به گزارش شبنم همدان به نقل از فارس : در سکوت برنامههای فرهنگی و هنری دستگاههای عریض و طویل استان که داعیهدار فرهنگ و هنر پایتخت تاریخ و تمدن ایران زمین نیز هستند، این روزها شاهد برگزاری مراسمی تحت عنوان عصر شعر «زمستانه» در شهر همدان هستیم.
برنامه ای که نه بر حسب وظیفه و بخشنامه و اعتبارات دولتی بلکه صرفاً برساس علاقه و اشتیاق گروهی از جوانان این شهر با محوریت انجمن ادبی شهید آوینی همدان و با دعوت از بزرگان و اساتید شعر و ادب کشور انجام گرفته و معمولاً هم با استقبال بینظیر ادب دوستان همدانی همراه است.
اما هفتمین عصر شعر زمستانه انجمن ادبی شهیدآوینی همدان در سال جاری حال و هوای دیگری داشت. به طوری که با وجود عدم توجه و حمایت مسوولان مربوطه در اجرای آن، باز هم اتفاقی نو و منحصر به فرد در این مراسم رخ داد و این رویداد مهم، رونمایی از کتاب گزیده آثار ادبی تعداد زیادی از شاعران استان همدان بود که با عنوان «فصل خیس» منتشر و روانه بازار شده است.
در همین راستا مسوول انجمن ادبی شهیدآوینی همدان در گفتوگو با خبرنگار فارس با بیان اینکه این انجمن در بهمن ماه سال 84 و با همت جمعی از جوانان علاقمند شهرک ولیعصر تاسیس شده است اظهار کرد: علاوه بر جلسات هفتگی انجمن که عصر روزهای یکشنبه در محل فرهنگسرای مهر برگزار میشود سعی بر این بوده که در طول سال نیز برنامههای متعددی در حوزه کاری خود داشته باشیم.
مسعود روحیحیدر گفت: یکی از این برنامهها برگزاری مراسم عصر شعر «زمستانه» انجمن در ایام دهه مبارک فجر است که هر سال در بهمن ماه و با دعوت از برخی از بزرگ شعر و ادب و حضور شاعران و فرهنگدوستان در همدان برگزار میشود.
وی با اشاره به برگزاری هفتمین عصر شعر زمستانه انجمن شهید آوینی در عصر بیست و یکم بهمن ماه امسال، افزود: با وجود اینکه امسال عصر شعر زمستانه این انجمن هفتمین سال خود را سپری کرد اما هیچگونه حمایتی از سوی مسوولان شاهد نبودیم.
روحیحیدر با انتقاد از مسوولان اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی همدان گفت: مدیران این اداره که در واقع متولی اصلی فرهنگ و هنر استان هستند نه تنها خود در ایام دهه مبارک فجر برنامهای در این حوزه نداشتند بلکه هیچگونه حمایت و توجهی هم به اینگونه مراسمها ندارند.
مسوول انجمن شهید آوینی همدان با بیان اینکه مجوز فعالیت این انجمن از طرف اداره ارشاد صادر شده و زیرمجموعه انجمنهای ادبی این اداره است، افزود: طی سه سال اخیر و با روی کار آمدن مدیران دولت تدبیر و امید در این اداره حتی یک ریال هم به انجمن شهید آوینی کمک نکردهاند و این در حالی است که طی همه این سال ها به همه انجمنهای ادبی استان مبالغی واریز شده است.
وی تاکید کرد: البته این لطف جناب مدیرکل و معاون فرهنگی ارشاد به اختلاف انجمن شهیدآوینی و خانه شعر و ادب استان برمیگردد که جای تاسف دارد.
روحیحیدر با اشاره به لزوم توجه و پویایی بیشتر فعالیتهای فرهنگی در مناطق حاشیهای شهر گفت: جوانان انجمن ادبی شهید آوینی با تحمل این نامهربانی و کملطفیهای مسوولان راه خود را پیدا کرده و در راستای اهداف والای فرهنگی خود حرکت میکنند.
وی ضمن تشکر از معاونت فرهنگی شهرداری همدان افزود: شهرداری تنها ارگانی است که در طی این سالها همراه این انجمن بوده و با واگذاری سالن تالار فجر برای برگزاری مراسم عصر شعر زمستانه، انجمن را در برگزاری این برنامه یاری کرده است.
* با توجه به محدودیتهای مالی، برگزاری چنین برنامههای فرهنگی "هنر" میخواهد
یکی دیگر از شاعران همدان نیز در گفتوگو با خبرنگار فارس با بیان اینکه انجمن ادبی شهید آوینی یکی از انجمنهای نامآشنای استان است که در راستای ارتقای سطح کیفی ادبیات استان همدان تلاش میکند، گفت: این انجمن در طی سال برنامههای بسیار خوبی را با حضور اساتید مطرح کشوری همچون دکتر کزازی و... برگزار کرده که البته نتایج مطلوبی نیز به همراه داشته است.
حجت یحیوی با اشاره به برگزاری مستمر برنامه عصر شعر زمستانه از سوی این انجمن در ایام دهه فجر هر سال اظهار کرد: با وجود مشکلات و کمبودهایی که به خصوص در زمینه مالی وجود داشت اما امسال هم هفتمین عصر شعر زمستانی این انجمن با حضور اکثر شاعران استان برگزار شد.
وی افزود: یکی از اقدامات مفید در این جلسه رونمایی از مجموعه شعر استانی «فصل خیس» به عنوان مجموعه گزیدهای از آثار شاعران سراسر استان است که توسط نشر شانی به زیور چاپ آراسته شده که این حرکت میتواند نقطه عطفی در کارنامه ادبی استان و حتی کشور باشد.
این شاعر رزنی ادامه داد: بدون تردید با محدودیتهای مالی که اکثر انجمنهای همدان با آنها مواجه هستند و انجمن شهید آوینی هم از این قاعده مستثنی نیست برگزاری چنین برنامه و فعالیتهایی به واقع "هنر" میخواهد.
وی با تاکید بر اینکه این دوستان نشان دادند با دست خالی هم میشود کارهای باکیفیتی انجام داد گفت: این خود نشاندهنده دغدغه ادبی آنهاست که البته قابل تقدیر است.
یحیوی در پایان ابراز امیدواری کرد با حمایت هرچه بیشتر از انجمنهای ادبی و اهالی قلم شاهد پویایی، شکوفایی و درخشش بیشتر استعدادهای ادبی استان باشیم.
انتهای پیام/ص
به گزارش شبنم همدان به نقل از ایسنا : رئیس مرکز فناوری اطلاعات و رسانههای دیجیتال وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تاکید کرده است که ما به دنبال ایجاد یک فضای سالم و ایمن برای کاربران و خانوادهها هستیم و انتظار میرود تا سال آینده بتوانیم تا حدودی با ایجاد یک فضای محدود سالم و ایمن برسیم.
او اخیرا با اشاره به اجرای طرح ساماندهی کانالهای تلگرامی و شبکههای اجتماعی با بیش از ۵۰۰۰ دنبالکننده و الزام آنها به ثبت در وزارت ارشاد اعلام کرده که تاکنون ۴۷۰۰ کانال و گروه با بیش از ۵۰۰۰ عضو ثبت رسمی شدند.
به گفته سید مرتضی موسویان این کانالها و گروهها مورد حمایت وزارتخانه فرهنگ و ارشاد اسلامی قرار میگیرند و برآوردها از وجود بالغ بر ۱۱ هزار کانال تلگرامی و شبکههای اجتماعی بالای ۵۰۰۰ عضو در سطح کشور حکایت دارد.
بر این اساس تنها این کانالها و گروههای ثبتشده اجازه تبلیغات دارند. علاوه بر آن، این کانالها و شبکههای اجتماعی ثبت شده میتوانند با درخواست از وزارتخانه مجوز تاسیس واحد فرهنگی دیجیتال دریافت کنند.
از سوی دیگر رئیس مرکز فناوری اطلاعات و رسانههای دیجیتال وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از معافیت مالیاتی این شبکهها و گروههای مجوزدار خبر داد و گفت: علاوه بر اینها وزارتخانه خدمات دیگری همچون تسهیلات کسب و کار، آموزش رایگان و ...را نیز به آنها ارائه خواهد داد.
اما سایتها و وبلاگها نیز میتوانند پس از انجام فرآیند ثبت قانونی از این مزایا بهرهمند شوند و به گفته مسوولان، همه این اقدامات با هدف ساماندهی محتوای دیجیتالی در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی انجام میشود.
وزارت ارشاد در خصوص گروهها و شبکههای زیر ۵۰۰۰ عضو نیز اعلام کرده که از نظر این وزارتخانه منعی وجود ندارد و برای ثبت این کانالها و شبکهها نیز آمادگی وجود دارد.
انتهای پیام/ص
به گزارش شبنم همدان به نقل از راه دانا : مینو اصلانی در گفتگو با ناب نیوز در خصوص اشتغال بانوان، پیامدها و راهکارهای آن با بیان اینکه اصل اشتغال خانم ها از دیدگاه مراجع و دین مبین اسلام مشکلی ندارد، گفت: در روایات می بینیم خانم ها می توانند اشتغال داشته باشند و منابع درآمد آنها کاملا شخصی است؛ حتی می توانند در امورات خانه از این درآمد استفاده نکنند و تااین حد در کسب و استفاده از درآمد آزادی عمل دارند.
حفظ کرامت زن و رسیدگی به وظایف مادری در خانواده شروط لازم برای اشتغال بانوان است
رییس بسیج جامعه زنان کشور ابراز کرد: نکته قابل توجه این است که اشتغال خانم ها باید کرامت آنها را حفظ کند و به گونه ای نباشد که به نقش های دیگر آنها در خانواده و تربیت نسل خدشه ای وارد کند؛ آنچه که امروز در نظام جمهوری اسلامی انتظار می رود این است که زمینه را برای حضور بانوان در عرصه های اشتغال به گونه ای فراهم کند که با حفظ این دو مسئله یعنی حفظ کرامت و خدشه نزدن به نقش مادری و تربیت فرزند باشد.
وی با اشاره به این کلام رهبر معظم انقلاب در خراسان شمالی که فرمودند چرا باید به شرایط به گونه ای باشد که خانم ها مجبور باشند یا شغل انتخاب کنند یا وظایف مادری و همسری؛ عنوان کرد: در واقع در نظام جمهوری اسلامی باید زیرساخت های اساسی و بنیادی را به گونه ای رقم بزنیم که بانوان اطمینان داشته باشند اگر شغلی انتخاب کردند به این دو مسئله مهم یعنی حفظ کرامت و رسیدن به وظایف مادری خدشه وارد نمی شود.
ضرورت تغییرات اساسی در نظام استخدامی کشور و ایجاد شرایط مناسب اشتغال بانوان
اصلانی اظهار داشت: همچنین در نظام استخدامی کشور باید تغییرات اساسی وبنیادی شکل گیرد یعنی خانم ها باید در انتخاب نظام شغلی خود آزاد باشند؛ گاهی برخی خانم ها تمایل دارند به صورت نیمه وقت کار کنند یا توانایی دارند از راه دور کار انجام دهند.
وی افزود: این مسائل باید نظام مند باشد تا این اطمینان خاطر برای خانم ها حاصل شود که از لحاظ ادامه کار به مشکل برنمی خورند؛ ما حداقل باید 4 نوع نظام استخدامی در کشور داشته باشیم که رسیدن به این 4 نوع نظام، عزم ملی و اراده مستحکم می خواهد چرا که بسیاری از زیرساخت ها و سیستم های نظارتی وکنترلی باید تغییر کند اما در نهایت حق بانوان ادا می شود.
اصلانی بیان کرد: در این صورت هم جامعه از استعدادها و توانمندی آنها بهره برده و در پیشرفت کشور استفاده می شود و هم به سایر نقش های فطری و وظایف جدی خود می رسند به گونه ی که هیچ بر دیگری سایه نینداخته و هر کدام در جایگاه خود از اهیمت لازم برخوردار باشند.
رییس بسیج جامعه زنان کشور خاطرنشان کرد: در برخی مشاغل حضور خانم ها بسیار جدی است؛ به طور مثال در کرسی های درس و دانشگاه مثل رشته های مختلف پزشکی و گیاهپزشکی که به جهت آسایش خانم ها باید کادر قوی داشته باشیم و لازم است نظام های دیگری داشته باشد.
حضور بیش از حد بانوان خارج از منزل موجب فروپاشی خانواده در غرب شده است
اصلانی با اشاره به اینکه آنچه در غرب موجب از هم پاشیدگی خانواده ها شد، حضور بیش از حد خانم ها خارج از منزل بود، تصریح کرد: پارلمان انگلیس قانونی تصویب کرد که مشاغلی تعریف شود تا خانم ها بتوانند در خانه انجام دهند چرا که حضور بیش از حد آنها خارج از منزل، آسیب های جبران ناپذیری به فرزندان وارد کرده و منجر به افسردگی و برخی آسیب های اجتماعی مانند بزهکاری شده است.
وی تاکید کرد: لذا باتوجه به ظرافت و حساسیت های خانم ها و برای جلوگیری از اینگونه آسیب ها، باید بحث اشتغال خارج از منزل تعریف شده باشد به جز مشاغل خاصی که جایگاه خاص خود را دارد.
این کارشناس مسائل فرهنگی یادآور شد: بیش از حد بیرون بودن خانم ها از منزل هم به خود آنها و هم به خانواده آسیب می زند و ممکن است در آینده ما را دچار مشکلاتی کند که امروز غرب در این باتلاق فرو رفته است؛ لذا باید با آسیب شناسی دقیق نسبت به این مسئله، مراقبت های لازم را داشته باشیم.
مسئولان در زمینه اقتصاد مقاومتی و اشتغال خانگی عزم جدی داشته باشند
اصلانی در خصوص راهکارهای پیشگیری ازآسیب های یادشده اذعان داشت: بحث اشتغال و تولید خانگی در اقتصاد مقاومتی بسیار مهم است؛ در گذشته خانم ها با الزامات خاص خود در اقتصاد خانواده مشارکت داشتند که هم از خانواده دور نبودند و هم نقش آفرین بودند.
رییس بسیج جامعه زنان کشور خاطرنشان کرد: امروز هم باید در اقتصاد مقاومتی و اشتغال خانگی مسئولان به ویژه قوه مجریه عزم جدی داشته باشد؛ تغییر نظام های استخدامی موضوع مهمی است که باید با همت بالایی انجام شود و بتوانیم ضمن بهره بردن از حضور و استعداد خانم ها در جامعه، از آسیب های این امر و فروپاشی خانواده ها جلوگیری کنیم.
انتهای پیام/ص
به گزارش شبنم همدان به نقل از مهرخانه : هیأت داوران این دوره از جشنواره محمدرضا هنرمند، شهرام اسدی، محمدمهدی دادگو، محمدرضا تختکشیان، رؤیا نونهالی، ایرج رامینفر و اکبر نبوی بودند که یکی از نکات اعتراضی برخی از اصحاب سینما و کاندیداها، به نظرات هفت داور این جشنواره و انتخاب این داوران توسط مدیران سینمایی و جشنواره بود.
از ویژگیهای بارز این دور از جشنواره فجر حضور پررنگ و برجسته سینماگران زن بود که با فیلمهایی با مضمون اجتماعی بسیار خوش درخشیدند و حضور نرگس آبیار در هیأت انتخاب فیلم های جشنواره امسال نیز میتواند نشاندهنده ارتقای زنان در عرصه هنر و به خصوص سینما باشد.
در مجموع عوامل فنی و اجرایی هفت فیلم جشنواره امسال را زنان سینماگر برعهده داشتند که عبارتند از: زیر سقف دودی به کارگردانی پوران درخشنده، فیلم آذر به تهیهکنندگی نیکی کریمی، ویلاییها به کارگردانی منیر قیدی، خانه دیگر به کارگردانی بهنوش صادقی، دریاچه ماهی به کارگردانی مریم دوستی، اسرافیل به کارگردانی آیدا پناهنده و مادری به کارگردانی رقیه توکلی.
رشد چشمگیر کارگردانان زن در سی و پنجمین جشنواره فجر نقطه تفاوت امسال با سالهای گذشته را رقم زده است. البته سال گذشته نیز در جشنواره سی و چهارم فیلم فجر زنان کارگردان حضوری فعال داشتند که میتوان به فیلم «نفس» ساخته نرگس آبیار و فیلم «نیمه شب اتفاق افتاد» ساخته تینا پاکروان اشاره کرد.
در این گزارش نگاهی کلی میکنیم به موضوعات اجتماعی برخی از فیلمهایی که مورد توجه قرار گرفتند و در بخش سودای سیمرغ نامزد دریافت جایزه شدند.
ضربههای طلاق عاطفی به خانواده در «زیر سقف دودی»
«زیر سقف دودی» جدیدترین ساخته پوران درخشنده که اولین بار در سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر نمایش داده شد مثل بیشتر آثار کارگردانش مضمونی اجتماعی دارد و به ماجرای طلاق عاطفی بین زن و شوهرها میپردازد. داستان فیلم، زندگی زوج متمولی را نشان میدهد که پدر خانواده در آستانه ورشکستگی است. زن خانواده که همه زندگی خود را فدای بزرگکردن فرزندش کرده و حالا که او بزرگ شده، هیچ ارتباط عاطفی بین مادر و پسر وجود ندارد. این سه عضو اصلی خانواده، هر سه با هم بیگانهاند، حرفی برای گفتن با هم ندارند و در انزوا و تنهایی خود بهسرمیبرند. مادر خانواده در تلاش است تا به این وضع ناامیدکننده پایان دهد اما تلاشش سرانجامی ندارد. آنچه در خانه آنها گرم است، روابط بین افراد نیست، بلکه غذا است.
طلاق عاطفی همیشه در کمین زندگی مشترک بسیاری است و کارگردان این فیلم سعی کرده است این نکته را نشان دهد که در این امر هر دو طرف میتوانند مقصر باشند. شیرین با توجه بیش از حد به فرزندانش و فراموش کردن نقش همسری خود و بهرام با افراط در کارکردن و تأمین مالی خانواده بدون توجه به نیازهای عاطفی همسرش، هردو در ایجاد این روابط سرد دخیل هستند.
پوران درخشنده روابط و نوع زندگی فرزند خانواده را نیز به تصویر میکشد. البته نکتهای که در این فیلم وجود دارد این است که میخواهد به تماشاچی نشان دهد که فرزندان طلاق چندان سرنوشت خوشایندی ندارند با این تفاوت که شخصیت آرمان در این فیلم، از طلاق عاطفی میان مادر و پدرش رنج میبرد نه طلاق قانونی.
البته از لحاظ ساختاری و نوع شخصیتپردازی در این فیلم با افراط بیش از حد مواجه هستیم تا جایی که مخاطب نمیتواند واقعیت نقشها را باور کند و این نکته در ارتباطگیری مخاطب با فیلم تاثیرگذار است. صحبتهای مشاور در طول فیلم، مخاطب را به یاد برنامههای آموزشی تنظیم خانواده و زناشویی میاندازد که از تلویزیون پخش میشود. روانشناس صریحترین حرفها و آموزهها را درباره عشقورزی مانند یک پیام آموزشی دیکته میکند. میشد انتظار داشت کارگردان این دست پیامها را در قالب محتوای فیلم روایت کند نه اینقدر ابتدایی و خستهکننده.
در مجموع این فیلم یک فیلم اثرگذار و موشکافانه است که با توجه به مؤلفش که جنسیت زن دارد، اسیر بیانیههای ضدمرد نشده و با نگاهی تحلیلگرایانه و آگاه، پوسته ظاهری زندگی را کنار زده و با دقت به وارسی معضلات و مشکلات عاطفی و روحی روانی خانواده میپردازد و به دلیل اینکه هم به نسل گذشته و نیز نسل جوان به طور توأمان پرداخته است، اسیر شعار علیه نسل یا جبهه یا قشری نشده و تنها با نگاهی آسیبشناسانه به شدت همذاتپنداری مخاطب را بر میانگیزد. نکته دیگر نشان دادن «حس تسلطخواهی» بر زن موضوع تازهای است که در فیلم درخشنده مطرح میشود. این الگوی رفتاری آرمان در مقابل نامزدش، میراث پدرش محسوب میشود که به نوعی یک آرمانخواهی مردانه است که مؤلف سعی دارد آن را منسوخ نشان دهد.
به تصویر کشیدن دنیای زنانه از جنگ در «ویلاییها»
بیشترین فعالیت منیر قیدی در سینما پیش از کارگردانیاش، به عنوان منشی صحنه و دستیار کارگردان بوده است. شروع فعاليت هنري او به عنوان منشي صحنه در سال 1368 با فيلم «زير بام هاي شهر» ساخته اصغر هاشمي بود تا اینکه او تصمیم گرفت به عنوان کارگردان در سینما ادامه فعالیت بدهد و در اولین تجربه فیلمسازی بلندش، سراغ فیلم سینمایی «ویلاییها» برود. فیلمی که تهیهکنندگیاش را سعید ملکان برعهده دارد و طناز طباطبایی، پریناز ایزدیار، علی شادمان، ثریا قاسمی و صابر ابر بازیگران آن هستند. داستان فیلم «ویلاییها» درباره خانوادههای فرماندههان سپاه و ارتش در سال ۱۳۶۵ است. عزیز، زن ۵۰ سالهای است که همراه نوههایش وارد مجموعه ویلاها میشود. الیاس نیز راننده بسیجی است که هر وقت وارد مجموعه میشود همه نگران این میشوند که شاید خبر شهادت یکی از فرماندهان را بدهد. پس از مدتی سیما که عروس عزیز است از تهران میآید تا بچههای خود را به خارج از کشور ببرد.
در این فیلم، زنان نقش مؤثری دارند و عوامل مختلف این اثر سینمایی معتقدند که این اثر یک فیلم زنانه است. «ویلاییها» دنیای زنانهای از جنگ را نشان میدهد، زنانی که انتظار مردانشان را میکشند تا از جنگ برگردند. در این فیلم بازیگر به معنای نقش اول و دوم وجود ندارد، نقش اول و آخر برای زن است.
این فیلم اولین اثر در سینمای ما است که اینگونه زنان را مهرههای اصلی خود قرار داده است. زنانی که در دوران دفاع مقدس همسران و فرزندان خود را تنها نگذاشتند و شاید نگاهی دیگر به پشت صحنه هشت سال دفاع مقدس و نقش زنان در این رویداد است. موقعیت دراماتیکی که منیر قیدی در «ویلاییها» به تصویر کشیده در سینمای ایران همتا ندارد؛ هرچند که پیش از این برخی از فیلمسازان همانند انسیه شاهحسینی در «شب بهخیر فرمانده»، پرویز شیخطادی در «روزهای زندگی»، احمدرضا درویش در «کیمیا» و... سعی داشتند تا بخشی از سایه مهیبی که جنگ بر سر زنان این مرز و بوم در خاکریزها و پشت جبهه ها انداخته را به تصویر بکشند اما تاکنون کسی نتوانسته این چنین نمای تماماً زنانهای در سایهسار هشت سال دفاع مقدس را در سینمای ایران متبلور سازد.
در «ویلاییها» ما با زنانی مواجه هستیم که با وجود آن که از لحاظ سنی و فرهنگی با هم هیچگونه تشابهی ندارند، اما هریک در تنهایی خود بهسر می برند و این تنهایی و چشمانتظاری است که آنها را به هم متصل میکند. پس به طور کلی میتوان درونمایه فیلم را «درد تنهایی زنان» قلمداد کرد.
البته در کنار ویژگیهای مثبت، ویژگیهای منفی نیز وجود دارد. این فیلم در همان 10 دقیقه ابتدایی تمام داستان را روایت میکند و مخاطب با مواجهه با این اتفاقات منتظر جرقه اصلی فیلم مینشیند که اصلاً زده نمیشود و یا شاید فیلمساز تصور کرده است که این جرقه زده شده است .فیلم با یک درجه مشخص و نرمال آغاز و به پایان میرسد و تکلیفش را نه با خود و نه با مخاطب مشخص نمیکند و هیچ چرا و سؤالی را در ذهن مخاطب ایجاد نمیکند.
روایت عشق و مرگ در «اسرافیل»
«ناهید» اولین فیلم بلند سینمای آیدا پناهنده بود که در سال 1393 ساخته شد و در بسیاری از جشنوارههای خارجی مورد توجه قرار گرفت و حالا پناهنده در دومین تجربه کارگردانیاش سراغ ساخت فیلمی با عنوان «اسرافیل» رفته است که درامی درباره چالشها و نیازهای عاطفی و روابط انسانی است و عاشقانهای از نگاه زنانه است که در آن جرقههای عشقی فراموششده از زیر خاکسترش شعله میکشد. «مردی که ماهی را دوست داشت، برگشته است. دختری که بهروز را دوست دارد بر میگردد... مردگان زنده میشوند»؛ این جمله خلاصهای از سازندگان «اسرافیل» است که از داستان فیلمشان منتشر کردهاند و گره از راز نام فیلم باز میکند.
آیدا پناهنده در فیلم «ناهید»، به خوبی توانسته بود به انزلی هویت ببخشد و از خانه قهرمانش، کاراکتر بسازد و این تجربه در «اسرافیل» هم تکرار شده است. فیلم با ضرباهنگی آرام شروع میشود و مخاطب را ناخواسته با آدمهای آن درگیر میکند؛ آدمهایی که به شدت تنها و تهی هستند و به دنبال ذرهای امید و انگیزه برای ادامه زندگی میگردند.
کارگردان این فیلم احوال خوبی از میانسالی یک زن را تصویر میکند؛ از یاد عشق سالهای جوانی، از غمباد درد از دست دادن فرزند و از بار روانی یائسگی اما تمام اینها فقط یک احوال ساده است و گویی پناهنده تنها خواسته است این احوال را تصویر کند و بار دراماتیک خاصی برای آن تدارک ندیده است.
«اسرافیل» از عشق و مرگ میگوید؛ عشقهای گذشته مثل مردگانی از قبر برخاسته که به دنبال فرجام خود آمدهاند. داستان عاشقانه ماهی و بهروز که در نوجوانی به دلیل رفتارهای سنتی یک جامعه روستایی ناتمام مانده است و حالا که ماهی عزادار مرگ پسرش است، بهروز بازگشته و زخمهای قدیمی را گشوده است. تا اینجای داستان به شباهتهای محتوایی «ناهید» و «اسرافیل» میتوان پی برد. این همان مضمونی است که پناهنده در فیلم اولش بر آن انگشت گذاشت؛ اما ماهی آشکارا فاقد جسارتی است که ناهید را به کاراکتری جذاب و خاص خودش تبدیل میکرد. ماهی منفعل است و در برابر اتفاقات پیش رویش واکنش چندانی ندارد و در بیشتر قسمتهای فیلم، دوگانگی شخصیت ماهی آزاردهنده میشود. ماهی آزادانه و رها با مردی که قبلاً عاشقانه دوستش میداشته وقت میگذراند و به نظر میرسد نگاه اطرافیان برایش اهمیتی ندارد اما در قسمتهای دیگر در مقابل افراد خانوادهاش سکوت میکند و یا در سکانسی بهروز را از ورود به شهر منع میکند، مبادا باهم دیده شوند.
زنانگی و زندگی پس از طلاق در «رگ خواب»
«رگ خواب» به کارگردانی حمید نعمتالله داستان زنی را روایت می کند که دچار مشکلاتی میشود و زندگی شخصی او با تغییراتی همراه است. فیلمنامه آن را معصومه بیات همسر نعمتالله نوشته است که با فضای سرخوشانه و شیطنتآمیز «بیپولی» و «آرایش غلیظ» کاملاً فرق دارد و این بار ما با جهانی جدی و تلخ مواجهیم و نقش قهرمان اصلی را لیلا حاتمی برعهده دارد.
فیلم روایتگر مسیر حرکت یک زن جوان به نام مینا (لیلا حاتمی) در مقطعی حساس از زندگیاش است. اولین جملهای که از او میشنویم در رابطه با پایان زندگی زناشوییاش مطرح میشود: "امروز رفتیم و توافقی طلاق گرفتیم، این تنها چیزی بود که روش توافق داشتیم". شوهر سابق او را در فیلم نمیبینیم. همه اتفاقات قبل از جدایی، از بحث مورد نظر فیلم خارج میشوند و زندگی مینا در روزهای بعد از طلاق به محور اصلی داستان تبدیل میشود. چنین پرداختی در مختصات سینمای ایران کاملاً تکراری به نظر میرسد اما با مشاهده فیلم با فضایی کاملاً متفاوت روبهرو میشویم.
«رگ خواب» از منظری متفاوت زنانگی را به تصویر کشیده است. زنی با تمام ویژگیهای ملموس زنانه. زنی که دوست دارد ستایش شود، دوست دارد زیبا باشد، دوست دارد خانواده داشته باشد و گاهی اعتماد به نفسش را از دست میدهد و گاه مأیوس و سرخورده از همه کس و همه جا، به اضمحلال میرود...
طلاق، بیپولی، بیکاری، بیخانمانی، تنهایی، سوءاستفاده جنسی، سقط جنین، مرگ پدر و... اتفاقت ناخوشایندی است که همگی برای شخصیت اصلی زن فیلم رخ میدهد اما بعد از تمامی این اتفاقات، چارهای جز ادامه زندگی نیست. درست در جایی که مخاطب از او ناامید شده، او به داستان برمیگردد. بلند میشود و عزمش را جزم میکند تا زندگی کند.
باید گفت که «رگ خواب» هشداری آگاهانه و فکرشده است که با همه تلخیاش قشری از جوانان جامعه را نشانه رفته که قربانی کسانی میشوند که به درستی رگ خواب آنها را در دست دارند. فیلم را میتوان ملودارمی اجتماعی دانست که با پایان تلخ خود در روایتی عاشقانه به تراژدی انسانی بدل میشود که تنهایی و فردیت انسان را محکم بر سر دوستیها و احساسات پاک انسانی میکوبد. این فیلم را شاید بتوان به عنوان تلخترین اثر فیلمساز بازشناخت؛ فیلمسازی که همیشه عشق را در آثارش ستوده و آن را مقدس شمرده است. فیلم خوشساخت و خوشریتم است؛ بهگونهای که نمیتوان متوجه گذر زمان شد و موسیقی احساسی پورناظری با ترانه میانی فیلم با شعری از منزوی و صدای همایون شجریان سکانسی درخشان و فراموشنشدنی را رقم میزنند.
قدرت زنانه در «آباجان»
فیلم «آباجان» به کارگردانی هاتف علیمردانی درباره زن جاافتادهای است که در سالهای جنگ در شهر زنجان زندگی میکند. پسرش «خلیل» در جبهه مفقودالاثر شده اما او امیدوار است که پسر بازگردد. شخصیت اصلی فیلم که فاطمه معتمدآریا نقش آن را بازی میکند زنی مقتدر، مدیر، بادرایت و درعین حال لطیف است که تلاش دارد خانواده بزرگ خود را اداره کند. زنی که تازه چند وقتی است از زمان زمینگیر شدن شوهرش توانسته خودی نشان بدهد و در عین حال، رابطهای دوستانه با هوویش هم دارد.
«آباجان» به معنی مادرجان است. آبا، مشکلگشای جمع خانواده است. فرخ که تریاک میخورد، آباست که به دادش میرسد و شیر به حلقش میریزد و او را به بیمارستان میرساند. فرزانه که خرابکاری میکند، آبا است که هاشم را آرام میکند و به فرزانه تذکر میدهد. اعلامیهها که پیدا میشود، آبا التهاب را میخواباند و تأثیرگذارترین سکانس فیلم صحنهای است که او خبر اسارت فرزندش را میشنود و مخاطب را درگیر احساس مادرانه خود میکند. این باعث میشود که مخاطب حس کند چقدر جای زنانی که زنانه به پای مفقودی فرزندان و همسرانشان ایستادند، در سینمای ما خالی است.
این فیلم درواقع روایتی منشوری از همه موضوعات اجتماعی است. از دفاع مقدس گرفته تا مسائل اجتماعی و سیاسی، از آسیبشناسی روابط دختر و پسر تا نقد ریاکاری و... کارگردان همه مسائل اجتماعی را در فیلمش به نمایش گذاشته است.
از نکات منفی فیلم «آباجان» این است که مثل بسیاری از آثاری که فضای آنها در دهه ۶۰ میگذرد، بخش زیادی از انرژی فیلم صرف نشانهشناسی آن دوران شده است اما از قضا «آباجان» هیچ نشانهای از روح و جنس زندگی اجتماعی مردم در آن مقطع از تاریخ را ندارد. شاید یکی از حکمها درباره دهه ۶۰ که همه به آن اذعان داشته باشند، استحکام خانوادگی و اجتماعی جاری در آن سالها باشد. اما برخلاف این واقعیت، تمرکز فیلم بر خانوادهای است که دچار تنش و ازهمگسیختگی است. تا آنجا که تقریباً هیچ آدم سالم و بههنجاری در این خانواده حضور ندارد؛ همه در حال دروغ گرفتن و پنهانکاری از هم هستند و همه با هم درگیر و مشغول جنگ و جدال هستند.
«نگار»؛ زنی خارج از نرمهای زنانه
فیلم «نگار» به کارگردانی رامبد جوان و بازیگری نگار جواهریان، محمدرضا فروتن، مانی حقیقی، افسانه بایگان، اشکان خطیبی، آتیلا پسیانی و علیرضا شجاعنوری؛ یک درام جنایی- معمایی، که قهرمانش یک زن است. نگار که از خانوادهای ثروتمند و بااصالت است، به طرز مشکوکی پدرش را از دست میدهد. پلیس اعتقاد دارد که پدر، به خاطر فشارهای روانی ناشی از شکست اقتصادی جان باخته، اما دختر این روایت را نمیپذیرد و در پی کشف حقیقتی دیگر است. او دختر جوانی است که به جنگ مردانی بیرحم و خشن میرود و شاید به خاطر همین درونمایه، فیلم به لحاظ فمینیستی نیز مورد توجه قرار بگیرد.
شخصيت اصلي فيلم يعني «نگار» در دو جهان زندگي ميكند. همان ابتدا مشخص ميشود كه اين جهان، جهان تخيل نيست. چراكه بعد از بازگشت نگار در نخستين رفت و برگشت به آن جهان، يك برگ «چك» در دستش است. مسلماً و منطقاً از رفت و برگشت به عالم تخيل كسي نميتواند مابهازاي عينياي همراه خود بياورد. پس منطقاً براي تماشاگر يقين حاصل ميشود كه تخيل نيست. ادامه داستان را ميبينيم، «نگار» گاهي در كالبد پدر فوتشدهاش ميرود و خود را در جاي او احساس ميكند. جغرافياي زمان و مكان را در هم ميشكند. گاهي خود نظارهگر خودش در زمان و مكان ديگري است. فضاهايي شبيه به فضاهاي روانپريشي در فیلم بسیار برجسته است. آنچه اين دو حدس را به كل باطل ميكند اصرار خود فيلم بر تمايزگذاري ميان دو فضا است. يعني فيلم به تماشاچي مدام ميگويد كه كجا «اكنون» است و «واقعي» و كجا آن ديگر جايي كه نميدانيم چيست. تنها توجيهي كه باقي ميماند، اين است كه حتماً با امور ماوراءالطبيعي روبهرو هستيم.
بسیاری عقیده دارند، اغلب بازیگران فیلم در نقشهایی ظاهر شدهاند که با تصویر آشنای سینماییشان متفاوت هستند اما به هرحال فیلمنامه دارای حفرههای زیادی است و کارگردان سعی دارد با تقطیع پلانها و کارگردانی پرتحرکش حفرههای فیلمنامه پوشانده شود. به نظر ميرسد كه بزرگترين نقطهضعف «نگار» نداشتن قصهاي استوار است و به عبارتی داستان منطق روايي درستی ندارد و هيچ منطقي پشت اتفاقاتي كه در داستان در حال وقوع است، وجود ندارد.
فراز و نشیبهای زندگی مشترک در «ایتالیا ایتالیا»
«ایتالیا ایتالیا» به کارگردانی کاوه صباغزاده نیز با روایت یک زن شروع میشود که درصدد ساخت فیلمش است، گرچه او با عشق ازدواج میکند اما بعد از مدتی وقتی نمیتواند رؤیای خود را محقق کند با مشکلاتی روبهرو می شود. سارا بهرامی نقش اصلی زن داستان را بازی میکند و این فیلم اولین تجربه بلند سینمایی کاوه صباغزاده است که در جشنواره با واکنشهای مثبتی روبهرو شد.
«ایتالیا ایتالیا» به روایت یک داستان عاشقانه میپردازد. داستانی که از آشنایی نادر (حامد کمیلی) و برفا (سارا بهرامی) در جریان تولید یک فیلم سینمایی آغاز میشود و در ادامه بحرانهایی که بر زندگی این دو تأثیر میگذارد را نمایش میدهد تا به سرنوشت رابطه برسد و در حاشیه این محور اصلی، شاخ و برگهایی مانند عشق و علاقه نادر به کشور ایتالیا و فرهنگ و تاریخ آن و همچنین مشکلات برفا در عرصه فیلمسازی به میان کشیده میشوند.
تزلزلی که بهتدریج در زندگی برفاب و نادر هویدا میشود، ناشی رفتار دوگانه برفا است، شخصیتی که به بهانه مشکلات روحی از همراهی زندگی زناشویی با نادر سرباز میزند و تنها به ساخت فیلم اول سینمایی خود اهمیت میدهد. زندگی این دو نفر بیشتر از اینکه واقعی و درگیرکننده به نظر برسد، یک بازی بدون برد است زیرا در انتها هم نادر و هم برفا آن تصور و رؤیایی که از هم در ذهن میپروراندند را عبث و پوچ و توخالی میبینند، حتی چاپ کتاب چندجلدی نادر هم نمیتواند چیزی را عوض کند.
نمایش روزهای خوش و خرم قبل از ازدواج و درگیریها و ناامیدیها و فاصلههای عاطفی بعد از ازدواج، تعریفی است که از امر ازدواج در فیلم ایتالیا ایتالیا استنباط میشود. اشاره به زندگی زناشویی که چه آسان میتواند پا بگیرد و یا از هم بپاشد، اشاره به نقش فرزند در استحکام خانواده و از طرفی دیگر روایت صادقانه روابطی که در فضای فیلمسازی کشور بین فیلمسازان برقرار است از نکتهها و مؤلفههای برجسته این فیلم است.
شاید بتوان ایتالیا ایتالیا را فرصتی کمرنگ شده در میان اهالی سینما ارزیابی کرد. توجه به عنصر سرگرمی که یکی از حلقههای مفقوده سینمای ایران است و درگیر کردن مخاطب در یک فضای مفرح و از طرفی دیگر روایت صادقانه روابطی که در فضای فیلمسازی کشور بین فیلمسازان برقرار است و کارگردان تلاش کرده به واقعیات نزدیک باشد.
دغدغهای بهنام ایدز در «پشت دیوار سکوت»
«پشت دیوار سکوت» به کارگردانی مسعود جعفریجوزانی و نقشآفرینی سحر جعفریجوزانی روایتی با مضمون اجتماعی است. این فیلم نگاهی متفاوت از بیماری ایدز را به تصویر میکشد و سحر جعفریجوزانی در نقش یک مددکار حضور دارد. از دیگر بازیگران مطرح این فیلمسینمایی میتوان به امین تارخ، و رؤیا تیموریان اشاره کرد.
تیتراژ فیلم با مستندی درباره پرونده معروف خونهای آلوده هموفیلیها شروع میشود و دختری به نام ستاره که مددکار اجتماعی هم است و تقدیر پای او را به سمت انجمن ایدز باز می کند. او در این انجمن تلاش به ایجاد تغییرات مثبت در زندگی خود و مبتلایان به این بیماری دارد؛ مبتلایانی که بیشترین مشکلشان برخورد اطرافیان با آنها است. «پشت دیوار سکوت» پر از دغدغهها و موضوعات بهجا و مهمی است که بهجای نشان داده شدن به مخاطب، برای او توضیح داده میشود که این نکته میتواند از نقاط ضعف فیلم بهشمار آید و رابطه صمیمی مخاطب با فیلم را دچار اختلال کند.
عصر فقدان عاطفه و بیداد تنهایی در «خفهگی»
«خفهگی» به کارگردانی و تهیهکنندگی فریدون جیرانی است که فیلمنامه این فیلم را جیرانی خود به نگارش درآورده است و دارای مضمونی اجتماعی است. الناز شاکردوست و نوید محمدزاده ایفاگر نقشهای اصلی این فیلم هستند و در کنار آنها پولاد کیمیایی، ماهایا پطروسیان و پردیس احمدیه نیز حضور دارند.
در ابتداي فيلم، راهروي تاريك با يك چراغ كه دایم خاموش و روشن ميشود به مخاطب نشان داده ميشود و به نوعي ژانر وحشت و ترس را بياد مخاطب سينما ميآورد. محور اصلي فيلم شخصيت صحراست. دختري كه سالهاست تنها زندگي ميكند، برعكس ساير شخصيتهاي فيلم كه همگي از ابتدا ابعاد شخصيتي پيچيده و مبهمي دارند. فيلم در كل فضاي سردي از روابط عاطفي را نشان ميدهد و نكته جالب توجه داستان اين است كه صحرا در دنيايي از سردي روابط عاطفي بدنبال عشق ميگردد، دختري كه ظاهراً سالهاست كه تنهاست و مردي در زندگي او نيست. صحرا درحال بيخانه شدن است و شايد همين، عاملي براي پناه بردن به يك پيرمرد باشد.
دنيايي كه در خفهگي ترسيم ميشود، همچون سرماي هوا و برف كه در كل فيلم از ابتدا تاانتها وجود دارد، سرد و بدون احساس است. جايي كه عشق معنا ندارد و اگر هم عشقي باشد در راستاي رسيدن به ثروتي است. علاوه بر این موارد، خفهگی از نظر محتوا میتواند فیلمی درباره زنانی باشد که در عصر فقدان عشق و مهربانی در جستوجوی اندک تکیهگاهی، هر یک به نوعی تحت سیطره مردان قرار دارند و منفعلانه بازیچه تصمیمات مردان قرار میگیرند.
«آذر»؛ روایتی از پایبندی زنان به زندگی مشترک
فیلم سینمایی «آذر» به تهیهکنندگی نیکی کریمی و کارگردانی محمد حمزهای در بخش سودای سیمرغ سیوپنجمین جشنواره فیلم فجر حضور داشت. در این فیلم نیکی کریمی، حمیدرضا آذرنگ، هستی مهدوی، فرید سجادیحسینی، مهران نایل، شیرین آقاکاشی، پریسا هاشمپور، مانیا علیجانی و لیلا زارع با حضور پژمان جمشیدی و هومن سیدی به ایفای نقش میپردازند.
این فیلم دست و پا زدن زنی به نام آذر را به تصویر میکشد که بعد از به زندان افتادن همسرش میکوشد کافه رستورانی را که به کمک او راهاندازی کرده است مانند گذشته اداره کند. او در کنار امرار معاش در تلاش است رضایت خانواده مقتول را که اتفاقاً عموی همسرش نیز است، برای آزادی شوهرش بگیرد اما در این مسیر، دست به هر کاری میزند نتیجهای منفی میگیرد و بیش از پیش در مشکلات فرو میرود.
در آغاز فیلم بهویژه در پرده اول تلاش شده که شخصیت آذر ،کاراکتری شاداب به نظر بیاید اما داستان زندگی او به نحوی پیش میرود که در نهایت او را به گونهای دیگر میبینیم. منطق کلی فیلم به شدت ضعیف و زیر دهها سؤال بیپاسخ است. از سویی فیلمنامه از لحاظ محتوایی به شدت مخدوش است و رگههای از فمینیسم افراطی در آن دیده میشود که بیمنطق و دلیل به قاب تصویر درآمده؛ با زنانی در سایه که در هیچ نقشی پررنگ و واقعی نیستند و یارای مقابله با جامعه را ندارند. ظلمهایی که به آذر میشود و فشارهایی که به او از همه طرف میآید تا او نتواند در جامعه نقشی سازنده داشته باشد، بسیار ابتدایی، بیمنطق و مصنوعی است. گویی فیلمساز خواسته تا دنیایی دروغین را همانند حصاری در اطراف آذر بسازد تا او از هیچسو نتواند از فشار جامعه مردسالار خلاصی یابد. دیالوگهای بسیار کلیشهای آذر گواه همین همین مطلب است.
انتقاداتی که به فیلمهای جشنواره فجر امسال میشود
انتقاداتی که نسبت محتوای فیلمهای جشنواره فجر امسال از گوشه و کنار به گوش میرسد بیشتر به نقش کمرمق مردان در فیلمهای مختلف اشاره دارد. به عنوان مثال محمدصادق باطنی یکی از منتقدان سینما در یادداشتی عنوان کرد: مرد ستون زندگی است. ستونی که در مشکلات مهمترین تکیهگاه اعضای خانواده است. حال اگر این ستون بریزد، خانه ناامن میشود و خانواده بیتکیهگاه. متأسفانه باید بگوییم که این روزها سینمای ایران خودآگاه یا ناخودآگاه به طرز عجیبی این تکیهگاه را نشانه گرفته است.
در ادامه او به نمونههایی اشاره میکند. به عنوان مثال در تابستانداغ فرهاد، شوهر نسرین، مردی لاابالی و ژولیده است که شش ماه است به خانواده سر نزده، پولها را دود میکند و بیکار است. تنها فایدهاش در انتهای فیلم کشاندن یک جنازه از جلوی خانه به داخل یک پارک است و یا در فیلم آباجان مش سلیمان پدربزرگ خانواده روی تخت است و رو به موت، هاشم آقا (داماد مش سلیمان) کفترباز است و خانهنشین، کاظم آقا (داماد دیگر مش سلیمان) هم با اینکه معلم و رزمنده است، کمی جلوتر میفهمیم معتاد و زیرآب زن و آدم فروش و دنبال ارث و میراث هم هست.
از جمله نکات انتقادی دیگری که مطرح میشود میتوان به روابط قبل از ازدواج دختر و پسر و قرار گذاشتن در کافیشاپ که نقطه اصلی ارتباطات و تصمیمگیری افراد را تشکیل میدهد و یا مطرح شدن مواردی که خلاف موازین شرعی و فرهنگی سینمای کشور است، میتوان اشاره کرد.
با این وجود به گواهی بسیاری از کارشناسان حوزه سینما و همچنین جامعهشناسان، سینمای جشنواره فجر امسال انباشته از موضوعات و مضمونهای اجتماعی است. مضمونهایی که زنان در آن برجسته و قوی ظاهر شدند و میتواند نقطهعطف توجه جامعه به مسائل و آسیبهایی باشند که در پس بیتوجهی و انکار، هر زمان به شرایط بحرانی رسیدهاند.
انتهای پیام/ص
به گزارش شبنم همدان به نقل از خبرگزاری تسنیم : تحقیقات جدید نشان میدهد ویتامین D از بدن در مقابل عفونتهای تنفسی محافظت میکند.
تبر اساس گزارش ایندیپندنت، تحقیقات جدید نشان میدهد استفاده زیاد از ویتامین D میتواند از افراد در مقابل سرماخوردگی، آنفولانزا و دیگر بیماریهای تنفسی محفاظت کند.
نتایج این تحقیق پس از آزمایشهای بالینی در 14 کشور دنیا، از ارتباط نزدیک استفاده از ویتامین D و حفاظت در مقابل عفونتهای تنفسی نظیر آنفلوانزا حکایت دارد.
به نوشته این تحقیق که درمجله پزشکی «بیامجی» منتشر شد، ویتامین D با افزایش سطح آنتیبیوتیکهایی نظیر پپتیدها در ریه از فرد در برابر عفونتهای تنفسی، ازجمله برونشیت و ذاتالریه و آسم، محافظت کنند.
طبق این گزارش، دلیل شایع بودن بیماری سرماخوردگی و آنفلوانزا در زمستان و بهار این است که سطح ویتامین D در بدن افراد پایین میآید.
یکی از این محققان میگوید:"نقش مکملهای ویتامین D و یا مواد غذایی غنی شده با این ویتامین در پیشگیری از عفونت ریه غیرقابلانکار است.
آبوهوای ابری و بارانی معمولا باعث میشود افراد از دریافت ویتامین D از طریق نور خورشید محروم شوند.
بر اساس مطالعاتی که پیشتر انجامشده است، کمبود ویتامین D در بدن میتواند خطر شکستگی استخوانها، بیماری قلبی، سرطان روده بزرگ، دیابت، افسردگی و آلزایمر و حتی مرگ را افزایش دهد.
بدن انسان بهطور طبیعی با قرار گرفتن در معرض نور خورشید ویتامین D تولید میکند ؛ این در حالی است که غذاهایی نظیر ماهی سالمون و تن و زرده تخممرغ حاوی مقادیر بالایی از ویتامین D هستند.
این ویتامین را میتوان به شیر یا سایر فرآوردهها نیز اضافه کرد و یا بهصورت مکمل مصرف کرد.
انتهای پیام/ص
به گزارش شبنم همدان به نقل از راه دانا : مجتبی روشن روان ضمن تسلیت به مناسبت شهادت بهانه خلقت هستی حضرت فاطمه الزهرا(س) با اشاره به برنامه های این سازمان در این ایام اظهار کرد:حضرت فاطمه زهرا(س)الگوی کامل شخصیتی برای زنان و مردان مسلمان جهان هستند و ما باید در فرصت های مناسب از منبع فیوضات و کرامات این شخصیت الهی بهره مند شویم.
وی افزود:برپایی مجالس عزاداری،ذکر و یاد فضائل این بانوی نمونه از بهترین فرصت های بهره برداری و الگو گیری از شخصیت ایشان است.
رئیس سازمان بسیج مداحان استان همدان با اشاره به برگزاری برنامه های بسیج مداحان در ایام فاطمیه و استفاده از سخنرانان و مداحان برجسته کشوری بیان کرد: بسیج مداحان استان همدان با همکاری هیئت انصارالشهدا همانند سنوات گذشته، امسال نیز در ایام فاطمیه برنامه های مختلفی از قبیل سخنرانی و مدیحه سرایی با حضور مردم ولایی همدان برگزار می کند.
وی عنوان کرد:از اصلی ترین و شاخص ترین برنامه های این سازمان با هیئت انصارالشهدا در ایام فاطمیه امسال برگزاری اجتماع بزرگ مداحان و هیئات مذهبی سراسر استان در 29بهمن ماه سال جاری، همزمان با نماز مغرب و عشا در حسینیه امام خمینی(ره) همدان می باشد.
روشن روان با تاکید بر حضور مداحان و هیئت های مذهبی در این برنامه تصریح کرد:در این برنامه که با حضور مداحان و هیئت های مذهبی سراسر استان برگزار خواهد شد از وجود بابرکت مداح با اخلاص کشوری استاد حاج منصور ارضی بهره مند خواهیم شد و در این برنامه به ذکر فضائل حضرت زهرا(س)و پیام های مبارزاتی ایشان پرداخته خواهد شد.
رئیس سازمان بسیج مداحان استان همدان خاطر نشان کرد:همچنین در ایام فاطمیه دوم از تاریخ 7لغایت 12اسفند ماه به مدت 6شب از نماز مغرب و عشا مراسم عزاداری توسط هیئت انصارالشهدا در حسینیه امام خمینی(ره)برگزار می شود.
انتهای پیام/ص
به گزارش شبنم همدان به نقل از تسنیم : از تابستان که اولین پیش بینیها در مورد جوایز اسکار منتشر شد، تا دو روز پیش، یعنی حدود 66 ماه، فیلم «تونی اردمن» ساخته مارن آده از آلمان، با اختلاف شانس اصلی بردن اسکار بهترین فیلم خارجی زبان بود. آن قدر که خیلیها این فیلم را از پیش برنده میدانستند. اوضاع «فروشنده» اصغر فرهادی اما در طول فصل جوایز اصلا چنگی به دل نمیزد. این فیلم نه گولدن گلوب را برد و نه جایزه انتخاب منتقدان را، جوایز حلقه منتقدان لندن و حلقه منتقدان نیویورک را به خودش اختصاص نداد و برگزیده فستیوال پالم اسپرینگز هم نشد. اوضاع برای فرهادی آن قدر بد پیش می رفت که در برخی لیستها، «او» و «مردی به نام اوه» نماینده های فرانسه و سوئد بالاتر از «فروشنده» قرار گرفتند اما ریاست جمهوری دونالد ترامپ، ورق را کاملا برگرداند. قانون خلق الساعه جلوگیری از ورود اتباع هفت کشور، از جمله ایران به خاک آمریکا، باعث شد به ناگاه تحسین «فروشنده» مساوی با انتقاد به سیاستهای ترامپ شود و همین برای حمایت هالیوود از ساخته جدید کارگردان «جدایی نادر از سیمین» کافی بود تا با آغاز رای گیری نهایی، در حساس ترین روزها «فروشنده» بخت اول بردن جایزه اسکار شود.
تحریم شرکت در مراسم هشتاد و نهم آکادمی توسط ترانه علیدوستی و بعد از آن اصغر فرهادی - که طبق بیان نامه اش، در ابتدا تصمیمی برای آن نداشته- استراتژی خوبی برای جلب توجهات و حمایت از هالیوود علیه دونالد ترامپ بود. حمایتی که حالا با پاسخ هالیوود هم مواجه شده است.
درست در آستانه آغاز رای گیری نهایی اسکار، هاروی وینشتاین، تهیه کننده سرشناس هالیوود، از اصغر فرهادی حمایت کرد و کارگردانی او در «فروشنده» را تحسین کرد. او که در لندن سخنرانی میکرد، به شدت قانون جدید ترامپ را مورد انتقاد قرار داد و بارها به تمجید از ساخته اصغر فرهادی پرداخت. وینشتاین اگر قوی ترین تهیه کننده حال حاضر دنیا نباشد قطعا از نسل مغولهای سنتی هالیوود است. فردی که یک تنه کمپانیش را در برابر هفت غول هالیوود، برادران وارنر، دیزنی، فاکس، کلمبیا، یونیورسال، پارامونت و متروگلدوین مه یر، نگه داشته و به رقابت می پردازد. جالب است بدانید او آن قدر در لابی کردن و ایجاد کمپین برای فیلمهایش در فصل جوایز قدرتمند است که استراتژی کمپین فصل جوایزی به نام خودش ثبت کرده. از مهمانی بزرگی که هر ساله در حاشیه جشنواره فیلم کن می دهد و برای یک شب عملا بزرگ ترین فستیوال فیلم دنیا را کاملا به حاشیه می فرستد بگیرید تا اکران های ویژه با حضور مهمانان سرشناس و انتشار خبرهای نه چندان صحیح در روز رای گیری نهایی اسکار برای جلب توجه بیشتر و... که هر کدام بخش هایی از این استراتژی قدرتمند او هستند. تلاشی که البته ثمر بخش هم بوده.
اگر به تلاش او در سال های اخیر نگاهی بیندازیم متوجه می شویم که این تهیه کننده صاحب سبک واقعا چه وزنه ای در هالیوود به حساب می آید. به عنوان مثال سال 2013 او توانست فیلمهای کاملا متوسطی چون «فیلومنا»، «ماندلا: راه طولانی آزادی» و «آگست: اوسیج کانتی» را مجموعا نامزد هفت جایزه اسکار -از جمله اسکار بهترین فیلم برای «فیلومنا»- کند، آن هم در سالی که برادران وارنر نتوانست «مردی از جنس فولاد» را در بخشهای فنی نامزد اسکار کند، پیکسار نتوانست «دانشگاه هیولاها» را به رقابت بهترین انیمیشن بفرستد و دیزنی در نامزد کردن فیلم خوب «نجات آقای بنکس» در بخش های اصلی کاملا ناکام ماند. یا بدون شک فقط کسی مثل هاروی وینشتاین می توانست یک تنه «شکسپیر عاشق» را در سالی بهترین فیلم اسکار کند که «نجات سرباز ریان» هم نامزد بود. جالب آن که از وقتی نامزدهای اسکار بهترین فیلم به 10 عدد افزایش پیدا کردند، به جز سال گذشته، سابقه نداشته کمپانی وینشتاین حتی یک نماینده هم میان آنها نداشته باشد. اگر از سال 2005 که این کمپانی رسما آغاز به کار کرد، هم حساب کنیم به جز دو سال اول که طبیعتا شرکت در حال پیدا کردن خودش بوده و سال 2008 که میراماکس (دیگر شرکت برادران وینشتاین) در بخش بهترین فیلم نماینده داشته، هر سال یکی از محصولات این کمپانی در لیست نهایی نامزدهای بهترین فیلم حاضر بوده است. پشتیبانی شخصی مثل هاروی وینشتاین از «فروشنده» به صورت مستقیم در رای گیری و نتایج نهایی اسکار هم می تواند دخالت داشته باشد. هرچه باشد او یکی از معدود کسانی است که می تواند به اعضای آکادمی «پیشنهادی دهد که نمی توانند رد کنند»!
پس از آن نوبت به دیمین شزل، کارگردان فیلم «لا لا لند» رسید که به حمایت از «فروشنده» بپردازد. او که ساخته جدیدش با 14 نامزدی، یکی از رکورداران تاریخ اسکار به حساب می آید، در مراسم جایزه انجمن کارگردان های آمریکا وقتی برای گرفتن جایزه اش روی سن آمد با اشاره به نام اصغر فرهادی و گفتن جمله «سینما یک زبان مشترک است.» به انتقاد از قانون ترامپ و حمایت از کارگردان ایرانی «گذشته» پرداخت.
فیلمی که میخواهد برنده اسکار بهترین فیلم سال شود، احتیاج به یک کمپین 15 میلیون دلاری دارد. این پول که گاهی چند برابر کل بودجه برخی فیلم های نامزد است، صرف برگزاری میهمانی های اختصاصی با حضور اعضای آکادمی، تبلیغات و... می شود. یکی از کارهایی که با این پول انجام می دهند، آگهی های تمام صفحه برای فیلم، در مجلات و ژورنالهای تخصصی سینمایی، مثل «هالیوود ریپورتر» و... است. به گزارش بی بی سی، هزینه تبلیغ در صفحه اول هالیوود ریپورتر در فصل جوایز، از 72 هزار دلار شروع می شود. در چنین شرایطی این مجله مشهور در شماره اخیرش بخشی را به پوشش اخبار «فروشنده» اختصاص داده. همین طور هفته نامه «اینترتینمنت ویکلی» در شماره ویژه اسکار خود، دیدن فیلم «فروشنده» را در میان 10 کاری قرار داده که در طول هفته باید انجام دهید. این مجله همین طور یک نقد کاملا مثبت از فیلم تازه اصغر فرهادی را هم به چاپ رسانده و به همه خوانندگانش پیشنهاد داده که اگر هنوز فیلمی از این کارگردان ایرانی ندیده اند، سریع تر «این خدمت را به خودشان بکنند» و ببینند.
حالا هم که در جدیدترین اقدام حمایتی، شهرداری لندن قصد دارد، ساعتی قبل از آغاز مراسم اسکار، به صورت رایگان، «فروشنده» را در فضای میدان مشهور ترافلگار، واقع در منطقه وست مینستر اکران کند. شهرداری لندن در اعلامیه خودش این اقدام را تبلیغی در جهت نشان دادن آزادی اقلیت ها اعلام کرده است: «این رویداد رایگان، فرصتی برای تمامی لندنی ها است تا دور هم جمع شوند و با نشان دادن تفاوت ها، آن را جشن بگیریم و نشان دهیم که لندن برای تمامی استعداد های خلاق، مثل همه مردم دیگر از هر کشور و جامعه ای باز است.» این کمپین با هشتگ #LondonIsOpen در حالی فعالیت می کند که اخیرا در مراسم بفتا، بریتانیا هم به خاطر سیاست هایش در قبال پناهجویان مورد انتقاد هنرمندانی نظیر کن لوچ قرار گرفته است.
از زمانی که پیش بینی کردیم تحریم اسکار می تواند شانس اصغر فرهادی را برای بردن مجسمه طلایی افزایش دهد، کمتر از 20 روز گذشته اما در همین روزها، این حمایت سراسری از «فروشنده» رخ داده. روز 9 بهمن، طبق آخرین پیش بینی ها، «فروشنده» پس از «تونی اردمن» و «مردی به نام اوه»، شانس سوم اسکار محسوب می شد اما وقتی دو روز پیش، رای گیری نهایی اسکار آغاز شد، به ناگاه خودش را به «تونی اردمن» رساند و تا این لحظه حدود سه درصد هم از نماینده آلمان پیشی گرفته تا شانس اصلی بردن اسکار شود. اگرچه با این پیش بینی ها اسکار نمی دهند اما در روزهایی که رابطه بین هالیوود و دولت آمریکا و در راس آن دونالد ترامپ، در بدترین وضعیت ممکن است، انتخاب «فروشنده» توسط اعضای آکادمی می تواند نوعی از اعتراض علیه سیاست های رئیس جمهور جدید ایالات متحده باشد. تا همین جا هم استراتژی سازندگان «فروشنده» مبنی بر تحریم اسکار جواب داده و حتی اگر منتج به اسکار هم نشود، با افزایش محبوبیت اصغر فرهادی در هالیوود، او می تواند در آینده استفاده های زیادی از این شرایط ببرد. اگر هم این اقدامات منتج به اسکار شود که دیگر اصلا بعید نیست، احتمالا می توان یک استراتژی جدید را به استراتژی های برنده اسکار اضافه کرد. استراتژی تحریم برد- برد فرهادی.
انتهای پیام/ص
به گزارش شبنم همدان به نقل از جام جم : اما حالا با گذشت دو سال از مطرح شدن این طرح، برنامه آموزش و پرورش برای آموزش یک مهارت به هر دانشآموز برزمین است.
خبر زمین ماندن این طرح را قربانعلی افشانی، مدیرکل آموزش متوسطه نظری وزارتخانه به ما داد، کسی که میگوید نزدیک به یک سال و نیم از ارسال آییننامه پیشنهادی مهارتآموزی به شورای عالی آموزش و پرورش میگذرد، ولی هنوز در نوبت بررسی قرار نگرفته است.
این آییننامه پیشنهادی در 13بند تنظیم شده که به گفته افشانی، موضوعاتی متعدد را مطرح میکند، ازجمله اینکه زمان اجرای این طرح کی باشد، آیا پنجشنبهها، آیا هر روز هفته و آیا تابستانها، یا اینکه مدت زمان آموزش چقدر باشد، آیا 45 روزه یا دو ماهه یا مثل بقیه واحدهای درسی در طول سال تحصیلی .
اینکه از لابهلای900 رشته فنی و حرفهای موجود در کشور چه مهارتهایی به دانشآموزان آموخته شود، آیا به آنهایی که در طول دوران تحصیل مهارتی میآموزند، گواهینامه مهارتی داده شود و تکلیف کسانی که در دوره دانشآموزی، خارج از مدرسه مهارتی آموختهاند چه میشود، از دیگر مواردی است که اگر آییننامه پیشنهادی در شورای عالی مصوب شود، تعیین تکلیف خواهد شد.
اما فعلا این طرح و همه بندهای آییننامه بلاتکلیف است (تلاشهای دیروز ما برای گفتوگو با مسئولان شورای عالی و پیگیری علت معطل ماندن این آییننامه نیز به جایی نرسید)، تازه اگر آییننامه در شورای عالی تصویب شود و به امضای رئیسجمهور برسد، به گفته افشانی باید منابع مالی مورد نیاز آن تامین شود که اصلیترین بخش ماجراست؛ اعتباراتی که مصطفی آذرکیش، مدیرکل آموزش کار دانش وزارت آموزش و پرورش در گفتوگو با جامجم آن را قابل ملاحظه ارزیابی میکند و مستلزم ایجاد زیرساختهای متعدد میداند.
مهارت؛ جان ِکلام اسناد بالادستی
آموزش مقولهای است هزینهبر، سرمایهگذاری بر منابع انسانی اصلا هزینهبر است؛ این اصلی جهانی است که شامل حال طرح هر دانشآموز یک مهارت نیز میشود، پس هر آن کس که طاووس خواهد جور هندوستان باید بکشد، اما داستان ما که کشوری با درصد بیکاری نسبتا بالا هستیم، از این ضربالمثل کمی جدیتر است.
آموزشهای مهارتی و تربیت نیروی کار ماهر برای ما مثل اکسیژن است، تا همان حد واجب، ضمن اینکه ما تا دلمان بخواهد سند و برنامه داریم که بر لزوم گسترش آموزشهای مهارتی در کشور تاکید دارد.
شاید لازم باشد سند تحول بنیادین آموزش و پرورش را همهمان یک بار بخوانیم. سند جالبی است، پر از اهداف بلند و چشماندازهای ایدهآل، سندی ششدانگ تابع سند چشمانداز 1404.
در بخشی از این سند میخوانیم هدف سیستم آموزشی کشور باید تربیت دانشآموزانی باشد که حداقل یک مهارت مفید دارند، به گونهای که در صورت جدایی از نظام تعلیم و تربیت رسمی در هر مرحله، توانایی تامین زندگی خود و اداره خانواده را داشته باشد. مسلما این هدف محقق نمیشود، مگر با آموختن یک مهارت در مدرسه.
آذرکیش البته تاکید میکند که بجز سند تحول بنیادین آموزش و پرورش، سیاستهای کلی اشتغال، سیاستهای اقتصاد مقاومتی، نقشه جامع علمی کشور و سیاستهای کلی برنامه ششم توسعه نیز بر موضوع مهارتآموزی تاکید دارند و حتی بند 76 سیاستهای برنامه ششم به آموزش و پرورش اشاره دارد و میگوید سهم آموزشهای مهارتی در نظام آموزشی کشورباید افزایش یابد .
بنابراین آموزش حداقل یک مهارت کاربردی به دانشآموزان یک انتخاب نیست؛ بلکه یک تکلیف و یک نیاز است.
ماهرها بیکار نمیمانند
در این سال تحصیلی که حدود پنج ماه آن سپری شده، نزدیک به پنج میلیون و300هزار دانشآموز در دورههای اول و دوم متوسطه درس میخوانند. اگر از حدود 37 درصدی که در هنرستانها تحصیل میکنند صرفنظرکنیم، بیش از سه میلیون دانشآموز در کشور نیاز مبرم به مهارتآموزی دارند.
این موضوع اما تاکنون در نظام آموزشی ما مورد غفلت واقع شده و گفته میشود تاکنون فقط در جزیره کیش در سه سال اخیر به آن پرداخته شده است. این درحالی است که آذرکیش، مدیرکل کاردانش وزارت آموزش و پرورش میگوید دانشآموختههای رشتههای مهارتی مورد نیاز جامعه شانس اشتغال بالای 90 درصد دارند.
به گفته او، برخی رشتههای مهارتی شاید به طور مستقیم منجر به شغل نشوند، اما آنها هم این حسن را دارند که مبنای هدایت شغلی میشوند و آن وقت دانشآموز پس از خروج از سیستم آموزشی، سردرگم نمیشود.
نیروی انسانی ماهر، نیاز امروز جامعه ماست. به گفته آذرکیش، حتی نقش نیروی انسانی کاربلد در تولید ناخالص داخلی و ملی نیز اثبات شده و ثابت شده که آسیبهای اجتماعی، ناهنجاریها و حتی مهاجرت در میان کسانی که مهارتی دارند کمتر است. پس تعلل جایز نیست و طرح هر دانشآموز یک مهارت باید هرچه زودتر از زمین بلند شود.
انتهای پیام/ص
به گزارش شبنم همدان به نقل از جام جم آنلاین : در عین حال این ابزار مانند تمام تکنولوژی های نوین دارای عوارضی است که بی توجهی به آن می تواند بسیار خطرناک باشد.
جالب اینکه اینترنت به دلیل گستردگی خدماتی که به کاربران عرضه می کند و همچنین به دلیل فراگیری کاربرد آن در میان افراد در سراسر جهان، طبیعتا مستعد بروز عوارض و انحراف های بیشتری نسبت به سایر پدیده های نوین است.
قطعا آسیب پذیرترین گروه در برابر این عوارض هم کودکان و نوجوانان هستند. در سال های اخیر در کشور ما نیز مانند بسیاری کشورها، چگونگی در اختیارگذاری اینترنت برای کودکان و نوجوانان، از دغدغه های مهم خانواده ها شده است.
بیشتر والدین سعی می کنند با اعمال نظارت و محدودیت خطرهای اینترنت برای فرزند خود را به حداقل برسانند ولی بسیاری از آنها شیوه مناسب نظارت و اعمال محدودیت را نمی دانند تا حدی که در برخی موارد، اعمال شیوه های نادرست در این زمینه باعث نافرمانی نوجوان و بروز مشکلات حادتر می شود.
اهمیت این موضوع باعث شد در «فرزندپروری» این هفته با دکتر پرویز رزاقی، روان شناس و مدرس دانشگاه در این مورد گفت وگو کنیم.
برای پدیده هایی مثل اینترنت، اعمال محدودیت برای کودکان و نوجوانان لازم است یا نه؟
اگر بخواهیم یک تقسیم بندی کلی برای این موضوع داشته باشیم، ترجیح اول ما برای ایجاد محدودیت، انجام این کار با آموزش و آگاه سازی است یعنی باید با شرح خطرها، انحرافات و مشکلات احتمالی، کودک و نوجوان را قانع کنیم وارد سایت هایی که مناسب سن او نیست، نشود و خودش یک محدودیت خودخواسته ایجاد کند. این امکان حتی روی بیشتر موتورهای جستجوگر در اینترنت قرار داده شده که کاربر خودخواسته، با انتخاب گزینه موردنظر، جستجوی ایمن در سایت های اینترنتی داشته باشد.
این اعمال محدودیت ها در خانواده چگونه باید باشد؟
همواره در اولین قدم تعامل را پیشنهاد می کنیم. ارتباط و تعامل والدین و نوجوان اگر اتفاق بیفتد و نوجوان آن را بپذیرد، بسیاری از مشکلات احتمالی برطرف خواهد شد. خانواده ها همچنین باید موقعیت و شرایط فرزند نوجوان خود را درک و با توجه به آن، محدودیت های خود را اعمال کنند. نکته ای که پدر و مادرها باید توجه ویژه ای به آن داشته باشند، این است که باید به این موضوع از منظر نوجوان نگاه کنند تا بتوانند تصمیم درست بگیرند و نیازهای واقعی او را همواره مدنظر داشته باشند. درنهایت اینکه والدین باید طوری رفتار کنند که در کنار فرزند خود باشند و او آنها را در مقابل خود حس نکند.
در مراحل بعد این برخوردها چطور باید باشد؟
والدین باید با لحن مناسب با نوجوان گفت وگو کنند. آنها می توانند با شرح موقعیت زمانی و مکانی، درک درستی از آسیب هایی که می تواند تهدیدش کند به او بدهند و شأن و جایگاهش را یادآوری کنند. همچنین پدر و مادر می توانند با جمله های مناسب مانند «به نظر تو بهتر نیست که...؟» یا «فکر نمی کنی مناسب تر باشد که...؟»، ذهن فرزند خود را درگیر این ماجرا و او را به صورت فعال با مساله روبرو کنند تا حس کند برای او شخصیت قائل شده اند. البته در برخی موارد هم لازم است قاطعانه برخورد و مثلا ورود به سایتی خاص برای نوجوان ممنوع شود.
والدین همواره باید آموزش و آگاهی را بر این برخوردها مقدم بدانند. وقتی نوجوان بداند چرا نباید وارد سایتی خاص شود و چه خطرهایی او را تهدید می کند، این کار را انجام نخواهد داد، حتی اگر اجبار و نظارت والدین را نداشته باشد. البته به این نکته هم باید توجه داشت که برخورد قاطعانه و منع مستقیم هم شرایط خاص خود را دارد.
چه شرایطی؟
اگر همواره برخورد منعی و اعتقاد داشته باشیم فقط همین که من می گویم، ممکن است باعث نافرمانی نوجوان شویم و مشکلات متعدد دیگری ایجاد شود. از روش منع نباید دائم استفاده کرد. همچنین اگر از انتخاب یک گزینه منعش می کنیم، حتما باید گزینه های متعدد دیگری به او معرفی کنیم تا قدرت مانور او زیادتر باشد و حس کند حق انتخاب هم دارد.
و نکته پایانی؟
اگر والدین قصد دارند عوارض اینترنت و پدیده هایی مانند آن را برای نوجوان خود کم کنند برای این کار لازم است فرزندشان، آنها را دوست خود بداند و بداند که والدین صلاح او را می خواهند. بی تردید لازمه رسیدن به چنین باوری این است که پدر و مادر بتوانند ارتباط خوبی با فرزند خود برقرار کنند و با او دوست باشند. حتی اگر در مواردی از او تخلفی دیدند، نباید برخورد نامناسب و شدید داشته باشند. والدین می توانند با درک موقعیت نوجوان، ارزش های او را دریابند و از راه درست به حل مساله بپردازند.
انتهای پیام/ص
به گزارش شبنم همدان به نقل از خبرگزاری تسنیم از همدان : محمدناصر نیکبخت صبح امروز در حاشیه بازدید از پروژههای در حال ساخت حوزه گردشگری اظهار داشت: پروژههایی که امروز مورد بازدید قرار گرفت 385 نفر اشتغالزایی به همراه داشته است و به همین دلیل میگوییم سرمایهگذار ناجی مشکلات استان است.
نیکبخت بیان کرد: هیچ سازمان و عنصری مفیدتر از سرمایه گذار بریا کشور نیست و به همین دلیل ادعا دارم که سرمایه گذار مقدس است و بر این اساس باید قدر آنها را بدانیم.
وی با بیان اینکه با بهرهبرداری از این چند هتل مورد بازدید بیش از 500 تخت به مجموعه ظرفیت اسکان در هتلهای همدان افزوده میشود، گفت: با افتتاح هتل هما و قصر طلایی نیز 2 هزار تخت به ظرفیت استان افزوده میشود.
نیکبخت با بیان اینکه طلسم هتلسازی و کمبود هتل در همدان بعد از حدود 40 سال شکسته شد، گفت: در صورت افتتاح این پروژهها میتوانیم ادعا کنیم که همدان به خوبی پذیرای گردشگران داخلی و خارجی است.
به زودی موضوع سرمایه گذار غار علیصدر مشخص میشود
استاندار همدان عنوان کرد: این هتلها شامل انواع هتلهای دو ستاره، سه ستاره، چهار ستاره و پنج ستاره است که پذیرای گردشگرانی با سلایق متنوعی در استان خواهند بود.
نیکبخت در پاسخ به این سؤال که یکی از مشکلات اقامتی استان همدان در غار علیصدر است، گفت: برای این نقطه گردشگری هم سرمایهگذار و داوطلب وجود دارد و در حال حاضر منتظر نهایی شدن نحوه اداره غار هستیم تا سرمایهگذار آن مشخص شود که به زودی اعلام میشود.
وی اظهار داشت: طراحی هتلها طبق درجه و ستاره آن توسط استانداردهای روز دنیا انجام میشود، ضمن اینکه لازم است تا نمادهایی از همدان در ورودیهای هتل، سالنهای آن و طبقات استفاده شود.
نیکبخت افزود: با توجه به اینکه پروژه مجتمع «مروارید غلتان» در مسیر غارعلیصدر و شهر جهانی لالجین واقع شده به طور حتم نمادی از این شهر در آن لحاظ میشود.
وی با اشاره به وضعیت ضریب اشغال هتلها در همدان اظهار داشت: هنوز همدان مقصد گردشگری نشده و مسیر گردشگری است که کمبود هتل و مسائل فرهنگی از دلایل آن بود و اکنون با افزایش زیرساخت، باید نوع نگرش به جذب گردشگر نیز تغییر کند.
نیکبخت عنوان کرد: اکنون راه آهن همدان - تهران در حال اتمام است، آزادراه وجود دارد و فرودگاه بین المللی همدان نیز افزایش پرواز خواهد داشت.
استاندار همدان گفت: در مدت سه سال حضورم در همدان 34 میلیارد تومان در فرودگاه همدان هزینه شده و تا قبل از پایان سال پرواز همدان- تهران و همدان- کیش و عتبات راهاندازی میشود، ضمن اینکه با یک شرکت هواپیمایی کار برقراری پروازها را تمام کردیم که همه این پروازها باعث ورود گردشگر بیشتر به همدان میشود.
نیکبخت بیان کرد: سطح اشتغال هتلها بیش از 30 درصد است و مطمئنم اگر همدان مقصد گردشگری شود و اگر برنامههای پیشبینی شده اجرایی شود، باز هم هتل کم خواهیم داشت.
انتهای پیام/ص