health.gov.au/internet/main/publishing.nsf/Content/05EB31F8E...$File/Obstetrics%20and%20gynaecology.pdf
[3] https://www.thelancet.com/pdfs/journals/langlo/PIIS2214-109X(14)70349-3.pdf
انتهای پیام/
به گزارش شبنم ها، امروز ۱۳ مرداد، سی و هشتمین سالگرد شهادت مرزوق ابراهیمی است. فاطمه جوشی، مسؤول بسیج و سپاه خواهران آبادان در زمان محاصره این شهر بود. روایت جذاب او از زندگی سخت و پرمشقت زنان و نقش آنان در مقاومت بسیار خواندنی و تاثرانگیز است. مجموع این خاطرات به قلم مرتضی قاضی در کتاب «شماره پنج» توسط مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس منتشر شده است؛ کتابی که در سال ۹۶ در جشنواره کتاب سال دفاع مقدس، شایسته تقدیر شناخته شد.
روایتهای خواندنی بسیاری در این کتاب وجود دارد، اما یکی از عجیبترین و دلخراشترین آنها داستان شهادت مرزوق ابراهیمی است که امروز سی و هشتمین سالگرد شهادت اوست.
مرزوق از بچههای سپاه آبادان بود که خانوادهاش رفته بودند گناوه. خانواده که چه عرض کنم، مادر پیر و خواهر بیمارش. وضع مالی خیلی خوبی هم نداشتند:
«۱۳ مرداد سال ۶۰ آقای محسنپور از تعاون سپاه به من زنگ زد و گفت: «خواهر جوشی! مادر مرزوق ابراهیمی اومده یه شب دو شب پیشتون توی خوابگاه بمونه تا کارشون انجام بشه.» مادر مرزوق از گناوه حرکت کرده بود، صبح رفته بود ماهشهر، امریه گرفته بود و بهسختی خودش را رسانده بود آبادان. آقای محسنپور فرستادش دَرِ بسیج؛ بچهها گفتند: «بیا یه پیرزن فرتوت ضعیف اومده.» بردمش بسیج، بالا پیش خودمان. صبحانه بهش دادیم. گفتم: «مادر چقدر زود اومدی؟ کجا بودی؟ از کجا اومدی؟» گفت: «خونهمون گناوه است، ولی اومدم دیشب ماهشهر خوابیدم، حالا صبح امریه گرفتم اومدم.» گفتم: «حالا اومدی توی این منطقه جنگی با این حال و هوا برای چی؟» گفت: «برای پسرم نامزد کردیم، به من قول داده بود دو ماه بگذره بیاد مراسم عروسی بگیره، حالا نیومده؛ منم گفتم تا خودم نَرَم دنبالش، جبهه رو ول نمیکنه.» برای ما تعریف کرد: «براش لباس خریدم، گونی برنج خریدم، میخوام براش مراسم بگیرم و حالا اومدم دنبالش. میخوام دومادش کنم.» گفتم: «خوش اومدی، بفرما صبحونه.» صبحانه را گذاشتیم جلویش. از خبر عروسی در آن دود و دم و خون و آتش خوشحال شدیم.»
مشکل اما وقتی شروع میشود که آقای محسنپور با خانم جوشی تماس میگیرد و اطلاع میدهد که مرزوق در آبادان ترکش خورده و شهید شده است. حالا خانم جوشی باید به مادری که میخواهد پسرش را ببرد برای عروسی، خبر شهادتش را بدهد. از آنطرف پیرزن کمطاقت است و مدام میپرسد که چرا پسرش نمیآید. میخواهد تلفن کنند و بیسیم بزنند تا پسرش زودتر برسد.
«بچهها هرکدامشان که میآمدند و ماجرا را میفهمیدند میرفتند توی آبدارخانه گریه میکردند و برمیگشتند جلوی این مادر میخندیدند. بهخدا روانی شده بودیم. من خودم دیوانه شده بودم. نمیدانستم چکار کنم، گریه کنم؟ بخندم؟ جلویش میخندیدم و میرفتم بیرون گریه میکردم. میگفتم: «حالا خدایا! چی بگم؟ چی نگم؟» از بس که هول شده بودم و نمیدانستم چطوری سرگرمش کنم، مدام سؤالهایم را تکرار میکردم. صد بار به من اسم نامزدش را گفته بود، ولی دوباره ازش میپرسیدم. خودش هم شک کرده بود. پشت سر هم میپرسیدم: «اسم نامزدش چیه؟» میگفت فلانی. از بس که قاطی کرده بودم پنج دقیقه میرفتم توی آبدارخانه گریه میکردم، چشمهایم را پاک میکردم و برمیگشتم، دوباره میگفتم: «خب میخواین چیکار براش بکنین؟» سؤالهای بیربط میپرسیدم.»
هرطور هست آن روز پیرزن را در اتاق نگه میدارند و سرش را گرم میکنند اما مادر مرزوق طاقتش را از دست میدهد. خانم جوشی میگوید: «تا شب در اتاق نگهش داشتیم. شب که شد، بیتاب شد؛ شروع کرد به گریهکردن. گفت: «نکنه پسرم شهید شده؟ نکنه بدون مرزوق میخوام برم؟ اصلاً من به دلم بد افتاده، دلم یهجور شور میزنه.» گفتم: «برای چی؟ شور نزنه. حالا شما استراحت بکن انشاءالله یه کاریش میکنیم، عجله نکن.» میگفت: «نه، من عجله ندارم، ولی دیگه دلم طاقت نداره. نمیدونم چم شده.» گفتیم: «هیچی نشده.» با اینکه شب خبر شهادت پسرش را نداده بودیم، ولی توی خواب ناله میکرد و بیقرار بود.»
فردا صبح وقتی میبینند راه چارهای نیست چند تا از همسران و مادران شهدا را جمع میکنند تا خبر شهادت مرزوق را به مادر پیرش بدهند.
«چند تا از خانواده شهدا آمدند. بچههای بسیج هم بودند. انگار خودش فهمیده بود. شروع کردیم و چیزهایی گفتیم: «عزا مال خودمونه، عروسی مال خودمون.» داشتیم جَو را به این سمت میبردیم که گفت: «خب یه دفعه بگین مرزوق شهید شده، خیالمو راحت کنین!» ما هم از خدا خواسته، خواستیم عکسالعملی نشان بدهیم، گفتیم: «متأسفانه بله، همون دیروز که شما رسیدین آبادان، مرزوق هم از جبهه آبادان اومده بود و شهید شد، حالا میخوای چیکار کنی؟» یک مدت فقط سکوت کرد؛ سکوت، سکوت، سکوت. سکوت مرگبار که میگویند من واقعاً احساسش کردم. شاید بیست دقیقه سکوت مطلق بود. هیچکس هیچکاری نمیکرد. بعد گفت: «چیکارش کنم؟ کجا ببرمش؟ من میخواستم ببرم اونجا دومادش کنم، عروسش منتظرش بود. حالا جسدشو ببرم براش؟! من که کسی رو ندارم.»
پیشنهاد میکنند که پیرزن را تا گناوه همراهی کنند و مراسم خاکسپاری پسرش را انجام دهند اما مادر مرزوق قبول نمیکند و میگوید همینجا توی آبادان کنار رفقایش خاکش کنید. خانمهای بسیج و سپاه به پیرزن میگویند خب شما گناوه زندگی میکنی و اگر آنجا خاکش کنیم میتوانی سر مزار پسرت بروی اما پیرزن جوابی میدهد عجیب:
«نمیخوام، من که زنده نیستم برم سر قبر مرزوق. مگه من زنده میمونم؟» گفتیم: «نه، خدا نکنه، چرا زنده نمیمونی؟» گفت: «من زنده بمونم داغ مرزوقو ببینم؟ نمیخوام.» گفتم: «اگه نهایت حرفت اینه، ما کاراشو انجام بدیم.» گفت: «آره، بسپاریدش پیش همون دوستای شهیدش بمونه.» کارهایش را انجام دادیم و ۱۵، ۲۰ نفر از بچههای پرسنل بیمارستان و بسیج رفتیم و دفنش کردیم. سپاه گفت: «حالا که اینطوری شده یه ماشین بگیرین، چند تا از خواهرهای بسیج باهاش برن گناوه.» یک مینیبوس از سپاه گرفتیم. چند تا از خواهرها را همراهش کردیم و فرستادیمش گناوه. آنقدر ناتوان شده بود که اصلاً نمیتوانست راه برود و حرف بزند. من و مریم زیر بغلش را گرفتیم و گذاشتیمش توی مینیبوس. انگار شوکه شده بود. من و مریم و بچهها را بوسید و گفت: «من تا چله مرزوق زنده نمیمونم، توروخدا چله مرزوقو خودت بگیر.» گفتم: «نه مادر، خدا نکنه، ایشاالله زنده میمونین، میایم دنبالت، برای چله مرزوق میاریمت.» گفت: «من چله مرزوق نیستم که شما بخواین منو بیارین.» با خودم گفتم: «مادره، احساسات مادری داره. بههرحال انتظار داشته پسرشو داماد ببینه، الآن جسدشو دیده و یه حرفی میزنه.»
بچهها هرهفته با اینکه گلزار شهدای آبادان زیر آتش عراق بود سر مزار مرزوق میروند. پیرزن لحظه آخری بچهها را قسم داده بود که پسرش توی این شهر غریب است و کسی را ندارد. برایش خواهری کنند و به مزارش سر بزنند. بچهها ارتباط قلبی عجیبی با مرزوق برقرار کرده بودند. سی و نه روز از شهادت مرزوق میگذرد. آماده مراسم چهلمش هستند که از سپاه گناوه تماس میگیرند. خانم جوشی میگوید که حواسمان به تاریخ هست و میخواهیم ماشین سراغ مادر مرزوق بفرستیم، اما اطلاع میدهند که مادر مرزوق زنده نیست و دیروز فوت شده. چهلم مرزوق مصادف با سوم مادرش میشود. همانطور که گفته بود تا چهلم پسرش زنده نماند.
داستان مرزوق همینجا تمام نمیشود. بچهها همانطور که به پیرزن قول داده بودند برایش خواهری میکنند. مرتب سر مزارش میروند و سالگرد اول و دومش را هم میگیرند اما در سال ۶۳ در حالیکه خانم جوشی به خاطر عوارض مجروحیت در آبادان نیست، شهید مریم فرهانیان و سنیه سامری و فرشته اویسی برای برگزاری سالگرد مرزوق به گلزار شهدا میروند اما ترکش خمپاره مریم فرهانیان را شهید و دو نفر دیگر را مجروح میکند. خاطرات و زندگی شهید مریم فرهانیان هم در کتاب «دختری کنار شط» توسط نشر فاتحان به قلم عبدالرضا سالمینژاد منتشر شده است. جالب اینجاست که خانم جوشی رساندن خبر شهادت مرزوق به مادرش را، عجیبترین و سختترین ماموریت دوران حضورش در آبادان میداند. اینبار اگر گذارتان به آبادان افتاد به نیت مادر مرزوق به مزارش سر بزنید. این وصیت مادری است که دوست داشت پسرش را در لباس دامادی ببیند. مرزوق در آبادان غریب است. برایش برادری و خواهری کنید.
سجاد محقق
منبع: فارس
انتهای پیام/
به گزارش شبنم ها،
جلیل غفاری در گفتوگو با خبرنگار اقتصادی خبرگزاری تسنیم، با اشاره به افزایش قیمت دفاتر مشق، درباره چرایی گران شدن دفاتر مشق اظهار کرد: از آبان ماه سال گذشته، ما بارها در جلساتی که به منظور تنظیم بازار برگزار میشد، گران شدن دفاتر مشق را به مسئولان وزارت ارشاد و وزارت صنعت، اعلام کردیم ولی متاسفانه هیچ گوش شنوایی وجود نداشت.
رئیس اتحادیه صحافان و لیتوگرافان افزود: متاسفانه از سال گذشته و با افزایش قیمت کاغذ در بازار، ما بارها درخواست کردیم که فکری برای دفاتر مشق دانشآموزی انجام شود و بارها هشدار داده بودیم ولی کارگروه کاغذ در وزارت ارشاد اعلام کرد که این کارگروه فقط کاغذ مورد نیاز ناشران و کاغذ مطبوعات را با ارز 4200 تومانی تامین میکند و کاری به کاغذ مورد نیاز اصناف و صنعت ندارد؛ از آن سو هم وزارت صنعت، درخواستهای صنایع زیر مجموعه خود را پاسخ داد و در این میان، کاغذ مورد نیاز برای دفاتر مشق دانشآموزان بلاتکلیف ماند و همین باعث شد تا قیمت دفاتر مشق به شدت افزایش یابد.
وی با انتقاد از عدم همکاری مسئولان وزارت صمت و وزارت ارشاد برای حل مشکل کاغذ گفت: با مدیریت ضعیفی که وجود داشت، سال گذشته قیمت هر بند کاغذ دولتی که حداکثر 140 هزار تومان قیمت داشت، در بازار آزاد به 500 هزار تومان رسید و همکاران ما برای تولید دفاتر مشق، مجبور شدند کاغذ مورد نیاز خود را از بازار آزاد تهیه کنند.
غفاری ادامه داد: بر همین اساس، قیمت نهایی یک دفتر مشق 40 برگ ساده که سال گذشته بین 1700 تا 1800 تومان بود، امسال با مدیریت آقایان به 4000 تا 5000 تومان رسیده است.
رئیس اتحادیه صحافان و لیتوگرافان با بیان اینکه قیمت 4 تا 5 هزار تومانی، حداقل قیمت یک دفتر مشق ساده است گفت: با توجه به نزدیکی فصل بازگشایی مدارس و نیاز والدین و خانوادههای دانشآموزان برای تامین لوازم التحریر که دفاتر مشق در صدر این لیست قرار دارد، شاهد گرانی دفاتر مشق هستیم و این نگرانی برای ما و همکارانمان وجود دارد که دانشآموزان و خانوادههای آنها در شهرهای کوچک و روستاها نتوانند از پس این گرانی برآیند.
وی با بیان اینکه ما و همکارانمان شرمنده خانوادههای دانشآموزان مناطق کمبرخوردار به دلیل گرانی دفاتر مشق فرزندانشان هستیم گفت: من 2 ماه پیش در نامهای به وزیر ارشاد، این موضوعات را متذکر شدم و از ایشان این سوال را پرسیدم که آیا قرار نیست کاری برای حل این مساله انجام دهید؟ جالب اینجاست که ایشان به سرعت جواب نامه را دادند و صراحتاً اعلام کردند «نه»؛ ایشان در جواب این نامه تاکید کردند که این وزارتخانه تنها کاغذ ناشران و کاغذ مطبوعات را تامین میکند.
غفاری با انتقاد از مدیریت وزارت صمت و وزارت ارشاد برای مدیریت بازار کاغذ گفت: وزارت صمت اعلام کرده که کاغذ دولتی برای کتابهای درسی در نظر گرفته شده است ولی هیچ تدبیری برای دفاتر مشق دانشآموزان که یک کالای مصرفی در فصل مدارس است وجود ندارد و قیمتهای دفاتر مشق برای بسیاری از خانوادههای روستایی و شهرستانهای کوچک، سنگین است.
رئیس اتحادیه صحافان و لیتوگرافان با تاکید بر ضرورت حذف ارز چند نرخی برای واردات کاغذ و فسادزا بودن ارز چند نرخی گفت: متاسفانه سیاست ارز چند نرخی برای واردات کاغذ باعث شده تا فساد در این بازار بیداد کند؛ شما نگاه کنید اگر کاغذی که هر بند آن در بازار آزاد با قیمت 500 هزار تومان بفروش میرسد را در نظر بگیرید یعنی برای واردات آن، قیمت هر دلار، 20 هزار تومان محاسبه شده است! این درحالی است که کاغذ با ارز 4200 تومانی یا نیمایی وارد میشود و معلوم نیست مابقی این سود به جیب چه کسانی میرود.
بیشتر بخوانید
تخصیص 133 میلیون دلار ارز دولتی و نیمایی برای واردات کاغذ
وی ادامه داد: متاسفانه چند نرخی بودن ارز برای واردات کاغذ باعث شده تا علاوه بر فساد، واردکنندگان اصلی و سابقهدار نیز رغبتی برای واردات نداشته باشند؛ لذا از نظر ما اگر ارز کاغذ، حتی به قیمت هر دلار معادل 20 هزار تومان هم در نظر گرفته شود ولی تک نرخی باشد، بهتر از این شرایط چند نرخی است.
به گفته غفاری، در حال حاضر هیچ برنامهای برای توزیع و تولید «دفاتر مشق دولتی» وجود ندارد.
انتهای پیام/