16. اسفند 1396 - 8:15   |   کد مطلب: 21077
در یکی دو ماه اخیر هم بارها خبرهایی مبنی بر ضرب و شتم دانش‌آموزان از سوی معلم، ناظم یا مدیر یک مدرسه از رسانه‌ها منتشر شد که با اظهارنظرهای مسئولان ارشد آموزش و پرورش همراه بود.
خشونت در مدارس,آموزش و پرورش,تنبیه بدنی,خشونت فیزیکی,ضرب و شتم دانش آموزان,shabnamha.ir,شبنم همدان,afkl ih,شبنم ها;

به گزارش شبنم همدان به نقل از جام جم : یکی از نشانه‌های این فاصله هم بی‌توجهی اولیای مدرسه به نحوه برخورد صحیح با دانش‌آموزان و اعمال خشونت کلامی یا فیزیکی بر آنان است.

خشونت علیه دانش‌آموزان البته مساله جدیدی نیست و گاهی اخباری در این زمینه از مدارس گوشه و کنار کشور به گوش می‌رسد. در یکی دو ماه اخیر هم بارها خبرهایی مبنی بر ضرب و شتم دانش‌آموزان از سوی معلم، ناظم یا مدیر یک مدرسه از رسانه‌ها منتشر شد که با اظهارنظرهای مسئولان ارشد آموزش و پرورش همراه بود. البته گفته‌های این مسئولان معمولا درباره لزوم برخورد با فرد خاطی است و آنها کمتر به نیاز جامعه برای یافتن ریشه‌های بروز خشونت از سوی قشر فرهنگی کشور توجه می‌کنند.

از سوی دیگر، گستردگی انتشار خبر رفتارهای خشونت‌آمیز با دانش‌آموزان در ماه‌های اخیر به حدی بود که وزیر آموزش و پرورش نیز وادار به واکنش شد. او در این زمینه در آخرین نشست خبری خود تاکید کرد، تنبیه بدنی و حتی لفظی خط قرمز آموزش و پرورش است.

محمد بطحایی در این نشست عنوان کرد، گزارش‌هایی که به او رسیده است، باعث شده کارگروهی را برای بررسی این موضوع در وزارتخانه تشکیل دهند. آن‌طور که او توضیح داد در وزاتخانه‌ای با بیش از یک میلیون پرسنل، نباید بر اساس چند مورد تنبیه، همه فرهنگیان را زیر سوال برد و تاکید کرد که البته نباید حتی یک نمونه نیز در نظام آموزشی وجود داشته باشد. بطحایی همچنین به تعرضاتی هم که از سوی دانش‌آموزان یا والدین به معلمان می‌شود، اشاره و تصریح کرد مسئولان نظام آموزشی در این باره نیز همان حساسیت را دارند.

فردای روزی که وزیر آموزش و پرورش این سخنان را بر زبان آورد، یک دانش‌آموز تهرانی معلم خود را با چاقو مجروح کرد تا او هم مانند بطحایی، اصحاب رسانه را متوجه این موضوع کند که خشونت در مدارس صرفا توسط معلمان اتفاق نمی‌افتد و دانش‌آموزان نیز گاهی با برخوردهایی شدیدتر، آموزگاران خود را تنبیه می‌کنند.

خشونت در مدارس، چه از سوی معلمان اتفاق بیفتد و چه دانش‌آموزان، مذموم است و در تقابل با معیارهای یک نظام آموزشی مطلوب قرار دارد. همچنین باید توجه داشت مدرسه اولین نهادی است که بیشتر افراد زندگی اجتماعی را در آن تجربه می‌کنند و به همین دلیل، افزایش خشونت در مدارس در نهادینه شدنش در یک جامعه تاثیر بسزایی دارد. بنابراین باید هرچه سریع‌تر ریشه‌های بروز این خشونت‌ها را شناخت و در جهت رفع آنها اقدام کرد.

ورود پرخاشگران ممنوع

خشونت در مدارس، مانند دیگر خشونت‌هایی که در جامعه رخ می‌دهد، صرفا به یک عامل مربوط نیست و همواره سلسله‌ای از عوامل و شرایط دست به دست هم می‌دهند تا رفتاری خشونت‌آمیز از یک معلم یا دانش‌آموز در محیط مدرسه بروز پیدا کند که باید از سوی روان‌شناسان، متخصصان علوم تربیتی و کارشناسان آموزشی مورد بررسی قرار گیرد.

اما پیش از بررسی این شرایط و عوامل، لازم است به این نکته توجه شود که معلمی، از مهم‌ترین مشاغل جامعه محسوب می‌شود و رشد علمی و فرهنگی یک کشور بدون حضور معلمان توانا در آن امکان‌پذیر نیست. توانایی یک معلم نیز علاوه بر جنبه‌های علمی، به مهارت‌های رفتاری و روانی او مربوط می‌شود و برای این که جامعه، آموزگارانی توانا داشته باشد باید در مراحل گزینشی آنها همه این مسائل آزموده شود. این در حالی است که در نظام آموزشی ایران، با این که در گزینش معلمان، مراحل سختگیرانه‌ای شامل بررسی صلاحیت‌های علمی، عقیدتی و ظاهری آنها وجود دارد، اما هیچ نشانه‌ای از بررسی صلاحیت‌های رفتاری و روانی معلمان در این مراحل گزینشی، دیده نمی‌شود. به همین دلیل ممکن است آموزگاری که برای تعلیم و تربیت فرزندان این جامعه انتخاب می‌شود، از لحاظ روانی در وضعیت سالمی قرار نداشته باشد و خود گرفتار بیماری‌هایی مانند افسردگی، اضطراب، پرخاشگری و حتی بیماری‌های جنسی باشد. این نکته‌ای است که زهرا ترابی، روان‌شناس کودک نیز بر آن تاکید دارد. او که مشاور روان‌شناس چند مدرسه ابتدایی بوده، در این باره به جام‌جم می‌گوید: یکی از عواملی که سبب می‌شود برخی معلمان رفتار پرخاشگرانه‌ای از خود نشان دهند، بررسی نشدن معیارهای روانی آنها پیش از شروع به کارشان در مدارس است که برای حل این مشکل، باید بررسی‌های روان‌شناختی نیز به مراحل گزینش آموزگاران اضافه شود.

اما در کنار رفتار پرخاشگرانه برخی معلمان، خشونت‌های کلامی آنان نیز می‌تواند به روح و روان کودکان و نوجوانان آسیب وارد کند. مقصود از خشونت‌های کلامی، توهین‌های لفظی و تحقیر و تمسخر دانش‌آموزان از سوی برخی آموزگاران است که نوعی تهدید روانی برای دانش‌آموزان به شمار می‌آید.

خشونت‌های فیزیکی یا کلامی معلمان عقده‌هایی را در دانش آموزان ایجاد می‌کند که بعدها آشکار می‌شود. مثلا اگر فردی که دائما از سوی معلمانش تحقیر شده، در جایگاهی مانند استادی دانشگاه، پزشکی یا هر شغل دیگری که کار مردم به او وابسته است قرار گیرد، احتمال دارد با مراجعان خود نیز همین رفتار را داشته باشد و به این ترتیب، زنجیره‌ای از عقده‌های درونی انسان‌ها از شخصی به شخص دیگر منتقل می‌شود.

معلمان، روان‌شناس نیستند

شیوه گزینش نیروهای انسانی آموزش و پرورش، تنها دلیل بروز رفتارهای خشونت‌آمیز از سوی برخی معلمان، ناظمان و مدیران مدارس نیست. در کنار این مساله، عامل دیگری که در بروز این رفتارها نقش دارد، کمبود دوره‌های آموزشی مهارت‌های رفتاری و تربیتی برای کارکنان نظام آموزشی است.

این در حالی است که به گفته کارشناسان آموزشی، ادارات آموزش و پرورش مناطق مختلف، دائما به برگزاری جلسات متعددی برای معلمان مشغولند، اما آنچه در این جلسات اهمیت دارد، صرفا حضور آموزگاران است و نه کاربردی بودن مطالب ارائه شده. در صورتی که مسئولان آموزش و پرورش موظفند معلمان و مدیران مدارس را با حداقل‌هایی از مسائل روان‌شناختی کودکان آشنا کنند.

آن طور که ترابی، روان‌شناس کودک توضیح می‌دهد اگر در جامعه امروز معلمان نسبت به برخی اختلالاتی که در دوران کودکی بروز پیدا می‌کند، آگاهی نداشته باشند، حتما در مواجهه با تعدادی از دانش‌آموزان خود به مشکل برمی‌خورند. او در این زمینه اختلال بیش‌فعالی را که امروزه در برخی کودکان رواج پیدا کرده است، مثال می‌زند و می‌گوید: روش‌های معمول آموزشی برای کودکی که دچار این اختلال است، نتیجه‌بخش نیست و یک کودک بیش‌فعال را باید با شیوه مخصوص به خود آموزش داد.

اختلال یادگیری نیز یکی دیگر از مسائلی است که معلمان باید نسبت به آن آگاهی داشته باشند، چراکه وارد کردن فشارهای درسی مضاعف بر دانش‌آموزانی که دچار این اختلال هستند، هیچ اثر مثبتی در آموزش آنها ندارد و فقط سبب خستگی جسمی و روحی معلم و دانش‌آموز می‌شود. با این حال، ترابی معتقد است بیشتر معلمان این اختلال را نمی‌شناسند و وقتی با طی مسیرهای معمول آموزشی، نمی‌توانند اوضاع درسی دانش‌آموزی را که اختلال یادگیری دارد، بهبود بخشند به تنبیه و تهدید او روی می‌آورند. در صورتی که اگر این معلمان با اختلال یادگیری آشنا باشند، متوجه می‌شوند که باید از تنبیه دست بردارند و با روشی مناسب، دانش‌آموز خود را آموزش دهند.

بنابراین باید دوره‌های آموزش مهارت‌های رفتاری و مسائل روان‌شناختی کودکان برای اولیای مدارس برگزار شود، اما با این حال هرچقدر مهارت‌های تربیتی معلمان افزایش پیدا کند، بازهم آنها قادر نخواهند بود همه مشکلات درسی یا رفتاری دانش‌آموزان را به تنهایی برطرف کنند. برای این منظور، لازم است مسئولان نظام آموزشی تا جای ممکن، مشاور روان‌شناس را نیز به کادر اجرایی مدارس کشور اضافه کنند. البته این کار مسلما بار مالی سنگینی بر دوش آموزش و پرورش خواهد گذاشت، اما مدیران این وزارتخانه باید توجه داشته باشند که تامین هزینه‌های حضور مشاوران روان‌شناس در مدارس سبب می‌شود از صرف هزینه‌های مادی و معنوی ناشی از اختلالات روانی و رفتارهای پرخاشگرانه معلمان و دانش‌آموزان جلوگیری و تلاش شود وضعیت روانی همه عناصر حاضر در نظام آموزشی به سطحی مطلوب برسد.

فقط زمزمه محبت

تغییر هنجارهای رفتاری معلمان در کنار حساسیت بیشتر خانواده‌ها و افزایش آگاهی دانش‌آموزان نسبت به حقوق خود، سبب شده رفتارهای پرخاشگرانه آموزگاران در مقایسه با گذشته که همیشه در مدارس و مکتب‌خانه‌ها بساط چوب و فلک بر پا بود، بسیار کاهش یابد. اما گسترش ارتباطات و فضای مجازی موجب شده مصداق‌های بارز خشونت علیه دانش‌آموزان بیشتر در جامعه منعکس شود.

با این حال، وجود همین مصداق‌های پرخاشگری و خشونت‌های کلامی معلمان حاکی از این است که در نظام آموزشی ایران، بسیاری از معلمان یا به نحوی مطلوب در زمینه نحوه برخورد با دانش‌آموزان آموزش ندیده‌اند یا از ساختار روانی مناسبی برای اداره کلاس و تعلیم و تربیت دانش‌آموزان برخوردار نیستند. همین موضوع سبب می‌شود برخی معلمان وقتی از رفتارهای درسی یا اخلاقی دانش‌آموزان خود عصبانی می‌شوند، به تنبیه بدنی یا تحقیر و تمسخر آنها دست بزنند. در صورتی که بر اساس نظر متخصصان علوم تربیتی، این تنبیهات هیچ اثر مثبت بلند مدتی در مسائل درسی و منش شخصیتی دانش‌آموزان ندارد و نمی‌تواند رفتاری شایسته، درونی و پایدار را در کودکان و نوجوانان ایجاد کند.

متخصصان علوم تربیتی در این زمینه تاکید می‌کنند همه اشکال تنبیه بدنی و تحقیر کلامی دانش‌آموزان مردود است و رفتارهای خشونت‌آمیز با آنها همواره نتیجه معکوس دارد. حسین احمدی که یکی از این متخصصان است، اعتقاد دارد آموزگاران باید استفاده از روش‌های تربیتی دیگر را بر روش‌های تنبیهی مقدم بدانند.

او در گفت‌وگو با جام‌جم تاکید می‌کند، اگر معلمان با دانش‌آموزی مواجه شدند که در مسائل درسی یا اخلاقی مشکل داشت، باید به جای در پیش گرفتن خشونت، صبوری پیشه کنند و با دلسوزی به دنبال ریشه‌یابی مشکل او باشند. معاون پیشین وزارت آموزش و پرورش می‌گوید، تنبیه بدنی یا تحقیر دانش‌آموز در مقابل همکلاسی‌هایش، هم روی تربیت همه دانش‌آموزان آن کلاس تاثیر منفی می‌گذارد و هم شخصیت دانش‌آموز تنبیه شده را تخریب می‌کند.

او توضیح می‌دهد: تخریب شخصیتی یک کودک یا نوجوان یعنی فراهم کردن زمینه گرفتاری او در دامان آسیب‌های اجتماعی مختلف، بخصوص اگر این کودک یا نوجوان به دلیل رفتارهای خشونت‌آمیز معلمش، از مدرسه فراری شود و حتی برای مدتی اندک، ارتباط خود را با محیط آموزشی قطع کند.

به گفته احمدی، کودکانی که به دلیل رفتارهای خشن معلم، ناظم یا مدیر مدرسه خود ترک تحصیل کرده‌اند، بیشتر از سایر همسالان خود در معرض بزهکاری قرار دارند.

به این ترتیب، اگر معلمی با دانش‌آموز شروری مواجه شد نیز بهتر است تا می‌تواند با عطوفت در جهت اصلاح رفتار او تلاش و از اخراج آن دانش‌آموز پرهیز کند. چراکه بیشتر کارشناسان تاکید دارند وقتی کودک یا نوجوانی تحقیر شده وارد جامعه شود، به انواع آسیب‌های اجتماعی روی می‌آورد و به همین دلیل براساس نظر متخصصان علوم تربیتی، امن‌ترین مکان برای کودکان و نوجوانان از شش تا 18 سالگی مدرسه است و اگر در جامعه امروزی افراد بخواهند در این سنین وارد بازار کار شوند، عمدتا وادار به انجام کارهای غیر قانونی می‌شوند.

ریشه در گذشته

چند سالی است که دیگر خشونت‌های فیزیکی و کلامی در مدارس فقط از سوی معلمان، ناظمان و مدیران اتفاق نمی‌افتد و امروزه گاهی دانش‌آموزان نیز در بروز این خشونت‌ها نقش دارند. در جامعه امروز، مصداق این خشونت‌ها مانند تمسخر، توهین و تهدید معلمان و دیگر اعضای کادر مدرسه توسط دانش‌آموزان به وفور دیده می‌شود و حتی گاهی اخباری به گوش می‌رسد که یک دانش‌آموز به اموال معلمش آسیب رسانده یا با او برخورد فیزیکی داشته است. برخی کارشناسان آموزشی معتقدند بروز رفتارهای خشونت‌آمیز از سوی دانش‌آموزان در درجه اول به تربیت ناصحیح آنها توسط والدینشان برمی‌گردد.

محمد الهی که مدیر تعدادی مدرسه در مقطع متوسطه بوده، یکی از این کارشناسان است. او در گفت‌وگو با جام‌جم تاکید می‌کند بعضا اولیای دانش‌آموزان، خودشان در دوران مدرسه طعم تلخ تحقیر، تمسخر یا تنبیه بدنی را بسیار چشیده‌اند و می‌خواهند انتقام رفتارهای ناشایست معلمانشان را از آموزگاران فرزندانشان بگیرند. این کارشناس آموزشی با استناد به تجربه‌های کاری خود، می‌گوید این حس انتقام‌جویی والدین، سبب می‌شود کودکانشان را طوری تربیت کنند که از معلم خود حرف‌شنوی نداشته باشند و به او پرخاش کنند.

به گفته الهی، در سال‌های اخیر مشکلات اقتصادی معلمان نیز در پایین آمدن شأن و احترام اجتماعی آنها اثرگذار بوده است و باعث شده وقتی والدین با آموزگاران مواجه می‌شوند، حرمت خاصی برای آنها قائل نباشند و به فرزندانشان طوری القا کنند که معلمان چون هیچ مهارتی ندارند، به این شغل روی آورده‌اند. او همچنین توضیح می‌دهد برخی اولیا به کودکانشان می‌آموزند که در مقابل معلمان نقطه ضعفی بروز ندهند و در برابر آنها حاضر جواب باشند. بنابراین براساس نظر این کارشناس آموزشی، بسیاری از خشونت‌های کلامی و رفتاری دانش‌آموزان، ناشی از تحریک آنها از سوی والدین ناآگاه است. از سوی دیگر، تنش‌های موجود در زندگی اجتماعی و خانوادگی برخی دانش‌آموزان نیز در بروز رفتارهای خشونت‌آمیز از سوی آنان موثر است. در این زمینه می‌توان به مشکلات عاطفی، خشونت‌های کلامی، فیزیکی و طلاق در برخی خانواده‌ها اشاره کرد و گفت که این مسائل موجب سست شدن بنیان این خانواده‌ها و در نتیجه ایجاد تنش و اضطراب در کودکان آنها می‌شود. این کودکان هم که دائما در حال تحمل ضربات روحی از سوی جامعه یا خانواده خود هستند، وقتی وارد مدرسه می‌شوند، دیگر تحمل رفتارهای خشن دیگران را ندارند و به محض بروز این رفتارها از سوی معلم یا همکلاسی‌هایشان همه خشم خود را بر سر آنها خالی می‌کنند.

تنبیه مقررات می‌خواهد

اعمال تنبیه بدنی و خشونت کلامی بر دانش‌آموزان به هر شکل و با هر بهانه‌ای پسندیده نیست و باید با آن مقابله کرد. اما رفتارهای پرخاشگرانه دانش‌آموزان در محیط مدرسه و تحقیر و تمسخر معلم توسط آنان نیز تعرض به جایگاهی محسوب می‌شود که در آموزه‌های دینی مسلمانان، هم‌ردیف مقام پیامبران دانسته شده است. بنابراین مسئولان نظام آموزشی باید برای جلوگیری از وارد شدن آسیب‌های روحی و جسمی به کودکان و نوجوانان و شکسته شدن حرمت معلمان، تلاش کنند با اجرای برنامه‌های مدون، زمینه‌های بروز خشونت را در مدارس کاهش دهند.

ریشه‌یابی و تلاش برای رفع علل و انگیزه‌های بروز این خشونت‌ها از سوی دو طرف، بی‌تردید در کاهش آن موثر است. اما وضع قوانین و مقررات نیز به تنظیم روابط والدین و دانش‌آموزان با معلمان و دیگر کارکنان مدارس کمک می‌کند. البته برای این منظور، شورای عالی آموزش و پرورش در سال 79 آیین‌نامه اجرایی مدارس را تصویب کرده است.

با این حال، محمد الهی بزرگ‌ترین مشکل معلمان را در مواجهه با دانش‌آموزانی که مرتکب تخلف انضباطی می‌شوند، نبود ابزار قانونی جامع برای برخورد با آنها می‌داند و معتقد است این موضوع سبب می‌شود آموزگارانی که تسلطی روی رفتارهای خود ندارند، وقتی با بی‌اخلاقی یک دانش‌آموز مواجه می‌شوند، به اقدامات خشونت‌آمیز دست بزنند.

او تاکید می‌کند چون در آیین‌نامه اجرایی مدارس فقط به صورت اجمالی به بیان شیوه‌ها و مقررات مربوط به تنبیه و تذکر پرداخته شده است، گاهی معلمان و مدیران مدارس از انجام برخورد مطابق آیین‌نامه با دانش‌آموزان خطاکار عاجز می‌مانند. این کارشناس آموزشی توضیح می‌دهد، آیین‌نامه اجرایی مدارس مربوط به سال‌ها پیش بوده و بسیاری از موارد جدید در آن در نظر گرفته نشده است. الهی در این باره مثال می‌زند: زمانی که این آیین‌نامه تصویب شد، هنوز درج نمرات دانش‌آموزان مقطع ابتدایی به صورت توصیفی مرسوم نبود، اما در آیین‌نامه اجرایی مدارس به کسر از نمره انضباط برای مواجهه با تخلفات دانش‌آموزان اشاره شده است.

آیین‌نامه اجرایی مصوب سال 79 تنها مقررات رسمی است که در آن، انواع تخلفات در مدارس و راهکار برخورد با آنها تعریف شده است. در این آیین‌نامه پیشنهاد شده اگر راهنمایی‌ها و چاره‌جویی‌های تربیتی در جهت اصلاح رفتار یک دانش‌آموز بی‌انضباط موثر واقع نشد، مدرسه می‌تواند بعد از تشکیل جلسه شورای واحد آموزشی و بررسی موضوع، او را یک تا سه روز اخراج کند. اما به گفته الهی، اگر مدیر مدرسه به اخراج موقت دانش‌آموز متخلف خود اقدام کند، بازهم معمولا اولیای دانش‌آموز به اداره آموزش و پرورش منطقه مراجعه و از آن مدیر شکایت می‌کنند. این کارشناس آموزشی تاکید می‌کند در این شرایط معمولا کارشناسان آموزش و پرورش طرف والدین دانش‌آموز را می‌گیرند و مسئولان مدرسه را بابت محروم کردن دانش‌آموز از حق تحصیل بازخواست می‌کنند. الهی ادامه می‌دهد، این رفتار همکارانش در ادارات آموزش و پرورش سبب می‌شود هیچ ابزار قانونی و اجرایی محکمی برای برخورد با شاگردان خطاکار در دست معلمان و مدیران مدارس باقی نماند و دانش‌آموزان شرور ترغیب شوند به رفتارهای خارج از مقررات خود ادامه دهند. بنابراین اصلاح آیین‌نامه اجرایی مدارس و بازنویسی آن براساس شرایط کنونی جامعه، یکی از راهکارهایی است که می‌تواند در کاهش بروز خشونت در مدارس موثر باشد. این آیین‌نامه و سایر مقررات انضباطی مدارس باید به گونه‌ای تدوین شوند که در آن نحوه عکس‌العمل معلم، ناظم و مدیر مدرسه نسبت به جزئی‌ترین موارد تخلف و بی‌انضباطی دانش‌آموزان مشخص شود تا آنها بتوانند بدون اعمال خشونت، جلوی بی‌اخلاقی‌های برخی شاگردان خود را بگیرند.

انتهای پیام/ص

 

15. اسفند 1396 - 12:08   |   کد مطلب: 21069
شادی هیچ وقت در تنهایی اتفاق نمی‌افتد بلکه در موقعیت‌های اجتماعی تجربه می‌شود، ارتباط با دیگران و با افرادی که شاد هستند را فراموش نکنید، چون آن‌ها شادی را منتقل می‌کنند.
شاد بودن,شادی,مدیریت چالش های زندگی,ارتباط با دیگران,shabnamha.ir,شبنم همدان,afkl ih,شبنم ها;

به گزارش شبنم همدان به نقل از ایسنا : دکتر «علی مهدی‌زاده» با تأکید بر این‌که اگر شاد باشیم بهتر می‌توانیم تمرکز، فکر، برنامه‌ریزی و مدیریت کنیم ادامه داد: منکر نبود مشکلات و مسائل نیستم اما این موضوعات نباید منجر شود که از ادامه زندگی باز بمانیم و باید تا حد امکان و توان از موقعیت‌ها و داشته‌های خودمان استفاده کنیم.

 مهدی‌زاده با بیان این‌که تنها به فکر این نباشیم که دیگران را شاد کنیم بلکه باید از خودمان هم غافل نشویم، تعادل میان رفع نیازهای خودمان و دیگران در ایجاد شادی موثر است، گفت: میان کار و تفریح باید تعادل ایجاد کنیم، رفتن به مسافرت، دیدن اقوام، حضور در طبیعت را هیچ وقت فراموش نکنیم.

این روانپزشک ادامه داد: شادی هیچ وقت در تنهایی اتفاق نمی‌افتد بلکه در موقعیت‌های اجتماعی تجربه می‌شود، ارتباط با دیگران و با افرادی که شاد هستند را فراموش نکنید، چون آن‌ها شادی را منتقل می‌کنند.

وی یکی از راه‌های ایجاد شادی در زندگی را تنوع دادن به زندگی دانست و گفت: به آنچه داریم توجه کنیم، به داشته‌های خودمان توجه کنیم و شکرگزار نعمت‌هایی که داریم باشیم.

مهدی‌زاده با بیان این‌که داشتن فعالیت هنری نشاط‌آور است، یادآور شد: با اطرافیان و نزدیکان خودمان ارتباط صمیمانه داشته باشیم و یک انسجام در زندگی شخصی داشته باشیم، گسستگی در زندگی شادی را از ما می‌گیرد.

انتهای پیام/ص

9. اسفند 1396 - 8:38   |   کد مطلب: 20983
به گفته محققان، بین ابتلا به آسم در زنان و تغییر در سطح هورمون های زنانه نظیر استروژن و پروژسترون ارتباط وجود دارد.
هورمون های زنانه,آسم,استروژن,بیماران ریوی زنان,shabnamha.ir,شبنم همدان,afkl ih,شبنم ها;

به گزارش شبنم همدان به نقل از مهر : محققان اسکاتلندی عنوان می کنند همین دلیل می تواند یکی از علل شیوع بیشتر آسم در پسران در دوره کودکی و شیوع بیشتر این بیماری در زنان پس از سن بلوغ باشد.

محققان بیش از ۵۰ مطالعه که شامل بیش از ۵۰۰ هزار زن مبتلا به آسم از سن بلوغ تا ۷۵ سال بود را بررسی کردند. آنها دریافتند شروع عادت ماهانه قبل از سن ۱۱ سال و داشتن دوره های نامنظم عادات ماهانه در زنان با ریسک بالاتر ابتلا به آسم مرتبط است.

محققان همچنین دریافتند زنان در شروع دوره یائسگی بیش از قبل از آن در معرض ریسک بالا آسم هستند.

نیکولا مک کلیری، سرپرست تیم تحقیق، در این باره می گوید: «آسم و علائم آلرژی غالباً تحت تاثیر وقایعی نظیر بلوغ و یائسگی هستند اما دلایل مرتبط با این مسئله هنوز مشخص نیست.»

وی در ادامه می افزاید: «هنوز نتیجه گیری قطعی از این نتایج دشوار است و باید به بررسی بیشتر نقش هورمون های زنانه در بروز آسم و علائم آلرژی بپردازیم.»

انتهای پیام/ص

8. اسفند 1396 - 8:16   |   کد مطلب: 20967
قصه زندگی این زن، مانند قصه بسیاری از زنان خانه‌دار دیگر است. همه آنهایی که خیاطی بلدند، لباس‌های بچه‌هایشان را از قدیم خودشان می‌دوختند، همه آنها که قالیبافی بلدند، رج به رج عشق می‌بافند روی دار قالی.
تاج سر جعفری,زن هنرمند,قالیبافی,باغ های نخی,shabnamha.ir,شبنم همدان,afkl ih,شبنم ها;

به گزارش شبنم همدان به نقل از جام جم : تاج سر جعفری گنجگاه، همانند خیلی از زن‌های هم‌سن و سالش است، اما یک علاقه قلبی او را در این سن و سال معروف کرده؛ آنقدر که خیلی‌ها به اسم هنرمند خودآموخته بشناسندش و هنردستانش خریدار داشته باشد. تاج سر، اما فارغ از دنیایی که شهرت برایش ساخته همچنان کنج خانه‌اش، روزهایش را با صدای چرخ خیاطی شب می‌کند.

روزگار خواهران قالیباف در گنجگاه

قصه زندگی این زن، مانند قصه بسیاری از زنان خانه‌دار دیگر است. همه آنهایی که خیاطی بلدند، لباس‌های بچه‌هایشان را از قدیم خودشان می‌دوختند، همه آنها که قالیبافی بلدند، رج به رج عشق می‌بافند روی دار قالی.

تاج سر جعفری اما در این سن وسال، قصه زندگی‌اش را گره زده به یک هنر اصیل. هنری خودآموخته که سررشته‌اش به عشق و علاقه او به خیاطی و قالیبافی می‌رسد. علاقه‌ای که از دوران کودکی در وجودش جوانه زده. آن‌طور که خودش می‌گوید «از وقتی که خیلی کوچک بوده!»

برای تاج سر که اهل روستای گنجگاه در شهرستان خلخال است، همه چیز حول همان روزهای کودکی می‌چرخد. روزهایی که سرخوشانه با خواهر و برادرهایش در حیاط بزرگ خانه پدری زندگی می‌کردند، روزهایی که به واسطه علاقه او به قالیبافی، با این هنربومی کشورمان گره خورده بوده: «آن روزها من و خواهرهایم همگی قالی می‌بافتیم، قالیبافی را هم مثل خیلی‌های دیگر همین طور در خانه یاد گرفتیم. اما بین همه آنها، من نقشه ریز بودم. مثلا می‌گفتم که الان سفید بردارید، الان نوبت آبی است. قرمز تمام. آن موقع ما نقشه نداشتیم و من توی ذهنم طرحی را که باید می‌کشیدیم تصور می‌کردم و به بقیه هم می‌گفتم و طرح رج به رج بالا می‌رفت.»

قالیبافی گرچه علاقه و سرگرمی روزهای نوجوانی و جوانی تاج سر و خواهرانش بوده، اما منبع درآمدشان هم بوده و به همین دلیل همه با جدیت آن را دنبال می‌کردند: «درآن سال‌ها وقتی قالی‌هایی که ما بافته بودیم، فروخته شد و به روستاهای اطراف رفت، استقبال از این طرح و نقش‌های ذهنی من زیاد شد، آنقدر که خیلی از بافنده‌ها از روستاهای اطراف می‌آمدند و از من خواستند برای مسجد روستایشان نقشه جدید قالی بزنم یا برای خانه ارباب‌ها.»

چرخ خیاطی قدیمی و علاقه‌ای که ماندگار شد

تاج سر از آن روزها اما یک یادگاری بزرگ دارد، یادگاری‌اش سال‌هاست که با اوست، از خانه پدری جهازش شده و رفته تا خانه شوهر. از همان 17 سالگی او تا همین حالا: «پدر من پارچه فروش بود، از شهر پارچه می‌آورد و درروستای خودمان و روستاهای اطراف می‌فروخت، نوجوان بودم که یک بار با خودش یک چرخ خیاطی آورد. اما هیچ‌کدام از ما دخترها بلد نبودیم با چرخ کار کنیم، چون تا آن موقع کسی در روستای ما چرخ خیاطی نداشت، هیچ کس دیگری هم بلد نبود از چرخ استفاده بکند. به همین دلیل پدرم برای این‌که چرخ خیاطی خراب نشود آن را برداشت و گذاشت در گنجه. اما من از همان موقع عاشق کار با چرخ خیاطی شدم، به همین علت روزها یکی دوساعت دور از چشم بقیه می‌رفتم و با چرخ خیاطی کار می‌کردم تا این‌که بالاخره طریقه کار با آن را کشف کردم. پدرم وقتی از ماجرا با خبر شد، چرخ خیاطی را از گنجه بیرون آورد و به من داد. من هم شروع کردم به دوختن چیزهای مختلف.»

او از تکه پارچه‌های کوچک و دوختن دستمال و دستگیره آشپزخانه شروع کرد و به دوختن لباس برای در و همسایه رسید: «بدون نقشه و به صورت ذهنی پارچه هارا برش می‌زدم و با چرخ به هم وصل می‌کردم و دامن و پیراهن می‌دوختم. بعد از ازدوجم هم پدرم چرخ خیاطی را به من بخشید و در سال 51 به‌عنوان جهاز آن را بردم خانه همسرم.»

مهاجرتی بی‌ دار قالی

9 سال بعد از ازدواج تاج سر و همسرش، اما مهاجرت دامنگیر او می‌شود، اتفاقی که تاج سر هیچ‌وقت نتوانسته آن را در ذهنش حل کند و همین است که حسرت حضور روستای پدری را هنوز هم در صدایش می‌توان حس کرد: «شوهرم تا زمانی که در روستا بود کشاورزی می‌کرد، بعد برای سربازی به تهران اعزام شد و در همان دوران کارهایی مثل نقاشی ساختمان و... را یاد گرفت و بعد از تمام شدن سربازی‌اش برای پیدا کردن کار راهی بندرانزلی شد. بعد هم همین‌جا زمین خرید و شروع کرد به ساختن خانه و من و بچه‌هایم راهم با خودش به بندرانزلی برد.»

تاج سر با وجود علاقه‌اش به قالیبافی وقتی از روستای پدری‌اش به بندرانزلی مهاجرت می‌کند، دیگر دارقالی را با خودش نمی‌برد: «آن موقع چهارتا بچه داشتم و بردن و نصب کردن دار کار سختی بود. البته در همان ماه‌های اول مهاجرت به خاطر علاقه‌ام به درس، رفتم نهضت سواد آموزی و تا کلاس پنجم درس خواندم. چون مسئولیت کارهای خانه با من بود دیگر وقتی برای درس خواندن برایم نمی‌گذاشت.»

او اولین تجربه‌های چهل تکه دوزی را هم از همین دیدارها شروع می‌کند: «من لباس‌های زیادی می‌دوختم و همیشه خانه‌ام پر از تکه پارچه بود، به خاطر همین به فکرم رسید با اینها چهل تکه بدوزم. بعد هم شروع کردم به تجربه گلدوزی روی وسایل مختلف خانه.»

باغ‌های نخی متولد می‌شود

قصه زندگی این هنرمندخودآموخته تا اینجا شبیه خیلی از زن‌های دیگر کشورمان است، اما بهانه‌ای که باعث شهرتش شد ارتباط زیادی است که او با هفتمین فرزندش دارد، با مریم اشکانیان. دختری که فارغ‌التحصیل هنر است و سال 86 بعد از مخالفت‌های زیاد خانواده به جای رشته پزشکی، عازم رشته هنر شده است: «وقتی تازه وارد دانشگاه شده بودم، کارهایم خیلی زیاد بود و مادرم به من خیلی کمک می‌کرد، خیلی وقت‌ها نظر می‌داد و نظراتش واقعا درست بودند با این‌که از لحاظ آکادمیک درسی نخوانده بود، اما همفکری‌هایش باعث می‌شد در نهایت یک کار خوب تولید شود. آن موقع برای خودم هم جالب بود که چطور مادر نسبت به همه کارهای من نظر می‌دهد؟! نقاشی می‌کردم نظر می‌داد، می‌گفت چرا این رنگ را استفاده نکردی؟ در کارهای دیگر هم همین‌طور همیشه نظرش را می‌گفت.»

سه سال بعد از ورود مریم به دانشگاه، جرقه هنری که امروز خیلی‌ها، تاج سر را با آن می‌شناسند، برای او زده شد: «سال 89 که من ترم بالاتر رفته بودم، خیلی کارهای وقتگیرتری انجام می‌دادم، یادم است یکی از این کارها، انجام پرتره‌های سایز کوچک 10سانتی‌متر در 10 سانتی‌متر و 30 سانتی‌متر در 30سانتی‌متر بود. من صد تا از این پرتره‌ها آماده کردم و بعد به پیشنهاد استادم قرار شد اینها را به‌هم وصل کنم، اول چسب زدم اما خوب از آب درنیامد بعد شروع کردم به دوختن اینها با دست کنار همدیگر. دوباره یک کار مشابه همین انجام دادم، اما چون خودم وقت نداشتم تکمیل‌شان کنم، به هم وصل کردنشان را سپردم به مادرم. بعد از چند روز وقتی برگشتم کار را تحویل بگیرم، دیدم مادرم پرتره‌ها را با چرخ خیاطی روی پارچه با گلدوزی به هم وصل کرده، این نقش‌های گلدوزی شده بین پرتره‌ها به نظرم خیلی جالب بود، کار را به استادم نشان دادم و همان‌جا به من گفت این یک کار استثنایی است، باز هم به مادرت پارچه بده و دستش را باز بگذار.»

مریم این بار یک متقال بزرگ یک و نیم متر در یک و نیم متر به مادرش داد و یک هفته بعد، یک باغ گلدوزی شده زیبا روی همان متقال سفید تحویل گرفت و این رویه ادامه پیدا کرد تا این‌که تعدادکارهای تاج سر جعفری زیاد شد: «مادرم همیشه با استرس کار می‌کرد، فکر می‌کرد باید دقت زیادی داشته باشد تا من از استادانم نمره 20 بگیرم.او نمی‌دانست که این کارها به نام خودش تمام می‌شود. وقتی تعداد کارها زیاد شد من همه آنها را جمع کردم و به مادرم حقیقت ماجرا را گفتم. گفتم که تو الان یک هنرمند خودآموخته‌ای. برخورد مادرم هم جالب بود، اول باورش نمی‌شد، می‌گفت زشت است، عیب است، مردم می‌بینند، چه فکری می‌ کنند؟! اما من می‌دانستم که همه این کارها از عمق وجود مادر سرچشمه گرفته است.»

تابلوهایی نخی شبیه قالی

حالا روزگار تاج سر جعفری گنجگاه، باز هم پای چرخ خیاطی می‌گذرد، پای پارچه‌هایی که نقش و نگارشان را مدیون ذهن زنی هستند در آستانه 62 سالگی: «کارهای من همان فرم قالی‌ها را دارد. همه کارها حاشیه دارند. یک وقت‌هایی دوتا حاشیه می‌گذارم، یک وقت‌هایی سه تا. درست مثل قالی. خودم احساس می‌کنم همان‌طور که قالی اگر تعداد حاشیه‌هایش بیشتر باشد ارزشمندتر است، این کارها هم همان‌طورند. خیلی هم قرینه کار می‌کنم. یک گل می‌اندازم وسط طرح و اطرافش را تقسیم بر چهار می‌کنم و بعد شروع می‌کنم به دوختن. هیچ قاعده خاصی هم ندارم. همه چیز ذهنی است.»

حکایت تاج سر و باغ‌های نخی‌اش، حکایت زنی است خانه‌دار که دل به دل علاقه‌هایش داده و در مقابل گذشت زمان و زیاد شدن سن و سال کوتاه نیامده، او رویاهایش را دنبال کرده حتی در 62 سالگی و حالا هنرمندی است خودآموخته که باغ‌های نخی‌اش، زینت بخش دیوار خانه خیلی‌ها شده است.

انتهای پیام/ص

 

3. اسفند 1396 - 8:40   |   کد مطلب: 20898
یک متخصص مغزی و اعصاب با اشاره به عوامل مختلف سکته‌های مغزی گفت: شیوع سکته‌های قلبی و مغزی در خانم‌های جوان اغلب به علت مصرف نابهنجار قرص‌های ضد بارداری است.
سکته مغزی در زنان,خونریزی مغزی,قرص های ضدبارداری,کنترل فشارخون,shabnamha.ir,شبنم همدان,afkl ih,شبنم ها;

از علل سکته های مغزی در زنان مصرف بیش از اندازه قرص های ضدبارداری است

 

به گزارش شبنم همدان به نقل از مهر : دکتر افشین برهانی حقیقی در خصوص خونریزی و سکته های مغزی گفت: خونریزی‌های مغزی از قدیم الایام به عنوان یک بیماری غیرقابل درمان در نظر گرفته می شد که با سیر پیشرفت علم درمان های جدیدی برای آن ایجاد شد.

وی افزود: خونریزی های مغزی به دو دسته تقسیم می شوند. خونریزی‌هایی که دلیل ساختاری و فیزیولوژیک برای آن پیدا نمی‌شود که حدود ۸۰درصد از خونریزی های مغری را در بر میگیرد و عمدتا با فشارخون همراه است و دسته‌ی دوم، خونریزی های ثانویه هستند که دلایل ساختاری و فیزیولوژیک دارند.

این فوق تخصص سکته های مغزی اظهار کرد: در مورد خونریزی‌های اولیه توصیه ما به مردم این است که فشار خون خود را کنترل کنند. فشار خون قاتل خاموش است. فشار خون عامل بسیاری از سکته های مغزی است که متاسفانه در جامعه ما شیوع بالایی دارد.

برهانی ادامه داد: میل به غذاهای شور در میان مردم جامعه بسیار زیاد است. از روزی که ما به کودکان خود چیبس، پفک و خوراکی های شور می دهیم باید بدانیم که احتمال ابتلا به فشارخون و به طبع سکته های قلبی ‌و مغزی را در آنها چند برابر کرده‌ایم.

وی همچنین تصریح کرد: شیوع سکته‌های قلبی و مغزی در خانم‌های جوان اغلب به علت مصرف نابهنجار قرص ضد بارداری است.

این متخصص مغز و اعصاب ادامه داد: مصرف مواد مخدر صنعتی از عوامل سکته‌های مغزی لخته‌ای و خونریزی‌های مغزی است.

وی در آخر یادآور شد: توصیه ما به مردم، کنترل فشارخون است که از ۸۰درصد سکته‌های مغزی پیشگیری می‌کند و سالانه یک بار خود را نزد پزشک ویزیت کنند.

انتهای پیام/ص

سکته مغزی در زنان سکته مغزی در زنان سکته مغزی در زنان سکته مغزی در زنان سکته مغزی در زنان سکته مغزی در زنان سکته مغزی در زنان سکته مغزی در زنان سکته مغزی در زنان سکته مغزی در زنان قرص ضدبارداری قرص ضدبارداری قرص ضدبارداری قرص ضدبارداری قرص ضدبارداری قرص ضدبارداری قرص ضدبارداری قرص ضدبارداری

2. اسفند 1396 - 12:17   |   کد مطلب: 20884
این بیماری بر اثر افزایش اسید اوریک خون به وجود می‌آید و به علت تجمع رسوبات اسید اوریک سدیم در لایه‌های مفاصل مانند قوزک پا، زانوها، آرنج و به ویژه مفصل انگشت بزرگ پا، درد ایجاد می‌شود.
بیماری نقرس,درمان خانگی,رسوب اسیداوریک,سیاتیک,مفصل شست پا,طب سنتی,درمان نقرس,shabnamha.ir,شبنم همدان,afkl ih,شبنم ها;

آشنایی با علائم بیماری نقرس/ راهکارهای خانگی برای درمان نقرس

بیماری نقرس بیماری نقرس بیماری نقرس بیماری نقرس بیماری نقرس بیماری نقرس بیماری نقرس بیماری نقرس بیماری نقرس بیماری نقرس بیماری نقرس بیماری نقرس بیماری نقرس درمان نقرس درمان نقرس درمان نقرس درمان نقرس درمان نقرس درمان نقرس درمان نقرس درمان نقرس رسوب اسیداوریک رسوب اسیداوریک رسوب اسیداوریک رسوب اسیداوریک رسوب اسیداوریک رسوب اسیداوریک رسوب اسیداوریک

 

به گزارش شبنم همدان به نقل از باشگاه خبرنگاران : حیدر عظمایی محقق و پژوهشگر طب سنتی درباره نقرساظهار کرد: این بیماری بر اثر افزایش اسید اوریک خون به وجود می‌آید و به علت تجمع رسوبات اسید اوریک سدیم در لایه‌های مفاصل مانند قوزک پا، زانوها، آرنج و به ویژه مفصل انگشت بزرگ پا، درد ایجاد می‌شود.

وی بیان کرد: وراثت در ایجاد نقرس نقش دارد و این بیماری در مردان نسبت به زنان بیشتر مشاهده می‌شود.

این محقق و پژوهشگر طب سنتی با اشاره به شیوع نقرس در زنان یائسه افزود: از عوامل اصلی که در ایجاد نقرس دخالت دارند می‌توان به اختلال در کارکرد کبد و کلیه‌ها،به هم خوردن تعادل هورمون، تنظیم نبودن سوخت و ساز بدن، استرس و حالات روانی اشاره کرد.

عظمایی درباره عوامل دیگری که موجب بروز نقرس می‌شوند، عنوان کرد: مصرف غذا‌های حاوی پورین، فشار و کلسترول خون بالا، دیابت نوع یک و ۲، چاقی، چربی کبد، بیماری‌های کلیوی و نارسایی کلیه هم جزء عواملی هستند که در ایجاد نقرس نقش دارند.

مهم‌ترین علائم نقرس

وی در خصوص مهم‌ترین علائم نقرس تصریح کرد: علائم این عارضه به شکل تورم، قرمزی و درد شدید مفصل شست پا بروز پیدا می‌کند؛ البته ممکن است این نشانه‌ها در زانوها، مچ و قوزک پا هم دیده شود.

این محقق و پژوهشگر طب سنتی گفت: در مبتلایان به نقرس رسوبات بلوری اسید اوریک در بافت‌های دیگر مانند زیر پوست، آرنج و مچ دست به صورت برجستگی مشاهده می‌شود که به شکل التهاب و درد بروز پیدا می‌کند.

پرهیزات غذایی برای مبتلایان به نقرس، اسیداوریک بالا و سیاتیک

عظمایی درباره پرهیزهای غذایی برای مبتلایان به نقرس، اسیداوریک بالا و سیاتیک اظهار کرد: این افراد باید از مصرف گوشت قرمز، دل، قلوه، جگر، مغز، کله‌پاچه، خاویار، دوغ ترش، ماست بدون مصلح، چای پررنگ، قهوه، باقلا، لوبیاچیتی، غذا‌های ترش و پرادویه، آبگوشت به ویژه آبگوشت با گوشت گاو، کنسرو ماهی با تخم مرغ، خیارشور، گوشت‌های زیاد سرخ شده، سوسیس، کالباس و پیتزا خودداری کنند.

وی بیان کرد: مبتلایان به نقرس باید از عصبانیت، استرس و اضطراب، پرخوری، کم‌تحرکی و نوشیدن کم مایعات پرهیز کنند؛ این افراد همچنین نباید اضافه وزن داشته باشند.

بهنرین داروی گیاهی درمان نقرس

این محقق و پژوهشگر طب سنتی درباره مؤثرترین درمان‌های نقرس افزود: مبتلایان به نقرس باید از عوامل ایجادکننده این عارضه پرهیز کنند، گیاه سورنجان به علت داشتن ماده‌ای به نام «کلشی‌سین» بهترین داروی نقرس  و سیاتیک است.

عظمایی تأکید کرد: از دیگر راهکار‌های درمان نقرس می‌توان به پاکسازی روده‌ها، حجامت، زالو‌درمانی روی انگشت پا، زنبور‌درمانی بر روی محل درد و استحمام زیاد اشاره کرد و مبتلایان به نقرس باید روزانه پنج تا شش لیوان مایعات به ویژه آب معدنی و آب چشمه مصرف کنند.

این محقق و پژوهشگر طب سنتی گفت: مبتلایان به نقرس برای درمان بیماری خود باید ۲۵ گرم سورنجان، ۲۰ گرم رازیانه، ۱۰ گرم کاکل ذرت، ۱۰ گرم دُم گیلاس، ۱۵ گرم تخم گشنیز، ۲۵ گرم خارخاسک، ۲۰ گرم میوه قره‌قات و ۵۰ گرم ترنجبین را با هم مخلوط کنند سپس یک قاشق غذاخوری از این ترکیب را در قوری بریزند و به آن چهار تا پنج لیوان آب اضافه کنند و بگذارند این مخلوط به خوبی دَم بکشد این دمنو‌ش باید در طول روز میل شود.

درمان نقرس با فرمول های طبیعی

عظمایی اظهار کرد: افرادی که دچار نقرس هستند باید ساق پا و پاهایشان را از بالا به پایین با روغن گل محمدی ماساژ دهند همچنین ماساژ محل درد، ساق پا و کف پا‌ها با ترکیب روغن بابونه و زیتون برای مبتلایان به نقرس مفید است؛ برای تهیه این ترکیب افراد باید پنج گرم روغن بابونه را با ۴۰ گرم روغن زیتون با هم مخلوط کنند.

وی بیان کرد: مبتلایان به نقرس برای بهبود بیماری خود باید ۳۰ گرم زرشک سیاه (زرشک آبگیری)، ۲۰ گرم خارخاسک، ۱۰ گرم لیموعمانی، ۲۰ گرم عناب و ۲۰ گرم ناخُنک را با هم ترکیب کنند سپس ۲ قاشق غذاخوری از این مخلوط را در یک قوری بریزند و به آن چهار تا پنج لیوان آب اضافه کنند و بگذارند به خوبی دَم بکشد این دمنوش باید در طول روز مصرف شود.

این محقق و پژوهشگر طب سنتی افزود: افرادی که دچار نقرس هستند باید ترکیب سرنجان، هلیله سیاه، پوست هلیله زرد و مقدار خیلی کمی صبر زرد را با عسل مخلوط و این ترکیب را به شکل قرص درست  و  روزانه ۳ بار، هر بار ۲ عدد قرص را به مدت یک هفته مصرف کنند.

میوه هایی که در درمان نقرس معجزه می کنند

وی تصریح کرد: نوشیدن آب میوه‌های طبیعی مانند آب انگور، گیلاس و آلبالو و مصرف میوه‌هایی مانند هندوانه، سیب درختی و لیمو شیرین برای افرادی که دچار نقرس هستند، مفید است، همچنین مصرف سالاد کاهو و ترخون در بهبود نقرس نقش مؤثری دارد.

عظمایی تأکید کرد: مصرف آب شاتوت، هویج و خیار برای مبتلایان به نقرس مفید است، افرادی که دچار این عارضه هستند باید در رژیم غذایی روزانه خود سیب درختی زرد را بگنجانند، سیب درختی زرد به علت داشتن اسید مالیک باعث خنثی شدن اسید اوریک خون می‌شود، همچنین مصرف میوه‌های حاوی ویتامین C مانند نارنگی، پرتقال، لیمو ترش و کلم بنفش برای مبتلایان به نقرس ضروری است.

وی یادآور شد: اگر زنان باردار دچار نقرس شدند باید پیش از انجام هر نوع روش درمانی نخست با متخصص طب سنتی مشورت کنند.

انتهای پیام/ص

بیماری نقرس بیماری نقرس بیماری نقرس بیماری نقرس بیماری نقرس بیماری نقرس بیماری نقرس بیماری نقرس بیماری نقرس بیماری نقرس بیماری نقرس بیماری نقرس بیماری نقرس درمان نقرس درمان نقرس درمان نقرس درمان نقرس درمان نقرس درمان نقرس درمان نقرس درمان نقرس رسوب اسیداوریک رسوب اسیداوریک رسوب اسیداوریک رسوب اسیداوریک رسوب اسیداوریک رسوب اسیداوریک رسوب اسیداوریک

2. اسفند 1396 - 8:29   |   کد مطلب: 20882
نماینده مجلس شورای اسلامی گفت: ترویج زبان ورزش و هنر در دنیای امروز، از افزایش آسیب‌های اجتماعی جلوگیری می‌کند و زنان آسیب دیده را به زندگی باز می‌گرداند.
زنان آسیب دیده,کاهش آسیب های اجتماعی,هنر و ورزش,طیبه سیاوشی,نماینده مجلس,shabnamha.ir,شبنم همدان,afkl ih,شبنم ها;

ضرورت ورود زنان به عرصه های هنری و ورزشی برای کاهش آسیب های اجتماعی

 

به گزارش شبنم همدان به نقل از باشگاه خبرنگاران : طیبه سیاوشی نماینده مجلس شورای اسلامی، اظهار کرد: در گذشته تصور مردم و مسئولان بر این بود که هنر تنها می‌تواند یک شغل باشد و همچنین از ورزش نیز تنها به عنوان عاملی برای سلامتی جسم یاد می‌شد.

سیاوشی با بیان اینکه امروزه جایگاه هنر و ورزش تغییر پیدا کرده است، تصریح کرد: امروزه در جوامع مختلف هنر و ورزش به عنوان زبان مشترک و مورد پذیرش بسیاری از افراد برای بیان احساسات و همچنین راه حلی برای رفع مشکلات و آسیب‌ها به شمار می‌آیند.

وی با بیان اینکه ترویج زبان ورزش و هنر در دنیای امروز، از افزایش آسیب‌های اجتماعی جلوگیری می‌کند، افزود: زبان هنر و ورزش زنان آسیب دیده را به زندگی باز می‌گرداند.

نماینده مجلس شورای اسلامی در ادامه خاطرنشان کرد:در حال حاضر این مسئله در جوامع گوناگون مطرح است که ورزش می‌تواند به ارتقای افراد در جنبه‌های مختلف از جمله شخصیت و افزایش اعتماد به نفس و تقویت روحیه کمک کند.

سیاوشی با تاکید بر نقش ترویج هنر و ورزش میان زنان در جهت جلوگیری از ابتلای آن ها به آسیب های اجتماعی، یادآور شد: به هر اندازه که به افزایش ظرفیت های هنر و ورزش توجه شود، به همان اندازه از وقوع آسیب های اجتماعی کاسته می شود و به این ترتیب مسیر کنترل و کاهش معضلات اجتماعی هموار خواهد شد.

وی اظهار کرد: برای زنان آسیب دیده، فراهم ساختن شرایطی که بتوانند در عرصه‌های هنری و ورزشی وارد شوند، بسیار اهمیت دارد، به همین منظور مجلس شورای اسلامی با همکاری سازمان بهزیستی کشور در تلاش است تا فضای مناسبی را در جامعه برای زنان آسیب دیده و همچنین سایر افراد در معرض آسیب های اجتماعی فراهم کند.

ضرورت توسعه امکانات حوزه هنر و ورزش برای جلوگیری از گسترش آسیب های اجتماعی

نماینده مجلس شورای اسلامی تصریح کرد: در تهران شرایط بهتری به لحاظ امکانات، برای ورود زنان به عرصه های مختلف هنری و ورزشی وجود دارد و برای جلوگیری از افزایش آسیب های اجتماعی، باید به دنبال ایجاد و توسعه امکانات مورد نیاز برای سایر نقاط کشور باشیم.

سیاوشی با بیان اینکه زنان آسیب دیده مسائل و چالش‌های بسیار زیادی را پیش رو دارند، تصریح کرد: از آنجا که بسترهای اجتماعی در جامعه ما برای بازگشت این زنان به زندگی دوباره فراهم نمی‌شود و کلیشه‌های فکری و زبانی بسیاری نیز در خصوص طرد و عدم پذیرش آن‌ها در جامعه وجود دارد، به همین دلیل این افراد، آسیب‌های بسیاری را متحمل می‌شوند.

نماینده مجلس شورای اسلامی یادآور شد: ارتباط میان بخشی بین دستگاه‌ها، وزارتخانه‌ها و سازمان‌های مختلف نقش موثری در کاهش آسیب‌های اجتماعی دارد و در مواجهه مردم با انواع آسیب‌های اجتماعی کارگشا است.

انتهای پیام/ص

کاهش آسیب های اجتماعی کاهش آسیب های اجتماعی کاهش آسیب های اجتماعی کاهش آسیب های اجتماعی کاهش آسیب های اجتماعی کاهش آسیب های اجتماعی کاهش آسیب های اجتماعی کاهش آسیب های اجتماعی کاهش آسیب های اجتماعی کاهش آسیب های اجتماعی کاهش آسیب های اجتماعی زنان آسیب دیده زنان آسیب دیده زنان آسیب دیده زنان آسیب دیده زنان آسیب دیده زنان آسیب دیده زنان آسیب دیده زنان آسیب دیده زنان آسیب دیده زنان آسیب دیده
 

28. بهمن 1396 - 8:54   |   کد مطلب: 20829
غر زدن از نظر روانی بر طرف مقابل تاثیر بسیار بدی می گذارد و سبب دلسردی از زندگی مشترک می گردد. برای آرام کردن این شرایط و بهبود وضعیت روحی طرفین باید با راهکارهای روانشناسی این مساله آشنا شوید.
زندگی مشترک,نق زدن,همسر غر غرو,دلسردی,نفرتshabnamha.ir,شبنم همدان,afkl ih,شبنم ها;

به گزارش شبنم همدان به نقل از الودکتر : غر زدن در زندگی مشترک اگر از حدی بیشتر شود سبب دلسردی و گاهی نفرت در زندگی مشترک می گردد. این امر از نظر روانی بر طرف مقابل تاثیر بسیار بدی می گذارد و سبب دلسردی از زندگی مشترک می گردد. برای آرام کردن این شرایط و بهبود وضعیت روحی طرفین باید با راهکارهای روانشناسی این مساله آشنا شوید. در این مطلب روش های مواجه با همسری که دام نق می زند را به شما آموزش می دهیم.

چرا غر میزنید؟

غرزدن نوعی پاسخ ساده‌انگارانه به موقعیت هایی است که فرد به موجب آن احساس درماندگی و ناکامی، یاس، خشم، بدبینی، ناامیدی، تنهایی و بی کسی، مورد توجه نبودن و... می کند و در نتیجه آن، بدون توجه به موقعیت و وضعیت شنونده، به بروز ناپخته احساسات درونی خود می پردازد و با بیان جملاتی نارسا، نامناسب، کلیشه‌ای و گاها تکراری نارضایتی و ناراحتی خود را ابراز می کند. گاهی اوقات این رفتار به یک واکنش تکراری و عادتی دربیان احساسات تبدیل می شود که به مرور زمان موجبات دوری، کینه، نفرت و جدایی، سردی روابط و در نهایت اختلاف و کشمکش میان زوجین را فراهم می سازد.

اگر چه همه ما، غرزدن را خصلتی زنانه قلمداد می کنیم؛ اما جالب است که بدانید مردان در این زمینه رقیب قدر خانم ها به شمار می آیند. از آن‌جائی که، به لحاظ "قدرت کلامی و هیجانی" تفاوت مشهودی بین زنان و مردان قابل مشاهده است و زنان بیشتر ازمردان نیازمند ارتباط کلامی هستند و از هر وسیله و بهانه ای برای برقراری ارتباط استفاده می کنند و هیجانات خود را بروز می دهند، این اندیشه به ذهن متبادر می شود که غرزدن رفتاری است که اکثرزنان انجام می دهند.

زن و شوهرها انتظار دارند زندگی زناشویی با کیفیت و کارآمدی داشته باشند تا از طریق آن بتوانند انتظارات، نیازها و خواسته های خود را برآورده سازند. طبیعتا، اگر این نیازها و تمایلات برآورده نشود، زوجین احساس سرخوردگی کرده و بدین ترتیب، شیوه هایی را برای جلب رضایت و توجه همسر جستجو می کنند که شاید غرزدن یکی از آن تدابیر باشد. غافل از آن که، غرزدن یک شیوه ناکارآمد و فریاد نارسا برای کسب نیازهای هدفمندانه بالاخص نیاز به توجه است.

زمان صحبت کردن بسیار مهم است

زمان و موقعیت مرد و زن برای آغاز گفتگو نیز بسیار مهم است. به طور حتم انتقاد کردن از مردی که تازه از سر کار برگشته و خسته به نظر می رسد امری اشتباه است و زن را به خواسته اش، هر چند منطقی باشد نمی رساند.

توصیه مهم به آقایان

مردان باید بدانند که در غر زدن زنها، آنها نیز مقصرند. درک این امر به آنها کمک خواهد کرد تا در قبال این رفتار زنان همواره حق را به جانب خودشان نداده بلکه رفتاری مناسب از خود بروز دهند.

صد اصلی زنان از غر زدن آن است که به نحوی به نیاز صحبت کردن خود پاسخ دهند. مردان باید متوجه باشند که زنان نیازمبرمی به برآوردن نیازهای عاطفی شان دارند، برآوردن این نیاز بیش از برطرف کردن سایر نیاز هایشان، برای آنان ارزشمند است. زنان بر خلاف مردان، با صحبت کردن سبک می شوند و با بازگو کردن اضطراب ها، غصه ها و نگرانی هایشان آرام می گیرند. این یکی از مواردی است که مردان توجه زیادی به آن نمی کنند.

با هم کلامی و گفتگو با همسرتان به او کمک کنید تا به راحتی احساسات منفی و نارضایتی اش را بیان کرده و از این طریق بار هیجانات منفی او را به سرعت کاهش دهید، بهتر است به طور ماهرانه از کلمات استفاده نمایید. مثلا، به او بگویید : می‌دانم ناراحتی، حق با توست؛ به نظر تو،چه کار کنم تا شرایط بهتر شود. حتی گاهی ارتباط غیر کلامی برای کاهش سریع تنش او لازم است . مثلا به چشمان او نگاه کنید و یا دستان او را بگیرید و ... همراه کردن توام ارتباط کلامی و غیر کلامی معجزه می کند.

شنونده واقعی باشید

برخی از مردان به هنگام گفتگو با همسرشان به نهایت و نتیجه گیری گفتگو می اندیشند و به جای گوش دادن به همسرشان، به دنبال ارائه راه حل، پاسخی بر مراد دل همسر و ... هستند و به همین خاطر از هسته اصلی گفتگو خارج شده و به نتیجه گیری خود می پردازند و این خود عاملی برای ناخشنودی همسرشان است. برای اجتناب از سوء تفاهم و غر شنیدن این نکته را به یاد داشته باشید: زنان دوست دارند همسرشان درست به صحبت هایشان گوش دهند.

گاهی برای رفع نیاز غر می زنند

گاهی زنان از غر زدن به عنوان ابزاری برای رفع دلواپسی های خود استفاده می کنند. به عنوان مثال می گویند: «ببین، یادت نره امروز حتماً خرید کنی این چندمین باره که دارم می گم!» در حالی که ممکن است قبلاً فقط یک بار این مسأله را با همسرشان مطرح کرده باشند همین اغراق کردن می تواند موجب اختلاف شود. در حالی که بهتر است بگویند: «می دونم سرت خیلی شلوغه، اما اگه آمدی سر راهت یکی دو قلم جنس رو هم بگیر. مطمئنم که فراموش نمی کنی».

خانم ها توجه کنند

هنگام صحبت با مردان از یک کانال وارد شوید. به عنوان مثال در صورتی که از یک رفتار همسرتان ناراحت هستید فقط در مورد یک رفتارش سخن بگویید نه چند رفتار. زیرا انتقاد همزمان در مورد چند رفتار، سبب بروز حالت دفاعی در مردان می شود. در نتیجه همسرتان کل شخصیت خود را در معرض تهدید و زیر سؤال رفتن می بیند. از طرف دیگر با توجه به طبیعت مردانه همسرتان دوست دارد فردی مفید باشد و با کارهایی که انجام می دهد احساس ارزش و قدرت کند. به همین دلیل با انتقادتان از چند رفتار وی،احساس حقارت و بی ارزشی کرده و شما را به قدرناشناسی متهم می کند. پس صحبت شما نه تنها برای خودتان سودی ندارد بلکه اسباب رنجش شوهرتان نیز می شود.

همزمان با صحبت یا انتقاد کردن کار دیگری انجام ندهید، مثلاً هنگام ظرف شستن و یا جارو کردن از مرد انتقاد نکنید. به خاطر داشته باشید که مردان قدرت تمرکز بر چند کار را ندارند، پس بهتر است به جای غر زدن و پیچیدن به پر و پای همسرتان، منظور خود را به صراحت بیان کنید. این کار به برآورده شدن خواسته هایتان کمک می کند. ضمن اینکه به یاد داشته باشید مردان متوجه بهانه جویی های غیرمستقیم و کنایه های زنان نمی شوند.

انتهای پیام/ص

26. بهمن 1396 - 8:23   |   کد مطلب: 20820
بوی روغن سوخته و پیتزای داغ حالا در کوچه روستاهای ایران هم پیچیده،صدور بی‌رویه مجوز، پای فست‌فود را هم به روستاها باز کرده و غذاهای سنتی و قدیمی را از سر سفره کشاورزان و روستاییان برداشته و جایش سوسیس و کالباس نشانده است.
فست فود,غذای محلی,روستا,غذای سنتی,shabnamha.ir,شبنم همدان,afkl ih,شبنم ها;

به گزارش شبنم همدان به نقل از جام جم : شاید تا پیش از این تصور می‌شد یکی از مظاهر شهرنشینی مغازه‌های بی‌شمار فست‌فود باشد که مثل قارچ در جای جای شهرها روییدند، اما تب فست‌فود‌ به شهرهای بزرگ محدود نشده و مدتی است سر و کله آنها در روستاهای ایران هم پیدا شده تا مشتریان خود را از میان روستانشینانی انتخاب کنند که همیشه به واسطه سبک زندگی‌شان سالم زیسته‌اند.

‌ تعداد واحدهای عرضه فست‌فود در روستاها بشدت در حال افزایش است و اگر هدف از این کار، افزایش اشتغال است، باید در جهت بهبود تغذیه جامعه و حفظ سلامت مردم و از طریق عرضه غذاهای ایرانی باشد.

زهرا عبداللهی، مدیر کل دفتر بهبود تغذیه جامعه وزارت بهداشت معتقد است همچنان مردم غذاهای ایرانی را بیشتر دوست دارند و این خوراک‌ها ارزش غذایی بیشتری دارند و سالم‌تر هستند.

کارشناسان تغذیه نیز تاکید دارند خطر بیماری‌های غیرواگیر در غذاهای سنتی کمتر است. پس چرا فست‌فود به‌حدی محبوب شده که سر سفره روستانشینان هم نشسته است؟

تشویق به غذای ایرانی

بشیر خالقی، نماینده و عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس می‌گوید، این آفتی بزرگ است که نتیجه‌اش را می‌توان از همین الان هم در میان روستاییان به چشم دید. او معتقد است مخالفت با صدور مجوز برای راه‌اندازی مغازه‌های فست‌فود شاید جوابگو نباشد.

خالقی به جام‌جم می‌گوید: بسیاری از کودکان دچار سوءتغذیه و چاقی مفرط هستند و همه اینها علاوه بر تهدید سلامت آنها هزینه‌های بسیاری را هم به همراه خواهد داشت.

خالقی ادامه می‌دهد: تشویق و فرهنگ‌سازی راه چاره است، چرا که فقط با فرهنگ‌سازی می‌توان ذائقه ایرانی‌ها را به سمت غذاهای ایرانی تغییر داد.

به گفته او هنوز هم مشتریان این نوع غذاها در روستاها نوجوانان و جوانان هستند و کمتر افراد سالخورده تمایل به غذاهای فوری دارند، اما تنها فرهنگسازی می‌تواند علاقه نوجوانان را به غذاهای ایرانی بیشتر کند.

عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس می‌گوید:‌ این‌که مدام از مضرات این نوع غذاها حرف بزنیم شاید تاثیر چندانی نداشته باشد، از سوی دیگر باید با رایزنی و با ابزار قانون صدور مجوز این مغازه‌ها را کمی منطقی کنیم و در کنار آن به غذاهای ایرانی تسهیلاتی بدهیم تا در این میان سنگی پیش پای اشتغال‌زایی هم نینداخته باشیم.

مدیر‌کل دفتر بهبود تغذیه جامعه وزارت بهداشت نیز برگزاری نمایشگاه‌های غذای سالم و غذاهای محلی را در فرهنگسازی تغذیه سالم موثر می‌داند. او به مهر می‌گوید:‌ یکی از اقداماتی که در کارگروه بین بخشی تغذیه و امنیت غذایی در دبیرخانه شورای عالی سلامت و امنیت غذایی دنبال می‌شود، این است که وزارت صنعت، معدن و تجارت در صدور بی‌رویه مجوز برای فست‌فودها، بازنگری کرده و صدور مجوز برای فروش غذاهای محلی و ایرانی را تسهیل کند.

مدیر‌کل دفتر بهبود تغذیه جامعه وزارت بهداشت همچنین از گام‌هایی می‌گوید که در کشورمان برداشته شده، به گفته او در دو سال گذشته و با همکاری کارشناسان تغذیه شاغل در مراکز بهداشت استان‌ها و شهرستان‌های کشور، انواع غذاها و خوراک‌های محلی شناسایی و از نظر ارزش تغذیه‌ای، میزان کالری، قند، چربی و نمک آنالیز شد و کتابی تحت عنوان خوراک‌های بومی ایران چاپ شد که در آن توصیه‌های کارشناسان تغذیه نیز ذکر شده است.

باید ذائقه‌سازی شود

الگوی غذای جامعه ایرانی تغییر کرده است، تغییر این ذائقه اما دلایل بسیاری دارد. آن‌طور که کوروش جعفریان، عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران می‌گوید، این الگو از سبک سنتی خود خارج شده و به سمت الگوی غربی حرکت می‌کند.

عضو هیات علمی دانشگاه تهران معتقد است، مهم‌ترین دلیل تغییر ذائقه ایرانی‌ها اعمال سیاست‌های کلان در این حوزه است.

او به جام‌جم می‌گوید: نکته نگران‌کننده این که برخی نهادها و شرکت‌های بین‌المللی، عرضه خدمات با اعمال فشار، باعث می‌شوند ذائقه غذایی جامعه‌ای مثل ایران به سمتی تغییر کند که آنها می‌خواهند.

به گفته او، گرچه امروزه الگوهای غذایی متعددی در جامعه ایران رایج است، اما متاسفانه الگوهای غذایی غربی به دلیل قیمت پایین، پخت سریع و دسترسی راحت مردم در جامعه ما بخصوص در میان جوانان و نوجوانان به الگوی غالب تبدیل شده است، در حالی که این نوع غذاهای صنعتی نظیر سوسیس و کالباس به دلیل نمک فراوان، افزودنی‌های شیمیایی زیاد و چربی بالا از لحاظ ریز مغذی‌های تغذیه‌ای بسیار ناچیز، اما از لحاظ مواد بی‌کیفیت بسیار غنی هستند.

جعفریان با اشاره به این‌که با دو دیدگاه می‌توان با پیامدهای منفی این ماجرا برخورد کرد، می‌گوید: اولین دیدگاه تقابلی است که منجر به صادر نکردن مجوز برای چنین مغازه‌هایی در روستاها می‌شود. به این شکل که فضا را تنگ و محیط را ناامن می‌کنیم برای چنین کارهایی و دیدگاه دوم مبتنی بر آموزش و آگاه‌سازی است.

به گفته او هر‌کدام از این موارد مزایا و معایبی دارد. هر چند شیوه اول شاید در پاسخ‌دهی زمان کمتری ببرد، اما شیوه دوم ماندگاری بیشتری خواهد داشت.

اما راهکار مهم در این ماجرا به باور جعفریان، ذائقه‌سازی است.

او ادامه می‌دهد: درد جامعه این است که کسی به دنبال راهکارهای درازمدت نمی‌رود. ما باید به سمت تغییر ذائقه برویم و حداقل کاری کنیم که وضعیت بدتر از شرایط فعلی نشود.

این فوق‌تخصص تغذیه معتقد است، فرآیند ذائقه‌سازی از گذشته ژنتیکی فرد شروع می‌شود و می‌تواند این ذائقه در چند نسل بعد هم بروز پیدا کند.

به همین دلیل است که بسیاری از کارشناسان تغذیه تاکید می‌کنند آگاه‌سازی در جامعه می‌تواند راهکار درست‌تری باشد.

جعفریان می‌گوید:‌ باید با برنامه‌ای کلان مادران را آگاه کنیم بویژه مادران در دوران بارداری.بسیاری از مادران نمی‌دانند در دوران شیردهی الگوی غذادهی شان و طعم‌هایی که در آن دوران چشیده‌اند به فرزندانشان منتقل می‌شود. این طعم‌ها هم به ژنتیک فرزندان منتقل می‌شود و هم به عادت‌های ذهنی فرزندان و باعث می‌شود بچه‌ها با الگوی نامناسب غذایی مادرانشان در دوران بارداری پرورش پیدا کنند.

آنچه مشخص است این‌که فست‌فود حالا به عنوان یکی از مظاهر نوین در جامعه رو به گسترش است. فارغ از برخوردهای سلبی و تنبیهی می‌توان با آگاه‌سازی جامعه و البته ارائه مشوق‌های بسیار، سلیقه و سبک زندگی شهروندان را از این مظاهر مضر دور نگه داشت. بنابراین بهتر است در کنار محدود کردن صدور مجوز برای فست‌فود در روستاها به برنامه‌های درازمدت باور داشت.

انتهای پیام/ص

25. بهمن 1396 - 8:35   |   کد مطلب: 20806
کلیه‌ها با ترشح هورمون در ساخت استخوان دخالت می‌کنند و دفع مواد زاید مانند اوره – کراتینین، اسید اوریک را از بدن به عهده دارند،اگر کلیه‌ها آسیب ببینند مواد زیاد در بدن تجمع یافته و فرد دچار ضعف، بی‌حالی می‌شود.
کلیه,محافظت از کلیه,سنگ کلیه,تغییر رنگ ادرارshabnamha.ir,شبنم همدان,afkl ih,شبنم ها;

به گزارش شبنم همدان به نقل از جام جم : حسن ارگانی، فوق‌تخصص کلیه با بیان اینکه کلیه‌ها با ترشح هورمون در ساخت استخوان دخالت می‌کنند و دفع مواد زاید مانند اوره – کراتینین، اسید اوریک را از بدن به عهده دارند، افزود: اگر کلیه‌ها آسیب ببینند مواد زیاد در بدن تجمع یافته و فرد دچار ضعف، بی‌حالی، کم‌خونی، تنگی نفس، ورم و پرفشار خون و غیره می‌شود.

وی در رادیو سلامت در خصوص عوامل خطری که کلیه‌ها را در معرض آسیب قرار می‌دهد، ادامه داد: عوامل خطر به دو دسته عوامل ژنتیکی و عوامل محیطی تقسیم‌بندی می‌شود. عوامل خطر ژنتیکی شامل وجود فردی در افراد فامیل درجه یک می‌شود که سابقه پیوند کلیه یا دیالیز دارد. در این صورت، فرد نسبت به سایرین استعداد ژنتیکی بیشتری برای ابتلا دارد.

ارگانی گفت: از عوامل محیطی موثر نیز می‌توان به تغذیه، ورزش، استرس، شغل، داروهای مصرفی و بسیاری موارد دیگر اشاره کرد. به عنوان مثال غذاهای پرنمک، کلیه را تحت فشار قرار می‌دهد. استرس، عامل آسیب‌رسان به کلیه‌هاست. گرمای هوا، افزایش تعریق و به دنبال آن کاهش آب و الکترولیت‌ها را در پی خواهد داشت.

این فوق تخصص کلیه با بیان اینکه ما روی عوامل ژنتیک نمی‌توانیم تاثیر بگذاریم ولی روی عوامل محیطی می‌توانیم اثر گذار باشیم، تاکید کرد: مثلاً مصرف آب کافی در فصل تابستان جبران کم‌آبی و تعریق را برای ما می‌کند و تا حدی می‌تواند از بروز سنگ کلیه و عفونت مثانه پیشگیری کند. در هوای گرم، بدن با گرمای محیط مقابله می‌کند و این کار را با گشاد کردن عروق انجام می‌دهد؛ با گشاد شدن عروق، تعریق اتفاق می‌افتد و اگر تعریق اتفاق نیفتد درجه حرارت بدن بالا می‌رود و فرد دچار گرما‌زدگی می‌شود.

وی در پاسخ به این پرسش که کسی که کیست ساده کلیه دارد چه مراقبت‌هایی را باید داشته باشد؟، گفت: 50 درصد افراد بالای 50 سال کیست ساده کلیه دارند. این افراد باید سونوگرافی سالیانه را انجام دهند چون ممکن است کیست خونریزی کند یا اتفاقات دیگری در آن رخ دهد. همچنین این افرا د باید آب زیاد مصرف کنند در غیر این صورت کیست بزرگ می‌شود.

ارگانی به شایع‌ترین علت تغییر رنگ ادرار اشاره و اظهار داشت: دو علت شایع تغییر رنگ ادرار، مصرف لبو و نوشابه‌های رنگی است. همچنین کم‌آبی می‌تواند باعث تغییر رنگ ادرار شود. وجود یک تا سه عدد گلبول قرمز در ادرار طبیعی است اما اگر بیش از سه عدد گلبول قرمز در ادرار مشاهده شود غیرطبیعی تلقی می‌شود. وجود گلبول قرمز در ادرار همراه سوزش ادرار و تب می‌تواند بیانگر وجود عفونت یا سنگ باشد.

کلیه‌ها دفع مواد سمی و زاید از خون را عهده‌دار هستند همچنین با ساخت هورمون در خون‌سازی و ساخت گلبول قرمز نقش دارند.

انتهای پیام/ص

صفحه‌ها

اشتراک در شبنم ها RSS