به گزارش شبنم همدان به نقل از آرمان زنان : معمولاً کسانی را به تیزهوشی معرفی می‌کنند که هوش ریاضی داشته باشند چون معادلات ریاضی همه فهم نیست و هرچقدر پیچیده‌تر شوند باید تعداد بیشتری از سلول‌های خاکستری مغز فعال باشند تا قابل‌فهم شوند اما بعضی قواعد برای همه قابل‌فهم است مثل کمک به هم نوعان و شرف داشتن انسان بر حیوان.
در غرب را من نمی‌دانم اما در فرهنگ و فقه اسلامی وقتی بین کمک به انسان و حیوان مجبور به انتخاب شدید، کمک به انسان اولویت دارد، به نظر می‌رسد برخلاف معادلات ریاضی که همه‌فهم نیست این قاعده یعنی اولویت انسان بر حیوان برای همه حتی کندذهن‌ترین افراد قابل‌فهم باشد! اما این روزها با بعضی چیزهایی که رخ می‌دهد باید یا در این قاعده عمومی تجدیدنظر کرد یا معیارهای تیزهوشی را تغییر داد!
امروز به مدد آموزه‌های غربی افرادی در جامعه پیداشده‌اند که شاید هوش ریاضی‌شان فوق‌العاده باشد شاید هم نباشد اما نکته قابل‌توجه آن است که این افراد هوش انسانی‌شان ازکارافتاده و توان درک معادلات انسانی را ندارند و به‌اصطلاح معروف دچار خطای محاسباتی شده‌اند، افرادی که برای سگ‌ها دل می‌سوزانند و کمپین «سگ فحش نیست» راه می‌اندازند اما وقتی به هم نوع خود می‌رسند نه عاطفه دارند نه انسانیت و نه…
اما همین یکی دو روز اخیر قضیه گور خوابها رسانه‌ای شد و رئیس‌جمهور به خاطر آن بغض کرد. گور خوابها همان کارتن خوابها هستند که در سرمای زمستان از سوز سرما به گورهای از پیش آماده پناه برده‌اند. همان‌هایی که ملاوردی در موردشان گفته است حل ریشه‌ای مشکل آن‌ها با عقیم شدنشان ممکن است! ملاوردی دقیقاً گفته است: «هنوز دولت برنامه مشخصی در رابطه با عقیم کردن زنان کارتن‌خواب ارائه نداده است. قطعاً این برنامه باید از سوی وزارت بهداشت بررسی شود که به همین منظور، مباحثی هم در جریان است… باید به‌طور تخصصی و کارشناسی، این طرح بررسی شود و بر اساس رضایت زنان کارتن‌خواب، عقیم شدن صورت بگیرد. قطعاً این طرح به دلیل هزینه‌ها و تولدهای نوزادان معتاد که بار مالی برای کشور دارد، نیازمند بررسی کارشناسی است اما مطلوب این است که ریشه‌ها قطع شود».
هم‌زمان با سخنان ملاوردی داستان گور خواب‌های بینوا رسانه‌ای شد؛ طیفی از غرب‌زدگان نیز در این طرح به کمک خانم ملاوردی آمدند.
بزرگمهر حسین پور و سیما حق‌شناس زن‌وشوهری هستند که در تائید طرح خانم ملاوردی حرف‌هایی زده‌اند. سیما حق‌شناس مدعی سرمایه‌های مردم شده که نباید برای کارتن‌خواب‌ها هدر برود. او گفته است: «نمی‌شه که اینا تولید مثل کنند و بعد دولت با سرمایه مردم تولیدات اینا رو سیر کنه… تنها راه‌حل واقعی کنترل جمعیت کارتن‌خواب‌ها و حاشیه‌نشین‌ها، عقیم کردن اجباریه… اگرچه مغزایی که کار نمی‌کنن برای عقیم کردن سگ و گربه هم احساساتی می‌شن… چون عادت دارن فقط به حقوق موجودی که توانایی درک حقوقش رو نداره یا شعورش رو نداره فکر کنند اما نمی‌تونن به حقوق بچه‌ای فکر کنن که تو این قبر‌ها به دنیا میاد و حق داره تو این وضعیت متولد نشه…» و در همنوایی با این خانم همسرش نیز در نطق اینستاگرامی خود گفته است: «فرمان ایست! به‌جای حرف‌های سطحی و بدون دانش، باید فکر بکری کرد. این افراد بچه‌هایی با ژن‌های ضعیف خواهند داشت. باید با توضیح ماجرا و محبت و آگاه‌سازی از سرنوشت بچه‌هایشان، با عقیم‌سازی این کارتن‌خواب‌ها از تولید کارتن‌خواب‌های آینده جلوگیری کرد…»
بزرگمهر حسین پور و سیما حق‌شناس قبلاً با کمپین «سگ فحش نیست» به جامعه شناسانده شده بودند؛ ماجرا از این قرار بود که حسین پور نمایشگاهی در آن بالا بالاهای تهران در بخش مرفهان بی‌درد از نقاشی‌هایش برپا کرده بود تحت عنوان پدرسگ‌ها! مدتی با این ماجرا خوش بود و خوش بودند؛ در کنار نمایشگاهش کمپینی هم راه‌اندازی کرده بود با عنوان «سگ فحش نیست» و برای رفع ظلم از سگ‌ها سخنرانی می‌کرد؛ سگ‌های بینوایی که مدتی را با انسان سپری کرده بعد رها شده بودند و سگ‌هایی که کتک می‌خوردند و…حرفشان در این نمایشگاه این بود: سگ بودن اصلاً چیز بدی نیست!
حرف ماهم این است گاهی انسان به‌جای می‌رسد که از چهارپایان پست‌تر می‌شود. از نظر ما سگ یکی از مخلوقات خداست و اصلاً چیز بدی نیست حیوانی است وفادار که آن زمان که مردم با قاطر و اسب این‌طرف و آن‌طرف می‌رفتند سگ هم نگهبان مال و اموال انسان‌ها و پاسبان گله‌های گاو و گوسفندشان بود. وقتی علم و فناوری پیشرفت کرد کاربرد سگ نیز تغییر یافت و در کارهای پلیسی مورد استفاده قرار گرفت.
در سیره و فرهنگ اسلامی آزار و اذیت بی‌دلیل حیوانات نهی شده و حکایات فراوانی از غذا دادن ائمه به حیوانات من جمله سگ به دست ما رسیده است، در فرهنگ اسلامی ظلم به هر دلیل و در حق هر موجودی نهی شده است خواه سگ باشد خواه انسان؛ اما جنس ظلم در حق سگ و ظلم در حق انسان متفاوت است، سگ وقتی مورد ظلم واقع می‌شود که از طرف انسان به او آزار و اذیتی برسد. ولی انسان وقتی از طرف هم‌جنس خود مورد ظلم واقع می‌شود که لقمه‌ای نان برای خوردن نداشته باشد یا سرپناهی برای در پناه ماندن از گزند سرما؛ اما مدیران جامعه‌اش حقوق نجومی بگیرند و وزیرانش در ویلاهای آن‌چنانی زندگی کنند.
ظلم این است که خانم ملاوردی که وظیفه برنامه‌ریزی برای حل مشکلات زنان جامعه را دارد وقتی به زنان کارتن‌خواب می‌رسد؛ طرح می‌دهد تا عقیمشان کنند. ظلم این است که باوجود قشر محروم و مستضعف حاشیه شهر عده‌ای از سر شکم سیری برای سگ‌های بالای شهر دل بسوازنند.
افرادی که امروز دلسوز سگ‌ها شده‌اند نماینده قشری هستند که هم در رابطه انسان و طبیعت دچار اختلال شده‌اند هم در رابطه انسان با انسان. وقتی می‌بینند در فرهنگ عمومی مردم سگ در جایگاه نازلی قرار دارد به فکر بالا آوردن جایگاه حیوان می‌افتند؛ اما وقتی می‌بینند بخشی از جامعه به هر دلیلی در فقر و فلاکت زندگی کرده و جایگاه اجتماعی نازلی دارند، برای کمک به آن‌ها قدمی برنمی‌دارند چون ازنظر آن‌ها ژن کارتن‌خواب‌ها ضعیف است؛ از سر تفاخر و غرور پیشنهاد عقیم‌سازی آن‌ها را می‌دهند!
مشاهده همین اختلالات و خطاها است که باعث شده است اندیشمندانی همچون جلال آل احمد غرب‌زدگی را نوعی بیماری بدانند. این بیماری باعث اختلال در دستگاه محاسباتی انسان شرقی می‌شود که یکی از نتایج آن این است که افراد حیوانات را بر انسان‌هایی که نیازمند کمک به هم نوعان خود هستند؛ ترجیح می‌دهند.
انتهای پیام/ص
نسخه مناسب چاپ
دیدگاه شما