14. دى 1399 - 10:03   |   کد مطلب: 9646
قبادی بر این اعتقاد است که با بالابردن اعتماد به نفس مصرف‌کننده ایرانی می‌توان عطش استفاده از برندهای خارجی را کم کرد و موضوع مارک خارجی را در کشور بی‌معنی کرد. البته برای رسیدن به چنین جایگاهی نگاه مطالبه‌گر مردم و ایجاد تغییر در الگوهای مصرف‌ نیاز است.
زنان ایرانی به‌دنبال ساپورت/ حذف مارک‌های خارجی چقدر شدنی‌ست؟

به گزارش شبنم ها، این روزهاجشنواره مد و لباس فجر در حال برگزاری‌ست. جشنواره‌ای که به همت کارگروه ساماندهی مد و لباس و 10 نهاد از وزارت صنعت، معدن و تجارت گرفته تا نیروی انتظامی کارش را به پنجمین سال رسانده و سعی در ارائه طرح‌هایی مناسب با ارزش‌های اسلامی دارد. هدف غایی برپایی این جشنواره و تشکیل کارگروه "ساماندهی مد و لباس" که دبیری‌اش را حمید قبادی به عهده دارد؛ جا انداختن فرهنگ و هویت ایرانی در پوشش است. که البته این هدف نه با سیاست‌های سلبی بلکه با نگاهی ایجابی پیگیری می‌شود؛ تا با تنوع پذیری و ذائقه‌سازی جوانان تحت تأثیر قرار گیرند و به‌جای استفاده از مدها و برندهای خارجی به تولیدات داخلی تمایل نشان دهند. گفت‌وگوی خبرگزاری ایلنا با قبادی را در ادامه می‌خوانید: 

باوجود این همه تلاش مدیران فرهنگی برای سامان دادن به موضوعات فرهنگی؛ چرا بسترهای فرهنگی کشور این همه نابسامان است؟ شاید شما بدانید چرا درست وقتی مدیریت فرهنگی کشور دایم فریاد می‌زند که فرهنگ ایرانی و اسلامی را دریابید؛ شلوار پاره، ریش بلند یا همان ریش داعشی، سوراخ کردن بدن، آرایش‌های غلیظ در دختران و مدهای عجیب و غریب برای گروه بسیار زیادی از جوانان ایرانی ولو جامعه ناهنجار و نازیبایش بداند؛ دنیایی از جذابیت است؟

پیش‌فرض‌هایتان را قبول ندارم

اصولاً فعالیت‌های فرهنگی زمان‌بر است. البته پیش از این جمله باید عرض کنم که این شدتی که شما در سوالتان داشتید را به هیچ عنوان قبول ندارم و معتقدم که شاید بخش کوچکی از جامعه دچار این مشکل باشد. به هر شکل آن‌ها هم مجموعه‌ای از کل جامعه‌ی ما هستند که باید به آن‌ها نیز توجه شود. معتقدم در ارزیابی‌ها باید عموم جامعه را مدنظر قراردهیم. صرف‌نظر از طبقه‌ی زیستی و اجتماعی آن‌ها، باید همه‌ی اجزا و گروه‌های مختلف جامعه را مورد توجه قرار دهیم. به همین دلیل با پیش‌فرض شما به شدت مخالفم و معتقدم که اقدامات صورت گرفته درحال توسعه و شکل‌گیری است.

کارگروه ساماندهی مد و لباس تا امروز چه کارهایی در راستای این فرهنگسازی انجام داده است؟

ماده‌ یک قانون ساماندهی مد و لباس صراحتاً می‌گوید به منظور حفظ و تقویت فرهنگ هویت ایرانی و اسلامی، ارج نهادن، تبیین، تثبیت و ترویج الگوهای ملی و هدایت بازار تولید و عرضه‌ی البسه و پوشاک براساس طرح‌ها و الگوهای داخلی و نیز برای ترغیب عموم مردم به پرهیز از مصرف الگوهای بیگانه؛ وزارت ارشاد اسلامی مکلف است که کارگروه ساماندهی مد و لباس را با حضور نمایندگان دستگاه‌ها تشکیل دهد و براساس آن اقداماتی انجام دهد. محوریت هماهنگیِ همه‌ی‌ نهادها در حوزه‌ی مد و لباس برعهده‌ی ارشاد است و مواد دیگر این قانون تصریحاً لباس به عنوان یک مقوله‌ی فرهنگی شناخته شده و تأکید دارد که قانون حمایت از حقوق مولفان و مصنفان، مشمول حوزه‌ی طراحی لباس هم بشود. با این نگاه مسئولیت ما بسیار سنگین است و باید معطوف به موضوع باشیم و مسئله را به‌طور حرفه‌ای در همه‌ی ابعاد دنبال کنیم. پیش از هر اقدامی شناخت و شناسایی داشته‌هایمان از اولویت بالایی برخوردار است. این جمله‌‌ای تکراری است. شاید ابتدای امر این ظرفیت برای جامعه‌ی ما و حتی برای مسئولان ما ملموس و قابل شناسایی نبود که ما چه حجمی از امکانات و ظرفیت‌ها را در اختیار داریم. یکی از اقدامات مهمی که کارگروه ساماندهی مد و لباس انجام داد این است که با محوریت کارگروه همه‌ی حوزه‌ها درحال شناسایی هستند.

به دنبال الگوسازی و کاربردی کردن آثار هستیم

درحال حاضر دایره‌ی گسترده‌ای از دست‌اندرکاران این حوزه با مجموعه کارگره ساماندهی مد لباس اسلامی و ایرانی در تماس‌اند. این شناخت به ما کمک کرد که بدانیم کجای کار هستیم و چه ظرفیتی داریم. ما از ظرفیت بسیار گسترده‌ای برخورداریم اما آیا این ظرفیت کافی است؟ باید بگویم خیر، اگر کافی بود نیاز به ساماندهی مد لباس نبود. هدف ما تبدیل این فعالیت‌های غیرمنسجم و بعضاً ناکارآمد به فعالیت‌هایی منسجم، مؤثر و پویا در مجموعه‌ی کشور بود. ما از پیش هم یک تاریخ طولانیِ وادادگی در این حوزه را داشتیم و بسیاری از سیاست‌گذاران را به این نتیجه رساند که ما شاید نتوانیم در ظاهر از امکان داخلی برای رسیدن به اهدافمان بهره‌مند شویم. شاید خیلی‌ها این اعتقاد را نداشتند که ما با وضع و امکانات داخلی می‌توانیم مشکلات خودمان را حل کنیم. ما در کارگروه ساماندهی مد و لباس به دنبال الگوسازی و کاربردی کردن آثار هستیم. تا پیش از این بسیاری از دست‌اندرکاران مد و لباس ایرانی را نمی‌شناختیم و کسانی که علاقه‌مند به این حوزه بودند، مرکز و مرجعی برای مراجعه وجود نداشت. کارگروه ساماندهی مد و لباس این ظرفیت را ایجاد کرده که صرف‌نظر از نتیجه‌ی مثبت و منفی، به مراجعان در همه‌ی زمینه‌ها پاسخگوست و به نوعی مرجعی برای ایجاد ارتباط منطقی بین دستگاه‌های متولی و افراد است.

پایگاه اطلاع‌رسانی ایران مد و پایگاه مد لباس با چه اهدافی راه‌اندازی شد و تاکنون چند مرکز در این پایگاه‌ها ثبت شده‌اند؟

ما در این خلال برای اینکه امیدواری را در جامعه  توسعه دهیم و دست‌اندرکاران این حوزه را متوجه کنیم که این اقدامات در حال ثمربخشی است؛ همزمان پایگاه اطلاع‌رسانی ایران مد و پایگاه مد لباس را راه‌اندازی کردیم. این پایگاه دو هدف مهم را دنبال می‌کرد: اولین هدف اطلاع‌رسانی دست‌اندرکاران، مردم و مصرف‌کنندگان از اقدامات و شناسایی و معرفی دست‌اندرکاران است و هدف دوم، انجام خدمات اداری در ساختار اداری‌ست. ما با تعیین یکسری شاخص، هم در محصول و هم در ساختار مراکز، نسبت به شناسایی آن‌ها اقدام کردیم، تعداد بسیاری از آن‌ها در فعالیت‌ها و رویدادهای جاریِ ما مشارکت داشتند و از این طریق مورد شناسایی قرار گرفتند.

از مدهای غیرایرانی کاسته خواهد شد

با تعیین نوع فعالیت درحال حاضر هزارو پنجاه مرکز، در پایگاه اطلاع‌رسانی ما ثبت شده‌اند و پیش‌بینی می‌کنیم که تا آخر سال تعداد بیشتری به این پایگاه اضافه شوند. معتقدم مهمترین هدف فعالیت‌های ما این است که به مردم قدرت انتخاب بدهیم و با این اتفاق از مدهای غیرایرانی کاسته خواهد شد. فکر می‌کنم که با تلاش‌های جدیدی که صورت گرفته گرچه ما هنوز به خوبی نتوانسته‌ایم این خدمات را معرفی کنیم و از ابزار رسانه به خوبی استفاده کنیم، اما باتوجه به همه‌ی اقدامات صورت گرفته و همه‌ی محدودیت‌ها، قابلیت معرفی بیش از این وجود نداشت.

بخش قابل توجهی از قشر جوان ما هنوز علاقمند به پوشش‌هایی که شما آن را نابهنجار توصیف می‌کنید و او مد در جامعه حضور بیرونی دارد. به‌نظر او تنها پوشش خود را معطوف به انتخاب خود از ماهواره‌ها معطوف نکرده که آرایش مو و انتخاب زیورآلات مردانه یا زنانه را هم از همانجا کلید می‌زند. قرار هم نیست برای رسیدن به انتخاب خود پول زیادی بپردازد. با کمترین هزینه می‌تواند متفاوت‌ترین الگوی پوشش را انتخاب کند. بعد شما فکر می‌کنید می‌توانید به او الگویی جذاب‌تر ارایه دهید؟ گمان می‌کنید اصلا در ارتباط برقرار کردن با او موفق خواهید بود؟

ممکن است ده جوان را در ساعت‌های خاص در شهر ببنید

شما ده تا جوان را ممکن است در بازار تهران ارزیابی کنید. ممکن است ده تا جوان را برای وقت‌گذرانی در برخی از ساعت‌های خاص در شهر ببینید. من منکر وجود این نوع مشکلات نیستم. ما قطعا مشکلات و ناهنجاری‌هایی داریم، اما این عموم جامعه‌ی جوانان را دربرنمی‌گیرد و جوانان به هر شکل به‌صورت هوشمندانه رفتارهای خودشان را به دلایل مختلف تعیین می‌کنند. ما قطعاً باید به جامعه الگو بدهیم. چند وقت قبل جشنواره‌ای را به نام آرایش موی سر مردان را به کمک اتحادیه‌ی آرایشگران مردان انجام دادیم. این جشنواره دارای مشاوران دینی، جامعه‌‌شناس، روانشناس و کارشناسان فنی بود. گام بسیار خوبی برداشته شد. ما از این مدل کارها در جامعه نیاز داریم. مادامی‌که فعالیت‌ها با ارزش‌های جامعه مغایرت نداشته باشد و به نوعی حتی همراه با ارزش‌ها هم باشد، قطعاً مورد تأیید همگان است، اما اینکه سلیقه‌ی ما یک مدل را برنتابد، موافق نیستم. ما باید براساس ارزش‌هایمان اجازه‌ی تنوع به همه بدهیم. در جشنواره‌ی گذشته این اتفاق رخ داد. نمونه‌های مختلفی از مدل موی سر را شاهد بودیم که انتخاب شد. تعدادی رتبه گرفتند و از طراح تقدیر شد. ما پیشنهاد کردیم که این روند ادامه پیدا کند و مدل‌های مو نامگذاری شود. به‌طور کلی ما فعالیت‌های ایجابی انجام می‌دهیم و نگاه سلبی در سیاست‌های ما وجود ندارد. اما براساس قانون مکلفیم که همه‌ی اجزای مد را ببینیم و به همین خاطر سایر حوزه‌ها کم کم دارند به حوزه‌ی مد وارد می‌شوند. معتقدم باید اجازه دهیم و زمینه‌ را فراهم کنید که دیگران هم بیایند.

ممکن است یک آقایی گوشواره داشته باشد، قطعاً مشکلات دیگری دارد. یعنی عوامل متعددی در رفتار فردی وجود دارد که بخش عمده‌ی آن مشکلات روانشناختی است. این به آموزه، تربیت، محیط و خانواده و برمی‌گردد که لزوماً در قالب مد و مدگرایی نیست. ممکن است ادعا این باشد، اما قطعاً عوامل تعیین‌کننده‌ی دیگر در اینجا حاکم است که در یک جمله بگوییم این رفتار مدگرایانه است. اما من اعتقادی به این ندارم چون این‌ها در همه‌ی سطوح جامعه عمومیت ندارند و در گروه‌های خاصی عمومیت دارند. این امکان هم وجود دارد که نسبت به هم یک تفاخری هم داشته باشند.

من در اطرافم؛ جوانانی را می‌بینم که در اولین گام برای نشان دادن استقلال خود به مد روی می‌آورند. آنها دوست دارند خودشان را با سلیقه خاص خودشان به نمایش بگذارند تا اطرافیانشان آنها را به یک نوع تیپ و آرایش خاص بشناسند و البته عامدانه به ارزش‌ها و هنجارهای جامعه که حالا عوامانه و از مدافتاده به‌نظر می‌رسند؛ دهن‌کجی کنند. آنها نه دنبال لباس ایرانی‌اند نه مدل موی ایرانی. آنها خودشان را در آینه ماهواره و شبکه مجازی و اینترنت پیدا می‌کنند. گویی سال‌های سال با آنها زندگی کرده‌ند. شما چقدر از این دست جوانان در اطراف خودتان سراغ دارید؟

سوال شما خیلی پیچیده و چندوجهی است. من نمی‌توانم یک پاسخ همه‌‌جانبه به این سوال بدهم. اصولاً در دنیا، تقاضای یک کالا را تحریک می‌کنند و براساس ساختاری که در ذهنشان وجود دارد محصول موردنظرشان را ارائه می‌کنند. بنابراین تحریک تقاضا و پاسخگویی به آن تقاضا یک روش و سبک است. به تناسب طبقات سنی و طبقات جنسی و حتی جغرافیایی و فرهنگی،‌ این تحریک تقاضا متفاوت است. در واقع در فعالیت‌های فرهنگی یک اصل است.

ما به‌صورت حرفه‌ای این کار را نکردیم. ما چقدر به جوانان این امکان را دادیم که قدرت انتخاب در داخل را داشته باشند؟ این مسئله قابل ارزیابی و سنجش است. به هر شکل ما مکلف به انجام یکسری فعالیت‌ها هستیم که بتوانیم پاسخ نیاز جوانان جامعه را براساس علایق و ذائقه‌های آنان بدهیم. من به هیچ عنوان موافق با این مسئله نیستم که گروهی از جامعه را تعمیم بدهیم به کل جامعه. و اینکه خدایی نکرده بعضی از اشکالات فردی ممکن است این باشد که بنیان همه چیز را به هم بریزد. ما نباید تصور کنیم که بچه‌هایمان با یک خطایی که فرض می‌کنیم خطای فرهنگی است، بنیانش به‌هم ریخته. این نتیجه‌گیری، منطقی و عقلانی نیست. این براساس همان تحریک تقاضا و ارزیابی‌هایی که از پیش برای آن تقاضا تعیین شده، صورت می‌گیرد. این ارزیابی‌ها ممکن است هدفمند بوده باشد.

اصل نفوذ و تهاجم در همه‌ی حوزه‌ها به شدت وجود دارد

من معتقدم که اصل نفوذ و تهاجم در همه‌ی حوزه‌ها به شدت وجود دارد و ما باید صیانت کنیم و برای این صیانت الزماً کار سلبی و ایجابی و کارهای متنوع فرهنگی ضرورت دارد که اجرا شود. به عبارتی جامعه‌ی ما در حوزه‌ی مد درست حرکت می‌کند. تا پیش از این ما چندان قدرتی در حوزه‌ی موی سر نداشتیم. یک آرایشگر چقدر توجه داشت که ایده‌های ایرانی را به جوانان خودمان پیشنهاد کند. آیا ما این شرایط را فراهم کرده بودیم؟ فرهنگ‌سازی یک فرآیند است. چقدر ما برای این واحدهای صنفی پیشنهاد داشتیم؟ در حوزه‌ی لباس چقدر امکان پیشنهاد داشتیم؟

موسیقی زمانی که در کشور ما مورد پیشنهاد قرار گرفت توانست یک حجم گسترده‌ای از نیاز جامعه را جواب دهد، به همین خاطر است که خیلی از جنبه‌های نفوذ در موسیقی شکلش عوض شده. تا پیش از این با یک قطعه‌ی موسیقی می‌توانستند وارد شوند و می‌گویند موسیقی لس‌آنجلسی. اما امروزه اولین انتخاب جوانان موسیقی کشور است و اگر چیزی نبود، به سراغ موسیقی خارج از کشور می‌روند. به همین خاطر در شبکه‌های معاند مدلِ جریان موسیقی را تغییر دادند. ورود یک محصول فرهنگی دایر و ناظر بر همان محصول نیست. ابعاد و حواشی‌ای دارد که ممکن است از اصل موضوع به مراتب بیشتر باشد. اگر ما موضوع اصلی را تقویت کرده باشیم قطعاً حواشی آن را هم تقویت کردیم. یک بعد جشنواره مد اسلامی و ایرانی تأمین ذائقه‌ی مردم بود اما ابعاد متعدد و مهمی متوجه این مسئله است.اگر جوان ما احساس کند کشورش به آن قدرت رسیده که بتواند نیاز او را تأمین کند؛ خوداتکایی و به عبارتی نگاه به داخل و باور ملی افزایش پیدا می‌کند. هرچقدر که فاکتورهای منفی گسترده شود، به نظر من تأثیرات منفی هم می‌تواند داشته باشد.

به‌عنوان رئیس کارگروه مد و لباس و یکی از مدیران فرهنگی کشور اگر قرار بر اقناء چنین گروهی از جوانان داشته باشید؛ چگونه قانعشان می‌کنید به فرهنگ ایرانی بیندیشند؟ یا با فارسی نوشتن روی لباس‌هایشان یا خوردن مارک فارسی روی آنها مشکلی نداشته باشند یا قید برندهای خارجی را بزنند؟ چطور در برابر آنها از عنوانی دفاع می‌کنید که سال‌ها برای جا انداختن آن عرق ریختید: ساماندهی مد و لباس؟

عنصری در مد وجود دارد و آن هم ناپایداری مد است. باید بتوانیم نظر تنوع‌پذیر و ذائقه‌ساز جوانان را تحت تأثیر قرار دهیم، آن عنصر ناپایدار، جای خود را به عناصر داخلی و مد ایرانی خواهد داد. ما کار میدانی انجام دادیم، نه کار منسجم که بتوانیم آمار ارائه کنیم. در روش‌هایی که ما داشتیم، تمام مصرف‌کنندگان لباسِ مارک برای تفاخر، استفاده نکردند. اتفاقا خیلی موضوع رایجی هم هست. کافیست که وارد میادین و خیابان‌های تهران شوید. غیر از گروهی خاص، عموم افرادی که لباس مارک استفاده می‌کنند، بیش از اینکه جنبه‌های مدگرایانه داشته باشد، جنبه‌های روانشناختی و به نوعی فرهنگی دارد. در مقابلش آمادگی جایگزینی محصول مناسب را دارند.

اگر بتوانیم اعتماد به نفس ایرانی را افزایش دهیم، دیگر مارک معنا نخواهند داشت

اگر ما بتوانیم اعتماد به نفس مصرف ایرانی و نگاه ایرانی را در بین آنان افزایش دهیم، دیگر بودن یا نبودن مارک در بین مصرف کنندگان معنی ندارد. این کار بسیار سخت، هوشمندانه و ظریفی است چون با یک روحیه‌ی حساس مواجهیم و از این سمت سال‌های سال است که به این مسئله توجه نشده و این فرهنگ بین مخاطبان نهادینه شده. معتقدم اگر ما بتوانیم جایگزین‌های ارزشمند با تأکید بر ایرانی بودن را در بین آنان توسعه دهند، قطعاً به سرعت می‌توانیم جایگزین نگاه و برداشت مصرف‌کنندگان از کالاها باشیم.

مردم به دولت‌ها اعتقادی ندارند به‌خصوص اگر پای وزارت ارشاد در میان باشد. نمی‌خواهند که خود را تابع سیاست خاصی بکنند. متمرکز شدن این کارگروه در وزارت ارشاد می‌تواند یک حس دافعه را ایجاد کند.... فکر می‌کنید این جایگاه کارگروه، جایگاه درستی است مثلا آیا تمرکز آن در حوزه صنعت مناسب‌تر نبود؟

اینکه مردم نسبت به تصمیمات دولت دافعه دارند؛ غلط است

شما سوال را کامل می‌نویسید در گزارش‌ها ولی پاسخ را ممکن است کامل ننویسید. چند تا پیش فرض گذاشتید که اصلاً درست نیست. اینکه مردم نسبت به تصمیمات دولت به هر شکلی دافعه دارند. بازهم مردم را جمع بسته‌ایم. من موافق نیستم با شما و مخالف هم نیستم. جامعه به دنبال انضباط، ارزش و فاکتورهای مثبت کشور هستند. طبیعتاً آن‌ها همراه با کشور، انقلاب و تصمیمات دولت و حاکمیت هستند و همراهی می‌کنند.

پیش فرض دوم شما این است که اگر این کار با آن نگاه در وزارت ارشاد خلاصه شده پس نتیجه نخواهد گرفت. پیش فرض سوم شما این است که چرا پای ارشاد در میان است که این با نگاه اول شما در تعارض است. اگر به سایر دستگاه‌های دیگر هم برود، همین حرف زده می‌شود.

ارشاد و فرهنگ امکان انتخاب را برای مردم فراهم می‌کند. مگر کارمندان ارشاد یک قطعه‌ی موسیقی تولید می‌کنند؟! ممیزی مشکل اول ما نیست. شخصاً معتقدم در همه‌ی حوزه‌ها ممیزی در رتبه‌ی دهم قرار دارد. اصلاً مشکل جدی ما نیست. بنابراین باید پیش فرض‌ها را اصلاح کنیم. به نظر من؛ یکی از قوانین مترقی کشور ما، ساماندهی مد و لباس است. دلیل اصلی آن هم این است که مقوله‌ی مد و لباس را یک مقوله‌ی فرهنگی قلمداد کردیم. بر خلاف تصور بسیاری از دست‌اندرکاران، در کشورهای اروپایی حتی حوزه‌ی مد، در بخش فرهنگ قرار دارد و بیش از اینکه نگاه صنعتی و تجاری به این موضوع داشته باشد، نگاه فرهنگی وجود دارد.

برآورد ما براساس یک پژوهش کاملاً حرفه‌ای نشان می‌دهد که حدود شصت و هفت درصد ارزش افزوده‌ی حوزه‌ی مد و لباس کاملاً فرهنگی است. از طراحی گرفته تا برگزاری جشنواره‌ها که عناصر فرهنگی هستند همه باعث ارزش افزوده می‌شوند. در تمام کشورهای پیشرفته اینگونه است که لباس قطعاً یک عنصر فرهنگی است و باید به آن نگاه فرهنگی شود و از آن صیانت شود. مثلاً شما در بسیاری از کشورهای پیشرفته‌ی دنیا، نگاهتان به  واژه‌ی ساخت ایتالیا و فرانسه چیست؟ آیا این رفتار اقتصادی و صنعتی است؟ اقدامات صنعتی متأثر از این عملکرد است ولی این یک اقدام معنوی و فرهنگی است. لزوماً عملیات صنعتی بر آن حاکم نیست. مجموعه‌ای درست می‌کنند ذیل آن دستگاه فرهنگی و از مسائل صیانت می‌کنند. در چرخه‌ی مدسازی بیش از هر چیزی مفاهیم آن محصول اهمیت دارد که این مفاهیم کاملاً فرهنگی هستند. فرهنگ محدود به شاخص‌های هر کشوری است. کشور ما طبیعتاً این فاکتورها را دارد. این چیزی نیست که تنها ما ادعا کرده باشیم. در قانون هم به تشکل‌های غیر دولتی و هم نهادها و دستگاه‌های دولتی اشاره شده. قانونگذار پیش‌بینی مسئله را کرده و برای توسعه و ترویج این فعالیت به دستگاه‌های دیگر هم اشاره کرده است. در این دوره به شدت به محتوای قانون اعتنا کردیم. درحال حاضر نهادی وجود ندارد که در این حوزه فعال باشد و با ما مرتبط نباشد، چه در بخش نساجی، چه در بخش دانشگاهی و چه در بخش تولید. همه‌ی نهادهای غیردولتی در حال حاضر با ما مرتبط هستند. نیازهایشان و امکانات موردنظر خود را مطرح می‌کنند و ما چندین موضع کاری برای خودمان طراحی کردیم و همه‌ی این‌ها را دنبال می‌کنیم. قطعاً با توجه به اینکه مد یک فرآیند و یک چرخه است این طراحی صورت گرفته که ما ابعاد مختلف کار را ببینیم و به آن بپردازیم و تأکید می‌کنم که متولی این کارگروه را وزارت ارشاد تعیین کرده و من از آن دفاع می‌کنم.

در همان طراحی چادر عملا طرح‌های غیرقابل استفاده‌ای ارائه شد و امروز شاهدیم سبک چادر رایج در میان بانوان محجبه همان سبک چادرهای سنتی است. به‌نظر کارگروه در حوزه‌ی طراحی حتی چادر هم نتوانست چندان پیش برود؟ دوخت چادر سنتی روی پارچه‌های تماما غیرایرانی!

چادرهای ما کاملا موفق بوده‌اند

بازهم با شما کاملاً مخالفم. اینکه ما نتوانستیم در طراحی چادر موفقیتی کسب کنیم حرف درستی نیست. یکی از فاکتورهای بسیار ملموس، تنوع در چادرهایی است که امروز در جامعه دیده می‌شود. ضمن اینکه معتقدم کماکان چادر سنتی بهترین، زیباترین و اصلی‌ترین نوع حجاب و چادر ما است. اما ایجاد تنوع در چادر به دلایل مختلف و کاربردی‌تر شدن پوشش کامل در جامعه به عنوان یک ضرورت در دستور کارگروه بوده است. کافیست که در جشنواره‌های مد و لباس و عفاف و حجاب قدم بزنید و تنوع محصول را ببینید. نمونه‌های گسترده‌ای را می‌توانیم از محصولات عفاف و حجاب یاد کنیم که تنها در چادر هم نیست. چیزهایی که شاید تا پیش از این کمتر می‌شناختیم. یکی از نمونه‌هایش چادرهای مجلسی است که خانواده‌ها می‌توانند در میان افراد نامحرم، با پوشیدگی کامل و با تنوع رنگ از آن بهره‌مند شود. کافیست شما نمونه‌های ژورنال‌های تولید شده‌ی چادر، چه توسط کارگروه و چه توسط برندهای عفاف و حجاب ملاحظه کنید. معتقدم تنوعی که در چادر صورت گرفته، طرح‌های چادر و پوشش سر و ملزومات عفاف و حجاب توانسته جای خودش را در جامعه باز کند و مورد پیشنهاد قرار گیرد. براساس همان سیاستی که عرض کردم می‌توانیم کمک کنیم و پیشنهادات مناسب ارائه دهیم. طبیعی است که یک خانوم مهندس، یک خانوم کارمند یا خبرنگار، شاید در حین کارش با استفاده از چادر سنتی مشکل داشته باشد، اما چادرهایی که نحوه‌ی استفاده را راحت‌تر کرده، به راحتی مورد پیشنهاد و استفاده است. امروزه خانوم‌های کارمندی را می‌بینیم که از نوع جدید چادر استفاده می‌کنند. معتقدم اتفاقاً یکی از جاهایی که مدولباس کارکرد خودش را بیش از سایر نقطه‌ها نشان داده، حوزه‌ی عفاف و حجاب است و قطعاً توسعه پیدا خواهد کرد.

مرکز پژوهش‌های مجلس هم یک کار کارشناسی راجع به وضعیت چادر مشکی و نیاز آن در جامعه و ضرورت‌های سرمایه‌گذاری در این حوزه انجام داده که براساس گزارش وزارت صنعت، معدن و تجارت، به زودی اخبار خوبی از این حوزه منتشر خواهد شد. کارخانه‌ای در کشور راه‌اندازی می‌شود که در کنار کارخانه‌های موجود بتواند حجم قابل توجهی از نیاز را پاسخ دهد.

با این فرمایش شما موافقم که ما حجم قابل توجهی از نیازمان را واردات داریم که این واقعاً برازنده‌ی کشور ما نیست. کشور ما یکی از بزرگترین مصرف‌کنندگان چادر مشکی در دنیاست. و اینکه ما خودمان نتوانیم آن را تولید کنیم، قابل تأمل و توجیه‌ناپذیر است.

کارگروه؛ بازار مصرف خود را چگونه می‌خواهد پیدا کند؟ وقتی تولیداتش آثار گرانی‌ست که قابل تهیه برای همه‌ی اقشار جامعه نیست.

معتقدم مشکلات زیادی داریم ولی پیشرفت‌های قابل توجهی هم در کشور ما صورت گرفته. این پیشرفت‌ها قابل مقایسه با گذشته نیست. نگاه درونگرایی و درونزایی در جامعه در حال توسعه است. اتکا به خودباوری در حال افزایش است. یکی از آفت‌های ما این است که مبنا را بر گله‌گذاری می‌گذاریم. بیاییم؛ ببنیم چه چیزی به مخاطب دادیم و چه چیزی درخواست کردیم. قبول دارم در شروع کار، چون جنبه‌های هنری از جنبه‌های تجاری خیلی بیشتر بود، طبیعتاً قیمت‌ها بالاتر بود و امکان ارتباط منطقی برای همه‌ی اقشار وجود نداشت. این مشکل امروز و دیروز نیست. این مشکل در ساختار آموزش طراحی کشور ماست. از ابتدا طراحان باید براساس اصول بین‌المللی، یک نگاه جدی به سطح تجاری کالا و آن محصولی که طراحی می‌کنند داشته باشند تا بتواند جایگاه خود را پیدا کنند و گروه مخاطبِ خود را بشناسند. به همین خاطر ما بحث بازنگری سرفصل دانشگاهی را در دستور کار قرار دادیم که با قدرت هم شروع شده. منتها مایلم اینجا آن سیاست 95 را به شما عرض کنم که خیلی مشکلات در آن دیده شده و ما برای آن درحال طراحی یک سند ملی هستیم. لزوماً هر کالایی که ارزان باشد، کالای خوبی نیست. چه بسا خیلی وقت‌ها برعکس این هم صدق می‌کند. یعنی یک کالایی ممکن است گران باشد اما کالای خوبی نباشد. ما باید بگوییم چه کالای مناسبی با قیمت مناسب باید عرضه شود؟ این چیزی است که در دستور کار ما وجود دارد. ما در سال 95 یک سلسله اقداماتی را پیش‌بینی کردیم و در تیتر آن موضوع تغییر نگرش در مد و لباس را در دستور کار قرار دادیم. همه‌ی آحاد جامعه با مقوله‌ی مد و لباس یک ارتباط مستقیمی دارند. هیچ گروه و نهاد و طبقه‌ای وجود ندارد که از مقوله‌ی مد و لباس مستقل باشد و ارتباطی با این موضوع نداشته باشد.

این نگاه باید در جامعه پیشرفت کند که مقوله‌ی مد ولباس در جامعه یک امر مؤثر است. که بر همه‌ی زوایای کشور، تأثیر مستقیم دارد. در حوزه‌ی بهداشت و درمان، حوزه‌ی اقتصاد، حوزه‌ی امنیت ملی و سایر فاکتورهای متعددی که می‌توانیم یاد کنیم. در آموزش و دانشگاه هیچ حوزه‌ای وجود ندارد که از این امر مستثنی باشد.

پس نتیجه می‌گیریم که دست‌اندرکاران همه‌ی حوزه‌ها به این اهمیت پی ببرند و ازاین مسئله آگاه باشند. اگر بخواهیم سوال کنیم که آیا درحال حاضر این آگاهی وجود دارد باید بگویم که خیر. این آگاهی در سطح خیلی پایینی قرار دارد. ممکن است یک سیاستگذار نیازش را خرید کند و ارتباط در حد خرید خلاصه می‌شود. معتقدم ارتباط محدود به خریدن و انتخاب کردن نیست، بلکه مستقیماً به شغل و مدیریت افراد برمی‌گردد. مقوله‌ی مد و لباس را ابتدا بپذیرند که چندوجهی و دارای ابعاد مختلف است و دوم بدانند تصمیماتی که مرتبط با مقوله‌ی مد و لباس است را درست انجام ندهند عواقب زیادی به همراه خواهد داشت.

مصداق ما در اینجا مثلاً حوزه‌ی بهداشت و درمان است. اگر بهداشت و درمان در سیاست‌گذاری کاهش بیماری‌ها و پیشگیری‌ از آن‌ها، عنصر لباس را جدا کند، قطعاً یک اصل اساسی را فراموش کرده. یعنی ارتباط مستقیم پوشش، جنس محصول با پوست افراد با واکنش‌های طبیعی و فیزیولوژی افراد را چشم‌پوشی کنیم، در برنامه‌ریزی‌های عادی می‌تواند ما را دچار مشکل کند. اگر عنصر لباس را از مقوله‌ی امنیت ملی جدا کنیم، قطعاً به بیراهه رفتیم. یعنی شاخص‌هایی وجود دارد که می‌تواند در سیاست‌گذاری‌های ما تأثیر داشته باشد.

بنابراین تغییر نگرش موضوع و توجه به مفاهیم استراتژیک در مقوله‌ی مد و لباس یک طرح اساسی است. این تغییر نگرش تنها محدود به مسئولان و سیاست‌گذاران نیست. کسانی هستند که دست‌اندرکار این حوزه هستند. از دانشگاهیان به‌عنوان پایه‌ی کار در حوزه‌ی تحقیق و پژوهش گرفته تا عرضه‌کننده‌ای که در فروشگاه‌ها به این امر مبادرت می‌کنند. اگر این احساس در آن‌ها جاری شود که اقدامات آن‌ها به آیندگان، به خانواده و به اقتصاد جامعه برمی‌گردد، قطعاً نیاز به یک تجدیدنظر در اقدامات موجود خود دارند.

تا پیش از این تولید تکراری و تقلیدی را داشتیم. اگر احساس نکنند که این تکرار باعث عقب‌ماندگی کشور می‌شود، باید بازنگری کنیم. دانشگاهی که به همین بسنده کند، کافی نیست و حتما باید بازنگری شود. تغییر نگرش در گروه دوم باید به‌صورت گسترده و فراگیر انجام شود. گروه سوم خودِ مردم هستند. بنابراین با صحبت‌هایی که من کردم در مقدمه‌ی این تغییر نگرش، خودِ مردم به عنوان مهمترین رکن تغییر در مورد این مسئله را مورد توجه قرار دهند. به این صورت که جریان مطالبه‌گری و گذشتن از شرایط موجود را در دستور کارشان قرار دهند. اگر احساس کنند که با وضع موجود نظرشان تأمین می‌شود، به نظر من؛ این کاهش توقعات است و می‌تواند به مشکلات موجود دامن بزند. با این نگاه مصرف‌کنندگان باید با نگاه مطالبه‌گری، درخواست محصول و لباس جدید، قیمت جدی و فاکتورهای متعددی که وجود دارد باید یک تغییری در مصرف‌گرایی‌شان، به عنوان مصرف‌کننده در خودشان ایجاد کنند.

آسیب‌هایی که همه‌ی بخش‌ها را دربرمی‌گیرد این است که کم‌کم پای باندبازی و رانت باز می‌شود. همین امروز صداهایی را می‌شنویم در این باره که آدم‌های خاصی طراحی؛ تولید و برندسازی مد و لباس را در دست گرفته‌اند و همانها همه جا حضور دارند؟

انحصارگرایی همه‌جا را تهدید می‌کند

بنده به شدت با انحصارگرایی مخالفم. قطعاً همه جا را تهدید می‌کند. منطقی این است که ما کانالیزه نشویم. این آفت می‌تواند ما را مورد خطر قرار دهد. باید هوشمند و هوشیار باشیم که این اتفاق نیفتد. البته بعضی از موارد هست که شاید استثنا باشد. اگر بی دقتی بکنیم می‌تواند محدودیت و رانت ایجاد کند. می‌تواند منافع فرهنگی و حتی غیراقتصادی برای خودش ایجاد کند. شاخص شدن و بزرگ شدن غیرواقعی را می‌تواند دربرداشته باشد. برجسته شدن افراد، کسب موقعیت متمایز برای افراد، همه‌ی این آفت‌ها را می‌تواند با نگاه محدود و انحصارطلبانه ایجاد کند.

داوران ما نباید محدود به تعداد خاص باشد. شاخص تعیین کنید و هرکس مرتبط با آن شاخص می‌تواند داور باشد. ممکن است خودساخته یا خودشناخته ادعا کنم که از من بالاتر کسی نیست، اما این ادعای من است که نیاز به سنجش دارد. بنابراین در همه‌ی ابعاد کار ما، مشخصا حوزه‌ی کارگروه و ساماندهی مد و لباس در این جریان جدیدی که شکل گرفته، با توجه به رشد و توسعه‌ی این فعالیت باید احتیاط کنیم که دچار رفتارهای انحصارطلبی و رانت‌جویانه نباشد.

 همه کشورهای صاحب سبک در پوشاک، مثل ایتالیا، آمریکا و اسپانیا به دلیل بحران جهانی و افزایش هزینه‌های تولید، تولید‌کنندگان بزرگ پوشاک همچون «مارکس‌اند اسپنسن»، «دی‌اند‌ای» و «آدولفو دومینگوئز» در فصل‌های مختلف فروش چند دور متوالی حراج قیمتی دارند و برای ماندن در بازار جهانی تولیدات خود را با قیمتی بسیار پائین‌تر از گذشته به فروش می‌رسانند. اما اینجا قیمت پوشاک به‌جای کاهش؛ همواره در مسیر افزایش است و حراج‌های برندها هم در واقع تخفیف در سود آنهاست. کارگروه مدولباس چه اندازه مسیرهای فروش حرفه‌ای را به تولیدکنندگان و طراحان پوشاک ایرانی یادآور شده است؟

یک استانداردی را بعضی برندهای بزرگ دنیا برای خودشان دارند. بیش از هرچیز رفتار حرفه‌ای را باید تسری دهیم. این اسمش حراج یا تخفیف نیست. تحقیقاتی که در حوزه‌ی بازار صورت گرفته، چون حرفه‌ای رفتار کردند، تصورتان بر این است که بخش عمده‌ای از محصولات را تخفیف می‌دهند، صرف‌نظر از اینکه کم یا زیاد است. تحقیقی را یکی از گروه‌های دانشگاهی ما روی یکی از برندها انجام دادند و مشخص شد که پانزده درصد از حجم عرضه‌اش را در قالب مراحل مختلف تخفیف قرار داده. این یعنی رفتار حرفه‌ای. یعنی از اول می‌داند که شروع مجموعه‌ی جدید محصولاتش چه زمانی است. بخشی از آن پانزده درصد هم در نمایش عمومی است که ما فکر می‌کنیم خیلی زیاد است. بخشی از آن پانزده درصد باقی مانده در مراحل بعدی است که به قسمت عمده فروشی می‌رود.

کار ما آموزش برندسازی‌ست

کاری که ما دنبال می‌کنیم آموزش برندسازی است. در دستور کار سال 95 ما این است که توانمندسازی صنعت مد را بالا ببریم. این توانمندسازی لزوماً منابع مالی نیست. از آموزش به فروشندگان گرفته و فاکتورهای متعددی که صنعت مد را دربرمی‌گیرد. یکی از این فاکتورها تخفیف و حراج است که باید به آن توجه شود. الان وضعیت خیلی بهتر از گذشته شده. اتحادیه‌های مرتبط ما به این حراج‌ها نظارت جدی دارد. قطعاً قبل از آن ارزیابی و نظارت می‌شود و طبیعتاً نیاز به آموزش‌های حرفه‌ای دارد. به قول شما با نسخه پیچیدن و دستورالعمل نوشتن این کارها انجام نمی‌شود. شاید بیشتر اوقات براساس یک روش سنتی آن حراج و تخفیف‌ها صورت می‌گیرد. در صورتی که این در دنیا یک روش حرفه‌ای است و حتی ممکن است آن فروشنده بعد از تخفیف هم به منافع خودش نرسد.

چه شاخص‌هایی را برای رسیدن به این هدف تعیین کرده‌اید؟

مراکز فروش لباس‌های ایرانی کاملا هم در کیفیت هم قیمت کنترل می‌شوند

ما یک سلسله شاخص را برای شناسایی و معرفی مراکز عرضه‌ی لباس ایرانی تعیین کردیم که کارشناسان ارزیابی می‌کنند و در فهرست ارزیابی قرار می‌گیرند. این مراکز در پایگاه اطلاع‌رسانی ایران مد، قابل دسترسی است. در طول سال‌ این‌ها کار می‌کنند. در حال حاضر هزارو پنجاه مرکز در تهران و شهرستان‌ها وجود دارد. نظارت روی مد، کیفیت و هم قیمت وجود دارد. شاخص‌های ما با الگوهای ایرانی و اسلامی منطبق است. عمدتاً این مجموعه که شناسایی شده، مجموعه‌ی همراهی هستد. خودشان ساز و کارهای اولیه‌ی پاسخگویی را دارند. انگیزه‌هایشان همه جانبه است و منافع مردم را در نظر می‌گیرند. به نوعی این گروه، گروه تأثیرگذاری در جامعه‌ی ما هستند.

هنوز در جامعه شاهدیم که خانم‌ها از لگ و ساپورت‌ فراوان استفاده می‌کنند آیا کارگروه مد و لباس توانسته به طرح مشخصی برای شلوار برسد؟

سلیقه‌ و ذائقه‌ی مردم را با پیشنهاد الگوهای جدید می‌توانیم تغییر دهیم که طراحان ما این کار را انجام می‌دهند. فکر می‌کنم که این کار شروع شده.

دیدگاه شما

آخرین اخبار