حفظ امنیت حفظ امنیت حفظ امنیت حفظ امنیت حفظ امنیت حفظ امنیت حفظ امنیت حفظ امنیت حفظ امنیت حفظ امنیت حفظ امنیت حفظ امنیت حفظ امنیت حفظ امنیت حفظ امنیت حفظ امنیت موقعیت های خطرناک موقعیت های خطرناک موقعیت های خطرناک موقعیت های خطرناک موقعیت های خطرناک موقعیت های خطرناک موقعیت های خطرناک موقعیت های خطرناک موقعیت های خطرناک
به گزارش شبنم همدان به نقل از طنین یاس : همه ما خانم ها هم توانایی دفاع از خودمان را داریم. وقتی به خودمان متفاوت نگاه کنیم می فهمیم که ما هم می توانیم از خود مراقبت کنیم و هیچ کس قادر نیست به ما آسیبی برساند.
البته این احساس و باور در ابتدا باید درونی باشد تا بتوان آن را برونی ساخت. در این جا با ارائه نکات مهمی به شما یاد داده می شود که چگونه امنیت خود را حفط کنید و از موقعیت های خطرناک فرار کنید.
به حس ششم خود اعتماد کنید
یکی از مهم ترین عواملی که از حمله های ناگهانی جلوگیری می کند این است که مراقب محیط اطراف تان باشید. با دیگران تماس چشمی داشته باشید و به اتفاقاتی که اطرافتان می افتد دقت کنید. اگر حس بدی دارید حتما مشکلی هست. وقتی فردی به شما نگاه می کند یا از دنبالتان می آید احساس نا امنی می کنید. به این احساس اعتماد کنید و همه حواستان به اطراف باشد. یک زن تنها بیشتر در معرض خطر است به همین دلیل باید مراقب فضای اطراف خود باشد.
ورزش های هوازی انجام دهید
هر چه بیشتر ورزش کنید و عضلات قوی تری داشته باشید بهتر می توانید از یک موقعیت خطرناک فرار کنید. برای فرار کردن باید بتوانید سریع بدوید.
در موقعیت های ضروری مادی گرا نباشید
هنگامی که یک دزد به سمت تان می آید بدون شک برای دزدیدن گوشی، ساعت یا کیف پولتان است. زیاد در مقابلش مقاومت نکنید از کیف پولتان بگذرید و با دویدن از موقعیت فرار کنید. ارزش زندگی تان از پول بیشتر است. برای این که پول هایتان در امان باشد از کارت اعتباری استفاده کنید و تا جای ممکن پول نقد با خودتان حمل نکنید.
عقب نشینی کنید
مطمئنا خیلی از شما دوست دارید مهارت هایی برای دفاع از خود بلد باشید اما گاهی اوقات دفاع چاره درستی نیست و تنها کاری که باید بکنید فرار است. خود دفاعی به معنی آسیب رساندن به کسی نیست بلکه به معنی امن نگه داشتن خودمان است. پس از خودتان دفاع کنید و تا جایی که می توانید بدوید.
با فریاد زدن کمک بخواهید
در برخی شرایط فرصت زنگ زدن به پلیس نیست بنابراین به محض این که احساس خطر کردید فریاد بزنید و کمک بخواهید. بهتر است به جای "کمک” فریاد بزنید "آتیش” چون ممکن است مردم کمک خواستن شما را زیاد جدی نگیرند اما اگر فریاد آتش سر بزنید همه به سمتتان می آیند و این فرد حمله کننده را به وحشت می اندازد.
همیشه هوشیار باشید
گاهی اوقات برای حفظ امنیت تنها کاری که باید انجام دهید این است که هوشیار باشید و آمادگی داشته باشید. وقتی مراقب اطرافتان نیستید بیشتر آسیب پذیر می شویدپس هدفون را دربیاورید و به اطرافتان نگاه بیندازید تا ببینید کجا هستید. وقتی هوشیار نشان داده می شوید کمتر مورد حمله مزاحم قرار می گیرید چون هدف آسانی برای او نخواهید بود.
انتهای پیام/ص
حفظ امنیت حفظ امنیت حفظ امنیت حفظ امنیت حفظ امنیت حفظ امنیت حفظ امنیت حفظ امنیت حفظ امنیت حفظ امنیت حفظ امنیت حفظ امنیت حفظ امنیت حفظ امنیت حفظ امنیت حفظ امنیت موقعیت های خطرناک موقعیت های خطرناک موقعیت های خطرناک موقعیت های خطرناک موقعیت های خطرناک موقعیت های خطرناک موقعیت های خطرناک موقعیت های خطرناک موقعیت های خطرناک
به گزارش شبنم همدان به نقل از فارس از همدان : از هشتم شهریورماه و توسط گروه نمایشی «سایه» نمایش سیاهبازی «عروسی ننه غلام» در همدان نمایش داده میشود.
این نمایش که آخرین ساخته گروه تئاتر «سایه» همدان و به سرپرستی «کیانوش بهروزپور» است که از هشتم شهریورماه و هر روز از ساعت 18:30 در یک سانس در تالار فجر همدان واقع در میدان آرامگاه بوعلی سینا بروی صحنه میرود.
نمایش سیاه بازی «عروسی ننه غلام» نوشته داوود فتحعلی بیگی بوده که با کارگردانی «کیانوش بهروزپور» و هنرنمایی بازیگرانی همچون مصطفی بیگی، رضا افشار، امیر بختیاریان، منیژه احمدی، امیر کوندی، سینا سلطانی و کیانوش بهروزپور به مدت 15 شب اجرا خواهد شد.
«عرسی ننه غلام» روایت فرد طمعکاری است که برای به دست آوردن ثروت بیشتر، دختر خود را به پول میفروشد و... .
علاقمندان برای تهیه بلیت این نمایش میتوانند به ورودی تالار فجر و یا آموزشگاه بازیگری پژواک هنر(خیابان طالقانی مراجعه و یا با شماره 09308119585 تماس حاصل کنند.
انتهای پیام/ص
نمایش سیاه بازی نمایش سیاه بازی نمایش سیاه بازی نمایش سیاه بازی نمایش سیاه بازی نمایش سیاه بازی نمایش سیاه بازی نمایش سیاه بازی نمایش سیاه بازی نمایش سیاه بازی نمایش سیاه بازی عروسی ننه غلام عروسی ننه غلام عروسی ننه غلام عروسی ننه غلام عروسی ننه غلام عروسی ننه غلام عروسی ننه غلام عروسی ننه غلام
ویژگی های بازی Mobile Security & Antivirus:
انتهای پیام/ص
به گزارش شبنم همدان به نقل از طنین یاس : مهدیه شیخ حسینی مقتدر، کودکی 8 ساله است که در زمینه های هنری در اندازه های قابل توجهی علاقمندی و تلاش فردی دارد. او در گفت وگو با خبرنگار خودش را اینگونه معرفی می کند: « من مهدیه شیخ حسینی مقتدر هستم، کلاس دوم دبستان را در مدرسه " شهید یوسفی" منطقه 15 تهران تمام کرده ام.
این خانم کوچولو که به زیبایی و اعتماد به نفس بالایی صبحت می کند، در خصوص علاقه اش به هنر و کارهای هنری می گوید: من نقاشی می کشم و سعی می کنم با وسایلی که جلوی دستم هست بتوانم کاردستی های زیبا و قابل استفاده درست کنم . "کُلاژ" را هم دوست دارم و طرح هایی را که بیشتر آنها برگرفته از طبیعت است، درست می کنم.
مهدیه خانم، شاعر هم هست و در این زمینه سعی می کند که با کلمات هر چند ساده و در قالبی هر چند شکسته تر از آن چیزی که بتوان شعرش نامید، شعر بگوید. او درباره علاقمندی اش به شعر نیز می گوید: در مدرسه یکی از بچه ها شعر می گفت و من دیدم که دوست دارم در این زمینه هم کار کنم.
این دانش آموز سال سوم دبستان، با شناخت درست از توانمندی هایش و به کارگیری تمام تلاشش برای رسیدن به نقطه کمال می گویدک « دوست دارم در آینده شاعر شوم و در موضوعات " طبیعت" و " خدا" شعر بگویم.
وی در خانواده ای مذهبی بزرگ شده و شناخت درستی از خدا و واجبات دینی مانند نماز، روزه، حجاب و مناسبت های مذهبی مخصوصا ایام عزاداری امام حسین علیه السلام و مهدویت به اندازه های یک کودک هشت ساله دارد. از این رو وقتی مهدیه صحبت از شعر گفتن برای خدا می کند هر یک از این موارد که وجهی از شناخت دین و خدا را در بر می گیرد می تواند منظور نظرش باشد.
نقاشی های مهدیه خانم، از بهترین کارهایی است که به ما نشان می دهد. او در این رشته نیز توجه خاصی به طبیعت دارد ، او می گوید: من نقاشی را از 4 سالگی آغاز کردم، اما با کمی تفاوت! معمولا در ذهنم قصه ای می گفتم، بعد برای آن قصه که بیشتر برگرفته از خاطرات یا آرزوهایم – تخیلات – بود نقاشی می کشیدم ؛ وقتی کارم تمام می شد از مامان می خواستم که کنارم بنشیند و این قصه ها را زیر نقاشی ام بنویسند.
مهدیه می گوید: من امام حسین علیه السلام را خیلی دوست دارم و بزرگترین آرزویم ظهور امام زمان(عج) است، از خداوند می خواهم که ظهور امام زمان را نزدیک کند، چرا که از نبودن ایشان خسته شدم ام !.
این دانش آموز مدرسه شهید بوسفی که درس های ریاضی و فارسی را بیش از سایر درس هایش دوست دارد، در پاسخ به این سؤال من که چه آرزویی برای کودکانی – یمن- که بخاطر جنگ نمی توانند به مدرسه بروند دارد، می گوید: آروز می کنم زودتر جنگ در کشور آنها تمام شود. خانواده به من اجازه نمی دهند که تصاویر این جنگ ها و خشونت ها را ببینم اما من از تلویزیون متوجه جنگ در شهرهای آنها می شوم. به دوستانم در کشور یمن می گویم که صبرداشته باشند و به خدا توکل کنند و مطئن باشند که آنها پیروز می شوند.
محبوبه رینه ای مادر، مهدیه شیخ حسینی مقتدر است او درباره شناخت استعداد هنری فرزندش می گوید: مهدیه فرزند چهار ما و متولد بهمن 1387 است. او بسیار زودتر از سایر بچه ها صحبت کرد و حافظ قوی برای یادگیری اشعاری داشت که برایش می خواندیم.
با توجه به تجربه قبلی که از فرزندانم داشتم متوجه این تفاوت در مهدیه شدم، کودکی که هنوز نمی توانست راه برود در 7 ماهگی صحبت می کرد و زیر یک سال بود که شعرهای کودکانه را از بر می خواند.
وی با بیان اینکه وقتی مهدیه نقاشی می کشید هر طوری که بود وقتی برای نوشتن داستان هایش کنار نقاشی ها می گذاشتم ادامه می دهد: حتی این نقاشی ها را به کارشناسی نشان دادم و به من گفتند که او به دختر بودنش بسیار افتخار می کند.
خانم رینه ای با بیان اینکه برای شناخت بیشتر و بهتر از استعدادهای مهدیه تلاش کردم اما جایی به درستی پاسخ گوی ما نبود، گفت: حتی در مدرسه هم این استعدادها و توانمندی ها نه تنها شکوفا نمی شود بلکه دیده هم نمی شود!
انتهای پیام/ص
به گزارش شبنم همدان به نقل از جام جم : هما هماوندی، سال 57 در تهران به دنیا آمد. از همان ابتدا جایی را نمیدید، به همین دلیل خیلیها برای او دل میسوزاندند و گمان میکردند او زندگی سخت و ناراحتکنندهای را در پیش خواهد داشت.
چیزی که وی عکس آن را ثابت کرد. هما، مقاطع تحصیلی را یکی پس از دیگری پشتسر گذاشت و موفق به کسب مدرک کارشناسی ارشد رشته روانشناسی شد. او اکنون در کمپهای اعتیاد و بازپروری مشغول به کار است و همزمان در چهار کمپ فعالیت میکند. عملکردی که برای بسیاری از افراد سالم دشوار به نظر میرسد. زندگی او سراسر بُرد و موفقیت است. با او صحبت میکنیم تا از چگونگی زندگی و پیشرفت وی آگاه شویم.
نابینایی از کجا شروع شد؟
هما، نابینا به دنیا آمد. پزشکان در دو، سه ماهگی به والدین او اطلاع دادند فرزندشان دچار نارسایی شبکیه است و قادر به دیدن نیست. این بیماری به هیچ وجه در خانواده آنها سابقه نداشت و به همین دلیل والدین هما شوکه شدند. بخصوص که هنوز خیلی جوان بودند و هما فرزند نخستشان بود، اما خیلی زود مجبور شدند آن را بپذیرند و با آن کنار بیایند. زندگی طبق چرخه طبیعی خود پیش میرفت و کسی منتظر والدین یک طفل نابینا نمیماند. پس آنها مجبور بودند هرچه زودتر حقیقت را بپذیرند و زندگی معمولشان را از سر بگیرند. آنها صاحب دو فرزند پسر شدند که خوشبختانه سالم بودند.
چگونه فهمیدی نابینایی؟
این سوال را از هما میپرسم و او با لبخند به سراغ خاطرات شیرین دوران کودکی میرود. او پیش از سنین دبستان زیاد با بچههای کوچه و محل بازی میکرده است. والدین جلوی او را نمیگرفتند و همیشه سعی میکردند با مساله نابیناییاش عادی برخورد کنند. هما میگوید: من چون نابینا به دنیا آمدم در دوران کودکی نمیدانستم حسی به نام بینایی وجود دارد. همچنین مطلع نبودم من آن را ندارم و دچار نوعی معلولیت هستم. در کوچه با بچهها، بالابلندی و قایم باشک بازی میکردم، چشم میگذاشتم و دنبال بقیه میدویدم. کمکم مسخره کردن بچههای کوچه شروع شد. آنها نابینا بودن را به رخ من میکشیدند و من متوجه شدم با دیگران فرق دارم. فکر میکنم آنها اولین کسانی بودند که ماجرا را به من گفتند! او در بازی زیاد زمین میخورد یا گم میشد، اما به اندازه کافی اعتماد به نفس داشت تا به کمک سایر حواس خود راه منزل را پیدا کند.
تلویزیون دیدن هما!
هما لابهلای حرفهایش از فیلم و کارتونهایی که دوران کودکی تاکنون تماشا کرده، تعریف میکند و این حرف او، مرا به تعجب وامی دارد. از او در این مورد سوال میکنم و هما میگوید: من از بچگی عاشق تلویزیون و تماشای فیلم و کارتون بودم و البته همچنان هم هستم. از صداها همه چیز را متوجه میشدم و فکر میکردم تلویزیون همین است، اما به تدریج متوجه شدم دیگران به شکل دیگری از این تلویزیون استفاده میکنند که برای من مقدور نیست. با همه اینها، من همچنان از تلویزیون لذت میبردم. هنوز که هنوز است با عشق فیلم و کارتون تماشا میکنم و این کار برای من شیرین است.
دوران مدرسه
مدرسه رفتن او هم داستانی شنیدنی است. هما تا چهارم دبستان به مدرسهای عادی رفت. او روز اول از مادرش خواسته بوده برایش دفتر و مداد و مداد شمعی بخرد. مادر هم که دلش نیامده دست رد به سینهاش بزند، همه آنها را تهیه کرد و داخل کیفش گذاشت. در آنجا معلم بسیار خوب و مهربانی به نام خانم کرباسیزاده بود که هما را با خط بریل آشنا کرد. معلم مهربان همیشه برگههای امتحانی هما را میگرفت، آنها را به خط عادی درمیآورد و تحویل معلمینش میداد. در کلاس پنجم به اجبار به مدرسه دخترانه پاسداران رفت که درحال حاضر به نرگس تغییر نام داده است. آن مدرسه مخصوص دانشآموزان استثنائی بود؛ شرایطی که چندان دوست نداشت چون به وضعیت عادی عادت کرده بود، اما چارهای جز تحملش نبود. در آن مدرسه بجز مواد درسی، موسیقی را هم فراگرفت و با پیانو، سلفژ و آواز آشنا شد. نابینایان دروس حفظی را به صورت نوار کاست تحویل میگرفتند و تنها درسهای فهمیدنی مثل ریاضی و عربی به خط بریل بود.
ورود به عالم دانشجویی
هما، دست بردار تحصیلات نبود. او سال 75 دیپلم گرفت و بلافاصله در دانشگاه علامه طباطبایی در رشته روانشناسی پذیرفته شد. رشتهای که آن را بعدها تا مقطع کارشناسی ارشد ادامه داد. دانشگاه بر او تاثیر فراوانی گذاشت. او تا آن زمان همه جا همراه مادر میرفت، اما در دانشگاه خیلی زود دوست پیدا کرد و دیگر به همراه آنها به دانشگاه میرفت. کمکم زندگی چهره جالبتری از خود نشان داد.
عشق و ازدواج
میدانم هما متاهل و صاحب یک فرزند پسر است. شوهر او مردی سالم و فرزندش هم از سلامت کامل برخوردار است. از او میپرسم این ازدواج چگونه انجام شده و با این سوال او را به خاطرات روزهایی خاص میبرم. او تعریف میکند: همسرم اهل شوشتر بود و به همین دلیل در خوابگاه سکونت داشت. او همراه یکی از دوستانش که روی خط بریل تحقیق میکرد در شب شعری شرکت کردند که من هم در آن حضور داشتم. من در آن شب شعر، دلنوشتههای خود را خواندم. رضا در آخر آن جلسه برای آشنایی نزد من آمد. مدتی با اطلاع والدین با هم صحبت کردیم و بعد تصمیم به ازدواج گرفتیم. هما میگوید از ازدواج میترسیده بخصوص که شوهرش مردی سالم بوده، اما دیگران او را تشویق کردند و هما هم براحتی وارد میدان شده است.
زیبایی عشق برای هما
هما خاطرات قشنگی از دوران نامزدی دارد. اولین بار که میخواست به همسرش هدیه بدهد یک رشته نازک از موهای بافته شدهاش را داخل کیسهای مخملی گذاشت و تحویلش داد. شوهرش هم گزیدهای از یک کتاب را خواند و صدایش را روی نوار کاست ضبط کرد و به هما داد. هنوز هم این خاطرات برای هما تکاندهنده است. او و همسرش با هم تفاوتهای فراوانی دارند. هما به گفته خود بسیار شلوغ و پرنشاط همسرش بشدت اهل تفکر است، اما خوشبختانه تفاهم فراوانی دارند. زندگی متاهلی دنیای جدیدی را به هما نشان داد. او پیش از ازدواج هرگز از عصا استفاده نکرده بود و نمیتوانست به تنهایی بیرون برود، اما پس از ازدواج در این زمینه به استقلال رسید. آنها یک سال بعد صاحب پسری به نام سروش شدند.
عکسالعمل فرزند در مقابل نابینایی مادر
از هما راجع به عکسالعمل فرزندش در مقابل نابینایی مادر سوال میکنم و این که آیا پسرش از این مساله ناراحت بوده یا نه. هما پاسخ میدهد این مسالهای بود که خود پیش از بچه دار شدن از آن واهمه داشته، اما خوشبختانه هیچ وقت برای او دردسرساز نشد.
سروش خیلی زود متوجه شد مادر، حس بینایی ندارد و متفاوت از دیگران است. سروش از این مساله به نفع خود استفاده میکرد؛ حین بازی با من قایم میشد و این که من نمیتوانستم پیدایش کنم برای او بامزه بود و غش غش میخندید. خندههای او برای هما لذتبخش بود. آنها هنوز هم رابطه خوبی با هم دارند. سروش به موقعیت اجتماعی و توانمندیهای والای مادرش افتخار میکند.
دستپخت خوشمزه هما
برایم سوال است که آیا هما آشپزی میکند یا نه. این سوال او را به وجد میآورد و با خوشحالی پاسخ میدهد که عاشق آشپزی است. او بخوبی دستور طبخ انواع غذاها را بلد است و بهتر از هر کسی ادویهها را میشناسد. به همین دلیل هر کس که غذای او را خورده، پسندیده و همه از آشپزی بینظیر او راضیاند.
خریدکردن از فروشگاههای بزرگ
هما مرتب به فروشگاههای زنجیرهای مانند هایپراستار یا شهروند میرود و از آنجا خرید میکند. انتخاب کالا برای او مقدور نیست، چون اجناس بارکد بریل ندارند، اما خوشبختانه مردم نابینایان را رها نمیکنند. هنگامی که او وارد این فروشگاهها میشود از فروشندگان خواهش میکند یک نیرو در اختیار او بگذارند تا بتواند کالاها را انتخاب کند. آنها هم همیشه این کار را انجام میدهند. هما میگوید: امکانات ما برای نابینایان بسیار کم است، اما مردم بسیار مهربانند.
عصای سفید
از هما راجع به عصایی که در دست دارد و عملکرد آن سوال میکنم. او میگوید: ما کار با عصا را یاد گرفتهایم؛ اما مشکل این است که این عصاها جنس خوبی ندارند. بارها برای من پیش آمده که عصا به دست در مترو راه رفتهام. ناگهان آقایی درشتاندام که عجله داشته به عصای من خورده و عصا براحتی کج شده است. من در چنین شرایطی مجبور میشوم به منزل برگردم و آژانس بگیرم. جنس عصاهای ما خوب نیست. امیدوارم مسئولان به فکر باشند.
سفر
هما در کمپهای بازپروری معتادان کار میکند و به همین دلیل زیاد سفر میکند. او تمامی این مسافرتها را تنهایی میرود و نگهبان او همان عصای سفیدش است. هما مرتب سوار قطار و اتوبوس میشود و در این زمینه هیچ مشکلی ندارد. او باز هم ممنون لطف مردمی است که در طول راه راهنماییاش میکنند. البته گذشته از این مساله، هما و همسر و فرزندش دوچرخهسواری هم میکنند. همسرش جلوران است. آنها با دوچرخه زیاد سفر کردهاند.
موبایلی برای روشندلان
در خلال حرفهایمان گوشی موبایل هما زنگ میزند و او از من عذرخواهی میکند و پاسخ میدهد. حال برای من یک سوال جدید پیش میآید و آن این که او چگونه میتواند با گوشی لمسی کار کند. مکالمهاش که تمام میشود از او سوال میپرسم و او برای من شرح میدهد که روی آن نرمافزاری سخنگو نصب شده و او با لمس میتواند تشخیص دهد انگشتش روی کدام حرف یا عدد است. کار با گوشی برای او راحت است.
عابربانک
از هما راجع به کار با عابربانک سوال میکنم و او با ناراحتی میگوید نمیتواند از آن استفاده کند. بیشتر عابربانکها سخنگو نیستند و آنها هم که سخنگو هستند تمامی موارد را نمیگویند. به همین دلیل نابینایان امکان استفاده از آن را ندارند و باز هم باید از مردم کمک بگیرند.
انتهای پیام/ص
به گزارش شبنم همدان ، ورزش بانو به نقل از روابط عمومی فدراسیون تیراندازی نوشت : یازدهمین دوره مسابقات لیگ برتر تیراندازی بانوان در هفته اول و دوم به میزبانی هیات همدان با حضور شش تیم، ثابت هدف آریا، پارک آبی فارس، نیروی زمینی ارتش، مقاومت، هیات همدان و هیات قزوین در محل سالن ۸۰ خط مجموعه ورزشی آزادی برگزار خواهد شد.
در این مسابقات ۴۸ بانوی تیراندازی در خط آتش قرار میگیرند.
به گزارش شبنم همدان به نقل از باشگاه خبرنگاران جوان : PicsArt – Photo Studio یکی از بهترین نرم افزارها برای ویرایش عکس در گوشیهای اندرویدی است چرا که با قابلیتهای فراوان آن میتوانید به راحتی و بدون نیاز به دانش خاصی عکسهای خودتان را ویرایش کنید.
صدها فیلتر برای تصویر، قابهای بسیار متنوع، افکتهای متن، بریدن قسمتی از تصویر و تنظیم رنگ تصاویر از ویژگیهای این ابزار فوقالعاده است.
انتهای پیام/ص
به گزارش شبنم همدان ، تسنیم به نقل از پایگاه اطلاعرسانی دفتر مقام معظم رهبری نوشت : حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز (دوشنبه) و در آستانه آغاز سال تحصیلی مدارس علمیه در دیداری 3ساعته با جمعی از فضلا و طلاب حوزهی علمیه استان تهران، با اشاره به امتیازات و ویژگیهای دوران حاکمیت نظام اسلامی برای انجام رسالت و وظایف اصلی روحانیت، تأکید کردند: امروز بشریت بهویژه نسلهای جوان بهشدت نیازمند حرفهای نو هستند و اسلام حرفهای نو و جذابی در زمینه انسان، جامعه و سیاست دارد که اگر به گوش جهانیان رسانده شود، قطعاً پذیرنده بسیاری خواهد داشت.
حضرت آیتالله خامنهای در این دیدار با ابراز خرسندی از دیدار با طلاب جوان و شنیدن سخنان خوب و امیدوارکننده آنان، افزودند: شما طلبههای جوان همچون نهالهای قدکشیده بوستان امامت و ولایت هستید و پیشرفتهای فکری و افزایش تواناییهای عملی شما موجب شگفتی پرورشدهندگانتان خواهد شد و خشم دشمنان را برخواهد انگیخت.
رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به آیهای از قرآن کریم مبنی بر خشم کفار از رویشهای برجسته اسلامی، گفتند: اگر دشمنانِ اسلام و حاکمیت قرآن از وجود، قاطعیت و حرکت ما خشمگین نباشند، باید در مفید بودن خود شک کنیم.
رهبر انقلاب اسلامی روحانیت را ادامهدهنده وظیفه و رسالت انبیاء برشمردند و خاطرنشان کردند: همانگونه که انبیاء بهدنبال ایجاد زمینهای برای حاکمیت جهانبینی توحیدی و ایجاد حیات طیبه بودند، مهمترین وظیفه روحانیت نیز ایفای همین رسالت است.
حضرت آیتالله خامنهای گفتند: ایجاد حیات طیبه قطعاً معارضانی خواهد داشت همانگونه که در مقابل انبیاء نیز معارضان وجود داشتند، بنابراین روحانیت باید خود را برای کار و تلاش پرزحمت و بلندمدت و در عین حال تأثیرگذار، ماندگار و نتیجهبخش، آماده کند.
ایشان به تشکیل نظام اسلامی در ایران و امتیازات این دوران برای انجام وظیفه روحانیت اشاره کردند و افزودند: «حاکم بودن فضای اسلامی بر جامعه» یکی از این ویژگیهاست، علاوه بر آن، در سطح جهانی نیز یک خلأ فکری ناشی از سرخوردگی از بینتیجه بودن تفکرات مارکسیستی و لیبرالیستی وجود دارد که زمینه را برای ارائه حرفهای نوی تفکر اسلامی فراهم کرده است.
رهبر انقلاب اسلامی تأکید کردند: اگر بتوانیم حرفهای نو و جذاب اسلام را در خصوص انسان، جامعه و سیاست به گوش جهانیان و بهویژه نسلهای جوان برسانیم، قطعاً مورد قبول قرار خواهند گرفت.
حضرت آیتالله خامنهای وجود وسائل و ابزارهای ارتباطاتی و رسانهای فراگیر بهواسطه شکلگیری فضای مجازی را یکی دیگر از ویژگیهای دوران کنونی برای رساندن پیام حیاتبخش اسلام، برشمردند و گفتند: یکی دیگر از امتیازات این دوران، کثرت سؤالها و شبههها در ذهنهاست که همین زیاد بودن سؤالها، ذهنها را برای یافتن پاسخها فعال و زمینه را برای عبور از مرزهای علم فراهم خواهد کرد.
ایشان تأکید کردند: همانگونه که در سؤالها و شبههها نباید متوقف بمانیم، در یافتن پاسخ نیز باید بهدنبال پاسخهای منطقی و صحیح برویم.
حضرت آیتالله خامنهای در بخش دیگری از سخنان خود به برخی مطالب مطرحشده از جانب طلاب، در این دیدار اشاره و نکاتی را در خصوص آنها بیان کردند.
رهبر انقلاب اسلامی طلاب را به «جدیگرفتن درس و بحث علمی» توصیه کردند و در این خصوص گفتند: شرط تأثیرگذاری در جامعه، افزایش سواد و ارتقاء نصاب علمی است، همچنان که امام بزرگوار که در نصاب کامل علمی قرار داشت، توانست مبارزه و حرکت عظیم انقلاب را به ثمر برساند.
ایشان لازمه پیشنهادات اصلاحی برای حوزههای علمیه را «عملی بودن» آنها برشمردند و افزودند: برنامه در واقع کشیدنِ راه و جاده بهسمت مقصد است، بنابراین باید بر اساس واقعیتها تنظیم و موانع احتمالی و راهحلها در آن گنجانده و پیشبینی شود.
حضرت آیتالله خامنهای راه رفع نقاط ضعف و رسیدن به وضع مطلوب را در گروی عزم راسخ، حرکت پرانگیزه و مبارزه دانستند و خاطرنشان کردند: مبارزه یعنی تلاش و مجاهدت، همفکری و متشکل شدن.
ایشان برداشت برخی افراد و نویسندگان مبنی بر تمام شدن مبارزه و انقلاب اسلامی را نادرست و «خیانت به انقلاب» خواندند و خاطرنشان کردند: انقلاب، هنجارهای گذشته را به هم میریزد و هنجارهای جدیدی را به وجود میآورد و تداوم انقلاب بهمعنای حفظ هنجارهای جدید است.
حضرت آیتالله خامنهای حفظ و تداوم هنجارهای انقلابی را دشوار و نیازمند مبارزه دانستند و افزودند: دستهایی که با اصل انقلاب مخالفت و کارشکنی میکردند، در مقابل تداوم هنجارهای انقلابی نیز همینگونه عمل میکنند، اما همچنان که پیروزی انقلاب نیازمند مبارزه بود، تثبیت هنجارهای انقلاب و ایجاد جامعه اسلامی همچنان نیازمند مبارزه است.
رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به مراحل تمدنسازی، افزودند: براساس حرکت انقلابی، نظام اسلامی به وجود آمد و این توفیقات بسیار مهم حاصل شد، اما تا رسیدن به نقطه مطلوب و تشکیل دولت اسلامی و جامعه اسلامی فاصله زیادی وجود دارد و ما بدون شک در این راه در حال حرکت و پیشرفت هستیم.
رهبر انقلاب اسلامی همه طلاب جوان را به تقوا و ورع و عبادت و انس با قرآن و دعا توصیه مؤکد کردند و گفتند: بدانید این مسیر بیشتر از تبلیغ زبانی نیازمند تبلیغ عملی است و ابتدا باید از خودمان آغاز کنیم.
حضرت آیتالله خامنهای در پایان تأکید کردند: اگر درس و مباحثه علمی و ذهنهای فعال با تقوا، همراه شوند، قطعاً جامعه علمی و مذهبی ما که روحانیت نامیده میشود، آیندهای بهمراتب بهتر از امروز خواهد داشت.
در ابتدای این دیدار تعدادی از طلاب حوزه علمیه استان تهران به بیان نکات و دغدغههای خود پرداختند.
حجج اسلام آقایان:
- حسین حلوائیان، طلبه درس خارج
- امید فَشندی، سردبیر نشریه طلبگی رستاخیز
- مصطفی جلالی، برگزیده جشنواره علامه حلی ویژه طلاب
- سیدمحمدکاظم موسویفر، دبیر نشستهای بصیرتافزایی در حوزه
- محمد عبدالصالح شاهنوش، دکترای حقوق
- حسین صادقزاده، طلبه پایه نهم
- محمدرضا فغانی، فعال فرهنگی و تبلیغی در زمینه کودک و نوجوان
- محمدحسین افشاری، مؤسس گروههای جهادی
و خانمها:
- خدیجه احمدی، پژوهشگر برتر مرکز مدیریت حوزههای علمیه
- رضوان قربانی باوریانی، محقق و طلبه سطح 2
- سمیه احمدی، دانشجوی دکترا
- فاطمه احمدی، مؤلف 7 عنوان کتاب
موارد زیر را مطرح کردند:
- ضرورت ایفای نقش حلقه رابط بین مردم و حاکمیت از سوی طلاب
- ضرورت تولید علم دینی و انجام عمل انقلابی در حوزههای علمیه
- احیاء مکتب علمی و عملی حضرت امام(ره) بهعنوان پادزهرِ انقلابزدایی از حوزهها
- ضرورت پویا شدن حوزه برای حل مسائل جامعه بهویژه موضوعات جدید اجتماعی، اقتصاد، سیاست خارجی و فرهنگ
- ضرورت بهروزسازی متون درسی حوزه، متناسب با نیازهای روز جامعه
- ضرورت همکاری حوزههای علمیه با نهادهای عمومی جهت یافتن راهحل برای آسیبهای اجتماعی
- ضرورت شناسایی و جذب نیروهای کارآمد در حوزه
- انتقاد از رها بودن فضای مجازی و بیان ضرورت تولید «فقه فضای مجازی» ناظر به ارزشها و هنجارهای ایرانی اسلامی
- ضرورت توجه به تبلیغ و آموزش در گروه سنی کودک و نوجوان و تدوین متون دینی متناسب با این گروه سنی
- ضرورت تأسیس قرارگاه جهادی و مهندسی فرهنگی در حوزههای علمیه
- ضرورت آمادهسازی طلاب برای مواجهه عالمانه با شبهات.
انتهای پیام/ص
به گزارش شبنم همدان به نقل از آرمان زنان : خانم جنیدی که به تازگی به معاونت ریاست جمهوری منصوب شدهاند علت استفاده (با اختیار و نه از روی اجبار) از پوشش چادر در جلسات هیأت دولت را خواست رئیس جمهور بر اساس پروتکل کابینه عنوان کردهاند. ضمن تقدیر از این اقدام جناب آقای روحانی که ان شاء الله با دغدغه دینی ایشان همراه بوده و ابراز خرسندی از اینکه دولت خود را در قبال بهشت رفتن مردم مسئول دانسته است، انتظار میرود مشابه این پروتکل به بدنه دولت هم ابلاغ گردد.
البته اصراری بر چادری شدن همه بانوان شاغل در دولت نیست (که اگر این پوشش حداکثری را انتخاب کنند فضیلت بالاتری کسب نمودهاند) ولی رعایت حداقل حجاب شرعی و عدم خودنمایی خواستهای منطقی و ضروری است.
دولت میتواند شرط کار در بدنه وزارتخانه و ادارات دولتی را استفاده از یک پوشش غیرمحرّک و عدم آرایش در محیط کار قرار دهد. متأسفانه در برخی بانکها، دانشگاههای دولتی و ادارات، بعضی از بانوانی که به ارائه خدمت به مردم مشغول هستند آنچنان حاضر میشوند که اگر فردی را با چشم بسته وارد آن محیط کنند و در آن دانشگاه یا اداره یا محیط دولتی چشم بگشاید، تصور میکند آن بانو در حال عزیمت به مجلس عروسی است!
التزام به رعایت حجاب، قانون کشور است و قوه مجریه باید بیشترین اهتمام را به اجرای قانون داشته باشد. البته جلوگیری از عدم رعایت قانون، رافع وظیفه نهادهایی که باید به ترویج حجاب و تبیین فلسفه و فایده آن بپردازند هم نیست. از آنجایی که (الناس علی دینِ مُلوُکهم / مردم از روش حاکمان پیروی میکنند)، از دولتی که خود را به حداکثر حجاب ملتزم میکند و این کار هم قابل تحسین است، اجرای قانون رعایت حداقل حجاب در مجموعه تحت مدیریت، انتظار زیادی نیست.
انتهای پیام/ص
به گزارش شبنم همدان به نقل از جام جم : نصرتی که بازیگری را با تئاتر شروع کرده با سریال پایتخت بین عموم مردم معروف و البته محبوب شده است.
فهیمه زنی مهربان، صبور و غمخوار است. شاید باورش کمی سخت باشد اما وقتی با نصرتی همصحبت شدم به این موضوع هم پی بردم که ویژگیهای او بسیار شبیه فهیمه است. نصرتی سبک زندگی خاص خودش را دارد. حرفهایش به دل مینشیند.