به گزارش شبنم ها، رهبر معظم انقلاب ریشه های قیام سیدالشهدا را به این شرح بیان می کنند
[۱]. نه میتوانیم بگوییم که حضرت برای «تشکیلِ حکومت» قیام کرد، و نه میتوانیم بگوییم حضرت برای «شهید شدن» قیام کرد. امام حسین - علیهالسّلام - هدفِ دیگری داشت که رسیدنِ به آن «هدف»، حرکتی را میطلبید که این حرکت، یکی از این دو «نتیجه» را داشت. پس حکومت یا شهادت، هیچکدام «هدف» نبودند، بلکه دو «نتیجه» بودند.
[۲]. هدف آن حضرت عبارت بود از انجامدادنِ یک «واجبِ عظیم» از واجباتِ دین که آن را هیچکس قبل از امام حسین انجام نداده بود؛ نه رسولِ اکرم این واجب را انجام داده بود، نه امیرالمؤمنین، نه امام حسن؛ چون زمینۀ انجامِ این واجب، در زمانِ امام حسین پیش آمد.
[۳]. دو نوع انحراف وجود دارد: گاهی مردم، فاسد میشوند، امّا احکامِ اسلامی از بین نمیرود، امّا گاهی هم مردم، فاسد میشوند، هم حکومتها، هم علمای دین، بهطوریکه حقایقِ اسلام، تحریف و منکر را معروف و معروف را منکر، و خطّ اسلام را «صدوهشتاد درجه» عوض میکنند. آن حکم، حکمِ «تغییرِ وضع» و «تجدیدِ حیات»، یا بهتعبیرِ امروز، «انقلاب» است که مربوط به «برگرداندنِ جامعۀ منحرف به خطّ اصلی» و «تضمینکنندۀ زندهشدنِ اسلام» است، بعد از آنکه مُشرف به مردن است، یا مرده و از بین رفته است. مسأله این است که اگر جامعۀ اسلامی «منحرف» شد و این انحراف، بهجایی رسید که «خوفِ انحرافِ کلّ اسلام» بود، تکلیف چیست؟!
[۴]. افزون بر اینکه باید انحرافِ اساسی در دین رخ داده باشد، شرطِ دیگرِ انجامِ این حکم، آن است که «زمینه» و «موقعیّت» برای انجامِ آن، مساعد باشد؛ چون خدایمتعال، به چیزی که «فایده» ندارد و «اثر» نمیبخشد، تکلیف نکرده است. البتّه مراد از فراهمبودنِ موقعیّت، این نیست که «خطر»ی در پی نباشد، بلکه غرض این است که «پیامِ» قیام، به مردم منتقل خواهد شد و مردم خواهند فهمید و در اشتباه، نخواهند ماند. وجودِ «خطر»، این «تکلیف» را ساقط نمیکند، بلکه انجامِ این تکلیف، همیشه توأم با خطر است. در زمانِ ما، امام خمینی نیز از خطر نهراسید و هدف و تکلیفِ خود را قیام دانست. ازاینرو، انقلابِ اسلامی، پرتوی از قیامِ عاشورا است، با این تفاوت که آن قیام به نتیجۀ شهادت انجامید و این انقلاب، به نتیجۀ برپاییِ حکومتِ اسلامی.
[۵]. در زمانِ امام حسین - علیهالسّلام - هم «انحرافِ اساسی در اسلام» بهوجود آمد و هم «فرصتِ مساعد برای اثرگذاری» پیدا شد. اوّلاً، بعد از معاویه، کسی به حکومت رسید که حتّی «ظواهرِ اسلام» را هم رعایت نمیکرد، چنانکه اهلِ شُرب خَمر و فسادهای جنسیِ واضح و شعرسرایی بر رد دین و مخالفتِ علنی با اسلام بود، ولی چون بهعنوانِ ریاست بر جامعۀ اسلامی در قدرت قرار گرفته بود، نمیخواست اسمِ اسلام را براندازد. حاکمِ فاسد، جامعه را نیز فاسد میکند؛ چون بر جامعه و مردم، اثر میگذارد. ثانیاً، «زمینه» هم آماده است؛ یعنی فضای جامعۀ اسلامی، طوری است که ممکن است «پیامِ» امام حسین به گوشِ انسانها در همان زمان و در طولِ تاریخ برسد، درحالیکه اگر در زمانِ معاویه، امام حسین میخواست قیام کند، پیامِ او دفن میشد؛ زیرا سیاستها بهگونهای بود که مردم نمیتوانستند حقّانیتِ سخن را دریابند. ازاینرو، ایشان ده سال در زمانِ خلافتِ معاویه، امام بود، ولی قیام نکرد.
[۶]. امام حسین قیام کرد تا آن واجبِ بزرگی را که عبارت از «تجدیدِ بنای نظام و جامعۀ اسلامی»، یا «قیام در مقابلِ انحرافاتِ بزرگ در جامعۀ اسلامی» است، انجام دهد، که این خودش، یک «مصداقِ بزرگِ امربهمعروف و نهیازمنکر» است.
[۷]. آن حضرت در مناسبتهای مختلف، به همین معنا اشاره کرده است: وَعَلَی الاْسْلامِ الْسَّلامُ اِذ قَدْ بُلِيَتِ الاْمَّةُ بِراعٍ مِثْلَ يَزيدَ
دیگر باید با اسلام، خداحافظی کرد، آن وقتیکه اسلام به حاکمی مثلِ یزید، مبتلا گردد.
وَ أَنِّی لَمْ أَخْرُجْ أَشِراً وَ لَا بَطِراً وَ لَا مُفْسِداً وَ لَا ظَالِماً وَ إِنَّمَا خَرَجْتُ لِطَلَبِ الْإِصْلَاحِ فِی أُمَّةِ جَدِّی أُرِيدُ أَنْ آمُرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ أَنْهَى عَنِ الْمُنْكَرِ وَ أَسِيرَ بِسِيرَةِ جَدِّی وَ أَبِي عَلِيِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ
و همانا من براى سركشى و خودنمایی و فساد و ظلم، قیام نكردم، بهیقین كه من برای اصلاح در میانِ امّتِ جدّم، قیام كردم و میخواهم به نیكی، سفارش و از بدی، نهی كنم، و مطابقِ سيرۀ جدّم، و پدرم علىبنابىطالب رفتار مینمایم.
وَ أَنَا أَدْعُوکُمْ إِلى کِتابِ اللّهِ وَ سُنَّةِ نَبِیِّهِ، فَاِنَّ السُنَّةَ قَدْ أُمیتَتْ، وَ إِنَّ الْبِدْعَةَ قَدْ أُحْیِیَتْ
و من شما را به کتابِ خدا و سنّتِ پیامبرش فرا مىخوانم؛ چراکه سنّتِ او را میرانده و بدعت را زنده کردند.
(در خطبههای نمازِ جمعه، ۱۹ خرداد ۱۳۷۴).
به گزارش شبنم ها،بر اساس نتایج یک مطالعۀ جدید، اینکه به مغزتان اجازه بدهید رها باشد و کمی حال و هوای تازه را تجربه کند، بسیار سرگرمکنندهتر از آن چیزی است که فکر میکنید.
پژوهشگران بریتانیایی، آلمانی و ژاپنی دریافتند که مردم «لذت» حاصل از رها کردن فناوریهای ارتباطی دیجیتال و اجازه دادن به ذهن برای تفکر دربارۀ آنچه در اطراف میگذرد را، دستکم میگیرند.
یورونیوز میگوید این نتیجه که پس از انجام مجموعهای از آزمایشها روی بیش از ۲۵۰ داوطلب حاصل شد، نشان داد مردم همواره این موضوع که حتی ۲۰ دقیقه غرق شدن در تفکرات خود و فکر کردن دربارۀ آرزوها چقدر «لذتبخش» است را، دستکم میگیرند.
ایا هاناتو از دانشگاه کیوتو و مسئول این تحقیق میگوید: «انسانها توانایی شگفتانگیزی برای غوطهور شدن در افکار خود را دارند...تحقیق ما نشان داد که افراد در درک اینکه چقدر غرق شدن در تفکرات جذاب است، مشکل دارند. این میتواند توضیح دهد که چرا مردم به جای اینکه لحظاتی را در زندگی روزمره به تفکر و تخیل بگذارند، ترجیح میدهند که خود را با وسایل دیجیتالی مشغول کنند.»
در یکی از مراحل این آزمایشها، پژوهشگران از شرکتکنندگان خواستند حدس بزنند که چقدر از تنها نشستن و ۲۰ دقیقه با خود فکر کردن لذت میبرند؟ سپس همین کار را عملی کردند و در جریان این آزمایش عملی، داوطلبان نمیتوانستند از گوشیهای هوشمند استفاده کنند، بخوانند یا حتی راه بروند.
نتایج نشان داد که هر کدام از داوطلبان بسیار بیشتر از آنچه که فکر میکرده، از این که ذهن خود را رها کند، لذت برده است.
پژوهشگران این آزمایش را چند بار تغییر دادند؛ مثلا شرکتکنندگان را در یک اتاق کنفرانس خالی یا در یک چادر تاریک قرار دادند یا از آنها خواستند که فقط برای سه دقیقه بنشینند. سپس از آنها پرسیدند که چقدر از این تجربهها لذت بردهاند.
در هر آزمایش، شرکت کنندگان در نهایت میگفتند که نشستن و استفاده از مغزشان برای تفکر آزاد، بسیار سرگرمکنندهتر از آن چیزی بوده که آنها حدس میزدند.
پژوهشگران میگویند که یافتههای آنها بهویژه زمانی مهم است که میزان بار اطلاعاتی که روزانه هر فرد دریافت میکند را در نظر بگیریم.
کو مورایاما، عضو تیم تحقیق از دانشگاه توبینگن آلمان میگوید: «در حال حاضر کشتنزمان بسیار آسان است. مثلا افراد در اتوبوس به جای غوطهور شدن در افکار سیال خود، گوشی تلفن خود را چک میکنند. زیرا این پیشفرض را دارند که فکر کردن کاری خسته کننده است.»
مطالعات قبلی نیز نشان داده بود که اجازه دادن به ذهن برای رها شدن، میتواند به افراد در حل مشکلات کمک کند، خلاقیت آنها را افزایش دهد و حتی به آنها کمک کند تا معنای زندگی خود را پیدا کنند. مورایاما میافزاید: با اجتناب فعالانه از انجام فعالیتهای فکری، مردم ممکن است این مزایای مهم را از دست بدهند.
به گفتۀ پژوهشگران این تحقیق، به نظر میرسد که مردم هنوز نمیتوانند تفکر را به عنوان یک کار «لذتبخش» رتبه بندی کنند. آنها قصد دارد در ادامۀ این تحقیقات، این موضوع را بررسی کنند که چه نوع تمرینهای فکری برای مردم لذتبخشترین و انگیزهبخشترین هستند.
به گزارش شبنم ها،جریان سازی رسانهای میتواند اهدافی همچون راهاندازی و اجرای هجمههای فرهنگی را دنبال کند. از طرف دیگر میتواند به منظور نهادینه شدن یک تفکر استفاده شود.
جریان سازی رسانهای فرآیندی است که رسانهها از آن به منظور همراه کردن مخاطبان استفاده میکنند.جریان سازی میتواند هم با هدف مثبت و هم با هدف منفی انجام گیرد. به همین دلیل میتوان آن را یک شمشیر دو لبه دانست.
در رابطه با جریان سازی رسانهای به چند نکته باید توجه داشت:
1 هدف از جریانسازی تغییر یا تثبیت نگرش و افکار عمومی نسبت به یک مقوله به طور دلخواه است
2وسایل ارتباط جمعی همانند تلویزیون، رادیو، خبرگزاریها، شبکههای اجتماعی و … ابزارهای ایجاد و انتشار جریان سازی هستند
3مالکان رسانهها، حکومتها، سیاست گذاران، بنگاههای تبلیغاتی و… میتوانند منبع جریان سازی باشند
4جریان سازی در قالبهای رسانهای ارائه میشود مانند برنامههای آموزشی، تفریحی، خبری و … در این زمینه پیام رسانه، نقش ویژهای را دارد.
5جریان سازی در طول یک فرآیند و به صورت تدریجی، نظام مند و غیر مستقیم ارائه میشود.
مراحل جریانسازی رسانهای:
"شناخت مخاطب" و تفسیر نگرش او برای برنامه ریزی فرآیند جریان سازی
"اقناع مخاطب"
"تثبیت ایجاد جریان" به عنوان حساسترین مرحله جریان سازی.
باید توجه داشت که جریان سازی رسانهای تا زمانی که در خدمت اهداف مثبت و مبارزه با هجمههای دشمنان قرار گیرد، میتوان به آن به عنوان یکی از مزیتها و فرصتهای رسانه نگاه کرد.
به گزارش شبنم ها،بار دیگر متاسفانه نقاطی از کشور درگیر سیل شده است. وقوع سیل قطعا به عوامل طبیعی مرتبط بوده و نمیتوان گفت تقصیر فلان نهاد است که باران شدید وسط تابستان آمده است.
اما در این میان یک سازمانی داریم که اینگونه مسائل به آن مرتبط میشود به نام «سازمان مدیریت بحران». اما در کمال تعجب در اکثر مواقعی که بحرانی در کشور رخ داده، این سازمان صرفا غافلگیر میشود. اگر بنا بر غافلگیر شدن بود که همه مردم از بحران غافلگیر میشوند دیگر به سازمانی در این زمینه نیاز نداریم.
سوال این است که ما از سازمان مدیریت بحران چه میخواهیم؟ وقوع سیل را از چند ماه زودتر پیشبینی کند؟ یا اعضای سازمان بیل به دست بگیرند و به جنگ سیل بروند؟ اصلا اینگونه نیست.
براساس تجربه چندین ساله و مشاهده اینکه چه مناطقی سیل خیز است، براساس علوم زمین شناسی و جغرافیا که توانایی محاسبه و تخمین مناطقی که احتمال وقوع سیل را دارند، براساس نیازهای زیرساختی و اصلاح ساختارها و تجهیزات قدیمی و براساس بسیاری پارامترهای علمی دیگر، سازمان مدیریت بحران میتواند و باید بررسی کند که در صورت وقوع بارش شدید، چه مناطقی ممکن است دچار سیل شوند و به طور پیشگیرانه زیر ساختهای آب و فاضلاب و کنترل سیلاب در آن مناطق را به گونهای اصلاح کند تا در صورت وقوع سیل دچار کمترین خسارت شده و حداقلِ تلفات را باشد.
طبیعی است که ممکن است سازمان مدیریت بحران در تخمین مناطق دچار خطا شود یا زیر ساختهایی که در نظر میگیرد جوابگوی سیلابهای بسیار بزرگ را نداشته باشد و این مسئله فقط مخصوص ایران نیست. اما این که این سازمان در طول سالها اقداماتی کارآمد در این راستا انجام نداده، به هیچ وجه قابل قبول نمیباشد.
اینکه در حال حاضر چند روز قبل از بارش، هواشناسی هشدار داد، اقدام بسیار مثبتی بود و تا حدودی جلوی تلفات جانی بیشتر را گرفت. اما این اقدام کم کاری سازمان مدیریت بحران در اقدامات پیشگیرانه را جبران نمیکند.
به گزارش شبنم ها،گشت ارشاد یا همان طرح ارتقاء امنیت اجتماعی، با هدف صیانت از امنیت اخلاقی، اجتماعی شکل گرفت اما از همان بدو شکلگیری مورد هجمه شدید مخالفین قرار گرفت.
دو عامل اصلی در تخریب گشت ارشاد عبارتند از؛
دشمن مغرض آگاه که در داخل کشور و خارج از آن با اَشکال مختلف، از جمله ساخت فیلم و تبلیغات سوء و بزرگنمایی به تخریب آن پرداخت.
دوست ناآگاه و جاهل که خودش دو قِسم میشود.
یکی جوانانی که گاهی از روی جهل و عدم آگاهی از اهداف شوم دشمن، تحت تاثیر تبلیغات او و با بازی در زمینی که او آماده کرده کاملا ناآگاهانه به مقابله با گشت ارشاد برمیخیزند.
و دیگر، برخوردهای نابخردانه برخی محدود از ماموران گشت که به جای کار اقناعی و هوشمندانه، با برخورد چکشی، به اهداف دشمن در تخریب این طرح مفید کمک میکنند.
اما واقعیت امر این است که در مباحث اجتماعی بخصوص حجاب، حدّ یقف وجود ندارد و اگر سر سوزنی کوتاهی شود، تا برهنگی کامل پیش خواهد رفت، چنانکه در کشورهای غربی و حتی کشورهای به ظاهر مسلمان مانند ترکیه این امر کاملا مشهود است.
گشت ارشاد برای صیانت از قانون و دفاع از حقوق شهروندی در چهارچوب اسلام شکل گرفته است تا مانع از قانونشکنی متجاهرین و عامدین شود و اگر کسی بگوید حفظ امنیت اجتماعی، بدون قوه قهریه نیز ممکن است، سخت در اشتباه است.
البته بدون تردید، صیانت از امنیت اجتماعی ملزوماتی دارد که باید مدّنظر باشد؛
اول اینکه
کسانی که بناست از قوه قهریه استفاده کنند باید جمیع جوانب را در نظر بگیرند، که مهمترین آن تشخیص عامد آگاه از جاهل به مسئله است چرا که با این دو گروه نباید به یک شکل برخورد کرد. لذا مجریان این طرح باید کاملا توجیه شوند.
نکته دوم
انجام کار اقناعی و تبلیغات مناسب برای دفاع از ضرورت وجود گشت ارشاد و بیان منافع آن است. صدا و سیما و فضای مجازی نقش بسیار مهمی در این امر دارند. باید به گونهای کار کرد که در جنگ روایتها، روایت و تبلیغات دشمن کماثر و بلکه بیاثر شود.
به گزارش شبنم ها،آنقدر درباره معرفی خطبه غدیر کم کاری کرده ایم که برخی فکر می کنند در روز غدیر پیامبر گرامی اسلام فقط دست مبارک امام علی را بالا برد و فرمود "مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ، فَهذا عَلِىٌّ مَوْلاهُ" بعدا هم عده ای گفتند مولا یعنی "دوست" و مسیر تاریخ را تغییر دادند:
عزیزان اینچنین نیست
خطبه غدیر خطبه ای طولانی است و مسائل متعددی در آن مطرح شده و دهها بار درباره علی بن ابیطالب، ولایت، خلافت، وصایت و حکومت او صحبت شده. با تغییر یک کلمه نمی توان غدیر را تغییر داد. در این خطبه درباره موضوعات متعددی با فراوانی قابل توجه بحث شده است.
در خطبه غدیر ۱۳ بار فضایل علی (ع)، ۱۰ بار توصیه به ولایت علی (ع)، ۹ بار مدح دوستان و مذمت دشمنان اهل بیت و ۱۷ مورد اوصاف مهدی موعود از فرزندان علی (ع) آمده است.
خطبه غدیر خطبه از علی (ع) تا مهدی (عج) است. در بخشی از این خطبه حضرت رسول (ع) می فرمایند:
هان مردمان! بدانید که همانا من فرستاده و علی امام و وصی پس از من است. و امامان پس از او فرزندان اویند.
آگاه باشید! من والد آنانم، ولی ایشان از نسل علی خواهند بود.
ألا إِنَّ خاتَمَ الْأَئِمَةِ مِنَّا الْقائِمَ الْمَهْدِی.
أَلا إِنَّهُ الظّاهِرُ عَلَی الدِّینِ.
أَلا إِنَّهُ الْمُنْتَقِمُ مِنَ الظّالِمینَ.
أَلا إِنَّهُ فاتِحُ الْحُصُونِ وَهادِمُها.
أَلا إِنَّهُ غالِبُ کُلِّ قَبیلَةٍ مِنْ أَهْلِ الشِّرْکِ وَهادیها.
أَلاإِنَّهُ الْمُدْرِکُ بِکُلِّ ثارٍ لاَوْلِیاءِالله.
أَلا إِنَّهُ النّاصِرُ لِدینِ الله.
أَلا إِنَّهُ الْغَرّافُ مِنْ بَحْرٍ عَمیقٍ.
أَلا إِنَّهُ یَسِمُ کُلَّ ذی فَضْلٍ بِفَضْلِهِ وَ کُلَّ ذی جَهْلٍ بِجَهْلِهِ.
أَلا إِنَّهُ خِیَرَةُالله وَ مُخْتارُهُ.
أَلا إِنَّهُ وارِثُ کُلِّ عِلْمٍ وَالُمحیطُ بِکُلِّ فَهْمٍ.
أَلا إِنَّهُ الُمخْبِرُ عَنْ رَبِّهِ عَزَّوَجَلَّ وَ الْمُشَیِّدُ لاِمْرِ آیاتِهِ.
أَلا إِنَّهُ الرَّشیدُ السَّدیدُ.
أَلا إِنَّهُ الْمُفَوَّضُ إِلَیْهِ.
أَلا إِنَّهُ قَدْ بَشَّرَ بِهِ مَنْ سَلَفَ مِنَ الْقُرونِ بَیْنَ یَدَیْهِ.
أَلا إِنَّهُ الْباقی حُجَّةً وَلاحُجَّةَ بَعْدَهُ وَلا حَقَّ إِلاّ مَعَهُ وَلانُورَ إِلاّعِنْدَهُ.
أَلا إِنَّهُ لاغالِبَ لَهُ وَلامَنْصورَ عَلَیْهِ.
أَلاوَإِنَّهُ وَلِی الله فی أَرْضِهِ، وَحَکَمُهُ فی خَلْقِهِ، وَأَمینُهُ فی سِرِّهِ وَ علانِیَتِهِ.
آگاه باشید! همانا آخرین امام، قائم مهدی از ماست. هان! او بر تمامی ادیان چیره خواهد بود.
هشدار! که اوست انتقام گیرنده از ستمکاران.
هشدار! که اوست فاتح دژها و منهدم کننده ی آنها.
هشدار! که اوست چیره بر تمامی قبایل مشرکان و راهنمای آنان.
هشدار! که او خونخواه تمام اولیای خداست.
آگاه باشید! اوست یاور دین خدا.
هشدار! که از دریایی ژرف پیمانه هایی افزون گیرد.
هشدار! که او به هر ارزشمندی به اندازه ی ارزش او، و به هر نادان و بی ارزشی به اندازه ی نادانی اش نیکی کند.
هشدار! که او نیکو و برگزیده ی خداوند است.
هشدار! که او وارث دانش ها و حاکم بر ادراک هاست.
هان! بدانید که او از سوی پروردگارش سخن می گوید و آیات و نشانه های او را برپا کند. بدانید همانا اوست بالیده و استوار.
بیدار باشید! هموست که [اختیار امور جهانیان و آیین آنان ] به او واگذار شده است.
آگاه باشید! که تمامی گذشتگان ظهور او را پیشگویی کرده اند.
آگاه باشید! که اوست حجّت پایدار و پس از او حجّتی نخواهد بود. درستی و راستی و نور و روشنایی تنها نزد اوست.
هان! کسی بر او پیروز نخواهد شد و ستیزنده ی او یاری نخواهد گشت.
آگاه باشید که او ولی خدا در زمین، داور او در میان مردم و امانتدار امور آشکار و نهان است.
#جهادتبیین
لطفا برای دوستان و آشنایان ارسال کنید تا همه حقیقت خطبه ی غدیر را بدانند
به گزارش شبنم ها،
مقتدی صدر در نماز جمعه ای که خود نام وحدت بر آن نهاده بود سخنان تندی را بیان کرد.
همانگونه که پیش بینی میشد ، رهبر جریان صدر با کناره گرفتن از روند تشکیل دولت ، راهکارهای خیابانی را برای تحمیل منویات مدنظرش در پیش خواهد گرفت و امروز نیز با فراخوان عمومی هوادارانش به نماز جمعه تلاش کرد هشداری به جناح های رقیب شیعی خود بدهد .
نکته جالب اینجا بود که مقتدی از مرجعیت نجف هزینه کرد و برای پیشبرد مقاصد سیاسی اش به صورت گزینشی به سخنان آیت الله العظمی سیستانی استناد کرد .
در حالی که اول کسی که در عراق حرمت مرجعیت را شکست و آیت الله سیستانی را مرجع صامت معرفی می کرد جریان صدر بود .
از ماجرای قتل سید عبدالمجید خویی فرزند آیت الله العطمی خویی توسط هواداران مقتدی نیز که بگذریم او امروز از قانون و لزوم تمکین گروههای سیاسی و نظامی به قانون اساسی سخن راند.
در حالی که در سال ۲۰۰۸ همو بود که بدون مجوز دولت عراق و مرجعیت در شهر بصره به صورت خودسرانه اعلام حکومت اسلامی کرد و شبه نظامیانش با خشونت تمام مردم را به اجرای فرایض دینی ملزم می نمودند که البته توسط دولت وقت در عملیات صولة الفرسان سرکوب شدند.
اما نکته جالب عدد اعلام شده از حضور طرفداران مقتدی در نماز جمعه امروز برگزار شده در خیابان فلاح شهرک صدر بغداد بود که رسانه های وابسته به آنان ادعا می کنند ۲ میلیون نفر در آن حاضر شده اند.
طول این خیابان ۵۸۰۰ متر و عرض آن خوشبینانه ۴۰ متر است؛ اگر خیابان را صاف و بدون هیچ عارضه و امکاناتی در نظر بگیریم نماز گزاران در فضای ۲۳۲/۰۰۰ متر مربعی نماز را برگزار کرده اند.
همچنین اگر در هر مربع به طور فشرده ۲ نفر نماز بخوانند در حالت بسیار خوشبینانه عددی حدود ۴۵۰/۰۰۰ به دعوت مقتدی لبیک گفته اند.
جریان صدر روز به روز در حال رادیکال کردن فضای سیاسی عراق است و بعید نیست اختلافات شیعی-شیعی به نبرد خیابانی تبدیل شود مگر این که عقلای عراق در این خصوص هوشمندانه عمل نمایند.
نباید فراموش کرد اعتراضات اکتبر سال ۲۰۱۹ نیز که مقتدی صدر روی موج آن سوار شد توسط برخی از شیعیان انجام گرفت و دولت نسبتا موفق عادل عبدالمهدی را سرنگون ساخت.
اولین سوال مهم: چطور در رسانه جمهوری اسلامی و یا #عصر_جدیدش چنین محتواهایی تولید نمی شود یا دیده نمی شود؟
گفته شد اینکه یک فرد حجابش کامل است یا نه به جای خود مهم است [اما چندان مهم نیست] مهم برخورد با جریانهایی است که به دنبال ترویج ابتذالند. گفته شد برخورد اقناعی مهم است.
به گزارش شبنم ها،
اهداف دشمنان داخلی وخارجی از راه اندازی جنبش های اجتماعی با استفاده از پیام رسان ها، شبکه های اجتماعی و فضای مجازی رها شده در کشور چیست؟
1 پروژه بیثبات سازی:
شبکه سازی گسترده در فضای مجازی با اهدافی چون جمع آوری Bigdata، جریان سازی برای جنگ شناختی، جنگ روایت ها و جنگ اراده ها
2 بهره گیری از ابزار مکمل جنبش های اجتماعی
( پیام رسان هایی نظیر تلگرام و شبکه های اجتماعی نظیر اینستاگرام) برای انتقال سریع اخبار و پیام های جعلی، شایعات، دوقطبی سازی، فریب و جریان سازی رسانه ای
3 هدایت افکار عمومی:
ایجاد موج های رسانه ای ساختار شکن، منفی و سازمان یافته بمنظور ایجاد ناامنی و سردرگمی در مخاطب با این هدف که رهبران سیاسی و نظام به نظرات و خواسته های اجتماعی و اقتصادی مردم بی توجه هستند.
4 ایجاد جنبش اجتماعی
توسط فضای مجازی و تبدیل آن به جنبش عمل گرا، حقیقی، براندازانه، زنانه در کف جامعه مانند فتنه۸۸ که فیس بوک و توئیتر این نقش را بر عهده داشتند، در فتنه های 96 و 98 پیام رسان تلگرام و واتس اپ و شبکه اجتماعی اینستاگرام آتش بیار معرکه بودند
5 جنگ نرم، جنگ شناختی و جنگ روایت های اعتقادی-اجتماعی
با استفاده از استراتژی ایجاد نت ترول ها مانند جنبش های زنانه مانندچهارشنبه های سفید، دختران خیابان انقلاب و نه به حجاب اجباری، اجرای سند ۲۰۳۰، روایت سازی با هشتگ اعدام نکنید، دختر آبادانی، نوید افکاری که مقدمه ایجاد جنبش های اجتماعی براندازانه در کشور است که با محوریت فضای مجازی و سرویس های آن دنبال می شود
6 فروپاشی از درون:
با توجه به اظهارات صریح سران آمریکا و رژیم صهیونیستی مبنی بر حمایت از رسانه های مختلف نظیر شبکه های ماهواره ای، شبکه های اجتماعی، پیام رسان ها و... برای از بین بردن مشروعیت و مقبولیت داخلی نظام، ایجاد جنبش های اجتماعی چند ماه اخیر را باید در این راستا ارزیابی کرد.
7 توجه به اصل کاهش ضریب شکست:
با توجه به ترس و استیصال آمریکا و رژیم صهیونیستی از رويارويي مستقیم با ایران به دلیل غیر قابل پیش بینی بودن هزینه های این جنگ و پاسخ کوبنده و واقعی ایران اسلامی نظیر بمباران عین الاسد و هدف گرفتن پهپاد های آنان، آنها ترجیح داده اند از ضعف ها و کم کاری های موجود اقتصادی و طمع جریان نفوذ و جریان تحریف استفاده کرده و پیام رسان ها و شبكههاي اجتماعي غربی را در ایران تقویت کنند.
گفتنی است در این میان نباید از موضوع نفوذ جریانی در کشور غفلت نمود، چراکه این نوع نفوذ با شبکه سازی داخل ملت به دنبال تصمیم سازی برای مسئولان، نخبگان و افراد تاثیر گذار در سطح کشور است.
سیدعلیرضا آل داود