11. شهريور 1399 - 10:46   |   کد مطلب: 8105

به گزارش شبنم ها پایگاه خبری تحلیلی طنین یاس، همیشه عنوان شده است که الگوی اعتیاد به فضای مجازی شباهت‌های زیادی به الگوی اعتیاد به مواد مخدر دارد و حتی برخی معتقدند که ترک اعتیاد به فضای مجازی، سخت‌تر از ترک اعتیاد به مواد مخدر می‌باشد، چرا که در اعتیاد به مواد مخدر – مخصوصا اگر سنتی باشد- بدن درگیر است ولی در اعتیاد به فضای مجازی این فکر و ذهن است که درگیر می‌باشد.

11. شهريور 1399 - 9:24   |   کد مطلب: 24513
ابوالحسن فیروزآبادی، دبیر شورای عالی فضای مجازی با اشاره به عملکرد وزارت ارتباطات در خصوص تکمیل و بهبود شبکه اطلاعات، از نهایی شدن معماری آن خبر داد.

به گزارش شبنم ها،ابوالحسن فیروزآبادی، دبیر شورای عالی فضای مجازی، در ارتباط با تلاش برای نهایی شدن معماری شبکه ملی اطلاعات گفت: طبق مصوبات قبلی انتظار داشتیم که وزارت ارتباطات پیشنهاداتی در رابطه با معماری شبکه ملی اطلاعات ارائه دهد. وزارت ارتباطات تا مدت‌ها پاسخی به این مطالبه نمی‌داد و در نهایت نیز مطرح کرد همان اسناد قدیمی که قبل از سند تبیین الزامات ارائه کرده، معماری مطلوب‌شان است؛ که این مساله مورد پذیرش ما واقع نشد.

فیروزآبادی اضافه کرد: بعد از سند تبیین الزامات باید معماری مجددی طراحی می‌شد. به دنبال فرمانی که رهبر معظم انقلاب در ۱۲ آذرماه صادر کردند، وزارت ارتباطات مکلف شد این معماری را ارائه دهد. اکنون با همکاری فشرده که بین مرکز ملی فضای مجازی و وزارت ارتباطات در جریان است این معماری با اخذ نظر از تمام سازمان‌های مربوطه، در حال نهایی شدن است. کار کارشناسی بسیار سنگینی در این خصوص صورت گرفته و معماری تهیه شده معماری دقیقی است.

او همچنین از نهایی شدن سند معماری شبکه ملی اطلاعات خبر داد و گفت: برای فضای مجازی مدل‌های مختلف وجود دارد، یکی از مدل‌هایی که مورد تایید مرکز ملی فضای مجازی است، مدلی است که از چهار لایه شبکه، محتوا، کاربر و خدمات تشکیل شده است.

«مدیریت» و «حکمرانی و امنیت» دو بحث مهم در شبکه ملی اطلاعات

دبیر شورای عالی فضای مجازی ادامه داد: در این مدل دو بحث زمینه‌ای مهم مطرح است که باید در تمام لایه‌ها مدنظر قرار بگیرد؛ «مدیریت» و «حکمرانی و امنیت». در مدیریت و حکمرانی عامل مهمی که برای ما وجود دارد استقلال است. برخی از افراد، لایه شبکه را به سمتی گسترش می‌دهند که محتوا و خدمات را شامل می‌شود. این عده در حقیقت متولیان شبکه ملی اطلاعات را مسئول فضای مجازی کشور می‌دانند و هرگونه اشکالی که در فضای مجازی کشور وجود دارد و عملا به فضای مجازی جهانی متصل و غیر قابل کنترل است را متوجه متولیان شبکه ملی اطلاعات می‌کنند.

وی افزود: متولیان شبکه هم برای این‌که مسئولیت‌شان زیاد نشود، شبکه را محدود به ارتباطات می‌دانند و حتی بخشی که از نظر مرکز ملی به عنوان شبکه اطلاعات شناخته می‌شود را به شبکه ملی ارتباطات کاهش می‌دهند. آن‌ها سعی می‌کند ارتباطات را در حوزه ماموریت خود بگذارند.

فیروزآبادی با تاکید بر این که افراط و تفریط در مورد شبکه ملی اطلاعات هر دو غلط است، اشاره کرد: در شورای عالی فضای مجازی، تعریف دقیقی برای شبکه ملی اطلاعات ارائه داد شده و سندی به نام «سند تبیین الزامات شبکه ملی» تهیه شد. بعد از آن نوبت به ارائه سند معماری رسید که اکنون مراحل نهایی را طی می‌کند. بیش از ۸۰ درصد این سند تصویب شده و با یک جلسه دیگر بقیه آن سند معماری نیز نهایی می‌شود.

او با اشاره به اینکه در سند معماری، سعی شده نظر مرکز ملی و وزارت ارتباطات به یکدیگر نزدیک شود و همه چیز روشن باشد،گفت: در این سند جدید ضمن ارائه مفهوم دقیق از شبکه ملی اطلاعات، بحث صورت گرفتن برخی اقدامات در حوزه محتوا و خدمات را مطرح کردیم که اینگونه اقدامات مقوم شبکه ملی اطلاعات است.

شبکه اطلاعات تنها با خدمات بومی، ملی می‌شود

او همچنین ادامه داد: ما نمی‌توانیم شبکه ملی اطلاعات را طراحی کنیم، اما عرضه محتوا و خدمات در آن به درستی صورت نگیرد، این شبکه زمانی ملی است که محتوا و خدمات بومی و محلی در آن ارائه شود. در شبکه ملی، کاربر ملی است، محتوا و خدمات هم باید متناسب با شرایط ملی شود. اگر جاده و اتوبان می‌زنیم باید متناسب با آن سیستم حمل‌ونقل وجود داشته باشد. محتوا و خدمات شبکه ملی اطلاعات هم دقیقا مصداق همین امر است.

دبیر شورای عالی فضای مجازی تصریح کرد: اشکالاتی که وزارت ارتباطات در حوزه توسعه محتوا و خدمات نیز مطرح کرده و درست بود را نیز در سند معماری جدید مورد توجه قرار دادیم و در حقیقت با مشخص کردن تعهدات برای متولیان محتوا و خدمات در کشور و مدیران این بخش ها، اهدافی تعیین کردیم تا شبکه ملی به صورت متوازن توسعه پیدا کند.

فیروزآبادی در آخر با تاکید بر افزایش سهم اقتصاد دیجیتال بیان داشت: براساس این طرح سهم اقتصاد دیجیتال از اقتصاد کل کشور باید به ۱۰ درصد برسد و ۷۰ درصد ترافیک مخصوص کاربران را خدمات محتوای داخلی تشکیل بدهند. برای تحقق این اهداف، وزارت ارتباطات و سایر فعالان حوزه شبکه مانند اپراتور‌ها باید در این چارچوب حرکت کنند تا اختلافات به حداقل برسد.

10. شهريور 1399 - 20:05   |   کد مطلب: 6592

به گزارش شبنم ها، به نقل از انقلاب نیوز،سید محمد مهدی موسوی؛ «به پهلوى شکسته فاطمه زهرا(س) قسمتان می دهم که حجاب را، حجاب ‏را، حجاب را، رعایت کنید.»

تاکیدی چنین آن هم با تشدیدی سه باره در وصیت نامه یک شهید سال های دفاع مقدس ، مرا یاد آن گفتار معروف بزرگ مرجع جهان تشیع حضرت آیت الله بروجردی (ره) انداخت که در اواخر عمر پربرکتش فرمود: :« ای کاش به جای پذیرش مرجعیت عام شیعیان جهان، در قضیه مبارزه با کشف حجاب به شهادت می رسیدم».

10. شهريور 1399 - 11:10   |   کد مطلب: 6552
نگاه منفی جامعه را می توان جزء جدایی ناپذیر ازدواج مجدد زنان سرپرست خانوار دانست.
 ‌مانع ازدواج مجدد زنان سرپرست خانوار چیست؟

به گزارش شبنم ها، در خانواده های ایرانی، معمولاً مرد(پدر) سرپرست خانواده محسوب می شود، اما تحت شرایطی، چنین مسئولیتی بر عهده زنان(مادر) قرار می گیرد. طبق تعریف، زنان سرپرست خانوار، شامل زنان بیوه، زنان مطلقه، همسران مردان معتاد، همسران مردان زندانی، همسران مردان بیکار، همسران مردان مهاجر، زنان خود سرپرست، دختران خود سرپرست، همسران مردان از کار افتاده و سالمند می شوند.
براساس آمار مرکز آمار ایران و سازمان بهزیستی در ایران تعداد خانواده هایی که سرپرست آن زن هستند، بیش از یک میلیون و 641 هزار خانوار است. سازمان بهزیستی، به عنوان متولی رسیدگی به امور زنان سرپرست خانوار، در حال حاضر تنها 147 هزار تن از آنان را تحت پوشش خود دارد. در استان گیلان نیز تنها 3هزار و 853 نفر زن سرپرست خانوار تحت پوشش بهزیستی قرار دارند.

مستمری اندک برای زنان سرپرست خانوار
رویا برومند، 36ساله، یکی از زنان سرپرست خانوار تحت پوشش کمیته امداد در گفت وگو با خبرنگار ایسنا از گیلان، گفت: وقتی 15 ساله بودم ازدواج کردم و به شهر آمدیم، در 27 سالگی همسرم را که کارگر ساده ساختمانی بود در حادثه ای از دست دادم، از آن زمان تاکنون به تنهایی مسئولیت بزرگ کردن دختر 10 ساله و پسر 14 ساله‌ام را برعهده دارم.
وی با بیان اینکه زندگی در یک اتاق استیجاری با کار در خانه های مردم برای یک زن تنها با دو فرزند مشکلات بسیار زیادی دارد، افزود: تنها امید من و فرزندانم به اندک مستمری است که آن هم کفاف زندگی روزمره و خرج و مخارج را نمی ‌دهد، چرا که هر روز نیاز جدیدی به نیاز فرزندانم اضافه می‌شود.
با توجه به آنکه در سال‌های اخیر به دلیل افزایش آمار طلاق با روند روبه رشد شمار زنان سرپرست خانوار مواجه بوده‌ایم، دغدغه نگاه ویژه به مسائل و مشکلات آنها امری ضروری و لازم بوده است. رفاه اجتماعی زنانی که سرپرستی خانوار را برعهده دارند، مقوله‌ای است که توجه چندانی به آن نشده است.

بیکاری 82درصدی زنان سرپرست خانوار
بر اساس گفته شهیندخت مولاوردی معاون رییس جمهوری در امور زنان و خانواده، 82 درصد زن‌های سرپرست خانواده بیکار هستند. همواره مشکل فقر در خانوارهای زن سرپرست، بیشتر از خانوارهای با سرپرست مرد بوده است. عامل فقر اقتصادی، تأثیر مستقیم و غیرمستقیم خود را بر وضعیت فرهنگی، اجتماعی و همین طور وضعیت اکولوژیکی خانواده بر جای می‌گذارد. بسیاری از این زنان، از فقدان یک چتر حمایتی و تأمین مالی و اجتماعی رنج می‌برند.
توانمندسازی زنان سرپرست خانوار از طریق تشویق و ترغیب آنان به امر ازدواج مجدد باید مورد توجه قرار گیرد، آگاهی‌بخشی به زنان سرپرست خانوار در زمینه مسائل شرعی و حقوقی ازدواج مجدد، تحکیم و تقویت بنیان خانواده و پیشگیری از شیوع آسیب‌های تهدیدکننده زنان سرپرست خانوار و ارائه بسته حمایتی هدفمند در صورت داشتن ازدواج مجدد از مهم‌ترین اقدامات مورد نیاز در امر ازدواج مجدد زنان سرپرست خانوار است.

سالانه 150 هزار مورد طلاق در کشور اتفاق می‌افتد و متاسفانه فقط 10 درصد از زنان مطلقه به ازدواج مجدد روی می آورند، در حالی که 90 درصد مردان دوباره ازدواج می‌کنند.
مرتضی میرباقری، قائم مقام وزیر کشور در امور فرهنگی و اجتماعی با بیان اینکه کشور دارای 2.5 میلیون زن سرپرست خانوار است که با مشکلات بسیاری مواجه هستند، افزود: میزان کم ازدواج مجدد در بین زنان خطراتی را برای جامعه به همراه دارد.
سمانه اسماعیل زاده، کارشناس روانشناسی با بیان اینکه آنچه اغلب در مورد زنان سرپرست خانوار نادیده گرفته می شود نیازهای روانی و عاطفی این افراد است، اظهار کرد: نگرانی، اضطراب و ناامنی، بیشترین دغدغه زنان سرپرست خانوار نسبت به آینده خود و فرزندانشان است.
وی با بیان اینکه در سطح خرد مهم ‌ترین آسیب‌های فراروی زنان سرپرست شامل احساس نبود پشتوانه ‌های اقتصادی و اجتماعی برای زنان است که منجر به تضعیف روحیه مشارکت در برخی از امور اجتماعی می‌شود، افزود: نابسامانی روحی از دیگر مشکلات این دسته از زنان است و عمدتا یکی از علائم بیماری‌های روانی مانند افسردگی،اضطراب، وسواس و پرخاشگری در آنها به‌وضوح دیده می‌شود.

موازی کاری در دستگاه های متولی زنان سرپرست خانوار
اسماعیل  زاده نبود متولی مشخص در جامعه برای رسیدگی و نظارت بر وضعیت زنان سرپرست خانوار و خانوارهایی که تحت سرپرستی آنهاست را از مشکلات این افراد دانست و گفت: وجود دستگاه‌های موازی در ارتباط با زنان سرپرست خانوار و ناهماهنگی موجود میان آنها موجب می‌شود که پوشش کامل حمایتی و نظارتی که به توانمندسازی آنها منجر می‌شود، شکل نگیرد.
این روانشناس در خصوص مشکلات روانی ازدواج مجدد زنان سرپرست خانوار، گفت: به طورکلی ازدواج دوم با ریسک بیشتری همراه است، زن و مرد با خاطرات همسری که فوت شده و دوستش دارند را با خود به همراه می‌برند که ممکن است در پذیرش شخص دوم مانع ایجاد کند.
اسماعیل  زاده با بیان اینکه زنان در ازدواج مجدد نیاز بیشتری به التیام و درک مقابل از همسر جدید خود دارند، یادآور شد: باید زمان مناسب بگذرد تا فرد برای ورود به زندگی جدید آماده شود.

بهاره حقیقی فر کارشناس جامعه شناسی وجود باورهای سنتی در مورد نقش و کارکرد زنان در جامعه را از موانع فراروی زنان سرپرست خانوار در سطح کلان دانست و اظهار کرد: پایین بودن میزان اعتماد به‌ویژه در جنبه ‌های اخلاقی و رفتاری برای مشارکت زنان سرپرست خانوار در محیط بیرون از خانه از زمینه‌هایی است که در سطح کلان گریبا نگیر این دسته از زنان است.

توانمندسازی زنان سرپرست خانوار در چارچوب توسعه اجتماعی
وی با بیان اینکه وضعیت بد اقتصادی موجب شده که هم زنان سرپرست خانوار و هم فرزندان آنها از آسیب پذیرترین اقشار جامعه در برابر آسیب های اجتماعی باشند، ادامه داد: فرآیند توانمندسازی زنان در چارچوب مباحث توسعه اجتماعی از اهمیت بالایی برخوردار است. این امر، راهی برای ورود زنان به فعالیت های مشارکت آمیز اجتماعی است.
کارشناس جامعه شناسی یکی از راه‌های مهم در راستای توانمندسازی زنان سرپرست خانوار را سوق دادن کمک‌ها به آنها از سازمان های حمایتی به خدمات بیمه ای و اجتماعی دانست و افزود: اجرای طرح بیمه اجتماعی این زنان، علاوه بر کمک به ارتقای امنیت روحی و روانی این زنان در اداره زندگی و کاهش دغدغه ها، می تواند به عنوان پشتوانه محکمی برای حمایت از آنها در شرایط سخت آینده و در دوران کهولت و از کارافتادگی محسوب شود.
حقیقی  فر خاطرنشان کرد: امروزه مستمری موجود کمیته امداد و بهزیستی در خانواده‌های تحت تکفل صرف هزینه‌های روزمره بوده و فقط جوابگوی نیازهای اولیه زندگی آنهاست که آن هم صرف هزینه‌های خوراک و پوشاک و مسائلی مانند تحصیل فرزندان، هزینه مسکن و درمان می‌شود و مسئله اقتصادی زنان سرپرست خانوار را حل نمی‌کند.
وی با اشاره به مشکلات ازدواج مجدد زنان سرپرست خانوار، گفت: زنانی که به علت فوت همسرانشان سرپرست خانوار هستند حتی اگر مدتی هم از فوت همسرشان گذشته باشد، زمانی که مجدد قصد ازدواج دارد، به بی مهری نسبت به همسر اولش محکوم می شود، از طرفی خانواده همسر فوت شده ممکن است پذیرش مناسبی نداشته باشند و با نگهداری نوه هایشان توسط ناپدری مخالفت کنند.
این کارشناس جامعه شناسی با اشاره به اینکه اگر زن از همسرش جدا شده باشد نیز با مشکلات خاص خود روبه رو می شود، یادآور شد: در صورت جدایی از همسر، ازدواج دوم ممکن است حمل بر تنوع طلبی و ... شود، مخصوصاً اگر فرزندی داشته باشد، قانون نانوشته فرهنگی وجود دارد که زنی که فرزند دارد تا آخر عمر همان مهر مادری برایش کفایت می کند.
وی نگاه منفی جامعه را جزء جدایی ناپذیر ازدواج مجدد زنان سرپرست خانوار دانست حتی اگر بیان نشود و خاطرنشان کرد: فرهنگ ما به زنی که پا روی نیازهایش بگذارد و تنها به مادری فکر کند، نمره مثبت تری می دهد تا زنی که تصمیم بگیرد شرعاً و قانوناً به این تنهایی خاتمه دهد.
 

منبع: ایسنا

 

10. شهريور 1399 - 10:13   |   کد مطلب: 7044

به گزارش  شبنم ها به نقل از پایگاه خبری تحلیلی طنین یاس،  گستره زندگي اجتماعي همواره نيازمند گزاره هاي فعاليتي خاص و طرح ريزي شده اي است كه بدون آنها وجوه گوناگون حيات آدمي و طراحي مهندسي اجتماعي با مشكل روبرو خواهد شد از طرفي جريان شناسي تلاش در جامعه اسلامي نشان مي دهد كه اين فرايند تنها به دوش يك جنس ، يك قشر و يا يك طايفه نبوده و نيست و جمعي آرمان خواه در طراحي شكل و ساخت نهادهاي اجتماعي تأثير گذارند .در اين ميان زنان كه به فرموده مقام معظم رهبري « جزء

10. شهريور 1399 - 0:39   |   کد مطلب: 6796
فرمانده سپاه نینوا گلستان گفت: استقلال و آزادی پیام‎هایی است که از الگو و مدل حجاب برتر بانوان مسلمان در جهان طنین انداز شده است.
 حجاب زنان مسلمان پیام آزادی را در جهان طنین انداز کرد

به گزارش شبنم ها به نقل از مهر سردار رحمت اله صادقی گفت: استقامت انقلاب اسلامی در گرو جانفشانی شهدا است.

وی با بیان این که نسبت به اقدامات تربیتی زنان به خصوص در دفاع مقدس کمتر توجه شده است، افزود: اگر توانستیم استکبار جهانی آمریکا را به زانو در بیاوریم به وسیله گرامیداشت و یادبود شهدا است.

صادقی تصریح کرد: توانستیم به کمک شهدا طی ۳۷ سال گذشته، استکبار ستیزی را به جان و دل ملت ایران و امت‎های آزاد بچشانیم.

وی اضافه کرد: مقام معظم رهبری و امام خمینی (ره) نگاه دقیق دینی را نسبت به حضور جامعه زنان در حفاظت از دستاوردهای انقلاب اسلامی تبیین کردند.

وی گفت: استفاده از مدل و الگوی زنان اسلامی در کشورهای غربی گسترش پیدا کرده است.

صادقی با بیان اینکه حضور ۱۳ شهید در استان گلستان تعهد حجاب را ایجاد کرده است، افزود: اگر توانستیم بعد از ۳۷ سال زورگویی استکبار جهانی و تجربه انواع تهدیدات سیاسی، اقتصادی، نظامی و فرهنگی، طرف مقابل را به میز مذاکر بکشانیم، نتیجه تجدید میثاق با شهدا و مدل انقلاب اسلامی است.

وی بیان کرد: در تاریخ استکباری آمریکا دیده نمی شود که این ابر قدرت با کشوری به این اندازه مذکره کند اما استقامت و قدرت انقلاب اسلامی که به پشتوانه شهدا است مدعیان قدرت جهانی را به پای مذاکره با ایران کشانده است.

صادقی گفت: باید پای حرف‎های همسران و مادران شهدا بنشینیم تا متوجه شویم که از دامن چه مادری شهید «علی غریب» و به پشتوانه چه همسری شهید «احسان حتم‎لو» در جامعه افتخار آفرین شده است.

خدیجه شکی، مسئول بسیج جامعه زنان استان گلستان هم در این جلسه گفت: امروز ۱۳ مرداد روز قشر بسیج جامعه زنان و روز نکوهداشت و پاسداشت زنان بسیجی فعال است.

وی تصریح کرد: بانوان نقش مهمی در تداوم انقلاب اسلامی ایفا کردند.

مسئول بسیج جامعه زنان استان گلستان گفت: از مهمترین وظایف بانوان در عصر حاضر در دوران تهدیدات نرم تربیت نسلی مومن و با صلابت و متعهد به اسلام و انقلاب اسلامی است.

 

9. شهريور 1399 - 13:31   |   کد مطلب: 7585
در آستانه فرارسیدن محرم الحرام و ایام عزاداری شهادت حضرت سیدالشهداء علیه‌السلام و یاران باوفای ایشان، پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR بیست جمله‌ی برگزیده از رهبر انقلاب درباره عزاداری سیدالشهدا علیه‌السلام را منتشر کرد.
۲۰ جمله از رهبر انقلاب درباره عزاداری سیدالشهدا علیه‌السلام/ مجالس عزاداری جایی برای اتصال به امام حسین(ع) باشد

به گزارش شبنم ها به نقل از  شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛  در آستانه فرارسیدن محرم الحرام و ایام عزاداری شهادت حضرت سیدالشهداء علیه‌السلام و یاران باوفای ایشان، پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR بیست جمله‌ی برگزیده از رهبر انقلاب درباره عزاداری سیدالشهدا علیه‌السلام را منتشر کرد:

در زندگی حسین‌بن‌علی علیه‌السّلام، یک نقطه‌ی برجسته، مثل قله‌ای که همه‌ی دامنه‌ها را تحت‌الشعاع خود قرار می‌دهد، وجود دارد و آن عاشورا است. ۱۳۷۱/۱۱/۰۶

* تحقیقاً یکی از مهمترین امتیازات جامعه شیعه بر دیگر جوامع مسلمان، این است که جامعه شیعه، برخوردار از خاطره عاشوراست. ۱۳۷۳/۰۳/۱۷

* یکی از بزرگترین نعمتها، نعمت خاطره و یاد حسین‌بن‌علی علیه‌السّلام، یعنی نعمت مجالس عزا، نعمت محرّم ونعمت عاشورا برای جامعه شیعیِ ماست. ۱۳۷۳/۰۳/۱۷

* قدر مجالس عزاداری را بدانند، از این مجالس استفاده کنند و روحاً و قلباً این مجالس را وسیله‌ای برای ایجاد ارتباط و اتّصالِ هرچه محکم‌تر میان خودشان و حسین‌بن‌علی علیه‌السّلام، خاندان پیغمبر و روح اسلام و قرآن قرار دهند. ۱۳۷۳/۰۳/۱۷

 

* در ماه محرم، معارف حسینی و معارف علوی را که همان معارف قرآنی و اسلامی اصیل و صحیح است برای مردم بیان کنید. ۱۳۷۲/۰۳/۲۶

* اگر برای ذکر مصیبت، کتاب «نَفَس المهمومِ» مرحوم «محدّث قمی» را باز کنیدو از رو بخوانید، برای مستمع گریه‌آور است و همان عواطفِ جوشان را به‌وجود می‌آورد. چه لزومی دارد که ما به خیال خودمان، برای مجلس‌آرایی کاری کنیم که اصل مجلس عزا از فلسفه واقعی‌اش دور بماند؟! ۱۳۷۳/۰۳/۱۷

* وقتی شعر را میخوانیم، به فکر باشیم که از این شعر ما ایمان مخاطبان ما زیاد شود. پس، هر شعری را نمیخوانیم؛ هرجور خواندنی را انتخاب نمیکنیم؛ جوری میخوانیم که لفظ و معنا و آهنگ، مجموعاً اثرگذار باشد. در چه؟ در افزایش ایمان مخاطب. ۱۳۸۶/۰۴/۱۴

* برخی کارهاست که پرداختن به آنها، مردم را به خدا و دین نزدیک می‌کند. یکی از آن کارها، همین عزاداریهای سنّتی است که باعث تقرّبِ بیشترِ مردم به دین می‌شود. این‌که امام فرمودند «عزاداری سنّتی بکنید» به خاطر همین تقریب است. در مجالس عزاداری نشستن، روضه خواندن، گریه کردن، به سروسینه زدن و مواکب عزا و دسته‌های عزاداری به راه انداختن، از اموری است که عواطف عمومی را نسبت به خاندان پیغمبر، پرجوش می‌کند و بسیار خوب است. ۱۳۷۳/۰۳/۱۷

* من حقیقتاً هر چه فکر کردم، دیدم نمی‌توانم این مطلب - قمه‌زدن - را که قطعاً یک خلاف و یک بدعت است، به اطّلاع مردم عزیزمان نرسانم. این کار را نکنند. بنده راضی نیستم. اگر کسی تظاهر به این معنا کند که بخواهد قمه بزند، من قلباً از اوناراضی‌ام. ۱۳۷۳/۰۳/۱۷

* لازم است از همه برادران و خواهرانی که در سراسر کشور، در ایّام عزاداری، با اقامه عزا و به راه انداختن مراسم عزاداری، بخصوص با اقامه نماز جماعت در ظهر عاشورا و با عرض ارادت به خاندان پیامبر، این روزها را بزرگ داشتند سپاسگزاری کنم. ۱۳۷۷/۰۲/۱۸

* هیچ وقت نباید امت اسلامی و جامعه‌ی اسلامی ماجرای عاشورا را به عنوان یک درس، به عنوان یک عبرت، به عنوان یک پرچم هدایت از نظر دور بدارد. قطعاً اسلام، زنده‌ی به عاشورا و به حسین‌بن‌علی (علیه‌السّلام) است. ۱۳۹۱/۰۹/۰۱

* اگر کسانی برای حفظ جانشان، راه خدا را ترک کنند و آن‌جا که باید حق بگویند، نگویند، چون جانشان به خطر می‌افتد، یا برای مقامشان یا برای شغلشان یا برای پولشان یا محبّت به اولاد، خانواده و نزدیکان و دوستانشان، راه خدا را رها کنند، آن وقت حسین‌بن‌علی‌ها به مسلخ کربلا خواهند رفت و به قتلگاه کشیده خواهند شد. ۱۳۷۵/۰۳/۲۰

* اگر فداکاری بزرگ حسین‌بن‌علی علیه‌السلام نمی‌بود که این فداکاری، وجدان تاریخ را به کلی متوجه و بیدار کرد در همان قرن اول یا نیمه‌ی قرن دوم هجری، بساط اسلام به کلی برچیده می‌شد. ۱۳۷۲/۰۳/۲۶

* کار امام حسین علیه‌الصّلاه والسّلام در کربلا، با کار جدّ مطهرش حضرت محمد بن عبداللَّه صلی‌اللَّه‌علیه‌وآله‌وسلم در بعثت، قابل تشبیه و مقایسه است. قضیه این است. همان طور که پیغمبر در آن جا، یک تنه با یک دنیا مواجه شد، امام حسین هم در ماجرای کربلا، یک تنه با یک دنیا مواجه بود. ۱۳۷۵/۰۹/۲۴

* عبرت آن است که انسان نگاه کند و ببیند چطور شد حسین‌بن‌علی علیه‌السّلام - همان کودکی که جلوِ چشم مردم، آن همه موردِ تجلیلِ پیغمبر بود و پیغمبر درباره‌ی او فرموده بود: «سیّد شباب اهل الجنه»؛ سرور جوانان بهشت - بعد از گذشت نیم قرن از زمان پیغمبر، با آن وضعِ فجیع کشته شد؟! ۱۳۷۳/۱۰/۱۵

* امام حسین را فقط به جنگِ روز عاشورا نباید شناخت؛ آن یک بخش از جهاد امام حسین است. به تبیین او، امر به معروف او، نهی از منکر او، توضیح مسائل گوناگون در همان منی و عرفات، خطاب به علما، خطاب به نخبگان- حضرت بیانات عجیبی دارد که تو کتابها ثبت و ضبط است- بعد هم در راه به سمت کربلا، هم در خود عرصه‌‌ی کربلا و میدان کربلا، باید شناخت. ۱۳۸۸/۰۵/۰۵

* عاشورا پیامها و درسهایی دارد. عاشورا درس می‌دهد که برای حفظ دین، باید فداکاری کرد. درس می‌دهد که در راه قرآن، از همه چیز باید گذشت. درس می‌دهد که در میدان نبرد حق و باطل، کوچک و بزرگ، زن و مرد، پیر و جوان، شریف و وضیع و امام و رعیت، با هم در یک صف قرار می‌گیرند. ۱۳۷۱/۰۴/۲۲

* درس عاشورا، درس فداکاری و دینداری و شجاعت و مواسات و درس قیام للَّه و درس محبّت و عشق است. یکی از درسهای عاشورا، همین انقلاب عظیم و کبیری است که شما ملت ایران پشت سر حسین زمان و فرزند ابی‌عبداللَّه الحسین علیه‌السّلام انجام دادید. خود این، یکی از درسهای عاشورا بود. ۱۳۷۷/۰۲/۱۸

* امام بزرگوار ما، محرّم را به عنوان ماهی که در آن، خون بر شمشیر پیروز می‌شود، مطرح نمود و به برکت محرّم، با همین تحلیل و منطق، خون را بر شمشیر پیروز کرد. این، یک نمونه از جلوه‌های نعمت ماه محرّم و مجالس ذکر و یاد امام حسین علیه‌السّلام است که شما دیدید. ۱۳۷۳/۰۳/۱۷

* درس حسین‌بن‌علی علیه‌الصّلاةوالسّلام به امّت اسلامی این است که برای حقّ، برای عدل، برای اقامه‌ی عدل، برای مقابله‌ی با ظلم، باید همیشه آماده بود و باید موجودی خود را به میدان آورد؛ در آن سطح و در آن مقیاس، کار من و شما نیست؛ امّا در سطوحی که با وضعیّت ما، با خُلقیّات ما، با عادات ما متناسب باشد چرا؛ باید یاد بگیریم. ۱۳۹۲/۰۳/۲۲
 
* پروردگارا! تو را به حسین و زینب علیهماالسّلام قسم می‌دهیم که ما را جزو دوستان و یاران و دنباله‌روان آنان قرار بده.
* پروردگارا! حیات و زندگی ما را زندگی حسینی و مرگ ما را مرگ حسینی قرار بده.
* پروردگارا! امام بزرگوار ما را که به این راه هدایتمان کرد، با شهدای کربلا محشور کن. شهدای عزیز ما را با شهدای کربلا محشور کن.

9. شهريور 1399 - 11:04   |   کد مطلب: 7770
داستان هدایت شدن بانوی مسیحی به سبب گریه بر اباعبدالله الحسین (علیه السلام) یکی از داستان‏های زیبا و شنیدنی است.
 مسلمان شدن بانوی مسیحی به سبب گریه بر امام حسین (علیه السلام)
به گزارش شبنم ها ، داستان هدایت شدن بانوی مسیحی به سبب گریه بر اباعبدالله الحسین (علیه السلام) یکی از داستان‏های زیبا و شنیدنی است داستان شگفت ‏انگیز این دختر مسیحی را مرحوم حاج میرزا حسین نوری از حاج میرزا خلیل طهرانی از یکی از شاگردان مرحوم آیت الله وحید بهبهانی چنین نقل می‏کند:
 
روزی در صحن شریف حضرت اباعبدالله الحسین (علیه السلام) پای درس مرحوم آیت الله بهبهانی نشسته بودیم، ناگاه مرد زائر غریبی که لباس اهل آذربایجان را به تن داشت، سراغ آیت الله بهبهانی آمد و سلام کرد و دست ایشان را بوسید و سپس کیسه‏ای که در آن مقدار زیادی از زیور آلات زنانه بود به ایشان داد و گفت: به هر صورت که می‏دانید، مصرف نمایید.
 
آیت الله وحید بهبهانی از ایشان سؤال کردند: این‏ها چیست و کجا بوده؟ آن مرد حکایت عجیبی را درباره این جواهرات برای ایشان نقل کرد آن حکایت چنین است:
 
من اهل شیروان (یا دربند یا، جایی نزدیک آنجا) هستم چندین سال پیش برای تجارت به بعضی از بلاد روسیه (روسیه قدیم) سفر کردم مال زیادی هم داشتم روزی به دختری زیبا برخورد کردم که دلم را برد و به خاطر او آرامشم را از دست دادم، کم کم اختیار از دستم خارج شد به سراغ خانواده آن دختر رفتم. خانواده او از سرشناسان و اشراف نصاری بودند اما، به هر حال از دختر آنها خواستگاری کردم، جواب آنها این بود که از نظر ما، تو عیبی نداری جز آنکه هم مذهب ما نیستی، اگر حاضر باشی مسیحی شوی دخترمان را به عقد تو در خواهیم آورد. ناراحت و غمزده از منزل آنها بیرون آمدم، چون برای من شرطی گذاشته بودند که نمی‏توانستم به آن عمل کنم.
 
هر چه می‏گذشت، عشق و محبت من به آن دختر بیشتر می‏شد به گونه‏ای که از کار و زندگی باز مانده بودم، چون دیدم کارم به آشفتگی کشیده شده و راهی جز بهم ریختگی زندگی و هلاکت ندارم، راه دو روئی و نفاق و اظهار شرک را در پیش گرفتم، تصمیم گرفتم این کار زشت را انجام دهم. به سراغ آنها رفتم و به ظاهر از اسلام اظهار برائت کردم و رسماً، مسیحی شدم آنها هم دختر خود را به عقد من در آوردند.
 
مدتی گذشت آتش محبت و عشق من فرو کش کرد و بر کار مذموم خود که می‏دانستم سرانجامی جز آتش جهنم ندارد، سخت پشیمان شدم دائماً خود را بر این کار ملامت می‏کردم و در اندیشه عالم پس از مرگ بودم، نه راهی برای بازگشت به وطن خود داشتم و نه اقامت در آنجا و عمل به آئین مسیحیت برایم آسان بود تکالیف دینی اسلام را کنار گذاشته بودم. دائماً مصائب آن حضرت را بیاد می‏آوردم و گریه می‏کردم همسرم خیلی شگفت زده بود، چون علت گریه‏ های مرا نمی‏دانست، از علت این گریه‏ ها می‏پرسید اما، نمی‏توانستم به او جوابی بدهم‏.
 
سرانجام روزی با توکل به خدا، تصمیم گرفتم حقیقت را برای او بیان کنم به او گفتم: من به مذهبم اسلام، همچنان پای بندم و تنها برای وصال تو، تظاهر به نصرانیت کردم و علت گریه ‏هایم را به او گفتم: وقتی همسرم نام امام حسین (علیه السلام) را شنید بر قلب او نورانیتی ظاهر شد، گویا نام شریف امام حسین (علیه السلام) شیاطین را سوزاند او بلافاصله، اسلام را پذیرفت و مسلمان شد و در گریه بر امام حسین (علیه السلام) با من همراهی می‏کرد و سیرت او هم مانند صورتش، دل آرا و باطنش مثل ظاهرش پاک گردید.
 
روزی به او گفتم: بیا و وسائلمان را جمع کنیم و مخفیانه به کربلا برویم تا به آسانی بتوانیم به تکالیف دینی خود (اسلام) عمل کنیم و در آنجا ساکن شویم او پیشنهاد مرا پسندید، قرار شد به کربلا بیائیم، با هم به کربلا آمدیم و مجاور حرم شریف اباعبدالله (علیه السلام) شدیم اما چیزی نگذشت که همسرم به بیماری شدیدی مبتلا شد و از دنیا رفت، خانواده از مرگ فرزندشان آگاه شدند و آمدند او را بردند و به شیوه نصاری تجهیز و او را طبق آئین خود با همه زیور آلاتش در قبرستان نصاری دفن کردند.
 
غم فراق او خیلی مرا افسرده کرده بود تمام وجودم از غم او آغشته بود، تصمیم گرفتم جنازه او را از قبر در آورم در پاک‏ترین شهر مسلمانان دفن کنم، نیمه‏ های شب به قبرستان نصاری رفتم قبر همسرم را شکافتم اما در قبر او مردی ریش تراشیده و با شاربهای بلند دیدم خیلی برایم عجیب بود، این کیست که در قبر همسرم دفن شده؟! در فکر بودم که بدن همسرم چه شده است؟ در همان حال خواب بر چشمانم غلبه کرد در عالم رویا به من گفتند: دل پاک دار و ناراحت مباش فرشتگان خدا جسد همسرت را به کربلا بردند و در صحن شریف اباعبدالله (علیه السلام) پائین پا، نزدیک مناره بلند سبز رنگ، دفن کردند فرشتگان، زحمت انتقال جنازه او را از تو برداشتند.
 
خوشحال و شادمان از خواب بیدار شدم و فوراً تصمیم گرفتم به کربلا برگردم خدای متعال به من توفیق عنایت فرمود که بار دیگر به زیارت اباعبدالله الحسین (علیه السلام) بیایم محل قبر را در صحن مطهر پیدا کردم و سراغ مسئولین صحن مبارک رفتم و پرسیدم چه کسی اینجا دفن شده است؟ گفتند: یکی از مأموران مالیات حکومت را در اینجا دفن کرده ‏اند خواب خود را برای آنها گفتم آنها قبر را شکافتند داخل قبر شدم و همانطور که در خواب به من گفته بودند جنازه همسرم را در آنجا دیدم، زیور آلات او را از او جدا کردم و این همان زیور آلات است که به شما می‏دهم‏.
آیت الله وحید بهبهانی زیور آلات را قبول کردند و آن‏ها را صرف فقرای آن بلاد نمودند.
پی نوشت:
کتاب اسرار حسن عاقبت و سوء عاقبت (جلد دوم)/ میرزا حسن ابوترابی‏
منبع: رهیافته
 
7. شهريور 1399 - 17:29   |   کد مطلب: 19615
حضرت سکینه (س) دختر امام حسین (ع) است که در واقعه عاشورا حضور داشت و سپس همراه با کاروان اسرا به شام برده شد.
حضرت سکینه,دختر امام حسین(ع),شهادت,shabnamha.ir,شبنم همدان,afkl ih,شبنم ها;

به گزارش شبنم همدان به نقل از زنان خبر : حضرت سکینه (س) دختر امام حسین (ع) است که در واقعه عاشورا حضور داشت و سپس همراه با کاروان اسرا به شام برده شد و در پنجم ربیع‌الاول سال ۱۱۷ هجری قمری در مدینه درگذشت، که به همین مناسبت، در ادامه این مطلب، گوشه‌هایی از زندگی این بانوی گرانقدر را بخوانید.

 ولادت، نسب، لقب

سکینه بنت الحسین بن علی بن ابی طالب(ع) از دختران امام حسین(ع) است که از بانویی به نام رباب دختر امرؤ القیس متولد شد. اگرچه در منابع متقدم تاریخی، سکینه کوچکتر از دختر دیگر امام حسین(ع)، یعنی فاطمه معرفی شده، اما تاریخ دقیق تولد ایشان  ثبت نشده است؛ با این حال، از سخنان امام حسین(ع) به هنگام خواستگاری حسن مثنی و مخیّر کردن او بین انتخاب سکینه و فاطمه برمی‌آید که او به هنگام حرکت امام به سوی کربلا دختری بالغ و در سن ازدواج بوده است.

نام ایشان آمنه، و به نقلی امینه و به نقل دیگر امیمه بود که مادرش به سبب سکون و آرامش و وقاری که داشت او را سکینه لقب داده بود.

مادر حضرت سکینه (س)

رباب، همسر گرانقدر امام حسین (ع)، مادر عبدالله و سکینه و از زنان شایسته و نامدار تاریخ اسلام است. وی بانویی فاضله و محدّثه بود که همراه امام حسین (ع) و فرزندانش در کربلا حضور داشت، و شاهد شهادت همسر و طفل شیرخواره‌اش بوده و رنج و مشقّات سفر کربلا را تحمّل نموده است. او وظیفه سنگین خویش را آن طور که مورد رضایت خدا و فرزند پیامبر بود، انجام داد و  پس از آن، به عنوان اسیر همراه دیگر زنان و دختران کاروان حسینی به کوفه و شام برده شد و در نهایت، به مدینه آمد و در آنجا اقامت گزید. رباب که از بهترین زنان عصر خویش بود، نزد امام حسین (ع) منزلتی عظیم داشت و شدّت علاقه امام به وی، به قدری بود که حضرت فرمود: «من خانه ای را که سکینه و رباب در آن ساکنند، دوست دارم؛ علاقه مند به ایشان هستم و مال خود را برایشان خرج می کنم.»

رباب به امام حسین علیه السلام بسیار وفادار بود و در حمایت و تبعیت از آن حضرت، زندگی کرد و پس از شهادت جانگدازش همراه دخترش سکینه، خیمه عزا برپا نمود و به اقامه عزای آن امام همام پرداخت. امام صادق علیه السلام در این باره می فرماید: «هنگامی که امام حسین علیه السلام شهید شد، همسر آن حضرت، رباب، برایش مجلس سوگواری برپا نمود و همراه زنان و خدمتگزارانش چنان گریه کرد که اشک چشمانش خشک گردید.» غم و اندوه فقدان امام سبب شده تا رباب یک سال پس از واقعه عاشورا از دنیا برود.

عبدالله (ع) برادر حضرت سکینه (س)

عبدالله فرزند دیگر رباب و برادر سکینه (س) است. امام وقتی یاران و افرادی از خانواده‌اش به شهادت رسیدند، تنها ماند و دیگر امیدی به یاری کسی نداشت، بنابراین برای خداحافظی به جانب خیمه ها آمد و اهل و عیالش را به صبر دعوت نمود و از آ‌ن‌ها خواست تا قضا و قدر الهی را بپذیرند و از اطاعت پروردگار دل خوش باشند. سپس حضرت زینب (س) عبدالله را نزد امام (ع) آورد. آن حضرت فرزندش را به آغوش گرفت و گونه هایش را بوسید. هنوز وداع امام به پایان نرسیده بود که ملعونی از لشکر دشمن، گلوی عبدالله را نشانه گرفت و با تیر جفا پیکرش را به خون آغشته کرد. امام که از جسارت دشمن و شهادت مظلومانه آن طفل دل آزرده شده بود، مشتش را از خون گلوی او پر نمود و به طرف آسمان پاشید و فرمود: «خداوندا! این مصیبت بر من آسان است، چون که در معرض دید تو است.»

ازدواج

نقل شده که سکینه با پسر عموی خود عبدالله بن حسن ازدواج کرد؛ ولی شیخ مفید و بعضی تاریخ نگاران عبدالله بن حسن را در زمان حضورش در کربلا در سنی که به حد بلوغ نرسیده توصیف کرده‌اند. برخی منابع نیز همسر سکینه دختر امام حسین(ع) را ابوبکر(عبدالله) بن حسن بن علی(ع) دانسته‌اند. گویا ابوبکر کنیه عبدالله بوده است.

با توجه به اینکه بر اساس روایات شیعی، سکینه بعد از ازدواجش با عبدالله بن حسن تا زمان وفات با کسی ازدواج نکرده بود، بی تردید موضوع تعدد ازدواج که برای سکینه نقل کرده‌اند اسائه ادب دیگری است که دشمنان برای تقرب بین آل علی(ع) و دشمنانشان به اهل بیت(ع) بسته و در راستای تلاش برای رفع عداوت تقلیدی بین آنها و بین مخالفان اهل بیت(ع) صورت گرفته است.

حضرت سکینه (س) در کربلا

اخلاق نیک و خصال پسندیده این بانوی نمونه، وی را در نظر پدر که مربی صالح و کاملی بود، عزیز نمود و چون ستاره‌ای فروزان در آسمان خاندان امام درخشید و همه را شیفته رفتار شایسته خود کرد. امام حسین (ع)م که آگاه به ضمیر انسان‌ها و معیار سنجش اعمال است، سکینه را با زیباترین لقب، یعنی «خیره النّساء» خواند و با عنایتی خاص مقام و منزلت وی را در مواقف بسیار، بر دیگران آشکار نمود.

دلبستگی و مهر امام نسبت به سکینه، در آخرین خداحافظی از خیمه‌ها، قابل توجه و تأمل است. وقتی آن حضرت نزدیک خیمه‌ها رسید، فرمود: «ای زینب! ای ام‌کلثوم! ای سکینه! علیکن منی السلام» چون اهل بیت صدایش را شنیدند، برای وداع گرداگرد امام حلقه زدند. علاقه فراوان سکینه به پدر، عنان اختیار را از کفش ربود، دست‌هایش را بر سر فرود آورد و گفت: «پدرجان! آیا تن به مرگ داده‌ای که این گونه خداحافظی می‌‌کنی؟ ما، بعد از تو به چه کسی پناهنده شویم؟»، سخنان عاطفه برانگیز دختر، بر قلب پدر سنگین آمد و از بی‌تابی فرزندش گریست و فرمود: «ای نور دیده‌ام! چگونه تسلیم مرگ نشود کسی که یار و یاوری ندارد؟».

صحبت های امام برای سکینه که بوی فراق و تنهایی می‌‌داد، او را از جمع حاضر جدا کرد و در حالی که آرام‌آرام می‌‌گریست، به گوشه خیمه رفت! شاید قصدش این بود که قلب پدر را بیش از این غصه‌دار نکند. امام حسین (ع) با مشاهده این وضع از اسب فرود آمد و سکینه را نزد خویش خواند و او را به سینه چسباند و اشک‌هایش را پاک نمود و فرمود: «ای سکینه! بدان که بعد از من گریه زیادی در پیش خواهی داشت؛ اما تا هنگامی‌‌ که جان در بدن دارم، با این اشکِ جانگدازت، دلم را آتش نزن! آن زمان که کشته شدم، تو که بهترین زنان هستی، سزاوارترین فرد به گریستن بر منی!» لفظ جمع در این جا، بیانگر این است که سکینه جزء بانوانی است که دلیلی واضح بر بالابودن مقامشان وجود دارد، مانند حضرت فاطمه زهرا (ع) و زینب (س).

زمانی که دشمن، او و دیگر زنان را به قتلگاه برد تا از کنار کشتگان عبور دهد، او ناگهان بر پیکر خونین پدر افتاد و او را به آغوش گرفت و طوری گریست که دوست و دشمن گریان شدند. عمر بن سعد فرمان داد با زور و تهدید دختر امام حسین (ع) را از بدن پدر جدا نموده و همراه بقیه مصیبت دیدگان به اسارت برند. سکینه می‌‌گوید: «وقتی پیکر پدرم را در آغوش گرفتم، از حلقوم بریده‌اش این ندا را شنیدم که می‌‌گفت: «شیعتی ما ان شربتم ماء عذبٍ فاذکرونی او سمعتم بغریبٍ او شهیدٍ فاندبونی»؛‌ «شیعیان من! هر زمان که آب گوارایی نوشیدید، مرا به یاد آورید و اگر سرگذشت غریب و شهیدی را شنیدید، بر من بگریید!».

اسارت

پس از واقعه عاشورا، سکینه و دیگر بانوان به اسارت دشمن در آمده و همراه با کاروان اسرا به کوفه و شام برده شدند. در توصیف چگونگی ورود اسرای اهل بیت(ع) به شام از یکی از اصحاب پیامبر اکرم(ص) به نام سهل بن سعد ساعدی روایت شده که روز ورود اسرا به شام مردی را دیدم که سری بر نیزه داشت که سیمایش بسیار شبیه سیمای رسول خدا(ص) بود و از پی آن دختری را دیدم که بر شتری برهنه و بی‌محمل سوار بود. خود را شتابان به او رساندم و گفتم: «دخترم شما کیستی؟» گفت: «سکینه دختر حسین(ع)» گفتم: «آیا از من کاری ساخته است؟ من سهل بن سعد هستم که جدت را دیده و سخن او را شنیده‌ام» گفت: «ای سهل اگر برای تو ممکن است بگو تا این سرها را از اطراف ما دور کنند تا مردم به تماشای این سرها مشغول شده کمتر به حرم رسول خدا(ص) نگاه کنند.»، سهل ساعدی چهل دینار زر سرخ، به نیزه‌دار داد تا سر امام را از زنان اهل حرم دور کند.

در چگونگی ورود اسرا بر یزید بن معاویه نیز از امام محمد باقر (ع) روایت شده که اسرای اهل بیت(ع) را با صورت‌های باز و در روز بر یزید وارد کردند. اهل شام با دیدن آنها به یکدیگر می‌گفتند ما هیچ اسیری را زیباتر از این اسرا ندیده‌ایم. اینان کیستند؟ در این هنگام عمه‌ام سکینه با صدای بلند فرمود: «نحن سبایا آل محمد(ص)؛ ما اسیران آل محمدیم.»

خواب سکینه در دمشق

در برخی از منابع خوابی از حضرت سکینه در دمشق نقل شده است. به گفته ابن نما حلی، او خواب دیده بود که پیامبر اسلام، حضرت آدم، حضرت ابراهیم، حضرت موسی و حضرت عیسی برای زیارت امام حسین به کربلا می‌روند در حالی که پیامبر اسلام محاسنش را به دست گرفته و گاهی به زمین می‌افتاد و گاهی از زمین بلند می‌شد. همچنین حضرت فاطمه، حوا، آسیه، مریم و خدیجه نیز آمده بودند در حالی که حضرت زهرا دست بر سر گذاشته بود و گاهی به زمین می‌افتاد و گاهی برمی‌خیرد. او خود را به حضرت زهرا رساند و شروع کرد به گریه کردن حضرت زهرا به او گفت. سکینه جان بس است که ناله‌ات جگرم را آتش زد و بندهای قلبم را قطع کرد. این پیراهن آغتشه به خون پدرت حسین است که از آن را خود جدا نمی‌کنم تا خدا را ملاقات کنم.

بازگشت به مدینه

پس از پایان اسارت سکینه نیز به همراه کاروان اسرا به مدینه بازگشت، اما از چند و چون زندگانی او در مدینه تا وفات ایشان در منابع خبر موثق و مورد اطمینان چندانی در دست نیست. شاید بتوان گفتگوی سکینه با دختر عثمان را از معدود خبرهای مورد اعتماد در این دوره دانست.

نقل شده که سکینه روزی با دختر عثمان در مجلسی حاضر بود، دختر عثمان برای فخرفروشی گفت: «أنا بنتُ الشهید: من دختر شهید هستم» سکینه جوابش را نداد تا زمانی که صدای اذان برخاست، همین که مؤذن گفت: «أشهدُ أنّ محمداً رسول الله(ص)» سکینه گفت: «این پدر من است یا پدر تو؟» دختر عثمان شرمسار شد و گفت: «دیگر به شما فخر نخواهم فروخت».

وفات

در چگونگی و محل وفات سکینه اختلاف شده است. بنا بر نقل بسیاری از منابع و مآخذ وفات ایشان در روز پنجم ربیع الاول  سال ۱۱۷ هجری قمری در زمان امارت خالد بن عبدالله بن حارث و به نقلی خالد بن عبدالملک در مدینه اتفاق افتاده است. بنا بر نقل منابع اهل سنت، خالد بن عبدالله بر او نماز خواند و او را در قبرستان بقیع به خاک سپردند.

محل دفن

بعضی بر این باورند که حرم حضرت سکینه (س) در کشور سوریه شهر شام(دمشق) است، مرحوم علامه سید محسن امین عالم بزرگ شیعه، بر این باور بودند که حرم سکینه ای که در دمشق است، هیچ ارتباطی به حضرت سکینه(س) دختر امام حسین(ع) ندارد و تنها تشابه اسمی میان این دو، شبه ی دفن دختر امام حسین(ع) در شام را به وجود آورده است. این حرم مربوط به سکینه دختر یکی از ملوک شام است، زیرا بر صندوقی که بر قبر نهاده‌اند به خط کوفی مشجر عنوان سکینه لقب الملک نوشته شده است. مرحوم حاج شیخ عباس قمی نیز نظر مرحوم سید محسن امینی را تصدیق نموده است.

بنابر این آن گونه که مورخان نوشته‌اند، حضرت سکینه(س) در مدینه مقیم بوده و در آنجا رحلت نموده است.

باشگاه خبرنگاران

 

انتهای متن/ص

7. شهريور 1399 - 10:14   |   کد مطلب: 21685
تهیه‌کننده برنامه «مغناطیس» در گفتگویی با خبرنگار فرهنگی تسنیم از احتمال ساخت فصل‌های بعدی برنامه «مغناطیس» و پخش در ایام اربعین و صفر، خبر داد.

به گزارش شبنم ها، به نقل از تسنیم

یکی از ویژگی‌های بارز نهضت حسینی، بعد بیدارگرایانه و احیاگرانه اسلام ناب محمدی بوده که سال‌ها و دهه‌ها می‌گذرد و نام حسین(ع) و حماسه حسین(ع) ماندگارتر می‌شود. چرا که هر سال در بازخوانی تاریخ اسلام و معرفت‌ها و حماسه‌گری‌های عاشورایی آموزه‌های جدیدی کشف می‌شود که تبیین آن بر معرفت‌افزایی جامعه کمک می‌کند. به همین خاطر شبکه یک سیما تصمیم گرفت با نگاه جدیدی به استقبال محرم برود و این دیدگاه تحت عنوان "مغناطیس" یا همان ارائه جذابیت‌ها و تأثیرات بین‌المللی حماسه امام حسین(ع) مطرح شد. برای اجرای مناسب این راه هم مجری با سابقه‌ و مشرف به مسائل دینی و مذهبی انتخاب شد که مدتی بود در شبکه پنج فعالیت می‌کرد و این برنامه بستری شد تا یک بار دیگر کاظم احمدزاده به شبک یک برگردد. موضوع برنامه «مغناطیس» گفتگو با تازه مسلمان شدگان غیرایرانی است که در جای جای دنیا به دین اسلام و تشیع گرویدند.

حمیدرضا عطارد تهیه‌کننده «مغناطیس» به خبرنگار فرهنگی تسنیم، گفت: رئیس شبکه یک نمی‌خواست یک کار سطحی برای محرم انجام شود به همین خاطر مأموریت پیدا کردیم بعد بین‌المللی امام حسین(ع) را بررسی کنیم. از این رو «مغناطیس» نام برنامه محرمی شبکه یک سیما شد. چرا که هدف ما در این برنامه بررسی بعد جهانی شخصیت حضرت اباعبدالله‌الحسین(ع) است و از آنجایی که میهمانان ما همگی غیرایرانی هستند، چگونگی جذب آن‌ها به تشیع و اسلام از مسیر امام حسین(ع) و عاشورا، واکاوی می‌شود.

وی تصریح کرد: قالب برنامه گفتگو محور است و در هر قسمت یک یا دو نفر بعنوان مهمان در برنامه حضور خواهند داشت. مهمانان، افرادی هستندکه تحت تاثیر واقعه عاشورا، به دین اسلام مشرف شدند. "مغناطیس" در پی نگرش، برداشت و نگاه این افراد به امام حسین(ع) و موضوع عاشوراست. انتخاب نام "مغناطیس" هم برگرفته از سخنان مقام معظم رهبری است که فرمودند: شروع جاذبه مغناطیس حسینی در روز اربعین است. جابربن عبدالله را از مدینه بلند می‌کند و به کربلا می‌کشد، این همان مغناطیسی است که امروز هم با گذشت قرن های متمادی در دل من و شماست.

تهیه‌کننده «مغناطیس» با اشاره به اینکه در فصل اول با تازه مسلمان‌شده‌ها گفتگو کردیم، افزود: در لیست اولیه میهمانان برنامه «مغناطیس» نام کسانی که هنوز مسلمان نشدند ولی شناختی نسبت به امام حسین(ع) داشتند هم وجود داشت اما به جهت کمبود زمان ضبط، قرار شد در فصل اول از مسلمانان تازه‌وارد استفاده کنیم. از طرفی دیگر برایمان مهم بود فردی که به عنوان میهمان در برنامه حضور پیدا می‌کند بتواند به زبان فارسی صحبت کند اما به دلیل کمبود زمان ضبط برنامه و بازگشت برخی از تازه مسلمان‌های فارسی‌زبان برای تبلیغ به کشورشان، به ناچار از کسانی دعوت کردیم که به سختی فارسی صحبت می‌کردند یا با مترجم حاضر می‌شدند.

وی درباره حضور احمدزاده به عنوان مجری برنامه،‌گفت: احمدزاده علاوه بر اجرای حرفه‌ای و تخصصی خصوصاً در برنامه‌های گفتگومحور و نوستالژی که مخاطبان با او دارند، خصلت متمایزی که در او دیده‌ام این است تا جایی که امکانش باشد کار امام حسینی را رد نمی‌کند و نه نمی‌آورد. خصوصاً زمانی که با ایشان تماس گرفتیم راهی کربلا می‌شد ولی ترجیح داد زمان سفرش را تغییر بدهد تا این برنامه ضبط شود.

عطارد در پاسخ به این سوال که چرا این برنامه موثر و مفید ساعت 12 شب روی آنتن می‌رود، تأکید کرد: می‌دانید که فصل اول برنامه «مغناطیس» 15 قسمتی است و از روز اول محرم حوالی ساعت 23:15 شروع شد و عصر فردا ساعت 16:30 بازپخش می‌شود. اما به مرور کنداکتور شبکه یک در خصوص این برنامه تغییر کرد و به ساعت 12 شب موکول شد. چرا که شبکه این نکته را هم درنظر گرفت مخاطبین علاقه دارند این برنامه را ببینند و آن زمان در هیئت هستند؛ از این جهت با تأخیری 45 دقیقه این برنامه را روی آنتن می‌برد و کنداکتور مناسبی است.

وی خاطرنشان کرد: میهمانانی از کشورهای مختلفی همچون آلمان، آرژانتین، کلمبیا، سالوادور و... به «مغناطیس» می‌آیند اتفاقاً نظر این آدم‌ها با منبر و مجالس روضه فاصله دارند ولی در رابطه با امام حسین(ع) صحبت‌های جذاب، ساده و صادقانه‌ای انجام می‌دهند. اتفاقاً دو میهمان آلمانی‌ داشتیم که در بعد عاطفی و احساسی طراز پایینی دارد و به شدت منطقی هستند. اتفاقاً در این برنامه و فارغ از احساسات، منطقی موضوع امام حسین(ع) را بررسی می‌کنند. خانم سوخی(مکزیک) می‌گفت چرا آقایی که می‌خواست برای کودکان آب بیاورد و خودش هم از این آب نخورد دستش را قطع کردند؟ اما در عین حال خارج از احساسات مرسوم، واقعه را بررسی می‌کنند.

 

تهیه‌کننده برنامه «مغناطیس» با بیان اینکه هیچ‌گاه دنبال خسته کردن مخاطب نبوده‌ایم و می‌خواهیم با یک فضاسازی مناسب در گفتمان حرف خاص را کوتاه و تأثیرگذار مطرح کنیم، افزود: دنبال این هستیم که میهمان اروپایی، آسیایی و آمریکایی برنامه «مغناطیس» صحبت‌های خودش را مطرح کند و حتی وله‌ها و میان‌برنامه‌ها را هم خلاصه و مفید طراحی کرده‌ایم تا مخاطب خسته نشود. جالب است بدانید در جریان گفتگو با میهمان خیلی دنبال حرف‌های خاص از همان ابتدا نیستیم و خیلی دوست داریم گفتگو گل بیندازد و حرف خاص را مخاطب در انتهای برنامه به عنوان دستاورد برداشت کند.

وی در پاسخ به این سوال که میهمانان از چه طریقی انتخاب شدند، تأکید کرد: پیدا کردن میهمانان و دعوت آنان بسیار کار سختی بود. چرا که تلویزیون حساسیت ویژه‌ای نسبت به میهمانان دارد، چون بایستی از عقبه‌اش آگاهی داشته باشد و برای تلویزیون حرف و حدیثی بوجود نیاید. با خیلی‌ها گفتگو کردیم تا اینکه انجمن اسلامی ادواردو آنیلی و مجموعه ره یافتگان به سرپرستی آقای طاهری که سال‌هاست کار می‌کنند ما را در این راه یاری دادند و گزینه‌های خوبی را معرفی کردند که در این زمان کوتاه امکان دعوت‌شان نبود. مصداق بارز آن دعوت از محافظ شیخ زکزاکی که شب تاسوعا گفتگوی ایشان را می‌بینید و همچنین نقاش آرژانتینی برای شب عاشورا دعوت شده‌است که درباره تابلوی عصر عاشورا هم بحث می‌کند. این‌ها سوژه‌های خاصی هستند که برای مخاطبین جذابیت دارند.

عطارد در پایان از احتمال ساخت فصل‌های بعدی برنامه «مغناطیس» خبر داد و گفت: احتمال دارد «مغناطیس» در ایام اربعین و صفر هم ادامه پیدا کند. حتی قرار شده از شبکه‌های برون‌مرزی رسانه‌ملی هم این برنامه بازپخش شود.

انتهای پیام/

صفحه‌ها

اشتراک در شبنم ها RSS