به گزارش شبنم ها،
«مسلم معین»، مسئول سازمان فضای مجازی بسیج در آیین رونمایی از بازی رایانه ای «سفیر عشق» با اشاره به اینکه این بازی رایانه ای ثمره ورود بسیج به همه لایحههای فضای مجازی است، گفت: بازی های کامپیوتری در دنیا یکی از ابزارهای مهم در اختیار علوم نظامی است به طوری که چه در ایالات متحده و چه در اروپا در این حوزه مورد استفاده قرار گرفته و سر ریز آن در حوزه سرگرمی به عنوان صنعت پولساز مورد توجه جدی است.
وی با بیان اینکه ورود بسیج به این فضا نیازمند تسلط به چند حوزه از جله علوم اجتماعی و روانشناسی است تا یک کار قابل عرضه ارائه شود تصریح کرد: این کار آغازی به ورود جدی بسیج به حوزه بازی های رایانه ای است.
معین با اشاره به این موضوع که بکارگیری حدود ۱۰ هزار انیمیشن منحصربه فرد و ۱۳ ساعت گیم پلی نشان از ویژگی ساخت این بازی رایانه ای است عنوان کرد: این بازی رایانهای به استاندارهای جهانی نزدیک است و مورد توجه جدی متخصصین این حوزه قرار گرفته است.
مسئول سازمان فضای مجازی بسیج با بیان اینکه این بازی رایانه ای دستاورد تفکر بسیجی و حضور بسیجیان در فضای مجازی است و انشاالله در خدمت مکتب ایثار و جهاد قرار خواهد گرفت خاطرنشان کرد: امیدواریم با بهره گیری از دانشی که در بین بسیجیان وجود دارد و با حمایت فرمانده بسیج در این زمینه هر روز با پیشرفت های بیشتری مواجه شده و قله های دیگری را فتح می کنیم.
به گزارش شبنم ها،ماجرا از یک لایو جنجالی در اینستاگرام شروع شد، وقتی نوجوان ۱۴ سالهای در لایو یکی از بلاگرهای خانم حرفهای عجیب و غریبی زد که به نوعی حول محور مسائل جنسی بود. این لایو جنجالی در فضای مجازی سر و صدای زیادی به پا کرد و باعث تاسف کاربران شد.
این لایو شاید یک جرقهای باشد تا متوجه شویم میان نوجوانان امروز چه میگذرد، نوجوانانی این روزها با مجازی شدن کلاسهای درسی بیشتر پای فضای مجازی نشسته اند و زمان زیادی را در اینترنت سپری میکنند. اکثرا هم به صورت پنهانی و به دور از چشم خانوادهها در سایتها و پیجهایی سرک میکشند که نه تنها مناسب سن و سال آنها نیست بلکه مناسب هیچ رنج سنی ای نیست.
خانوادهها هم از همه جا بی خبر در پی کارهای روزمره خودشان هستند با بهانههای مختلف فرزندانشان که در سن بسیار حساسی قرار دارند رها کردند، اما نمیدانند غفلت از بحران نوجوانی چه آسیبهای طولانی مدتی را میتوانند برای دلبندانشان به دنبال داشته باشد. اما این نوجوانان آنقدر افسار گسیخته شده اند که ابایی هم ندارند که پدر و مادرشان از کارهایی که انجام میدهند با خبر شوند مثل همین نوجوان ۱۴ ساله لایو جنجالی که وقتی خانم بلاگر از او میپرسد اگر مادر و پدرت این لایو را ببیند چیزی به تو نمیگویند؟ و میبینیم چه قدر راحت با استفاده از قابلیت های اینستاگرام به نوعی پدر و مادر خود را دور میزند.
حرفهایی که در لایو بین خانم بلاگر و پسر ۱۴ ساله رد و بدل شد عمق فاجعه آن هم از نوع جنسی در میان نوجوانان است. نوجوانانی که بدون هیچگونه نظارتی ساعتها پشت لپ تاپ، تبلت و موبایل تسخیر شده اند. این لایو نه تنها باعث تاسف و بسیاری از کابران شد بلکه خود خانم بلاگر هم از این حد از گستاخی و فاجعه جنسی در برخی نوجوانان تعجب کرده بود. اما راه چاره برای کاهش چنین آسیبهای اخلاقی در جامعه چیست؟ فیلتر و محدودیت میتواند تاثیر گذار باشد؟ اگر اینستاگرام فیلتر شود میتوان مقابل چنین آسیبها ایستاد یا باز هم باید منتظر ماجراهای عجیبتر و تاسف برانگیزتر باشیم؟
حسین عباسی اقدم جامعه شناس مسائل اجتماعی ایران در این باره به خبرنگار باشگاه خبرنگاران جوان میگوید در زمینه آسیبهای ناشی از فضای مجازی ضعف تکنیکهای مداخلهای و مهارتهای مداخلهای را هم شاهد هستیم. مداخله درست و اصولی با فیلتر و سانسور تفاوت دارد و نباید تصور کرد هر نوع مداخلهای در بحث آسیبهای اجتماعی در فضای مجازی باید به حذف و فیلتر خلاصه شود.
او معتقد است که نمیتوان آسیبهای اجتماعی نوپدید را بدون در نظر گرفتن شرایط کلی جامعه بررسی کرد و کلیه آسیبها در نتیجه شرایط کلی حاکم بر جوامع در هر عصر و دوره تاریخی باید بررسی شود. تنهایی و فقدان همبستگی اجتماعی، کاهش مسئولیت اجتماعی، کاهش سرمایه اجتماعی، فقدان برنامهریزی در حوزه جوانان و نشاط و شادابی آنها، بیاعتمادی، فردگرایی و... میتواند باعث بروز انواع آسیبهای اجتماعی جدید در کشور شود. هرچند جنس آسیبهای اجتماعی کشور در حال حاضر بیشتر مجازی است، اما این آسیبها محدود به این فضا نخواهد بود و در اثر مداخله سایر عوامل اجتماعی هم میتوانند ایجاد شوند.
واکنش وزیر ارتباطات به لایو پسر ۱۴ ساله با یکی از خانمهای بلاگر
به دنبال آن محمد جواد آذری جهرمی وزیر ارتباطات در حاشیه جلسه هیات دولت در واکنش به پخش ویدیویی مربوط به حضور یک نوجوان ۱۴ ساله در لایو نامناسب اینستاگرامی، میگوید: فیلم تلخ و آزاردهنده بود و نهادهایی که مسئولیت امدادرسانی به کودکان و نوجوانان در این شرایط را دارند باید وارد عمل شوند و باید به جای پخش این فیلم به وضعیت این خانواده رسیدگی کرد.
او ادامه داد: از همان سه یا چهار شب پیش خواستم که آدرس پیدا کنند و همکارانمان بروند و اگر میتوانیم کمک به این خانواده و این بچه کنیم.
وزیر ارتباطات در ادامه عنوان کرد: به جای دعوا کردن باید به اصل مطلب که نجات دادن آن بچه است بپردازیم؛ اگر نهادهایی مسئولیت تربیت و مسائل فرهنگ را مد نظر داشته باشند این مسائل به وجود نمیآید.
آذری جهرمی افزود: توصیه نهادهایی که فیلمها را پخش میکنند این است که طوری سیاه نمایی نکنند که احساس ضد انقلاب و دشمن این باشد که وضعیت کل نوجوانان ما این است.
او عنوان کرد: این مملکت اگر فرد مشکل داری مثل ایشان دارد که باید به مشکلش رسیدگی کرد، نوجوانهای دین دار و سالم و سلامت و معتقد به اسلام هم دارد. طوری سیاهنمایی نکنیم که دشمن بگوید نوجوانان تربیت شده در جمهوری اسلامی اینگونه هستند.
وزیر ارتباطات در پایان در پاسخ به پرسش پیرامون دلیل عدم پیگیری اینترنت ویژه کودکان اظهار کرد: ما به جد این مسئله را از روز اول پیگیری کردیم و شما بروید ببینید چه کسی از من در دادگاه شکایت کرد تا طرح اینترنت کودکان متوقف شود.
به راستی مقصر اصلی بروز چنین مشکلاتی در جامعه چه کسانی هستند؟ میتوان گفت دسترس پذیری فضای مجازی برای تمامی افراد در جامعه باعث بروز چنین آسیبهای اخلاقی شده است؟ اما اگر بخواهیم درست به این پدیده نگاه کنیم میبینیم مقصر فقط یک فرد و یا یک نهاد خاص نیست؛ پدر و مادرها، آموزش و پرورش، معلمان، متولیان نظارت بر فضای مجازی، دست اندرکاران امور فرهنگی، مبلغان دینی و ... همه در یک طرف ماجرا هستند و کوتاهی در رهاکردن کودکان و نوجوانان در بحرانیترین سن دوران زندگی هیچگاه قابل بخشش نخواهد بود. اگر بخواهیم عدم فیلتر را دلیل اصلی این معضل بدانیم درواقع خط بطلانی کشیدیم بر روی آموزش و تربیت. چیزی که فقط بخشی از آن مربوط به خانواده هاست و بخش دیگر وظیفه آموزش و پرورش است.
آموزش و پرورش دقیقا چه کار میکند؟
درحال حاضر در درستترین زمان ممکن هستیم تا از آموزش و پرورش بپرسیم "طرح نماد" به کجا رسید؟ چرا با وجود اختصاص بودجه مناسب برای اجرای این طرح هیچ خروجی نمیبینیم؟ پس چه زمانی آموزش و پرورش میخواهد به خود بیاید و کاری برای نوجوانان انجام دهد؟ مگر متولی تربیت و آموزش نوجوانان با آموزش و پرورش نیست پس چرا خروجی مثبتی را دریافت نمیکنیم.
محمود علیگو رئیس اورژانس اجتماعی در گفتوگو با خبرنگار باشگاه خبرنگاران جوان، درخصوص لایو جنجالی پسر ۱۴ ساله با یکی خانمهای بلاگر، اظهار کرد: متاسفانه این مسائل وجود دارد و تاسف برانگیز است اما این مسائل در حوزه مفاسد اخلاقی است و مربوط به اورژانس اجتماعی نیست.
وی در ادامه گفت: تمام مسائل مربوط به نوجوانان و کودکان، غیر از خانواده مربوط به آموزش و پرورش است، اما دقیقا وزارت آموزش و پرورش چه کار میکند؟ طرح نماد آغاز شد و بودجه قابل توجهی هم به آن اختصاص داده اند، اما هیچ خروجی نمیبینیم. در این طرح نماد برای بهزیستی هم تعریف وظایف شده است. یعنی در مرحله اول آموزش و پرورش غرلباگری خود را انجام دهد افرادی که ریسک بالایی دارد از سایر افراد جدا و بهزیستی مداخلات خود را برای آن دسته از نوجوانان که نیازمند حمایت هستند، انجام میدهد.
علیگو ادامه داد: اگر این طرح اجرا نشود با بحران چند برابری نسبت به تمام دنیا مواجه خواهیم شد. گروههای نسلی نوجوانان، خصوصیتهایی دارد که یکی از مربوط به آسیبهای فضای مجازی است و در طرح نماد برنامههایی در این خصوص در نظر گرفته شده است و دستگاههای مختلفی پای کار هستند، ولی اقداماتی که باید صورت بگیرد معطل مانده است. چند کیس این چنینی را باید شاهد باشیم تا آموزش و پرورش تکانی به خود دهد. شک نکنید این لایو به دلیل دانش آموز بودن این نوجوان، توسط همسن سالان این پسر دیده شده است و همین دیده و شنیده شدن بحران زاست.
این که دغدغه امروز یک نوجوان مسائل جنسی است اگر نامش را فاجعه نگذاریم پس چه باید خطاب کنیم؟ اگر این اتفاق یک فاجعه نیست پس چیست؟ خانوادهها هم بدون نظارت مستمر بر فرزندانشان به دنبال مقصر در بین مسئولان هستند. اگر خانواده که اولین کانون تربیت فرزندان است آنقدر راحت فرزندان خود را رها کرده پس چه انتظاری از دستگاههای مربوطه داریم؟ حالا که مسئولان فقط جزء اظهار تاسف کاری نمیکنند و طرحهای مانند طرح نماد فقط کلید میخورد و بودجه میگیرند، اما نتیجهای هم ندارند، بهتر است خانوادهها کمی هوشیارتر عمل کنند و با بهانههای ریز و درشت و درگیرهای کاری غفلت از فرزندانشان را بر دوش دیگری نیندازند.
توضیحات کارشناسان در رابطه با لایو جنجالی اینستاگرام
حسین عباسی اقدم جامعه شناس مسائل اجتماعی ایران در این باره به ما میگوید: اینستاگرام یکی از جمله شبکههای مهم اجتماعی در فضای مجازی است و میتوان میگفت، مخاطبان بی شماری را از طیفها، شخصیتها و گروههای مختلفی به خود اختصاص داده است.
او میگوید علاوه بر عواقب و پیامدهای مثبت در جهت استفاده از فضای مجازی و دسترسی داشتن به اطلاعات، دانش و کسب آگاهی لازم از جزئیات پدیدهها، رویدادها و رخدادهای اجتماعی و طبیعی؛ ممکن است آسیب جدیای به اقشار مختلف جامعه خصوصا جوانان و نوجوانان وارد آورد به عبارتی آسیبهای اجتماعی نو پدیدی را پدید میآورد.
عباسی معتقد است که در فضای مجازی اقشار خاص جامعه دچار سوء رفتار، سوء تفاهم در زمینه شکل گیری روابط متقابل اجتماعی و جذابیتهای قابل توجهی در زمره مد، سلیقه، منش به تعبیر پیر بوردیو جامعه شناس فرانسوی ایجاد خواهد کرد. همچنین اختلاف نظر عمیقی بین نسلهای گذشته و نسل کنونی است، به این خاطر که نسلهای گذشته دوره جوانی را به صورت امروزی تجربه نکرده اند.
این جامعه شناس فهم جوانان امروزی برای آن نسل بسیار دشوار دانست و گفت: نسلهای گذشته، دوران جوانی را به صورت یک دوره کوتاه آموزشی و زندگی سخت تجربه کرده اند. یکی از جمله مسائل مهم پیش رو در میان جوانان شکاف عمیق بین دو نسل و قرار گرفتن در معرض آسیب جدی روانی، جنسی، شخصیتی و هویتی به عنوان موجود اجتماعی ست.
او میگوید عدم درک و فهم دنیای جوانان امروز از جانب والدین، خصوصا والدینی که با فاصله سنی زیادی با فرزندانشان در کانون خانواده زندگی میکنند؛ موجبات انزواگرایی و گریز گرایی و پناه بردن به دنیای مجازی را فراهم آورده و خلاء ناکامیهای خود را با دنیا یا فضای مجازی اشباع میکنند. انتظارات، توقعات، تقاضاها و جلب توجهات زیادی در اینستاگرام در میان جوانان مشهود است.
عباسی معتقد است خانوادهها و والدین نقش موثری در هدایت و هموار کردن مسیر درست تربیت و آموزش فرزندان، جوانان و نوجوانان خواهند داشت و با ایجاد روابط عاطفی، صمیمی توام با منطق، عقل و دانشهای لازم میتوانند مسائل جزیی جوانان را مرتفع نمایند. خانواده نقش مهمی در سرنوشت و سبک خط مشی زندگی آینده فرد دارد و اخلاق و صحت و سلامت روانی فرد تا حد بسیار در گرو آن است.
این جامعه شناس برقراری روابط خانوادگی در طول دوران نوجوانی دارای اهمیت دانست و بیان کرد: والدین و نوجوانان در چالش رشدی قرار میگیرند؛ بنابراین هر دو یعنی والدین و نوجوانان، به انجام وظایفی در طول این دوره ملزم هستند. مهمترین هدف در این دوران، رشد دادن نسل جدید در روابط بین نسل هاست. فرایند رشد (احساس خود) در نوجوانان فقط به زمینههای مختلف که در ارتباط و متعلق به او هستند ارتباط ندارند، بلکه به روابط متقابل والدین و فرزندان نیز مربوط است.
او میگوید کانون خانواده با پیدایش تکنولوژی، فن آوری یا نوآوریهای رایانهای در عصر ارتباطات و مدرن گره خورده است و شبکههای اجتماعی به صورت مجازی و در اصل سایبری از طریق شبکههای اینترنتی نفوذ کرده است، به طوری که بخش اعظم فعالیتهای روزمره افراد از طریق شبکههای اجتماعی انجام گرفته و در واقع میتوان گفت اشغالگر زمان در طول زندگی اجتماعی افراد، خصوصا اعضای خانواده به عنوان یک نهاد اجتماعی، به حساب میآید. شبکههای اجتماعی مجازی، زمینه ساز نگرشی نوین در تعامل و ارتباطات انسانی شده اند.
همچنین رضا فریدی روانشناس بالینی و فعال آسیبهای اجتماعی در این باره به خبرنگار باشگاه خبرنگاران جوان، گفت: موضوع ما نوجوان ۱۴ سالهای است که شاید پدر و مادرش گمان میکنند ساعتهای متمادی که سر در گوشی و تبلت دارد، مشغول حل کردن تمرین ریاضی یا پاسخ به سوالات علوم و جغرافیاست. اما ماجرا فاجعهآمیزتر از این حرفهاست.
وی با تاکید بر اینکه لازم است بدانیم که نوجوانی یکی از سریعترین مراحل رشد انسان است، افزود: بسیاری از تغییرات جسمی، جنسی، شناختی، اجتماعی و عاطفی که در این دوران اتفاق میافتد، میتواند برای نوجوانان و خانوادههای آنها مشکلاتی ایجاد کند. تقریباً همه جوامع این نظر را دارند که بین فرزند داشتن و نوجوان داشتن، تفاوت وجود دارد. نوجوانان در این مرحله از زندگی با مشکلات و دغدغههای زیادی روبهرو هستند؛ مسلماً آگاهی از آنچه در این مرحله از زندگی رخ میدهد، میتواند باعث رشد جسمی و روانی سالم نوجوان و برخورد مناسب خانوادهها شود.
فرید میگوید براساس نظریه روانی-اجتماعی «اریکسون»، زندگی انسان دارای هشت مرحله است که مرحله پنجم یعنی مرحله نوجوانی را «بحران مربوط به هویت در برابر سردرگمی نقش» نامگذاری کرده است. از نظر اریکسون هنگامی که فرد در چهار مرحله زندگی از رشد سالمی برخوردار باشد، در خاتمه کودکی به احساس استمرار و ثبات نسبی شخصیت دست مییابد، ولی با آغاز مرحله پنجم یا نوجوانی، بحرانهای چهار مرحله قبل احیا و در نتیجه هویت فرد متزلزل میشود.
او معتقد است نوجوان بتواند هویتی سالم و انسجامیافته داشته باشد، باید عناصر مربوط به هویتهای چهار مرحله قبل را با یکدیگر ترکیب کند. خطری که نوجوان را تهدید میکند، بحران هویت یا سردرگمی و آشفتگی نقش است، در واقع خطر شکلگیری هویت منفی، زندگی نوجوان را تهدید میکند. اکثریت نوجوانان خود را با سوأل اساسی و مهم «من کیستم؟» مواجه میبینند. حال آنکه عمدهترین تکلیف نوجوان حل این بحران، برای رسیدن به هویتی کم و بیش باثبات و سازگاری روانی اجتماعی است.
این روانشناس بالینی آسیبهای اجتماعی را باعث وابستگی به اینترنت در نوجوانان دانست و گفت: از جمله این آسیبها گسست بین نسلی است که متاسفانه در بین خانوادهها و نوجوانان ایجاد شده و عملا خانوادهها و فرزندان از درک متقابل یکدیگر عاجز هستند. از دیگر آسیبها مشکلاتی است که برای هویت نوجوانان پیش میآید.
فریدی با اشاره به اینکه در دوران نوجوانی به دلیل اینکه رشد با سرعت بیشتری اتفاق میافتد، تغییرات فیزیکی بدن به یکباره ایجاد میشود، ادامه داد: این تغییرات سریع فیزیکی میتواند باعث ایجاد حس کنجکاوی و اضطراب در نوجوان شود، به خصوص اگر آنها ندانند چه چیزی را باید انتظار داشته باشند یا آیا آنچه که رخ میدهد طبیعی است یا خیر؟ رشد سریع اندام جنسی و تغییرات هورمونی باعث میشود، در این سن بسیاری از نوجوانان به روابط عاشقانه و جنسی علاقهمند و کنجکاو شوند. آنها ممکن است هویت جنسی خود را زیر سوأل برده و کشف کنند.
او میگوید شروع بلوغ میتواند زمان دشواری برای آنها باشد و در صورت عدم حمایت از همسالان، خانواده یا جامعه میتواند، این موضوع آسیب زننده باشد. آسیبهایی همچون اعتیاد به فضای مجازی تا شیفتگی نسبت به لایکهای کاربران و در روزهای اخیر آسیبی که شاهد آن در لایو یک نوجوان بوده ایم.
این روانشناس بالینی معتقد است مشکل استفاده بیش از حد از فضای مجازی و اینترنت از مشکلات مهم نوجوانان است که البته بعد از شیوع ویروس کرونا نیز این مشکل به مسئله جدیتری تبدیل شده و از طرف خانوادهها قابل لمستر شده است. نوجوانانی که به اینترنت معتاد هستند، دوستان کمتری دارند و زندگی اجتماعی محدودتری را تجربه میکنند.
فریدی در ادامه افزود: آنها زندگی انفرادی را پشت سر میگذارند و ساعتها با اینترنت و فضای مجازی خوشحالاند، این درحالیست که اعتیاد به فضای مجازی فعالیتهای بدنی آنها را کاهش و منجر به سبک زندگی ناسالم و بیتحرکی میشود و بر عملکرد تحصیلی نیز تأثیر منفی میگذارد و باعث پیش آمدن آسیبهای نوپدید همچون لایو اینستاگرامی یک نوجوان ۱۴ ساله با یک خانم و صحبتهای بیان شده آن نوجوان میشود و نشان از شدت اینگونه آسیبها در بین نوجوانان و در بستر فضای مجازی دارد.
او فضای حاکم بر خانواده و روابط بین اعضای خانواده است را حائز اهمیت دانست و گفت: این که چقدر روابط اعضای خانواده عاری از تنش و توام با صمیمیت و محبت است. علاوه بر این سبکهای فرزند پروری نیز بسیار مهم است که والدین از آنها استفاده میکنند. همچنین لازم است والدین نیز همچون مربیان آگاهی خودرا در زمینه سواد رسانهای ارتقا دهند و این آموزشها را از طریق اطلاع رسانی به فرزندان خود منتقل بکنند تا در سنین نوجوانی وارد اینگونه فضاهای آسیب زا نشوند.
این روانشناس بالینی با بیان اینکه مادران و پدران توانا کسانی هستند که از دانایی و مهارت های لازم در خصوص ارتباط با فرزندان برخوردار باشند، اضافه کرد: والـدین بایـد از شـیوه هـا و راهکارهـای مناسـب در برقراری ارتباط با فرزنـدان آگـاهی داشـته باشـند. بـرای مثـال در دوران کـودکی بـا محبت کردن، بازی کردن و... می توان به کـودک شخصـیت داد و بـا ایجـاد امنیـت روحی و روانی ارتباط مؤثری با او برقرار کرد، در حالیکه در دوران نوجوانی وضع به گونه ای دیگر است و با ایجاد عزت نفس، تقویـت اعتمـاد بـه نفـس و ... مـی تـوان زمینه های رشد و کمال نوجوان را فراهم نمود و راه ارتباط با او را فراهم کرد.
فریدی به خانوادهها توصیه کرد که با نوجوانتان ارتباط کلامی و عاطفی خوبی داشته باشید. هر فرصتی پیش آمد، با او ارتباط مثبت برقرار کنید. مثلا وقتی میبینید بچه نوجوانتان از ساعت ۱ تا ۳ بعدازظهر در اتاقش هست و در اتاق هم بسته، شما می توانید از این فرصت استفاده کنید یک استکان چای با کشمش به اتاقش ببرید و بگویید امروز در اداره که بودم خواندم که کشمش آنتیاکسیدان زیادی دارد گفتم امروز با هم چایی بخوریم.
او افزود: تحقیقات نشان می دهد هر چقدر خانوادهها در سن نوجوانی فرزندشان، برای نزدیک شدن به آنها ارتباطات کلامی و غیرکلامی بین همه اعضای خانواده برقرار شود و به او محبت کنید و او احساس کند مورد توجه است؛ نوجوان بیشتر و بهتر این سن را پشت سر می گذارد؛ نه اینکه من و بچه ام خوب باشم، ولی پدرش را هفته ای یکبار ببیند. ارتباط پسرم با پدرش خوب باشد ولی مرا به عنوان آشپز ببیند. پسری که آمده بود برای مشاوره می گفت: مادر من زن خوبی است خوب آشپزی میکند. خوب لباسها را می شوید. ولی من میتوانم غذا را از بیرون تهیه کنم. لباس ها را به خشکشویی بدهم. من محبت میخواهم. من درک شدن میخواهم. درباره دوستانم نظر بدهد، که من بدانم چه جالب والدینم به من و دوستانم توجه میکنند. ولی نه به صورت انتقادی به شکلی بگوید که من احساس کنم مورد توجه هستم. نه مورد انتقاد؛ وقتی بصورت انتقادی نظراتشان را می گویند. ما را هم همراه دوستانم زیرسوال می برند. ولی وقتی نظرشون را فقط در مورد دوستمان می گویند برایمان دلپذیر است که مورد توجه والدینمان هستیم.
این روانشناس بالینی معتقد است که هر چه قدر ارتباط و گفتگوی مثبت و مفید والدین با نوجوانان بیشتر باشد، ما شاهد کاهش آسیبهای اجتماعی در میان آنان خواهیم بود و فرزندان نیز کمتر دچار انزوا و پناه آوردن به فضای مجازی خواهند شد. هر چند در پایان مجددا عرض میکنم که سواد رسانهای و استفاده درست از فضای مجازی و نظارت والدین نیز بسیار حائز اهمیت است.
این لایو زنگ خطری را به صدا درآورد که پیش از آن خیلیها صدای این زنگ خطر را نشنیده بودند، اما این بار عمق فاجعه آنقدر عیان شد که هرچه گوش هایمان بگیریم باز هم صدای این زنگ خطر را میشنویم. حالا باید کاری کنیم حالا که در بدترین شرایط ممکن هستیم. حرفهای این نوجوان و تفکر آلوده او نسبت به مسائل جنسی باید عرق شرم بر پیشانی کسانی بنشاند که در این حوزه غفلت کرده اند. هرچند حالا هم دیر نیست پس از حالا شروع کنیم.
گزارش از فرناز عبدالمحمدزاده
انتهای پیام/
به گزارش شبنم ها،
وب سایتهای دوست داشتنی بسیاری در اینترنت وجود دارند که ارائه خدمات به افراد نوپایی که برای نخستین بار جستجو و کاوش در دنیای پهناور اینترنت آغاز کردهاند را در دستور کار خود قرار دادهاند. استفاده از این خدمات می تواند فرصتهای آموزشی مفیدی را برای کودکان فراهم کند. در نظر گرفتن ایمنی کودکان در فضای مجازی از اهمیت ویژهای برخوردار بوده و از این طریق والدین می توانند در بهترین موقعیت ممکن هدایت دقیق و مسئولانه فرزندان خود در فضای مجازی را بر عهده بگیرند.
از این رو، آگاهی و شناخت از خطرات موجود در این زمینه و برنامه ریزی مناسب پیش از فراهم کردن دسترسی به اینترنت برای کودکان از اهمیت ویژهای در دنیای امروز که شاهد آهنگ سریع پیشرفت فناوری است، برخوردار می شود. در ادامه این مطلب گزیدهای از خطرات و همچنین اقدامهای لازم برای حضور ایمن کودکان در فضای مجازی را بیان می کنیم.
خطرات
در فضای مجازی، امکان برقراری تماسهای نامناسب کودکان با افرادی که ممکن است قصد سوء استفاده، بهره برداری و یا تجاوز به حریم خصوصی آنها را داشته باشند، وجود دارد.
در فضای مجازی، امکان بروز رفتارهای نامناسب کودکان به واسطه تاثیرپذیری از شیوههای برخورد آنلاین دیگران مانند ارائه اطلاعات شخصی در مکانهایی که افراد بسیار زیادی به آنها دسترسی خواهند داشت، وجود دارد. بر همین اساس، امکان تبدیل شدن کودکان و نوجوانان به عامل و یا هدف "زورگیری سایبری*" وجود دارد.
در فضای مجازی، امکان دسترسی به محتوای نامناسب مانند فیلمها، تصاویر، مطالب و نوشتههای غیر اخلاقی، نژادپرستانه، خشونت آمیز و دیگر موارد مضر و خطرناک یکی دیگر از مواردی است که کودکان و نوجوانان را به شدت در معرض تهدید قرار می دهد.
در فضای مجازی، امکان تجارت گرایی که شامل بازاریابی و تبلیغات گسترده با محوریت کودکان می شود، وجود دارد.
در فضای مجازی، امکان دسترسی کودکان به اطلاعات شخصی والدین و یا افراد دیگر که روی رایانه آنها ذخیره شدهاند، وجود دارد.
در فضای مجازی، استفاده بی دقت و یا ناآگاهانه کودکان می تواند احتمال آلودگی رایانه و یا دستگاههای دیگر به ویروسها و بدافزارها را افزایش دهد.
[حفاظت از کودکان در فضای مجازی,مضرات فضای مجازی برای کودکان]
ایمن نگه داشتن کودکان در فضای آنلاین
روشهای مختلفی برای ایمن نگه داشتن کودکان هنگام حضور آنها در فضای مجازی وجود دارد. بی تردید، یکی از موثرترین روشها در این زمینه آموزش آنها از سنین پایین و آشنایی و افزایش آگاهی کودکان درباره خطراتی است که امکان مواجه شدن با آنها در فضای مجازی وجود دارد.
همچنین، کودکان باید چگونگی شناسایی این تهدیدها و خطرات و اقدامهای ضروری برای مقابله با آنها را فرا بگیرند. منابع آموزشی مناسبی برای والدین، معلمان و حتی خود کودکان وجود دارند که ابعاد مختلف ایمنی کودکان در فضای آنلاین را پوشش می دهند.
در ادامه برخی از اقدامهای مثبتی که می توان مورد بهره برداری قرار داد را معرفی می کنیم. به یاد داشته باشید که این عوامل با افزایش سن کودکان تغییر کرده و به طور مرتب باید مورد بازبینی و توجه قرار بگیرند.
- برای آموزش و افزایش آگاهی کودکان درباره فضای مجازی می توانید مجموعهای از قوانین پیرامون استفاده از اینترنت، ایمیل و پیامهای مختلف را تنظیم کنید. کودکان باید مسئولیت پذیری در قبال اقدامهایی که انجام می دهند را فرا گرفته و حس قضاوت و داوری را در خود بهبود ببخشند.
- باید کودکان نسبت به این مساله آگاه کنید که مخاطبان آنلاین آنها در فضای مجازی لزوما همان افرادی نیستند که بیان می کنند. به عنوان مثال فردی که بیکار است می تواند خود را مهندسی با درآمد بالا توصیف کند.
- محرمانه نگه داشتن اطلاعات و جزئیات شخصی در فضای مجازی و عدم دسترسی عمومی به آنها، اقدام دیگری است که باید به کودکان پیش و در زمان استفاده از اینترنت آموزش داده شود.
- هنگامی که کودکان فهرست آنلاینی را تکمیل می کند باید اطمینان حاصل کنید که از آدرس ایمیل خانوادگی که برای آنها در نظر گرفته شده است، استفاده می کنند.
- کودکان هرگز نباید بدون نظارت فردی بالغ با فرد یا افرادی که در دنیای مجازی ارتباط داشتهاند، در دنیای واقعی نیز ملاقات داشته باشند.
- ارتباط نزدیکی با کودکتان برقرار کرده و با افزایش حس اطمینان در وی، این امکان را فراهم کنید تا درباره نگرانیهای خود پیرامون مکالمات، پیامها و یا رفتارهایی که در فضای مجازی داشته است، صحبت کند. کودکان را تشویق کنید تا تجربه حضور خود در اینترنت را با شما به اشتراک گذاشته و آن را به یک تجربه خانوادگی مبدل کنند.
- از کودکان بخواهید تا هر گونه زورگوییهای سایبری را به سرعت و از طریق گفت و گوی حضوری و یا تلفنی به شما اطلاع دهند.
- از تنظیمات کنترل والدین در مرورگرها، موتورهای جستجو و بستههای امنیت اینترنتی برای حضور ایمن کودکان در فضای مجازی استفاده کنید.
- در صورت امکان، از نرم افزارهای ویژه کنترل والدین استفاده کنید.
- هرزنامهها و پاپ آپهای ناشناس و متفرقه را مسدود کنید.
- امکان دسترسی تنها از طریق یک رایانه خانوادگی که در اتاقی مشترک قرار دارد را برای نظارت هرچه بهتر بر فعالیتهای اینترنتی کودکان فراهم کنید.
- همواره در نزدیکی کودکانی که در فضای مجازی هستند، حضور داشته باشید.
- در صورت امکان از یک صفحه اصلی اینترنتی کودکپسند در تنظیمات مرورگر خود استفاده کنید.
- با زبان رایج در اتاقهای گفت و گو آشنا شده و برای آگاهی هرچه بیشتر با عملکرد آنها یک حساب کاربری در وب سایت یا نرم افزارهای خدمات دهنده آنها ایجاد کنید.
- یک حساب ایمیل خانوادگی ایجاد کنید تا در صورت نیاز به ثبت نام در برخی وب سایتها و یا رقابتهای آنلاین، کودکان از آن استفاده کنند.
- اطمینان حاصل کنید که فرزاندان به حسابهای کاربری شما دسترسی نداشته تا از پیامدهای منفی مانند حذف کردن و یا جابجا شدن غیر منتظره و ناخودآگاه اطلاعاتان توسط کودکان جلوگیری کنید.
- نسبت به محدود کردن دسترسی کودکان به حسابهای کارتهای اعتباری یا اطلاعات بانکی اطمینان حاصل کنید. همچنین از عدم دسترسی آنها به فروشگاههای آنلاین و یا وب سایتهای دیگری که جزئیات و اطلاعات شما در آنها ذخیره شدهاند اطمینان حاصل کنید.
- در مدت زمان استفاده از رایانه برای کودکان و این که چه زمانی در طول روز باید مورد استفاده قرار بگیرد، محدودیتهایی را قائل شوید.
* زورگیری سایبری (Cyber Bullying) شامل استفاده از رسانههای الکترونیک به ویژه تلفن همراه و اینترنت برای ارعاب، تهدید یا ناراحت کردن فردی دیگر می شود.
سمیه نوش آبادی دبیر نهضت سواد رسانه استان همدان در یادداشتی نوشت
فضای مجازی بستری است که مدیران و گردانندگان آن در حالی مدعی آزادی بیان و حقوق بشر هستند در خود از نقض کنندگان آشکار آزادی بیانند و حقوقی برای انسانها قائل نیستند.
آیا سلبریتی ها با این سیاست اینستاگرام که پستهای مربوط به شهید فخری زاده را حذف کرد، همراهی میکنند؟
پشت سکوت سلبریتی ها چه مسئله مهمی پینهان است؟
آیا این سکوت که خیانت به وطن است از سوی مردم قابل بخشش است؟
به گزارش شبنم ها به نقل از پایگاه خبری زنان قم ، اشتغال زنان اگرچه با بحث های گوناگونی پیرامون سلامت خانواده و سلامت جسمی و روحی زنان روبه رو است اما گرایش های گوناگونی حول محور اشتغال زنان وجود دارد.
این درحالی است که چندی پیش برخی از سازمان های دولتی جهت استخدام اطلاعیه هایی را صادر نموده اند اما به دلیل درصد پایین جذب بانوان فعالان حقوق زنان، با صدور بیانیهای نسبت به سهمیه بندی جنسیتی نابرابر و سهم پایین زنان در استخدام دستگاههای دولتی اعتراض کردند.
به گزارش شبنم ها،
وقتی اولینبار خبر تعطیلی مدارس در زمستان سال گذشته اعلام شد، اکثر بچهها خوشحال بودند. اما نمیدانستند این «تعطیلی» با هر چیزی که پیش از این بهعنوان تعطیلی برایش شادی کرده بودند، فرق دارد. حالا بعد از ماهها خانهنشینی، پاندمی دیگر برای آنها یک اتفاق نیست، بلکه بخش ماندگاری از تجربۀ زندگیشان است. چیزی است که آنها را از لذتها و فرصتهای مهم کودکیشان محروم کرده؛ دوستانشان، بازیهایشان، جنبوجوش و سرزندگیشان را گرفته؛ و غمانگیز اینکه معلوم نیست تا کی قرار است ادامه داشته باشد.
در ابتدا، پاندمی به بحران نگهداری از بچهها تبدیل شد. مدرسه را امروز تعطیل میکردند و فردا هم ممکن بود تعطیل باشد. چه کسی باید کارش را کنار میگذاشت تا از بچهها مراقبت کند؟ چه کسی باید همۀ قرارهایش را لغو میکرد؟ بعد معلوم شد قرار نیست مدرسهها باز شود، یک هفته، شاید هم دو هفته، بعد شد یک ماه و در نهایت، تا پایان سال تحصیلی. چیزی نگذشت که فهمیدیم از سفرهای تابستانی هم خبری نیست.
حالا تابستان به پایان رسیده و میبینیم بچههایمان را از بسیاری چیزها محروم کردهایم. چرا که پاندمی فقط بحران نگهداری از بچه نیست. از برخی جهات، تجربۀ زندگی واقعی بچههای ما را شکل داده و چیزهای مهمی را از آنها گرفته است. از دیدگاه بچهها، پاندمی به معنای جدایی ناگهانی و جانفرسا از مدرسه بوده است.
من مادر چهار بچۀ مدرسهای هستم و همچنین پزشکی که در شهر نیویورک، در خط مقدم مقابله با ویروس کوید-۱۹ مبارزه میکنم. مارس، آوریل و می نه فقط غیرعادی، که واقعاً واقعاً ترسناک بودند. ما در خانواده برنامههایی ریختیم و طرحهای پشتیبان را هم آماده کردیم: اگر من مریض شوم چه کار باید بکنیم؟ اگر من و همسرم هر دو مبتلا میشدیم چه؟ اگر لازم بود یکی از بچهها بستری شود چه؟ اگر لازم بود من و همسرم هر دو بستری شویم چه؟ طرحها یکی از یکی بدبینانهتر بود.
بااینحال، هر روز بدون تب و مشکل تنفسی از خواب بیدار میشدم. همسرم هم همینطور و بچههایمان هم. این نعمتها بینهایت ارزشمندند و من مدام به خاطر آنها شکرگزاری میکنم. طی این دوره فرزندانم کارها را پیش میبردند؛ بیکار مانده بودند؛ بخش بسیار زیادی از روز را تلویزیون تماشا میکردند و خیلی کم نور آفتاب را به خودشان میدیدند. اما باعث سرگرمی ما بودند؛ کمکحالمان بودند؛ و در غالب مواقع، با هم مهربان بودند.
زمان گذشت و گذشت و پاندمی هم با زمان پیش آمد. اوضاع بیمارستان دیگر مثل قبل ترسناک نبود، اما با ادامۀ تعطیلی مدرسهها، اوضاع خانۀ ما روزبهروز بدتر میشد. بچههای بزرگترم کلافه شده بودند و زود از کوره در میرفتند. بچۀ نهسالۀ بلبلزبانم دیگر سر میز شام حرف نمیزد. خواب همهشان مختل شده بود. دیگر عادی بود که ساعت ۲ بامداد بچۀ پنج ساله و بچۀ یازدهسالهام از سر بیحوصلگی توی آشپزخانه برای خودشان بچرخند. با پزشک بچهها مشورت کردم. کمی ملاتونین خریدم و بعد کمی بیشتر و حالا هر ماه میخرم. از تمام این کارها متنفرم.
ما تنها نیستیم. ماه ژوئن بود و من در بیمارستان بودم، با محافظ چشم و ماسکی که داشتم از همکارم پرسیدم بچههایش چه میکنند. «خب، خدا رو شکر همه سالمیم». این روزها همه این جمله را میگوییم. بعد مکثی کرد و گفت «اما... خانهام دست کمی از سالار مگسها۱ندارد».
سری تکان دادم و گفتم: «خانۀ من هم».
شبکههای اجتماعیام را که باز میکنم، پر است از پیام دوستان نگرانم. یکی دربارۀ پرخاشگری میان بچههایش پست میگذاشت: قبلاً خیلی خوب با هم بازی میکردند ولی الان نمیشود توی یک اتاق رهایشان کرد، حتماً خون و خونریزی میشود. دیگری دنبال راهکار برای شبادراری میگشت، آن هم برای بچهای که چهار سال پیش او را از پوشک گرفته بودند. دیگران دربارۀ نوجوانها و جوانهایشان همکلام میشدند، بچههایی که ساعتها یا روزها در اتاقشان را میبندند و بیرون کشیدنشان کار حضرت فیل است، تازه به شدت کمغذا هم شدهاند. میدانم این شاید رفتاری عادی در نوجوانی باشد اما آخر این بچهها سه ماه پیش پرانرژی و پرحرف بودند.
این ماجرای خانوادههای خوشبخت است: کسانی که سرپناهی دارند، از پس تأمین غذا برمیآیند، تنشان سالم است و شغل ثابتی دارند. شرایط بچههایی که سطح خانوادههایشان لبمرزی است یا در این دوران از مرز هم پایینتر رفته به مراتب دشوارتر است. اما نقطۀ اشتراک همۀ ما دوری از مدرسه است.
برای بعضی بچهها، مدرسه محلی مهم و بنیادی است: منبع تغذیۀ آنهاست، جایی که از دست بزرگتری کتک نمیخورند و در زمستان محلی که میتوانند روی گرمایش حساب کنند.
اما حتی برای بچههایی که نیازهایشان اینقدر جسمی نیست، مدرسه اغلب کلِ جهان بیرون است. محلی که ارتباطاتشان در آنجا به والدینشان وابسته نیست، جایی که میکوشند و شکست میخورند و بعد میکوشند و موفق میشوند. مدرسه جایی است که دوست میشوند، دشمن خونی میشوند و دوباره دوست میشوند. مدرسه جایی است که بچههایم دختر یا پسر من نیستند: خودشان هستند و هر روز به دنبال کشف خود میروند.
من روانشناس رشد نیستم؛ فقط یک مادرم. اما همیشه گمان کردهام رشد مستقیم، بیوقفه و پرشتاب حالتِ عادیِ کودکان در حال رشد است. همانطور که یک کوسه ماهیِ زنده باید شنا کند، کودک زنده هم مدام باید در حال جنبوجوش و حرکت باشد. وقتی حرکت رو به جلو متوقف میشود، حتماً یک جای کار میلنگد.
بدون مدرسه، بخش عمدۀ این پیشرفت، یادگیری و چانهزنیهای زنگ تفریح -در واقع بخش مهمی از زندگی کودک در خارج از خانه- از بین میرود. و روز به روز تعداد بیشتری از ما درمییابیم که شاید بناست برای مدت زیادی بدون مدرسه باشیم.
دوستی که معلمی باسابقه است میگفت: «ما برای تصمیم دربارۀ بازگشایی مدارس به درد سر افتادهایم چون دربارۀ چیستیِ مدرسه توافق نداریم. بسیاری از معلمها معتقدند اگر از جهت یادگیری آکادمیک به دنبال بهترین نتیجه هستید، باید بچهها را در خانه نگهدارید و یادگیری از راه دور را برای تعداد بالاتری از بچهها به کار بگیرید. اگر از جهت نگهداری بچهها به دنبال بهترین نتیجه هستید، شاید باید برای دانشآموزان ابتدایی به سراغ یادگیری فردی در اتاقکهای کوچک بروید و بگذارید دبیرستانیها در خانه بمانند. اگر از جهت ایجاد فضای اجتماعی معنادار برای بچهها به دنبال بهترین نتیجه هستید، حتماً باید بچهها را به محیطی برگردانید که بتوانند ارتباط چهرهبهچهره داشته باشند».
شاید این حرف درست باشد، اما پیش از این، هرگز مجبور به انتخاب نبودهام. برای بچههای من و احتمالاً بچههای شما، مدرسه کم و بیش تمام این کارکردهای متفاوت را داشت. حالا بدون مدرسه ماندهایم و هر چه با شروع سال تحصیلی اتفاق بیفتد، حتماً عادی نیست. شاید مدرسه به صورت فردی بازگشایی شود، شاید هم نه، شاید هم باز و بعد دوباره بسته شود. شاید شما بچههایتان را به مدرسه بفرستید و شاید هم نفرستید. نمیدانم کجا زندگی میکنید، آنجا میزان شیوع ویروس کرونا چقدر است، آزمایش چند درصد از افراد مثبت میشود، مدرسهتان برای کاهش خطرات چه راهبردهایی را به کار میبرد یا آسیبپذیریِ شما چقدر است. حتی نمیدانم تحمل خودم چقدر است، از امروز تا فردا هیچ چیزی معلوم نیست. فقط میدانم که ظاهراً حال بچهها خوب نیست.
تاکنون چیزهای زیادی را تسلیم کرونا کردهایم، معلوم است دنیای بیرون فرزندانمان هم در آن میان بوده است و بخشی از سلامت روانشان و بیشتر لذتهایشان. از تمام اینها دست کشیدهایم، بیآنکه اصلاً متوجه باشیم. حالا باید با این حقیقت کنار بیاییم تا زمانی که دوباره اوضاع بسامان شود.
میتوانستیم مسئله را حل کنیم. میشد همه مسیرها را ببندیم، ماسک بزنیم و آنقدر آزمایش بدهیم که رد ارتباطها را پیدا و افراد را قرنطینه کنیم؛ اگر با هم کار میکردیم، تمام کشور، و هدف مشترکمان این بود که چیزی را به بچهها بدهیم که به آن نیاز دارند. اگر اینطور عمل میکردیم، احتمالاً میتوانستیم طی چند ماه مدارس را به صورت حضوری و ایمن بازگشایی کنیم. باید مدرسه را به میخانهها ترجیح میدادیم؛ لازم بود مثل آدم بزرگها بیندیشیم. اگر منابع کافی فدرال در اختیار داشتیم، اگر مدیریت سیاسی درستی داشتیم و از اولویتهای مشترک برخوردار بودیم، میشد دوباره اوضاع را رو به راه کرد.
اما منابع کافی نداشتیم و همچنین از مدیریت یا اولویتهای مشترک محروم بودیم. این است که کارمان به اینجا کشیده است.
به گزارش شبنم همدان سمیه نوش آبادی در یادداشتی نوشت:
به گزارش شبنم همدان ، بحث و بررسی ازدواج جوانان در عصری که بیشتر ازدواج ها دچار انحطاط و فروپاشی می شوند و طلاق این منفورترین حلال خداوند به عادتی عادی و معقول از سوی جامعه بدل شده است امری ضروری به نظر می رسد. تغییر سبک زندگی نسبت به گذشته تأثیری مستقیم بر آمار طلاق در جامعه دارد. برای رهایی از این معضلات ، ازدواج به عنوان بنیان تشکیل خانواده باید بیشتر مورد توجه خانواده ها قرار گیرد.
به گزارش شبنم ها،
سرهنگ علی محمد رجبی رئیس مرکز تشخیص و پیشگیری از جرایم سایبری پلیس فتا در گفتوگو با خبرنگار حوزه حوادث و انتظامی گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان، درباره نحوه چگونگی فعالیت بات نتها، اظهار کرد: رایانهها توسط مهاجم به یک نرم افزار مخرب آلوده میشوند و پس از آلودگی، رایانهها به شبکهای از رباتها که منتظر دریافت دستور برای انجام فعالیتهای مخرب هستند، تبدیل میشوند.
وی افزود: رایانهها معمولا با باز کردن فایل پیوست ایمیلهای آلوده، مراجعه کاربران به سایتهای آلوده و همچنین استفاده از فلش usb آلوده، آلوده به ویروس میشوند.
رئیس مرکز تشخیص و پیشگیری از جرایم سایبری پلیس فتا تصریح کرد: بات نت شبکهای از چندین کامپیوتر است که مخفیانه و بدون اطلاع صاحبانشان، توسط یک هدایت کننده مرکزی (Bot Master) برای انجام فعالیتهای مخرب و اغلب حملات جلوگیری از دسترسی توزیع شده (DDoS) برای از کار انداختن خدمات تحت وب یا ارسال ایمیلهای هرزنامه، تحت کنترل گرفته شدهاند.
وی افزود: هکرهای خرابکار با توسعه ویروسهای کامپیوتری و یا با تلاش برای نفوذ به سیستمها و سختافزارهای مختلف که به اینترنت متصل هستند، سعی دارند به صورت مخفیانه کنترل این ابزارها را در دست بگیرند.
به گفته سرهنگ رجبی، کاربران میتوانند با نصب ضد بدافزارهای معتبر و رعایت نکات امنیتی لازم در استفاده از تجهیزات هوشمند و رایانه از تبدیل شدن به یک قربانی شبکه بات نت (zombie) پیشگیری کنند.