به گزارش شبنم ها،آیت الله ملاعلی معصومی همدانی معروف به «آقای آخوند» از مجتهدان شیعه همدانی است که در ۲۲ شهریور سال ۱۲۷۳ در روستای وفس شهرستان رزن متولد شد.
با ورود شیخ عبدالکریم حائری یزدی به قم، به آن شهر رفت و در حوزه علمیه به تحصیل مشغول شد و پس از ده سال تحصیل در قم، به تدریس برای طلاب پرداخت.
در سال ۱۳۵۰ قمری پس از آنکه مردم همدان از حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی تقاضا میکنند تا آخوند ملاعلی را برای سرپرستی حوزه علمیه همدان به آن شهر برگردانند، حاج شیخ با توجه به نیاز منطقه غرب کشور، پیشنهاد آنها را میپذیرد و به مردم همدان میفرماید: «من مجتهد عادلی را برای سرپرستی شما مردم همدان فرستادم.»
آیتالله آخوند هنگام مهاجرت به همدان
ویژگیهای اخلاقی
برخی از ویژگیهای اخلاقی ملاعلی همدانی این طور ذکر شده است: گشادهرویی، توجه به جایگاه روحانیت و روحانیون، زهد و سادهزیستی، اهل دعا و ذکر و معنویت ملاعلی بسیار متواضع بود.
با وجود اینکه او از شاگردان برجسته حاج شیخ عبدالکریم بود، حاضر به چاپ رساله توضیح المسائل نشد و میگفت: «به هر یک از این رسالههای عملیه موجود که منتشر شدهاند، عمل کنید، مبرء از تکلیف و مسقط ذمه است و نیازی به چاپ رساله دیگر نیست.» همچنین با وجود اصرار مردم میگفت «نیازی به صرف بیت المال و خرج سهم امام در این مورد نمیبینم. من مسائل جدیدی ندارم که در این رسالهها نیامده باشد؛ فقط در چند مسأله با مراجع حاضر اختلاف نظر دارم که خواستاران میتوانند شفاها بپرسند.»
ارتباط با امام خمینی و انقلاب
آخوند ملاعلی علاقه خاص و ارتباط نزدیکی با امام خمینی(ره) داشت و همواره ایشان را تأیید میکرد. او در تجلیل از امام گفته بود: «حاج آقا روح الله صفحهای در تاریخ به نام خود گشود. ».
در جریان دستگیری امام خمینی(ره) در قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ ش، ملاعلی از جمله علمایی بود که برای آزادی امام(ره) به تهران سفر کردند.
آیتالله آخوند در کنار مرحوم حسینعلی رزم آرا مخترع قبله نما در ایران و شاگردان
مهمترین خدمات فرهنکی و اجتماعی
از مهمترین اقدامات او در همدان میتوان به تأسیس حوزه علمیه همدان، راهاندازی ماهنامه پیک اسلام، بازسازی مدرسه مخروبه ملا محمد حسن مختاری که بعدها به مدرسه آخوند مشهور شد، و ... اشاره کرد.
آیتالله آخوند در کنار مرحوم آیت الله فلسفی و آیت الله انصاری در منطقه تاریخی هگمتانه
شاگردان
ملاعلی معصومی از سال ۱۳۴۰ق تا زمان رحلت(۱۳۹۸ق) مشغول تدریس بود و شاگردان فراوانی را تربیت کرد که برخی از آنها از این قرارند:
سیدرضا بهاءالدینی، سیدمحمود طالقانی، شهید محمد مفتح، حسین نوری همدانی، سید مصطفی هاشمی، سیداحمد خسروشاهی تبریزی، محمدحسین بهاری، سید ابوالحسن موسوی همدانی، احمد صابری همدانی، محمد علی دامغانی، سیدرضا فاضلیان، شیخ علی انصاری، و ...
وفات
مرحوم آیت الله آخوند همدانی ۳۱ تیر سال ۱۳۵۷درگذشت و در باغ بهشت همدان به خاک سپرده شد.
رحلت این عالم ربانی و مراسم باشکوه تشییع و حواشی این مراسم، آغازگر موج اصلی پیروزی انقلاب اسلامی در همدان بود.
به گزارش شبنم ها، این چهل پیشنهاد کاربردی برای عید غدیر تقدیم می گردد
1- یک خانواده می تواند با دیدار از اقوام و سادات مبلّغ غدیر باشد.
2- یک کاسب می تواند با تخفیف ویژه در ایام غدیر مبلّغ غدیر باشد.
3- یک راننده تاکسی می تواند با پذیرایی شکلات در ماشینش مبلّغ غدیر باشد.
4- یک مادر بزرگ می تواند با گفتن قصه های غدیری برای نوه هایش مبلّغ غدیر باشد.
5- یک امام جماعت مسجد می تواند با صحبت پیرامون غدیر مبلّغ غدیر باشد.
6- یک نمازگزار مسجد می تواند با پذیرایی از نمازگزاران مبلّغ غدیر باشد.
7- یک مادر می تواند با آماده کردن بهترین لباس های فرزندانش در غدیر مبلّغ غدیر باشد.
8- یک مادر می تواند با پختن غذای مورد علاقه فرزندانش در غدیر مبلّغ غدیر باشد.
9- یک مادر می تواند با پخش سرودهای شاد در ایام غدیر مبلّغ غدیر باشد.
10- یک مادر می تواند با گذشتن از خطاهای فرزندش به مناسبت غدیر مبلّغ غدیر باشد.
11- یک پدر می تواند با تهیه هدیه برای فرزندانش مبلّغ غدیر باشد.
12- یک پدر بزرگ می تواند با ارسال پیام برای نوه هایش مبلّغ غدیر باشد.
13- یک مادربزرگ می تواند با دادن نذری در ایام غدیر مبلّغ غدیر باشد.
14- یک دانش آموز می تواند با تزئین کلاس مدرسه اش مبلّغ غدیر باشد.
15- یک دانشجو می تواند با هدیه کتاب و سی دی مرتبط با غدیر به اساتید و دوستان و نزدیکانش مبلّغ غدیر باشد.
16- یک معلم می تواند با برگزاری مسابقات مرتبط با غدیر در کلاسش مبلّغ غدیر باشد.
17- یک مدیرِ مدرسه می تواند با مسابقه تزئینات بین کلاس ها مبلّغ غدیر باشد.
18- یک پدر می تواند با تهیه هدیه برای فرزندانش در روز غدیر مبلّغ غدیر باشد.
19- یک دانش آموز می تواند با تهیه روزنامه دیواری با موضوع غدیر مبلّغ غدیر باشد.
20- یک دانش آموزمی تواند با آماده کردن دکلمه و قرائت در مجالس مبلّغ غدیر باشد.
21- یک استادِ دانشگاه می تواند با اختصاص دادن بخشی از کلاسش به غدیر مبلّغ غدیر باشد.
22- یک هیأت می تواند با برگزاری مراسم جشن با شکوه مبلّغ غدیر باشد.
23- یک هیأت می تواند با دیدار از سالمندان و اهداء هدیه مبلّغ غدیر باشد.
24- یک هیأت می تواند با ایجاد ایستگاه صلواتی مبلّغ غدیر باشد.
25- یک دانش آموز می تواند با توزیع یک پاکت شکلات مبلّغ غدیر باشد.
26- یک پدر می تواند با خرید لباسِ نو برای خانواده اش مبلّغ غدیر باشد.
27- یک دانش آموز می تواند با اجرای مصاحبه با موضوع غدیر مبلّغ غدیر باشد.
28- یک فرد می تواند با عیدی روز غدیر به رفتگر محله اش مبلّغ غدیر باشد.
29- یک فرد می تواند با دادن هدیه به همسایگان محله اش مبلّغ غدیر باشد.
30- یک فرد می تواند با پخش یک جعبه شیرینی میان همسایه ها مبلغ غدیر باشد.
31- یک فرد می تواند با تزئین ماشینِ خود در ایام غدیر مبلّغ غدیر باشد.
32- یک فرد می تواند با تزئین درب منزل یا آپارتمان خود مبلّغ غدیر باشد.
33- یک فرد می تواند با دیدار از بیماران در بیمارستان در روز غدیر مبلّغ غدیر باشد.
34- یک فرد می تواند با ترویج آداب غدیر مبلّغ غدیر باشد.
35- یک فرد می تواند تهیه و گردآوری جدول با موضوع غدیر مبلّغ غدیر باشد.
36- یک فرد می تواند با طراحی کارت پستال با موضوع غدیر و پیام آن مبلّغ غدیر باشد.
37- یک فرد می تواند با ترویج فرهنگ عیدی دادن میان اقوام مبلّغ غدیر باشد.
38- یک مادر می تواند با پخش سرودهای غدیری در منزل مبلّغ غدیر باشد.
39- یک فرد می تواند با یک لبخند و شادباش غدیر مبلّغ غدیر باشد.
40- یک فرد می تواند با خواندن خطبه برادری میان دوستانش مبلّغ غدیر باشد.
... و کارهای فراوان دیگر
به گزارش شبنم ها،تابستان هنوز شروع نشده بود که همه حواس مان به مسجد محل می رفت تا از قافله جا نمانیم. ما از مسجد کلی خاطره های خوب بازی ها و استخر ها و اردوها را داشتیم. این حجم خاطرات خوب و با هم بودن مان ، ترش کردن و دعواهای پیرمردهای مسجد را از یادمان برده بود. راستش را بخواهید یواش یواش با پیرمردها به تفاهم های راهبردی رسیدیم و قرار شد در عوض مسئولیت کفش ها و تکبیر گفتن و سر و صدا نکردن ، از شکلات هایشان بهره ببریم و این تفاهم پر برکت نشاط مسجد را بیشتر کرد.
یادم هست کوچک که بودم به خادم مسجد حسودی ام میشد. چون خانه اش داخل مسجد بود و همیشه می توانست در مسجد باشد. دلمان می خواست بودن هایمان در مسجد تمام نشود. شش ساله که بودم در برف و سرما با اینکه مسجد تا منزل مان حدود یک کیلومتر راه داشت ، در کلاس های قرآن و برنامهها های جذاب مسجد شرکت میکردم.
حالا که پدر دو فرزند هم هستم، حواسم به مسجد محل است. هنوز که هنوزه پایگاه بسیج و کانون فرهنگی مسجد محل ما فعال است و نسل های انقلاب اسلامی را تربیت میکند. مسجد محل ما بیش از بیست شهید تقدیم انقلاب اسلامی کرده و تا توانسته کارخانه تربیت انسان های انقلاب اسلامی بوده است. اگر همه مساجد به خانه خدا بودن شان توجه می کردند و برای خانه ی کودک و نوجوان شان فکر میکردند، ما نسل موبایل زده ، بیکار و دچار آسیب را کمتر می دیدیم.
من اگر جای آقای آموزش و پرورش بودم، قرارگاه اوقات فراغت می زدم. نه از این قرارگاه های پر اسم و بی عمل و ساختار زده. قرارگاهی که تمام قد پای اوقات فراغت بچه ها ایستاده باشد. بعد می آمدم و همه توان را به کمک مساجد می آوردم و مجموعه های مرتبط با اوقات فراغت بچه ها مثل کانون پرورش فکری ، شهرداری ها، بسیج ، سازمان فرهنگی و هنری و... را التماس میکردم، جلسه میگذاشتم که با همه قوا وارد این جنگ نابرابر شوند و به وظیفه پرورشم عمل میکردم.
برادر و خواهر من ، این اوقات فراغت برای همه سنین نیست. کودک شما بزرگتر که میشود، همه اوقاتش میشود، اوقات آسیب و بحران.اینقدر که حواس تان به پوشاک و غذای فرزندانتان هست، به فکر مسجد محل تان و فعالیت های اوقات فراغت فرزندانتان هم باشد.چرا که هرچه فرزند بزرگ تر شود ، کمتر می توانید روی او اثر بگذارید. برای فعال شدن کانون مسجد محلتان هزینه کنید، کمک کنید و همت کنید تا خداوند به اهل و عیال تان برکت دهد.
این را که می نویسم، خودم می دانم فتح یک مسجد برای فعالیت تربیتی چقدر سخت است.
اما شما ناامید نشوید وبا همت زیاد، تلاش کنید سنگر مساجد را فتح کنید که انقلاب اسلامی هرچه دارد از مساجد است.
به گزارش شبنم ها،برخی دوستان مذهبی و انقلابی، مقابله پلیس با بدحجابی و بدحجاب ها را همانند مقابله آن با دیگر جرائم یا منکرات حساب میکنند، درحالیکه پیچیدگیها و ریزه کاریهای این مسئله بسیار بیشتر از آن است که سازمانی که وظیفه مقابله با قاتلان، دزدان و اشرار را برعهده دارد، متکفل مشکل بدحجابی هم بشود.
بدحجابی حتی با شرابخواری و روزه خواری و... هم بسیار متفاوت است. خیلی مهم هست که بدانیم چند درصد از جامعه ما بدحجابی را یک جرم یا حتی یک منکر یا ناهنجاری تلقی میکند؟؟
بدحجابیها خودشان هم با یکدیگر متفاوتند و توجه به این تفاوت ها بسیار مهم است. بین آنهایی که به دنبال ترویج بدحجابی در کشور هستند با آن دختر دانش آموز و دانشجویی که بدون هیچ منظور اجتماعی و سیاسی خاصی، تحت تاثیر خانواده و جامعه اطرافش بدحجاب هست بسیار تفاوت هست. به همین جهت برخورد با این بدحجابیها هم باید متفاوت باشد.
با مورد اول حتما باید به سختی به عنوان یک جرم برخورد کرد، اما برخورد با مورد دوم دارای ظرائف بسیار است. همین تفاوت باید بین بدحجابیهای ساده با بدحجابی های سخیف هم در نظر گرفته شود. بدحجابی های سخیف، بدحجابیهایی هستند که ناهنجاریهای بزرگتری را علاوه بر بدحجابی با خود دارند همچون: بدلباسی، آرایش های زننده، استفاده از نمادها و تیپهای هنجارشکن مثل شیطان پرستی و همجنس گرایی و ...
سوال این است که آیا نیروی انتظامی به عنوان ارگانی که وظیفه برخورد با قاتلان، دزدان، متجاوزان و اشرار را برعهده دارد، میتواند از عهده شناخت ریزه کاریها و لطائف برخورد با مسئله بدحجابی بربیاید؟
آیا با نگاه به همه انواع بدحجابی به عنوان جرم، درحالیکه بخش قابل توجهی از جامعه آن را جرم تلقی نمیکند، میتوان این مشکل را حل کرد؟
آیا ماموری که استخدام شده تا با جنایتکاران و مجرمان برخورد کند، میتواند برخورد مناسبی با بدحجاب هم داشته باشد؟
دختر تحصیلکرده، بااخلاق، با ادب، مهربان و فداکار و دارای شان کاری و اجتماعی بالا را فرض کنید که به صورت ذاتی و خانوادگی بدحجاب هست. کسی که هرگز پای خودش و خانواده و خاندانش به کلانتری باز نشده، ناگهان در خیابان به مامورانی برخورد میکند که او را مجرم میپندارند و به ظرائف برخورد با بدحجابی آگاه نیستند. چه فشار و ترسی به این دختر وارد میشود؟ طبعاً مقاومت میکند و این مقاومت، برخوردها را تندتر و تندتر میکند و ...
حالا ما یک بدحجاب را به یک مجرم تبدیل کردهایم. به کسی که پرده ها بین او و حکومت دریده شده است. اگر فیلم و خبر این برخوردها در جامعه هم منتشر شود که مشکل هزاران برابر شده است.
همه این هزینهها به این دلیل است که ما میخواهیم با آن تنبلی همیشگیمان، به ساده ترین شکل ممکن، یک مشکل پیچیده را حل کنیم، آن هم به روش سلبی!
پ.ن: در واقع پلیس وظیفه برخورد با نوع اول را دارد نه نوع دوم بدحجابی/کار فرهنگی به روش سلبی امکانپذیر نیست.
بهترین کارها در روز عرفه
بنا به روایات روز و شب عرفه، شب دعا و اعمال صالح است و دعا در این شب مقبول و مستجاب است.
در روایتی نقل شده است که شب عرفه هر دعای خیری که انسان بکند به اجابت می رسد؛ و برای کسی که در شب عرفه اطاعت الهی را بکند و اعمال صالحه انجام دهد، معادل صد و هفتاد سال اطاعت و عبادت است؛ یعنی از نظر پاداش چنین چیزی به او داده می شود. نکاتی ناب از سخنان آیت الله مجتبی تهرانی درباره اهمیت و بزرگی شب و روز عرفه را در ادامه می خوانید.
شب عرفه فقط دعا کنید
این روایت، عظمت شب عرفه را می رساند. به حسب ظاهر امشب شب عرفه است؛ لذا امشب را قدر بدانید! اولین مسأله ای که در امشب تاکید شده، «دعا کردن» است و در روایت دارد: دعا کنید! دعای خیر کنید! و بدانید که این دعاها به اجابت می رسد.
مطلب دیگر اینکه مقید باشید که امشب مشغول به غیر عبادت نشوید! کاری کنید که اشتغالات کنار برود تا بتوانید به سوی عبادات و صالحات بروید! وقتی چنین معادله ای هست که عبادت امشب مانند عبادت صد و هفتاد ساله است، خیلی انسان باید مراقبت و جدیت داشته باشد. این خیلی قابل توجه است، چون امشب یکی از بزرگترین فرصتهایی است که ما داریم.
اثر دعا برای دیگران و پشت سر آنها
درباره دعا کردن هم بگویم که در روایتی از امام باقر علیه السلام آمده است که حضرت فرمودند: سریعترین دعایی که به هدف اجابت می رسد، دعایی است که یک برادر مؤمن، برای برادر مؤمن دیگرش می کند و پشت سر او برایش از خدا خیر می خواهد؛ نه در حضورش. یعنی هرکس برای دیگری دعا کند، به سرعت به اجابت می رسد. وقتی این شخص شروع می کند به دعا کردن برای برادر مؤمنش و پشت سر او، آن فرشته ای که برای گرفتن دعاها موکل شده است، جواب می دهد: این چیزی که برای برادرت خواستی، برای خودت دو برابرش برآورده شد. یعنی همین که برای دیگری خیر خواستی و دعایش کردی، برای خودت دو برابرش منظور و مستجاب می شود.
امشب را قدر بدانید
از غروب شب عرفه تا غروب روز عرفه زمان بسیار بزرگی است. این را گفتم تا امشب که به حسب ظاهر شب عرفه است و موقعیت بسیار خوبی است، هم دعا کنید و هم به اعمال صالحه مشغول شوید! این را هم بدانید که دعاهایی که می کنید اگر برای دیگران باشد، چیز بیشتری نصیبتان می شود.
روز عرفه، روز درخواست از خداوند
در روایتی است که از پیغمبر اکرم نقل شده است که خداوند وحی فرستاد به بعضی از پیامبرانش که این متن وحی الهی است که بر فرض که اهل هفت آسمان و تمام زمین، همگی از من درخواست کنند و به هرکدام هرچه که خواستند را بدهم، از خزانه، حکومت و فضل الهی ذره ای کاسته نمیشود؛ حتی مثل یک بال پشه هم از خزانه من کم نمیشود؛ و چه طور ممکن است که از فضل الهی کاسته شود در حالی که من سردمدار آن هستم!؟
به گزارش شبنم ها،در اینکه نحوه مصرف آب برخی از ما مردم ، مصداق اسراف و تبذیر است شکی نیست. گناه کبیره ای که در قرآن از مرتکبین به آن با عنوان "برادران شیطان" یاد شده است!!(اسراء/۲۷)
و هر کسی وظیفه دارد دیگران را از این گناه کبیره نهی کند ...
اما نکته مهمی که نباید مغفول بماند این است که کل مصرف آب در بخش خانگی حدود ۷ درصد می باشد ولی در بخش کشاورزی حدود ۹۰ درصد!
این یعنی دلیل اصلی بحران آب در #ایران نه مصرف بالای مردم که عدم مدیریت صحیح بهره برداری از منابع آبی در بخش کشاورزی است.
مسئولین و تصمیم گیران ارشد بایستی مراقب باشند که اسیر این آدرس های غلط نشوند و بیشترین عنایت را به تغییر و تصحیح مدیریت منابع آبی در بخش کشاورزی داشته باشند ...
ما می توانیم با اصلاح این بخش ، حتی با همین میزان بارش و با همین مقدار منابع آبی و حتی با جمعیتی بیشتر ، بحران کم آبی در کشور نداشته باشیم ...
#ایران_قوی
#نفوذ
به گزارش شبنم ها،
مشهور است دو سیاستمدار در رستورانی نشسته بودند. گارسون از این سیاستمداران پرسید الان شما در مورد چه چیزی صحبت میکنید؟ سیاستمدار پاسخ داد در مورد جنگی که در آن ۴۰۰۰ انسان و ۱ الاغ کشته شده اند!!
گارسون با تعجب پرسید؟ حالا ماجرای آن یک الاغ چه بوده و چرا و چگونه کشته شده؟!
سیاستمدار با لبخند به دوستش گفت ببین می توانیم فقط با یک الاغ و یک حاشیه سازی کوچک خیلی ها را از متن اصلی غافل کنیم!
گاهی واقعیت تلخ امروز ما هم همین است و امروز در دنیای سیاست برخی کنشگران رسانه ای و سیاسی در طویله خود الاغ های در بند بیشماری دارند تا با رها کردن آن افکار عمومی را درگیر یک حاشیه بی ارزش کنند! ؛
به عنوان مثال در شرایط کنونی که میلیون ها جوان در یک میتینگ خودجوش سرود سلام فرمانده را زمزمه کرده اند گر چه هر قبح شکنی بایست محکوم شود ولی نگاه غیرکارشناسانه به موضوع ، امنیتی کردن سوژه های جامعه شناسانه و ضریب دادن و بازنشر بیش از حد حرکت چند دخترنوجوان در خیابان چمران شیراز به نوعی تکرار همان داستان گارسون است!
آیا نباید از خود بپرسیم چرا با گذشت روزها از این ماجرا هنوز برخی فعالان سیاسی مانند جناب سعید حجاریان در استوری اینستاگرام خود همچنان به دنبال زنده نگه داشتن این سوژه خیابان چمران است؟ رمز این توقف، تکرار و مانور رسانه ای چیست؟
بگذریم؛ که در همین راستا برخی دلفین های سیاسی و شومن های سلبریت مانند سرکار خانم فائزه هاشمی یا تتلو و سحر قریشی و ... هرازچند گاهی با یک حاشیه سازی چند روز افکار عمومی را بی جهت درگیر خزعبلات حاشیه ساز خود میکنند.
دوستان عزیز خطای گارسون این بود که فقط الاغ را دید و....
به گزارش شبنم ها،
وضع #جاب برخی از نوامیس ایرانی در کوچه و خیابان طوری شده که گویا قرار است به تدریج حجاب و حیا داشتن، نادر و انگشتنما شود. دل هر مرد غیرتمند ایرانی و هر زن محجوب ایرانی برای این وضعیت به درد میآید و از خود میپرسد این مردم را چه شده است؟ وقتی در ظاهر و به شکل علنی، حکم خدا و بعد قانون را اینچنین به بازی میگیرند، چه آیندهای به میراث خواهند گذاشت.
چه بسا بتوان در شناخت علت و ریشههای این وضعیت، دهها دلیل ردیف کرد:
اول، مسلما شروع پروژه #کشف_حجاب و بیحجابی، درست مثل تبار تاریخی آن، برنامهریزی شده و بخشی از یک پروژه استعماری است. دستهای نجسی، میلیونها دلار مواجب میگیرند تا زنان شیعه را از بانوان پاک و عفیف دهه شصت به «آزادیهای یواشکی» و «روسری بر نیزه کردن» دهه نود بکشانند و با ماشین رسانهای سنگین خود نامهای خوشگل «شهامت» و «شجاعت» و «شیرزن» بر «عریانی» و «هرزگی» و «تنفروشی مجانی» بگذارند.
دوم، دستگاههای متولی تعطیلند. شورای عالی فضای مجازی، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، حوزههای علمیه، ستاد امر به معروف و نهی از منکر و مهمتر از همه #صداوسیما، گویی در خوابند. تابوهای فرهنگی اصیل ایرانی و اسلامی، از حجاب گرفته تا رقص و آواز و اختلاط زن و مرد، خصوصا در فضای مجازی و محافل مختلف، قبحزدایی شده؛ بدون اینکه این دستگاهها که برای حفظ و حراست از فرهنگ ایران و اسلام، بودجه میگیرند، به جز برگزاری جلسات و تشکیل کارگروهها و صدور بیانیه و بخشنامه، اقدام موثری داشته باشند.
سوم، ممکن است تقصیر را بر گردن دختران و زنان جوانی بیندازیم که بیتوجه به عواقب بیحجابی، بیاعتنا به آنکه بدانند سرنوشت زنان غربی و Me Too ها و خشونتها و تجاوزهای افسارگسیخته در انتظار خود و همجنسان آنهاست، پا به باتلاق عریانی میگذارند. آنها که به ولع خودنمایی نمیخواهند از قافله تبرج جا بمانند و گمان میکنند هرچه عریانتر شوند، زیباتر میشوند، بیشتر در کانون توجه قرار میگیرند، مدرنتر و امروزیتر میشوند!
چهارم، شاید بخشی از این گناه را بر گردن متدینین و مردم نجیبی ببینیم که غیرت و حمیت دینیشان ته کشیده، تذکرات اجتماعی را فراموش کردهاند، یا امر به معروف و نهی از منکر را تنها به شکل خشن و غیظآلود آن بلد شدهاند، (نه برای تاثیرگذاری و تغییر دلها) حتی ممکن است عدهای از سر نشناختن ریشه ماجرا، «حکومت اسلامی» را مقصر بدانند که با «طالبانیسم» و رفتارهای افراطی و بگیر و ببند، عامل دینگریزی و حجابگریزی شده است.
اما معتقدم بیشک، ریشه بیحجابی و هر نوع معضل فرهنگی را ابتدا و انتها باید در «رسانه» سراغ گرفت. نه تنها از بدو انقلاب که از عصر پهلوی، میهن ما همچون بقیه جهان اسلام، با یک «جنگ رسانهای» سهمگین مواجه شد که هر نوع رفتار و حرکتی صرفا یک «واکنش» به این جنگ رسانهای بوده است. اگر جمهوری اسلامی، قانون ممنوعیت ویدئو و ماهواره تصویب کرده، اگر مسلمانی در گوشه خیابان غیرتش به جوش آمده و به زن بیحجابی تذکر داده، اگر گشت ارشادی تشکیل شده، اگر برای حفظ ناموس ایرانی در نیمههای شب، مرد غیرتمندی شهید شده، اگر عدم نمایش ناخن کاشته شده یک زن در صداوسیما سوژه شده و توسط «شبکه خوراکسازی برای سلبریتیها و شاخهای مجازی»، مهر «طالبانیسم» خورده، همه و همه ناشی از همین دستگاه رسانهای مریضی است که با برنامه و هدف دقیق مشغول است. بدون یک روز اتلاف وقت. جبهه شیطان در باطل خود، متحد و پیوسته در کار است.
اما در مقابل، صداوسیمای جمهوری اسلامی پس از ۴۳ سال حتی یک فیلم، حتی یک فیلم نساخته که به شیوه هنرمندانه به مخاطب تشنه سریال ایرانی بگوید چرا حجاب مفید است؟ چرا باید باحجاب ماند یا باحجاب شد؟ حوزههای علمیه ما، ائمه جماعات ما در همه شهرها، یک بار آمار ندادهاند که تابهحال اعتقادات چند جوان دینگریز یک محله را سامان دادهاند و چند دختر و پسر جوان را به هم رساندهاند تا مجبور نشوند برای جلب توجه، روسریشان را شلتر کنند؟! ستاد امر به معروف که تنها یک شکل را از امر به معروف بلد است: «تذکر لسانی»! روی اتوبوسها!
از این جهت به صراحت میتوان گفت، تنها راه موثر درمان بیحجابی، #رسانه و فرهنگسازی تبلیغاتی است. مرض را باید از جایی درمان کرد که از آنجا میآید. تنها با رسانه میتوان جلوی این نبرد سهمگین فرهنگی ایستاد و بیحجابی را یک ضدارزش، یک خودارزانفروشی و پله اول «می تو» فرهنگسازی کرد.
آقای #جبلی! قبلیها که خواب بودند، حداقل شما بیدار باشید.
دلم میسوزد از نسلی که میسوزد.
متن کامل یادداشت #محمد_عبدالهی در خبرگزاری فارس: http://fna.ir/1q033c
به گزارش شبنم ها،
حقوق بی بشر
۶ الی ۱۲ تیرماه هفته حقوق بشر آمریکایی در ایران نامگذاری شده است.اماعلت این نامگذاری:
۶تیر ماه۱۳۶۰:سوقصد به امام خامنه ای توسط گروهک تروریستی فرقان.
۷تیر ماه۱۳۶۰: انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی توسط گروهک تروریستی فرقان که منجر به شهادت آیت الله بهشتی و ۷۲ نفر از یارانش شد.
۸تیر ماه۱۳۶۰: ترور محمدکچویی رییس زندان اوین توسط منافقین که منجر به شهادت ایشان شد.
۱۱تیر ماه۱۳۶۱:به شهادت رساندن آیت الله صدوقی امام جمعه یزد توسط منافقین کوردل.
۸تیر ماه۱۳۶۶:بمباران شیمیایی سردشت توسط هواپیماهای رژیم بعث عراق که با شهادت ۱۱۰ نفر و مجروحیت بیش از پنج هزار نفر از مردم بی گناه همراه شد.
۱۲تیر ماه۱۳۶۷:حمله موشکی ناو آمریکایی وینسنس به هواپیمای مسافربری ایران که منجر به شهادت ۲۹۰ نفر مسافر، از جمله۶۶ کودک زیر ۱۲ سال ،۵۳ زن و ۴۶ نفر تبعه ی کشورهای خارجی شد.
این جنایات هولناک بخش کوچکی از کارنامه سیاه آمریکا علیه ملت ایران است.تاریخ آمریکا مجموعه ای کامل از جنایت علیه بشریت و حقوق بشر در کشورهای مستقل،آزاده و مردمی است.لذا مرور این جنایات سند قاطعی در برابر کسانی است که می خواهند آمریکا را دوست و خیرخواه مردم ایران معرفی کنند.
امام خامنه ای فرمودند آنهایی که می خواهند چهره ی موجهی از آمریکا ارائه دهند، به ملت خیانت می کنند.کشور و ملت ما احتیاج دارد دشمن را بشناسد و عمق دشمنی را بفهمد.
#حقوقبشرآمریکایی
#جهادتبیین
به گزارش شبنم ها،
گفتند حالا که «مرگ بر شاه» همهگیر شده؛ شعار جدید بدیم. «شاه زنازاده است، خمینی آزاده است». آشفته شدهبود. گفت: رضاخان ازدواج کرده، این شعار حرام است. از پلکان حرام که نمیشود به بام سعادت حلال رسید.
*
از بهشتی پرسید؛ روحانی هم میتونه تو شورای شهر بره؟ گفت: روحانی همه جا میتونه بره به شرط اینکه علم اون رو داشته باشد نه اینکه تکیهاش به علوم حوزوی باشه.
گفت: صرف روحانی بودن به فرد صلاحیت ورود به هر کاری رو نمیده.
*
بنیصدر که فرار کرد زنش رو گرفتند. زنگ زد که زن بنیصدر تخلفی نکرده باید زود آزاد بشه. آزادش نکردند. گفت با اختیارات خودم آزادش میکنم. بهشتی میگفت: هر یک ثانیه که در زندان باشه گناهش گردن جمهوری اسلامیه.
*
به جمع رو کرد و گفت: قدرت اجرایی و مدیریتی رجوی به درد نخستوزیری میخوره. حیف که التقاط و نفاق داره، اگر نداشت مناسب بود.
تو بدترین حالت هم، انگشت میگذاشت روی نکات مثبت.
*
الآن بهترین موقعیته، برای کمک به پیروزی انقلاب هم هست! نیت بدی هم که نداریم. آمار شهدای ١۵خرداد رو بالا میگیم، خیلی بالا، این ننگ به رژیم هم میچسبه!
بهشتی بدون تعلل گفت: با دروغ میخواهید از اسلام دفاع کنید؟ اسلام با صداقت رشد میکنه نه دروغ!
*
بهشتی اسم جوان رو داده بود برای شورای صدا و سیما. گفته بودند ولی این مخالف شماست، کلی علیه شما دنبال سند بوده! گفت: او جویاست و کنجکاو. چه اشکالی دارد که سندی پیدا کند و مردم رو آگاه کند.
*
همه جمع شده بودند برای جلسه. باهنر رو فرستاده بودند که بهشتی رو بیاره. اومده بود که آماده شید بریم؛ همه منتظر شمایند. بهشتی عذر خواسته بود. گفته بود جمعه متعلق به خانواده است، قرار است برویم گردش.
اخم باهنر رو که دید گفت: بچهها منتظرند، سلام برسونید، بگید فردا در خدمتم
*
به قاضی دادگاه نامه زده بود که: «شنیدم وقتی به مأموریت میروی ساک خود را به همراهت میدهی. این نشانه تکبر است که حاضری دیگران را خفیف کنی.»
قاضی رو توبیخ کرده بود. حساس بود، مخصوصاً به رفتار قضات…
*
مترجم ترجمه کرد؛ «هیأت کوبایی میخواهند با شما عکس یادگاری بگیرند». همه ایستاده بودند تو کادر جز مترجم! پرسید مگه شما نمیآیی؟ گفت: همه میدونند من تودهایم، برای شما بد میشود. خندید؛ باید شما هم باشید، دقیقاً کنار من! کادر کامل شد.
*
بهش میگفتند انحصارطلب، دیكتاتور، مرفه، پولدار. دوستانش دوستانه گفته بودند چرا جواب نمیدهی؟ تا كی سكوت؟ میگفت مگر نشنیدهاید قرآن میگوید «ان الله یدافع عن الذین امنوا». یعنی وظیفه من این است كه ایمان بیاورم، كار خدا این است كه از من دفاع كند. دعا كن من وظیفه خودم را خوب انجام بدهم. خدا كارش را خوب بلد است.
*
رفته بودند سخنرانی، منافقین هم آدم آوردهبودند. جا نبود. بیرون شعار میدادند. آخر سر گفتند، حاج آقا از در پشتی بفرمایید که به خلقیها نخورید. گفت: این همه راه آمدهاند علیه من شعار بدهند. بگذارید چند «مرگ بر بهشتی» هم در حضور من بگویند. از همان در اصلی رفت…
*
با بیادبی بلند شد به توهین کردن به شریعتی. بهشتی سرخ شد و گفت: حق نداری راجع به یک مسلمان اینطور حرف بزنی.
هول شدند و چند نفر حرف تو حرف آوردند که یعنی بگذریم. گفت: شریعتی که جای خود! غیر مسلمان را هم نباید با بیادبی مورد انتقاد قرار بدیم.
*
منبع: کتاب «صد دقیقه تا بهشت»
اوکجا ؟؟
و روزگار امروز؟؟
قربة الی الله دروغ، تهمت، غیبت،می گوئیم!!
ودنبال ثوابش در روایات میگردیم!!
نثار روح شهيد مظلوم آيت الله بهشتي و٧٢ شهيد انفجار حزب جمهوري اسلامي صلوات