به گزارش شبنم ها، به نقل از باشگاه خبرنگاران جوان
معصومه سیاوشی کارشناس ناظر مراکز روزانه توانبخشی استان همدان با اشاره به اینکهغربالگری اوتیسم برای کودکان ۲ تا ۵ سال در همدان انجام میشود، افزود:خصوصیات اصلی اختلال طیف اوتیسم با نشانههای با دو زمینه رفتاری مشخص شدهاست.
وی با اشاره به دو زمینه رفتاری در این طیف، بیان کرد: نقص در ارتباط اجتماعی و رفتارها، علایق یا فعالیتهای تکراری و محدود از جمله ین رفتارهاست؛ اصطلاح «طیف» به این موضوع اشاره دارد که علایم این اختلال، بسته به شدت آنها، سطح رشدی و سن تقویمی، بسیار متغیر است.
کارشناس ناظر مراکز روزانه توانبخشی استان همدان گفت: این کودکان دارای طیف وسیعی از اختلالات روانشناختی و پزشکی هستند و تشخیص این اختلالات در سنین اولیه زندگی اهمیت دارد و مداخلات تاثیر بیشتری دارد.
وی با تأکید بر اینکه علائم اختلال طیف اوتیسم از حدود ۲ سالگی مشهود است، ابراز کرد:، اما همیشه مدت زمانی طول میکشد تا خانواده و نیز فرد متخصص، اختلال را تشخیص دهد؛ با اینکه اختلال طیف اوتیسم مادام العمر هستند، اما فرد مبتلا با آموزشهای مستمر میتواند از زندگی طبیعیتری برخوردار شود.
سیاوشی افزود: هر چقدر زودتر بتوان این اختلال را در یک کودک تشخیص داد، زودتر هم میشود از برنامههای درمانی برای کمک به این کودکان بهره برد، همچنین هرچه برنامه درمانی منظمتر و دارای ساختار دقیقتری باشد، میتوان نتایج بهتری را به دست آورد.
وی بیان کرد: اکنون برنامه ملی غربالگری، تشخیص و مداخله در اختلال طیف اوتیسم در تمام استانهای دارای مراکز روزانه آموزشی و توانبخشی اختلال طیف اوتیسم، آغاز شده است.
کارشناس ناظر مراکز روزانه توانبخشی استان همدان اظهار داشت: در این برنامه، ضمن اطلاعرسانی و آگاهسازی گسترده در سطح استانهای کشور در خصوص اختلال طیف اوتیسم، تمام کودکان ۲ تا ۵ سال مراجعهکننده به پایگاههای غربالگری و تشخیص آن استان، توسط والدین و با راهنمایی مربیان و کارشناسان آموزشدیده از نظر احتمال دارا بودن علایم این اختلال، مورد سنجش و غربال (آزمون هیوا) قرار میگیرند.
وی ابراز کرد: سپس در صورت مشکوک بودن کودک به ابتلای این اختلال، توسط کارشناسان تخصصی آموزشدیده، در این مورد اجرای آزمون تشخیصی (گارس ۲) انجام و در صورت قطعی شدن تشخیص، کودک به مراکز آموزش و توانبخشی اختلالات طیف اوتیسم استان جهت مداخلات مرکزمحور و خانوادهمحور، ارجاع میشود.
سیاوشی اظهار داشت: با عنایت به اینکه خانواده به عنوان عامل مهمی در افزایش سطح مداخلات در این اختلالات به حساب میآید، این برنامه به عنوان برنامهای خانوادهمحور در نظر گرفته شده و پس از تشخیص قطعی اختلال طیف اوتیسم برای تمام خانوادههایی که دارای کودکان مبتلا به این طیف، برنامه و بسته آموزشی «روزنه» ارائه میشود، تا روند مداخلات در درون مرکز و نیز در درون خانواده همپای هم پیش رود.
وی با بیان اینکه تاکنون مطالعات و آمار قطعی در مورد تعداد مبتلایان به اوتیسم ارائه نشده است، عنوان کرد: تعداد ۱۸۰ کودک تا کنون در استان مورد شناسایی قرار گرفته است و تعداد ۱۲۰ مددجو از سازمان بهزیستی به طور مستقیم و غیر مستقیم خدمات دریافت میکنند.
انتهای پیام/
به گزارش شبنم ها، به نقل از باشگاه خبرنگاران جوان
حامد برکاتی مدیرکل دفتر سلامت جمعیت، خانواده و مدارس وزارت بهداشت در گفتوگو با خبرنگار حوزه بهداشت و درمان گروه علمی پزشكی باشگاه خبرنگاران جوان، با بیان اینکه مسئله کشور ازدواج و طلاق جوانان است،اظهار کرد: متاسفانه با بالا رفتن سن ازدواج، جوانان ما سالهای طلایی ۲۰ تا ۳۵ سال را که باید صرف ساخت زندگی و چشیدن طعم شیرین زندگی مشترک کنند، از دست می دهند.
سن ازدواج در خانم ها و آقایان ایرانی
وی با بیان اینکه متاسفانه شاهد افزایش سن ازدواج در بین جوانان هستیم، گفت: اکنون میانگین سن ازدواج در خانم ها حدود ۲۴ و میانگین سن ازدواج در آقایان به ۲۸ سال رسیده است.
مدیرکل دفتر سلامت جمعیت، خانواده و مدارس وزارت بهداشت با اشاره به علل تاخیر ازدواج اظهار کرد: مسائل اجتماعی، اقتصادی، مسکن، درآمد، ,واهمه از زندگی مشترک و اطمینان نداشتن به آینده از مهمترین علل افزایش سن ازدواج در جوانان محسوب می شود.
کاهش آمار ازدواج با بالا رفتن سن دهه شصتی ها
برکاتی با اشاره به میزان کاهش ازدواج در طی چند سال اخیر اظهار کرد: از سال ۱۳۸۹ هر سال حدود شش درصد نسبت به سال قبل ازدواج ها کاهش پیدا کرده و از ۸۹۰ هزار در سال ۸۹ به ۶۸۰ هزار در سال ۹۵ رسیده و آمار ازدواج در سال ۹۷ نسبت به ۹۶ حدود هشت درصد کمتر شده است.
مدیرکل دفتر سلامت جمعیت، خانواده و مدارس وزارت بهداشت ادامه داد: یکی از علل کاهش ازدواج در سال گذشته نسبت به سال ۹۶ این بوده که جمعیت جوان در سن ازدواج کمتر شده است به تدریج متولدین دهه شصت از سن ازدواج عبور می کند و ورودی ازدواج متولدین دهه هفتاد هستند که جمعیت کمتری را تشکیل میدهند و به همین دلیل آمار ازدواج نیز کاهش پیدا می کند.
آمار و علل طلاق در کشور
وی با اشاره به آمار طلاق در کشور گفت: نسبت طلاق به ازدواج در هر سال متفاوت است اما بر اساس آخرین آمار از هر سه و نیم ازدواج یک مورد به طلاق ختم می شود که این آمار در کلانشهرها یک مورد در هر سه ازدواج و در مناطق خاصی مثل شمال شهر تهران از هر دو مورد ازدواج یکی به طلاق ختم می شود.
مدیرکل دفتر سلامت جمعیت، خانواده و مدارس وزارت بهداشت در ادامه به علل طلاق در کشور اشاره کرد و گفت: شناخت ناکافی، انتظارات از زندگی و اتفاق های ناخوشایندی که بین زوجین رخ می دهد برخی از علل طلاق محسوب میشود و وزارت بهداشت نقش عمده ای در این مسائل ندارد.
افزایش ساعت کلاس های حین ازدواج به ۶ ساعت
برکاتی ادامه داد: ما در وزارت بهداشت از سال پیش آموزشهای حین ازدواج را از ساعت به ۶ ساعت ارتقا دادیم و با راهبری شورای عالی انقلاب فرهنگی و به کمک شورای اجتماعی، سازمان تبلیغات اسلامی، بهزیستی و قوه قضاییه آموزشهای حین ازدواج را ساماندهی کردیم.
مدیرکل دفتر سلامت جمعیت، خانواده و مدارس وزارت بهداشت بیان کرد: به زوجینی که در کلاسهای هنگام ازدواج شرکت میکنند آموزش هایی در زمینه احکام حقوق و روانشناسی نیز داده می شود و در این کلاس ها آموزش هایی می بینند تا اگر زوجین دچار چالش شدند قبل از اینکه در مورد آن از افراد غیر کارشناس مشورت بگیرند، در صورت مشاهده هر گونه موردی به مراکز مورد معرفی مراجعه کنند و مشاوره تخصصی کنند.
کلینیک های مشاوره جنسی در سراسر کشور راه اندازی می شوند
برکاتی با بیان اینکه آموزشهای جنسی برای زوجین در حین ازدواج داده میشود، گفت: خوشبختانه جوانان از این کلاس ها بسیار رضایت دارند و این آموزشها اولین محلی است که مسائل جنسی به صورت درست و علمی آموزش داده می شوند.
مدیرکل دفتر سلامت جمعیت، خانواده و مدارس وزارت بهداشت با اشاره به راهاندازی مراکز مشاوره جنسی اظهار کرد: کلینیک های مشاوره جنسی را به صورت پایلوت در چند استان راه اندازی کردیم و به تدریج این کلینیک ها در مراکز استان ها راهاندازی خواهند شد تا اگر جوانان مشکلی داشتند به این مراکز مراجعه کنند.
طراحی مراکزی برای مشاوره به زوجین در پنج سال اول زندگی
برکاتی ادامه داد: ما در حال طراحی مراکزی هستیم که جوانان در صورت بروز مشکل در ۵ سال اول زندگی به این مراکز مراجعه کنند تا بتوانیم آمار طلاق را کاهش دهیم.
انتهای پیام/
به گزارش شبنم ها، به نقل از باشگاه خبرنگاران جوان
محمد باقر حسنوند روانشناس کودک در خصوص آداب مهمانی رفتن کودک اظهار کرد: اصولا کودکان انسانهای بیخیالی هستند که فقط در زمان حال زندگی میکنند و از هر چیزی، حتی کوچک و بیاهمیت براحتی ذوقزده شده و لذت میبرند، اما این مورد نباید رعایت آداب را در آنها تحت تاثیر قرار دهد و به دلیل کودک بودن، از آزادی بیش از حد بهرهمند شده و اصول رفتاری لازم را نیاموزند.
حسنوند گفت: بیشتر مادران، هنگامی که مستقیم یا غیرمستقیم به شیطنتهای کودک خود اشاره میشود تقریبا یک جمله را به کار میبرند که «بچه من در خانه بسیار آرام است نمیدانم چرا وقتی در جایی مهمان هستیم طور دیگری رفتار میکند؟» معمولا بچهها در خارج از منزل و بخصوص در خانه دیگران بیشتر خطا میکنند.
این روانشناس بیان کرد: وقتی به محل مهمانی میرسید بچهها دوست دارند با دست و پا به در بکوبند یا کلیدهای آسانسور را پشتسر هم فشار دهند در این مورد، قبل از رسیدن به خانه میزبان با بچهها هماهنگ کنید و از آنها بخواهید آرامش خود را حفظ کنندبه کودک خود صبر کردن را بیاموزید.
وی در ادامه تصریح کرد: در برخورد با دیگران، کودکان نیز باید با همه سلام و حتی احوالپرسی کنند. به آنان باید آموخت که دیگران را با القاب کامل مثل خانم، آقا، دکتر یا نام خانوادگی صدا کند. به عنوان مثال بگوید: «سلام فریده خانم» یا «سلام آقای کرمی، حال شما چطوره؟» منتظر شنیدن پاسخ سلام و احوالپرسی خود بماند و به احوالپرسی دیگران نیز به طور کامل جواب دهد.
حسنوند اظهار داشت: بعضی از بچهها در خانه دوستان و خویشاوندان خیلی راحت هستند و بلافاصله بعد از ورود، به همه اتاقها سرک میکشند به آنها یاد بدهید که در منزل دیگران رفتاری سرشار از احترام داشته باشند. متاسفانه، برخی از مادران در این مورد سهلانگاری میکنند و پس از دیدار میزبان، چنان سرگرم صحبت میشوند که از کودک خود بشدت غافل میمانند. بعضی از آنها به اشتباه معتقدند بچه باید آزاد باشد و به حساب بچگی، اشتباهات رفتاری کودک خود را نادیده میگیرند.
این روانشناس با بیان اینکه اگر کودکتان مایل به کمک در مهمانی بود او را تشویق کنید، افزود: کارهای سبک و بیخطر مثل خالی کردن پفیلاها درون ظرف یا چیدن قاشق و چنگال و دستمال سفره روی میز را به او بسپارید.
وی تصریح کرد: کودک باید یاد بگیرد که در منزل خودتان یا دیگران از کنار زدن یا خودداری از خوردن غذا بپرهیزد. او باید کمی از آن غذا را بچشد حتی اگر آن را قبلا نخورده یا مورد علاقهاش نیست. او را توجیه کنید که موقع صرف غذا از اظهارنظر منفی و نشان دادن چهره ناراحت خودداری کند، لبخند بزند و قاشق و چنگال را در دست خود نگه دارد. به غذا خوردن دیگران نگاه نکند و از میزبان غذای دیگری را درخواست نکند.
حسنوند بیان کرد: هنگام خداحافظی به بچهها یادآوری کنید که یک بار دیگر از میزبان تشکر کنند و از بودن در کنار آنها ابراز رضایت و خوشحالی کنند و عباراتی مثل «خیلی خوش گذشت» یا «مهمانی خوبی بود» را به کار ببرند.
این روانشناس در نهایت خاطر نشان کرد: به فرزند خود یاد بدهید موقع هدیه گرفتن از کسی باید تشکر کند و عباراتی مثل «دست شما درد نکند» را بگوید. عموما یکسوم از اشتباهات بچهها هنگام دریافت هدیه جملات نادرستی است که نباید به کار ببرند مانند «من منتظر چنین هدیهای بودم»، «من چیز دیگری فکر میکردم» یا «این را دوست ندارم». به آنها یاد بدهید هر هدیهای که میگیرند با لبخند از هدیهدهنده تشکر کنند اگر از آن خوششان نیامد آن را بازگو نکنند.
انتهای پیام/
به گزارش شبنم ها،
این روزها هر کسی برای خودش خلوتی دارد؛ خلوتش هم یک دستگاه الکترونیکی کوچک به نام تلفن همراه شده است. وسیلهای که قرار بود برای ارتباط استفاده شود اما حالا کنج خلوتی برای افراد شده است. به گفته کارشناسان این کنج خلوت به کانون خانوادهها هم رسیده و گپ و گفت برخی از آنها را به کمترین حدی که میتوانسته رسانده است.
بیشتر بخوانید؛ ازدواجهای اینترنتی شگرد شیّادان برای به دام انداختن دختران و پسران جوان
برخی از افراد تلگرام و کانالهای سرگرمی را یکی از دلایل این اتفاق میدانند؛ عدم آگاهی در سواد رسانه میتواند دلیل این دست اتفاقات باشد؛ اما میخواهیم به سراغ برخی از سرگرمیها برویم که میتواند در آخر سر یک خانوده را بر باد دهد.
شاید شما هم با برخی از تبلیغها در تلگرام مواجه شده اید که شما را دعوت به تستهای جذابیت و شخصیت شناسی و ...میکند و سوال دقیقا اینجاست که منابع علمی این تستها از کجا تامین شده و آیا این مدل تستها از نظر علمی نتایج درستی دارند؟ بررسیها نشان میدهد که این تستها تا حد زیادی فاقد ارزش علمی بوده و صرفا برای جذب مخاطب در تلگرام طراحی میشوند و فرد نباید به نتایج آن درباره خود اتکا کند،
نتایجی که حالا دارد بر زندگی خانوادهها هم تاثیر میگذارد؛ تاثیری که میتواند یک زندگی را به طلاق ختم کند؛ مانند تست شباهت و هم خوانی دو زوج که تا دیروز زیر یک سقف شب را به صبح میرساندند؛ حالا، اما بعد از انجام این تست دیگر سقفی ندارند که باهم زندگی کنند. این حکایت جذب مخاطب به بهانه تست جذابیت است.
نیکوگفتار متخصص روانشناسی در گفتگو با باشگاه خبرنگاران جوان و با اشاره به تستهایی که در فضای مجازی دست به دست میشوند، گفت: به طور کلی پرسشنامه و تستها مکمل مشاوره هستند و بیشتر از این کارایی ندارند.
وی با بیان اینکه این مدل تستها در فضای مجازی علمی نیستند و پرسشنامههایی بی پایه و اساسی هستند که تنها جنبه سرگرم کننده دارند، بیان کرد: اگر ما میخواهیم از یک پرسشنامه استاندارد و معتبر استفاده کنیم در شرایط کاملا ایده ال باید نزد مشاور باشیم تا این اطلاعات تکمیل کننده روند مشاوره باشد.
حالا این سوال مطرح است که چه نظارت و اقداماتی نسبت به این محتوایی که جنبه سود و تبلیغات در فضای مجازی دارند صورت میگیرد؟
علیرضا آل داوود کارشناس فضای مجازی در گفتگو با باشگاه خبرنگاران جوان میگوید: به دلیل فقر سواد رسانه و مجازی افراد، آنها درگیر جذابیتهای بصری در فضای مجازی میشوند.
برخی از افراد از فقر مخاطب هم استفاده میکنند و به کسب درآمد، تبلیغات و ...میپردازند. این افراد با دادن اطلاعات غلط و بیهوده در قالب یک سری پرسش میان زوجین مانند خوشبختی؛ زندگی آنها را تحت الشعاع قرار میدهند و موجب از بین رفتن اعتماد میان آنها میشوند؛ به طور مثال گفته میشود در این آزمایشها اصلا نباید باهم ازدواج کنید و این شروع یک جدایی است؛ تا جایی که برخی از آنها به سمت طلاق میروند و در بهترین حالت طلاق عاطفی میگیرند و این را میتوان طرحی برای نابودی کانون خانواده دانست.
فضای مجازی، فضایی رها است و قانون جرایم سایبری متعلق به شهریور ۸۷ است و با توجه به گستردگی فضای سایبری در سال ۹۸؛ اساسا در مقابله با این اقدامات کاربردی ندارد.
نتایجی تکمیل کننده یا تلاش برای جذب مخاطب، حکایت پرسشهایی است که با آن در فضای مجازی مواجه میشوید و میتواند یک زندگی، یک شخصیت و یک انسان را به طور کامل دگرگون کند. حالا سوال اینجاست که این نظارتها با توجه به شرایط فعلی چه موقعی بروز میشوند و جامه عمل میپوشانند؟
منبع: باشگاه خبرنگاران جوان
انتهای پیام/
به گزارش شبنم ها، به نقل از باشگاهخبرنگاران جوان
ماندانا رکنی روانشناس و مشاور در خصوص استفاده از کلمات عاشقانه برای تداوم زندگی مشترک اظهار کرد: تنها یک پرسش جدی وجود دارد و آن این است که چگونه کاری کنیم که عشق پابرجا بماند؟
رکنی گفت: اگر معتقد هستید عشقی که از آغاز رابطه نسبت به محبوبتان داشتید، بدون تلاش شما تا ابد باقی خواهد ماند و همواره در زمان بروز مشکلات به کمک شما خواهد آمد، در اشتباه هستید.
وی افزود: در این شرایط اگر برای تازه نگه داشتن عشقتان تلاش نکنید، خیلی زود روابط گرمتان به سردی یک عادت روزانه تبدیل خواهد شد.
این روانشناس تصریح کرد: عشق نیاز به مراقبت دارد. یکی از راههای تداوم زندگی عاشقانه، ابراز محبت با جملات زیبا و دلنشین و گاهی شیطنت آمیز به همسر است. گفتن جملات عاشقانه به زندگی مشترک جان تازهای میدهد. حرفهای شما و حسی که این کلمات برای او ایجاد میکند، میتواند آنقدر تأثیرگذار باشد که زندگیتان را متحول سازد. در کنار رفتار مناسب، حرفهای عاشقانه، زندگی را لذت بخش و شیرین کرده و عشق را در قلب محبوب تثبیت میکند.
بیشتر بخوانید: حریم خصوصی همسر خود را رعایت کنید
وی افزود: زن و مرد باید یکدیگر را شناخته و به مرور زمان جملات خاص و مورد علاقه هم را پیدا کنند و تنها به گفتن جملات عاشقانه که جنبه عمومی دارد و بیشتر افراد آنها را به کار میبرند، اکتفا نکنند.
رکنی تصریح کرد: عموما زنان به دلیل اینکه شنیداری هستند، به شنیدن جملات عاشقانه نیاز بیشتری دارند. این جملات برای ادامه زندگی و رابطه مشترک میتواند انرژی مضاعفی به آنها دهد، اما مردان نیز نیاز به تأیید شدن از سوی همسر دارند و با جملات پرانرژی و مثبت، انگیزه مضاعفی برای تلاش جهت بهبود زندگی پیدا میکنند.
وی افزود: هنگامی که از همسرتان تعریف میکنید، باعث بالا رفتن اعتماد به نفس او میشوید و وی را تشویق میکنید تا به گونهای رفتار کند که تعریفهای شما را ثابت کند.
انتهای پیام/
به گزارش شبنم ها، به نقل از فارس
سیل و سیلاب مهمترین کلید واژههای خبری این روزهای ایران است؛ از همان روزهای ابتدایی سال که سیل مهمان ناخوانده شهرهای شمالی به خصوص استان گلستان شد و با ادامه بارشها که دیگر استانهای کشور را درگیر خود کرد، در کنار نیروهای امدادی و هلال احمر، نیروهای بسیج هم فعالیتهای خود را آغاز کردند. در این میان فعالیتهای زنان بسیجی کمتر دیده و شنیده شده است.
مینو اصلانی رئیس بسیج جامعه زنان با اشاره به اینکه زنان بسیجی از لحظات آغازین وقوع حادثه سیل برای کمک به هموطنانشان فعالیت داشتهاند و این خدمات تاکنون ادامه دارد، گفته است: از همان ابتدای آغاز سیل فرماندههان پایگاهها، حوزهها، نواحی و خواهران عضو گردانهای کوثر به حالت آمادهباش کامل برای کمک به سیل زده ها درآمدند و در اسکان خانوادهها در نقاط مختلفی که نواحی سپاه پیشبینی کرده بودند، همکاری فعال داشتند.
*طبخ و توزیع روزانه ۳ هزار پرس غذا
زنان بسیجی در طبخ و توزیع غذا که روزانه بیش از ۳ هزار پرس است، همکاری میکنند و نیز در قالب گروههای دونفره و به شکل شیفتبندی کار محافظت از سیلزدگان به ویژه زنان را برعهده گرفتهاند تا در صورت نیاز آنان به اقدامات پزشکی یا بهداشتی، به سرعت این امکانات را فراهم کنند.
*دوخت پوشاک ویژه بانوان
دوخت پوشاک ویژه بانوان را از دیگر اقدامات زنان بسیجی از سوی مسؤولان این نهاد مردمی اعلام شده است. آنها در استان گلستان با کمک دیگر گروههای جهادی هزاران روسری، مانتو و لباس دوختهاند.
اصلانی درباره این خدمت گفته است از آنجایی که مردم منطقه آققلا علاقه و حساسیت خاصی در پوشش لباس محلی خود دارند، بنابراین خیاطها به دوختن لباس محلی اقدام کردهاند و توزیع این لباسها بین خانوادهها باعث دلگرمی آنان شده و جو خوب و صمیمی را بین بسیج و مردم ایجاد کردهاست.
*همدلی زنان بسیجی ۱۱ استان با زنان گلستانی
رئیس بسیج جامعه زنان از شروع فعالیت زنان بسیجی بلافاصله پس از وقوع سیل در استان گلستان خبر داد و گفته است : ۱۱ استان همجوار گلستان، مانند استان تهران، سمنان، قزوین و آذربایجان شرقی به عنوان استان معین تعیین شدند و خواهران از این استانها برای کمک به مردم گلستان شروع به فعالیت کردند.
جمع آوری کمکهای مردمی مهمترین اقدام در استانهای معین و دیگر استانها بوده است.
* آمادهباش کامل زنان بسیجی برای کمک رسانی در استانهای سیلزده
کم کم سیلاب به مناطق غربی و جنوب غربی رسید و گروههای امدادی بسیج زنان استانهای لرستان و خوزستان نیز در جابهجایی مردم حضور فعالی پیدا کردند و در حال حاضر نیز در مناطقی که احتمال وقوع سیل در آنها وجود دارد به حالت آمادهباش کامل درآمدهاند.
*گردان کوثر پابهپای جهادگران در نبرد با سیل
مریم سپهوند، مسئول بسیج جامعه زنان استان لرستان در خصوص امدادرسانی به مناطق سیل زده این استان اعلام کرده است: همواره امدادرسانان خواهر در گردان کوثر، پس از آقایان برای حمایت و سازماندهی به کارگیری میشوند و در این حادثه نیز پس از انجام مراحل اولیه امدادرسانی پس از سیل، امکان حضور خواهران فراهم شد.
وی ادامه داد: اما در برخی از مناطق با پیشبینی احتمال وقوع سیل، خواهران این گردان حضور داشتند و خانوادهها را برای تخلیه منازل خود توجیه میکردند و به ویژه برای متقاعد کردن روستاییان به ویژه سالخوردگان که دلبستگیهای بیشتری به خانه و زندگی خود داشتند، حضور فعال و موثری داشتند.
مسؤول بسیج جامعه زنان استان لرستان در مورد کمکهای گردان کوثر در این مناطق گفت: به خاطر درگیر شدن دو تا سه ناحیه از استان لرستان در این حادثه، گردان خواهران در محلهای آسیبدیده برای تهیه امکانات اولیه دوشادوش برادران حضور داشتند و در ساعات اولیه رسیدگی قدری مشکل بود اما با سازماندهی انجام شده که بر عهده سپاه بود، امدادرسانی به سرعت شکل گرفت و در حال حاضر شرایط تحت کنترل است.
*مشاوره به خانوادههای آسیب دیده و حل مشکلات روحی
زینب تجری مسؤول سازمان بسیج جامعه زنان استان گلستان از حضور جمعیت قابل توجهی از خواهران طلبه بسیجی در کنار نیروهای امدادرسان بهزیستی در بخش مشاوره به خانوادههای آسیب دیده خبر داد که به حل مشکلات روحی ناشی از شرایط سخت این روزهای بانوان این استان را بپردازند.
اعزام گروههای جهادی برای انجام مشاوره و امور فرهنگی در محل اسکان سیل زدگان، سرکشی روزانه از محل اسکان سیل زدگان و بررسی وضعیت آنها، تهیه اقلام مورد نیاز از قبیل پوشاک، کفش، لوازم بهداشتی، پتو، خشکبار، برنج، مرغ، حبوبات و دهها لوازم ضروری و مورد نیاز دیگر، از جمله فعالیتهای ما در خدمترسانی به سیل زدگان است.
*مهدهای قرآنی بسیج هم به میدان آمد
تشکیل مهد کودکهای بسیج برای بازی و آموزش کودکان سیلزده یکی از اقدامات عمومی در همه استانهای سیل زده بود.
این مهدها در اردوگاههای مناطق سیل زده خوزستان و سایر استان به همت زنان بسیجی امدادگر شکل گرفتهاند.
* «بانوان نانوا» هم به میدان آمدند!
در این میان خبری رسید که صحبت از نانوایی بانوان برای سیلزدگان میدهد.
گردان بانوان نانوای شهر شهیدپرور خانوک از توابع شهرستان زرند اقدام به پخت 3 هزار قرص نان محلی کرمانی برای ارسال به سیلزدگان کردند.
انتهای پیام/
به گزارش شبنم ها، به نقل از فارس
۲۴ خانه امن برای زنانی که در معرض خشونت قرار میگیرند یا از خانه متواری میشوند، وجود دارد؛ این خانهها در شرایطی احداث شدهاند که خیلیها به ما انتقاد میگرفتند و میگفتند ما میخواهیم این زنان و دختران از خانه بیرون بیایند، در حالی که ما اعتقاد داریم وقتی دختری از منزل فرار میکند حتما اشکالی در آنجا وجود دارد و باید ورود حرفهای به آن کرد تا مشکل برطرف شود.
وی گفت: ۳۶ مرکز اورژانس اجتماعی در حال حاضر فعال است و چنانچه شهری این مرکز را ندارد، مراکز مداخله در بحران را داریم که این زنان را میپذیرند و زنانی که در معرض خشونت قرار گرفتهاند میتوانند به آنجا مراجعه کنند.
معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی کشور گفت: البته زنان آسیبدیده با زنانی که در معرض خشونت قرار دارند باید تفکیک شوند، بسیاری از اوقات زنان خشونتدیده با فرزندان خود میآیند، در حالی که زنان آسیبدیده مشکلات دیگری دارند و در حال حاضر ۷ مرکز دولتی و ۱۷ مرکز غیردولتی پذیرای زنان در معرض خشونت است.
وی گفت: در این مراکز که بیشتر جنبه حمایتهای روانشناسی دارد، فرد را از استرس و خشونت جدا کرده و چنانچه آسیب جسمی دیده باشد، با همکاری دانشگاههای علوم پزشکی به بیمارستانها معرفی میشود.
وی تصریح کرد: از طرفی باید مشکل خانوادههای این چنینی بررسی، مداخله و حل شود، چرا که هم آزار دیده و هم آزار دهنده باید بررسی شوند و این در حالی است که ۲۶ درصد افراد بالای ۱۵ سال یکی از اختلالهای روانشناختی را دارند که نیازمند درمان هستند، به طور مثال در تهران موردی را داشتیم که پدر به دلیل این اختلالات روانی نمیگذاشت فرزند دبیرستانیاش سه ماه به مدرسه برود.
وی گفت: گاهی هم مداخله ساده کافی نیست و آزار دهنده باید تحویل قاضی شود اما به طورکلی سیاست ما این است که در کنار خانواده باشیم و گام اول، خانواده و مهارتآموزی آن است، گاهی نیز چارهای وجود ندارد و آن خانواده باید تحت پوشش بهزیستی بیاید.
معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی کشور تصریح کرد: اجرای چنین مدلی در منطقه و در کشورهای همسایه بینظیر است، چرا که مددکاران اجتماعی با مداخلات و مهارتهای لازم، پای کار میآیند.
فرید گفت: طبق آخرین آمار موجود، ۱۵۰۰ زن در معرض خشونت به خانههای امن مراجعه کردهاند، البته شیوعشناسی این موضوع هنوز در کشور نشده است اما طبق بررسیهای انجام شده حدود ۱۰ هزار تماس با اورژانس اجتماعی برای مداخله اولیه در این زمینه شده است.
وی گفت: بسیاری از آزارها ممکن است جسمی نباشد، تهدید و توهین گاهی بسیار شکنندهتر و تأثیرگذارتر میتواند باشد که در همه این موارد مددکاران اجتماعی وارد عمل شده و آن را آسیبشناسی میکنند.
انتهای پیام/
به گزارش شبنم ها، به نقل از جام جم
از باشگاه خبرنگاران جوان، نرگس جوزدانی متخصص تغذیه و رژیم درمانی درباره ارتباط تغذیه با تشدید یا تخفیف علائم آلرژیهای بهاری (رینیت آلرژیک) اظهار کرد: مبتلایان به رینیت آلرژیک باید از مصرف مواد غذایی آلرژن مانند بادام زمینی، دانههای گوجه فرنگی و کیوی خودداری کنند، زیرا این مواد نقشی موثر در فعال شدن آنتی بادیهای آلرژن در بدن دارند.
وی بیان کرد: افراد دچار آلرژیهای بهاری باید مصرف غذاهای فرآوری شده و حاوی مواد نگهدارنده و افزودنی مانند کیک، کلوچه، سوسیس، کالباس و ناگت نیمه آماده را تا حد امکان کاهش دهند، ترکیبات کافئیندار مانند شکلات و قهوه هم تاثیری چشمگیر در تشدید علائم آلرژی دارند.
این متخصص تغذیه و رژیم درمانی افزود: طبق تحقیقات انجام شده کاهش مصرف فرآوردههای حاوی گندم و محصولات لبنی به ویژه نوع سنتی آنها نقشی موثر در تخفیف آبریزش بینی ناشی از آلرژی بهاری دارد.
مواد غذایی مفید برای مبتلایان به رینیت آلرژیک
جوزدانی تاکید کرد: مصرف مواد غذایی مانند سیر خام، زنجبیل و دارچین در افراد دچار آلرژیهای بهاری از عطسه و التهاب سینوسهای بینی آنها جلوگیری میکند، سبزیهای حاوی آنتیاکسیدان (سبزیهای تازه و رنگی) هم در تسکین علائم رینیت آلرژیک نقش دارند، از جمله سبزیهای مفید برای مبتلایان به آلرژیهای بهاری میتوان به هویج به علت دارا بودن بتاکاروتن، انواع کلم به ویژه کلمبروکلی و کلمقرمز، چغندر (لبو)، سیبزمینی و پیاز به علت داشتن ترکیبی به نام کوئرستین اشاره کرد، به طور کلی اثربخشی مواد غذایی تازه در مقابله با علائم آلرژیهای بهاری نسبت به مکملهای حاوی آنتیاکسیدان بیشتر است.
وی با اشاره به تاثیر مصرف عسل در کاهش عطسه و سرفه ناشی از آلرژیهای بهاری، تصریح کرد: افراد دچار رینیت آلرژیک با مصرف روزانه یک قاشق غذاخوری عسل میتوانند علائم آلرژیهای خود را کاهش دهند.
این متخصص تغذیه و رژیم درمانی گفت: مواد غذایی حاوی پروبیوتیک مانند پنیر، دوغ و ماست پروبیوتیکدار نقشی موثر در تسکین علائم آلرژیهای بهاری دارد، اسیدهای چرب امگا ۳ هم با کاهش التهابات بدن میزان واکنشهای آلرژیک را کمتر میکنند، از منابع خوب امگا ۳ گیاهی میتوان به گردو و دانههای کتان و چیا اشاره کرد، ماهی هم غنی از امگا ۳ حیوانی است، اما به علت آلودگی انواع ماهیها به فلز جیوه، مبتلایان به آلرژیهای بهاری باید مکمل روغن ماهی را جایگزین ماهی کنند.
جوزدانی یادآوری کرد: کمبود ویتامین D با کاهش سیستم ایمنی بدن تاثیر چشمگیر در افزایش التهابات و واکنشهای آلرژیک در افراد دارد، بنابراین مصرف ماهیانه یک عدد قرص ۵۰ هزار ویتامین D در بزرگسالان میتواند علائم آلرژیهای بهاری را تسکین دهد.
به گزارش شبنم ها، به نقل از باشگاه خبرنگاران جوان
منصور ستوده مدیرعامل شرکت آب منطقهای استان همدان با بیان اینکه حجم سد اکباتان تقریبا پر است اظهار کرد: بر این اساس برای اینکه بتوان رسوبات بخشی از پشت سد و مخزن را خالی کنیم دریچه سد باز شده است.
وی ادامه داد: یکی دیگر از دلایل بازگشایی زودهنگام دریچه سد اکباتان خروج آب بیکیفیتی که در لایههای زیرین بود و همچنین کنترل سیلاب در حین بارندگی است.
مدیرعامل شرکت آب منطقهای استان همدان ادامه داد: اکنون حدود ۱۴ تا ۱۵ مترمکعب آب در ثانیه از سد خارج و وارد رودخانه شده تا محیط زیست نیز بهرهمند شود.
وی با بیان یانکه 15 متر مکعب آب وارد این سد می شود، گفت: یک متر مکعب از آب این سد برای شرب شهروندان همدان مورد استفاده قرار میگیرد.
ستوده دلیل عدم هدایت آب مازاد سد اکباتان به سد آبشینه را خروج آب بیکیفیت دانست و افزود: پس از گذشت چند روز که آب بیکیفیت خارج شده و رودخانهها نیز تمیز شود، آب سرریز سد اکباتان به سد آبشینه هدایت میشود.
وی اضافه کرد: آبی سریزی اکباتان با خروج از استان همدان با تغذیه بستها و دشتها شده وارد استانهای مرکزی میشود.
مدیرعامل شرکت آب منطقهای استان همدان با بیان اینکه در دوره های قبل نیز شاهد سرریز زودهنگام سد اکباتان بودیم، افزود: در سال جاری به علت وقوع بارشهای سیلآسا و مداوم، سرریز سد را در این وقت از سال داشتیم.
وی در ادامه از سرریز شدن سد سرابی خبر داد و گفت: این سد امروز با ۹.۵ میلیون متر مکعب سرریز شد و اکنون سد کلان ملایر نیز سرریز شده و سد اکباتان در آستانه سرریز شدن است.
ستوده با تأکید بر اینکه در بالادست سد اکباتان ذخایر زیادی از برف وجود دارد تصریح کرد: ذخایر بالادست سد اکباتان در حال ذوب شدن است و این مسئله نیز بر حجم آب سد میافزاید.
انتهای پیام/
به گزارش شبنم ها، به نقل از تسنیم
ویلچر مخصوص او را همسرش با بالابر از اتاق به پذیرایی خانه میآورد. لمسی، لاغری و سردی حرکات دستانش نشان از مجروحیتی بیش از آسیب کمری میدهد. او یک جانباز قطع نخاع گردنی دوران دفاع مقدس است. اما برخی اشیا را میتواند برای چند ثانیه در دستانش گیر داده و نگه دارد. مثل مهر نمازش. جوانتر از آن است که در نگاه اول باور کنی که بیش از 36 سال پیش قطع نخاع شده است. اما وقتی لب به سخن میگشاید پختگی و آرامش درونیاش خبر از تجربهای بزرگ میدهد. تجربهای که فقط «مردان جنگ» آن را درک کردهاند. «مهدی ترابیان» آرام و کم حرف است. پاسخهای کوتاه میدهد.
میگوید: «انشایم خوب نیست... حرف زدن بلد نیستم... سوالات سخت را از همسرم بپرسید و...» در واقع جملاتش را با طنز میآمیزد تا از پاسخ دادن طفره برود. گویی دوست ندارد فکر کنیم یک قهرمان است. دوست ندارد احساس کنیم از خود یا همسرش تعریف میکند. میخواهد کاملا مستند و واقعی او را ببینیم. و چه چیزی واقعیتر از بدنی که چند دهه روی تخت دوام آورده و حتی جزئیترین کارهایش را به دست همسرش انجام داده است. همسری که داوطلبانه با او ازدواج کرد و در تمام این سالها قلبش برای او تپیده است. همسرش در جملاتی کوتاه از شدت مجروحیت همسر اینچنین میگوید: «حتی پشهای را نمیتـواند خودش پس بزند...» و تماشا کردن سکانسهای واقعی زندگی آنها دائما این سوال را در ذهن مرور میکند که جانباز قهرمانتر است یا همسرش؟
چه شد که تصمیم گرفتید به جبهه بروید؟
به هر حال آن موقع تقریبا تازه انقلاب شده بود. من تقریبا 16 ساله بودم و در بسیج فعالیت داشتم. بچههای بسیج را میدیدم که به جبهه میرفتند و ضرورت دفاع و انقلاب را در این باره درک کرده بودم. احساس مسئولیت میکردیم. احساس مسئولیت نسبت به آنچه که فهمیدیم – نه آنچه که توان داشتیم- باعث شد راهی جبهه شویم.
خانواده مانع رفتنتان نشدند؟
چرا مخالف بودند اما من مخفیانه رفتم.
چطور توانستید مخفیانه بروید؟
دیدم بچههای بسیج راهی جبهه هستند که به آنها گفتم: «صبر کنید من هم با شما میآیم.» قرار بود با خانواده جایی برویم. به پدرم گفتم: «من دل درد دارم و نمیتوانم همراهتان بیایم.» وقتی پدرم از در بیرون رفت، من هم مخفیانه بیرون زدم و به بچهها پیوستم تا به جبهه بروم. آن موقع زمان جنگهای نامنظم و فرماندهی شهید چمران بود.
بعد چه زمانی به خانواده اطلاع دادید که جبهه هستید؟
یادم هست بعد از عملیات طریق القدس زنگ زدم خانه و اطلاع دادم که هنوز زندهام و نگران نباشید بعد از آن هم مرخصی دادند و برگشتم خانه. بعدا دوباره راهی جبهه شدم. من در عملیات طریق القدس، فتح المبین و رمضان شرکت داشتم.
چطور مجروح شدید؟
در مرحله پنجم عملیات رمضان مجروح شدم. تیر سرگردانی بود و ما هم سرگردان... در حالت سینه خیز بودم که تیر به ناحیه گردنم اصابت کرد.
همان موقع فهمیدید چه اتفاقی برایتان افتاده؟
می دانستم مجروح شدهام. در اهواز به من گفتند که قطع نخاع شدهای ولی واقعا نمیدانستم قطع نخاعی یعنی چه. شنیده بودم که برخی همرزمان قطع نخاع شدهاند ولی دقیقا نمیدانستم عوارضش چیست. در بیمارستان به من گفتند باید عملت کنیم. گفتم نه میروم تهران. 48 ساعت بعد با بقیه مجروحین من را به تهران فرستادند و در بیمارستان شهدا 40 روز بستری بودم و بعد به آسایشگاه ثارالله منتقلم کردند. و دیگر عمل نشدم. آن موقع تقریبا 17 ساله بودم.
شنیده بودم که برخی همرزمان قطع نخاع شدهاند ولی دقیقا نمیدانستم عوارضش چیست.
وقتی راهی جبهه شدید، فکر میکردید جانباز شوید؟
بالاخره کسی که به جنگ میرود، میداند که مجروحیت در انتظارش هست. میدیدم که بچهها دست و پایشان قطع میشود. اینطور نبود که این چیزها را ندیده باشم. انتظار مجروح شدن را داشتم ولی نه اینگونه.
از حال و روز آن زمان بگویید. در مورد آینده چه فکری میکردید؟
ما آن موقع فکر زمان حال را داشتیم و در مورد آینده فکر نمیکردیم.
چقدر طول کشید با شرایط کنار بیایید و به مجروحیت عادت کنید؟
شاید هنوز هم عادت نکردهام. زود قبول کردم که مجروح شدهام اما عادت چیز دیگریست. هنوز آنقدر با وضعیتم کنار نیامدهام و هنوز شیطنتهای سابق خود را دارم.
شاید هنوز هم به وضعیتم عادت نکردهام
واکنش خانواده به مجروحیت شما چه بود؟
شاید مجبور بودند که قبول کنند. وقتی من را به تهران آوردند تا 24 ساعت باز به خانواده نگفتم و بعد از آن تلفنی اطلاع دادم که زندهام و یک مجروحیت کوچک دارم. پدرم آمد بیمارستان پیش من. پس از آن هم که به آسایشگاه منتقل شدم.
* تسنیم: در آسایشگاه ثارالله چه کردید؟
تحصیل را ادامه دادم. رسیدگیهایی برای مجروحیت مثل فیزیوتراپی را برای ما انجام میدادند. از سال 61 تا 73 آسایشگاه بودم. البته منزل هم میرفتم و برمیگشتم اما بیشتر آسایشگاه بودم.
خودتان خواستید آسایشگاه بمانید؟
بله؛ فضای آسایشگاه برایم بهتر بود و آزادتر بودم. خانه مشکلات خودش را داشت. نبودن اطلاعات در مورد مجروحیتم و کمبود امکانات، بچههای کوچک خانه که مادرم به آنها میرسید و سرش شلوغ بود و...همه اینها باعث میشد که در آسایشگاه بیشتر احساس راحتی کنم. البته خانواده هیچوقت نگفتند برو آسایشگاه بمان ولی خودم احساس میکردم با توجه به فضای موجود آسایشگاه بهتر است.
نبودن اطلاعات در مورد مجروحیتم و کمبود امکانات، بچههای کوچک خانه که مادرم به آنها میرسید و سرش شلوغ بود. همه اینها باعث میشد که در آسایشگاه بیشتر احساس راحتی کنم.
وقتی به جبهه رفتید کم سن و سال و دانش آموز بودید. تحصیلتان را چگونه ادامه دادید؟
در زمان جنگ درس و مدرسه را به نوعی رها کردم و به نوعی درس و مدرسه من را رها کرد. یک دوره جبهه رفتم و وقتی برگشتم دیگر مدرسه راهم ندادند و گفتند باید شبانه بخوانی. البته بعد از جبهه درس را ادامه دادم. در آسایشگاه تا دیپلم تحصیل را ادامه دادم. روی تخت بودم. استاد میآمد و درس می داد و ما هم گوش داده و حفظ میکردیم. دانشگاه هم قبول شدم ولی به خاطر اشتباهی که پرسنل آسایشگاه در زدن کد انتخاب رشته انجام داده بودند. چیزی قبول شدم که دیگر نتوانستم ادامه بدهم.
وضعیت ما وضعیتی بود که با سه پرستار در آسایشگاه باز رسیدگی سخت بود، در آن شرایط فکر کردن به خانه، آغاز زندگی و زندگی متأهلی با وظایف خاص خودش خیلی سخت است.
یک استاد نقاشی داشتم که در آسایشگاه به ما نقاشی یاد میداد. او خانمم را به من معرفی کرد. همسرم خودش داوطلب ازدواج با جانباز بود. اول قبول نکردم که ازدواج کنم اما بعد قبول کردم. به هر حال وضعیت ما وضعیتی بود که با سه پرستار در آسایشگاه باز رسیدگی سخت بود، در آن شرایط فکر کردن به خانه، آغاز زندگی و زندگی متأهلی با وظایف خاص خودش خیلی سخت است. فکر کردن به این سختیها باعث میشد اول مخالفت کنم.
قبل از ازدواج در چه زمینههایی با همسرتان صحبت کردید؟
من در مورد وضعیتم برایش گفتم و چند کتاب در مورد معلولیت و جانبازان نخاعی و ...به ایشان دادم تا مطالعه کند و در مورد نوع مجروحیتم آگاهی پیدا کند. ایشان هم قبول کرد و ازدواج کردیم. الان سه فرزند داریم. دو دختر و یک پسر دخترهایم 22 و 15 ساله و پسرم 20 ساله است.
اگر بخواهید بهترین ویژگی اخلاقی همسرتان را برشمرید چه میگویید؟
صبر بالایی دارد که فکر میکنم همه ویژگیهای اخلاقی ایشان را پوشش میدهد.
این سالهای مجروحیت چگونه گذشت؟
الحمدلله که تا اینجایش گذشته است. نفهمیدم چگونه گذشت. پس خوب گذشته است. پنجاه و چند ساله هستم ولی 16 ساله بگویم بهتر است. زیرا تغییر نکردم. از زمان مجروحیت زمان برای من ثابت است. برای خودم خوب است. زندگی سختیهای خودش را دارد و برای هر کسی یک جور است. برای ما هم مشکلات اینطور رقم خورده است.
فرزندانتان در مورد جبهه و جنگ عموما چه سوالاتی از شما میپرسند؟
در مورد وضعیت مجروح شدن، اینکه چرا به جنگ رفتی و جبهه چطور بود بیشتر سوال میکنند. در واقع سوالاتی که در مدرسه و در مواجهه با همکلاسیها برایشان پیش میآید. یا گاهی هم خاطراتی که از آنها میخواهند را از من میپرسند که من هم همیشه از زیر پاسخش در میروم. معتقدم وقتی خاطره بدی وجود ندارد پس همهاش خوب است. همه خاطرات در یک طبقه است. آن را تفکیک نمیکنم.
پنجاه و چند ساله هستم ولی 16 ساله بگویم بهتر است. زیرا تغییر نکردم. از زمان مجروحیت زمان برای من ثابت است.
تفریح خاصی هم دارید؟
بیشتر اوقاتم را با کامپیوتر میگذرانم. با بچهها بازیهای کامپیوتری میکنیم.
هنوز با بچههای آسایشگاه ثارالله در ارتباطید؟چه تفاوتهایی با سالهای حضور شما در آنجا کردهاند؟
بله؛ من سال 61 رفتم آسایشگاه ثارالله و تقریبا تا سال 67 که جنگ ادامه داشت تعداد بچهها روز به روز بیشتر میشد. چهرهها در طی این سالها تغییر کرده است. خیلیها هم از این دنیا رفتند. خدا رحمتشان کند.
به دیدار حضرت آقا هم رفتهاید؟
دو بار به دیدار آقا رفتم که تقریبا دیدار خصوصی بود و دو بار هم ایشان به آسایشگاه ثارالله برای دیدار با ما آمدند. در این دیدارهانه چیزی گفتم و نه چیزی خواستم فقط دوست داشتم پای صحبتهای ایشان بنشینم و نشستم.
انتهای پیام/