به گزارش شبنم همدان به نقل از جامجم آنلاین : حدود ۳.۵ میلیون نفر از زنان ایرانی به عنوان یک کارمند رسمی اداری دارای حقوق و دستمزد هستند و البته گروه زیادی هم در زمینه های مختلف دیگر و بخش خصوصی و دیگر بنگاه های خدماتی و اقتصادی مشغول کار هستند.
بررسی بازار شغلی ایران، شغلهای زیر را به عنوان شغلهایی پردرآمد و دارای شرایط کاری مناسب برای زنان بدست دادهاست.
سالنهای زیبایی
سالنهای زیبایی یکی از پرطرفدارترین و سودآورترین شغلها برای زنان ایرانی با تحصیلات دانشگاهی یا بدون تحصیلات دانشگاهی هستند و زیرمجموعههای زیادی را از میکاپ آرتیست و ناخنکار گرفته تا طراح حرفهای عروس و ... در بر میگیرد.
درحالیکه حدود نیمی از جمعیت ایران را زنان تشکیل میدهند، ایران در خاورمیانه بعد از عربستان صعودی داری دومین بازار بزرگ آرایش و لوازم آرایشی بوده و در جهان دارای رتبهٔ هفتم میباشد.
در این خصوص میتوان گفت که درآمد نسبی یک آرایشگر ماهیانه حدود 4 میلیون تومان بوده، درحالیکه کف حقوق مصوب وزارت کار بسیار کمتر از مقدار فوق است، البته این میزان درآمد برای آرایشگری که سالن برای خودش باشد و کارمندان و متخصصان دیگری را در زمینههای مختلف آرایشی استخدام کند میتواند به ماهیانه ۱۲ میلیون تومان نیز برسد.
پزشکی
پزشکی یکی دیگر از شغلهای پردرامد زنان است. پزشکی تنها شغل در حوزهٔ سلامت است که درامد بالایی برای زنان دارد. طبق آمار، ۹۰٪ از پرستاران و حدود نیمی از پزشکان زن هستند که درواقع میشود گفت که بیش از ۱۴۰ هزار پزشک عمومی و متخصص خانم در کشور وجود دارد.
میانگین درآمد ماهیانهی یک متخصص بین ۱۲ تا ۱۵ میلیون تومان است که گاه چندین برابر هم می شود.
وکالت
وکالت هم یکی دیگر از شغلهای پردرآمد برای زنان است. یکی از بهترین جنبههای شغلی وکالت رضایت کاری است. وکلا در مواردی مانند طلاق که یک مسئلهٔ رو به رشد است، ارثیه و اختلافات ملکی مورد نیاز هستند و درآمد سالیانهٔ آنها از ۸۰ میلیون تومان آغاز میشود.
عکاسی و فیلمبرداری
عکاسی هم درحال تبدیل شدن به یکی از مشاغل پردرآمد است، مخصوصا عکاسی از مجالس؛ چراکه بنظر میرسد زوجها با خرج کردن هزینهٔ بالا در این زمینه مشکلی ندارند.
بسیاری از موسسات آموزشی هم هستند که نحوهٔ عکاسی و کار با برنامههای ادیت عکس را آموزش میدهند که این صنعت از این حیث هم میتواند درآمدزا باشد.
پکیجی که توسط آتلیههای عکاسی برای یک مراسم عروسی عادی ارائه میشود از ۱۰ میلیون تومان آغاز شده و تا ۲۰ میلیون تومان و بیشتر هم میرسد. عکاسی به دنیا آمدن فرزند اولتان هم میتواند چیزی حدود ۵ میلیون تومان برایتان خرج بردارد.
بانکداری و آموزش
با اینکه فقط ۲۴٪ کارمندان در تمام بانکهای کشور را زنان تشکیل میدهند اما این شغل به دلیل امنیت کاری، ثبات حقوقی و دسترسی به مزایایی مانند وامها، یکی از مشاغل پرطرفدار در میان زنان ایرانی محسوب میشود و گفتنی است که سالانه تعداد زیادی از زنان در امتحانات استخدامی بانکهای سراسر کشور ثبتنام میکنند.
میانگین درآمد یک کارمند خانم در بانک از ۲ میلیون تومان شروع شده و تا ۱۰ میلیون تومان هم میرسد.
حدود ۳۳٪ از نیروی کاری زنان در ایران، متمرکز در صنایع آموزشی، مراقبتهای بهداشتی و خدمات اجتماعی هستند؛ ودرواقع میشود گفت که حدود نیمی از معلمین در ایران زن هستند. اما سهم همین زنان در آموزش دانشگاهی ۲۰٪ است.
انتهای پیام/ص
به گزارش شبنم همدان به نقل از آناج : حضور زنان در جامعه جزء جدا نشدنی از اجتماع امروزی ایران است و دیگر زنان همپای مردان در سطوح اجتماعی، اقتصادی،فرهنگی و ورزشی حضور دارند و در سطح جهانی نیز میدرخشند، این حضور اما بایستی توام با عفاف و حیا باشد، این مساله نه تنها در ایران بلکه در قلب اروپا نیز مطرح است بدون شک نوع پوشش زنان در اروپا زمانی که بر سرکار حضور دارند با زمانی که در مهمانی هستند بسیار متفاوت است.
اگرچه در اروپا این مساله به عنوان پوشش رسمی کار و مسائلی از این دست مطرح است اما به تازگی خود اروپاییها هم به حضور و پوشش عفیفانه زنان توجه دارند زیرا بیشترین آزار جسمی و جنسی متوجه زنانی بوده است که خطوط قرمز اخلاقی در پوشش را رعایت نکردهاند.
مزایا و معایب حضور زنان در اجتماع
از مزایای حضور در عرصههای اجتماعی، رشد و تعالی است و اگر شخصی در اجتماع حضور داشته باشد قطعا رشد پیدا خواهد کرد. در واقع حضور در اجتماع یک عامل رشد دهنده است و خانمها هم طبیعتا اگر در اجتماع حضور داشته باشند؛ اولا رشد و تعالی پیدا میکنند و در گام بعد میتوانند به جامعه رشد بدهند.
حضور درست بانوان عاملی است که جامعه بانوانی توانمند با سلامت جسمی، روحی و روانی خواهد داشت ولی اگر این حضور نباشد خانمها دچار روزمرگی و افسردگی شده و سلامت جسمی خود را هم به تبع آن از دست می دهند.
امام علی علیه السلام در این باره به امام حسین علیه السلام سفارش می کنند که بیشتر از حد توان خانم ها روی دوش آن ها مسئولیت نگذارید، چون خانم ها مانند گل بهاری می باشند و قهرمان نیستند که بتوانند در معرض این طوفان ها و تندبادهای اجتماعی قرار بگیرند، خانم ها در یک حدی توانایی دارند و اگر از این حد بیشتر بشود برای خانم ها آسیب ساز است.
با حضور اجتماعی زنان در جامعه هم خدمت به جامعه میشود و هم خود بانوان در این حضور اجتماعی رشد پیدا میکند. ولی اگر حضور بدون ضابطه بوده و عفیفانه نباشد طبیعتا علاوه بر این که آثار و برکات ندارد، بلکه منشا بسیاری از مفاسد هم خواهد شد. یکی از عالی ترین نمونهها حضور اجتماعی حضرت فاطمه زهرا (س) است که ایشان در عرصهها و مقطعهای مختلف زندگی حضور اجتماعی فعالی داشتند و دقیقا تمامی این ضوابط و حدود را رعایت می کردند.
کاسه هایی داغ تر از آش برای حقوق زنان
این روزها بحث حضور زنان در ورزشگاه و صحبتهایی از این دست به وفور شنیده میشود، فارغ از بحث این مساله که حضور زنان در ورزشگاهها تا چه اندازه موثر خواهد بود این سوال پیش میآید که چرا مردان بیشتر از زنان دغدغه حضور بانوان در ورزشگاهها را دارند و تا چه اندازه حضور در این ورزشگاه ها دغدغه بانوان است.
بدون شک حضور عفیفانه و در خور شان زنان مورد تایید نه تنها عرف جامعه بلکه اسلام است و به همین دلیل نیز بعد از انقلاب اسلامی ایران حضور زنان در تمامی عرصه ها به طور چشمگیری افزایش یافته است و بانوان ایرانی نیز افتخارات متعددی برای کشورمان کسب کرده اند.
عدهای آنور آب نیز بر طبل بی بند وباری میکوبند و طوری جلوه میدهند که حضور زنان در اجتماع تنها با برهنگی جسمی آزادی معنا دارد و در غیر این صورت هر حضوری به صورت موثر نیز بیرنگ است و مهم نیست که بانوان با حفظ شان زنانگیشان در جامعه حضور داشته باشند و بایستی این حضور با برهنگی خورده باشد.
اسلام دین آزادی در چارچوب عفت است
اگر به آموزههای دینی مان نیز توجه داشته باشیم در مییابیم که اسلام نه تنها با حضور زنان در جامعه و فعالیت آنها مشکلی ندارد بلکه خود نیز به نوعی مشوق این امر است و از روایات و احادیث نیز میتوان به این مساله پی برد، اما توام با حضور زنان در جامعه بر مساله حفظ ورعایت حجاب و عفاف نیز تاکید دارد.
بدون شک رعایت موازین اخلاقی و دینی زن را برای حضور راحت همراه با آرامش در جامعه آماده میکند و باعث میشود مشکلاتی که گریبانگیر زنان اروپایی شده است دامان زن مسلمان ایرانی را بگیرد و به جای پیشرفت در معرض مشکلات متعدد قرار گیرد.
شایسته سالاری شایسته سالاری شایسته سالاری شایسته سالاری شایسته سالاری شایسته سالاری شایسته سالاری شایسته سالاری سهم خواهی زنان سهم خواهی زنان سهم خواهی زنان سهم خواهی زنان سهم خواهی زنان سهم خواهی زنان
به گزارش شبنم همدان به نقل از «بسیج زنان کشور» : زهرا باقری؛ «تضمین مشارکت کامل و موثر زنان و در اختیار قرار دادن فرصت های برابر(با مردان) برای انتصاب به مسئولیت های بسیار بالا در همه سطوح تصمیم گیری در حوزه های سیاسی، اقتصادی و همچنین در زندگی عمومی»، هدف پنجم از 17 هدف اصلی سند 2030 است و در کشورهایی که این سند را پذیرفته اند، پیگیری می شود.
یکی از مصادیق فرصت های برابر، اختصاص سهم 30 درصد از پست های مدیریتی در سطح کلان کشور برای زنان است که در کشور ما این مطالبه ی سند 2030 که از طرح های نهادهای زنان سازمان ملل و کمیسیون مقام زن است تحت پوشش عناوین مختلف، به طور جدی در حال پیگیری است.
مدیر رصد و آمار شورای فرهنگی اجتماعی زنان، فرشته روح افزا در گفت وگو با خبرنگار طنین یاس با تاکید بر این موضوع که این مدل سهم دهی به زنان مطالبه داخلی نیست بلکه زاییده اندیشه ها و فکرهای فمینیستیِ غرب گفت: «این اواخر "هیلاری کلینتون" پروژه ای با عنوان take woman را کلید زده است و ادعا دارد که تمام پست های بالای دولتی را زنان باید کم کم اشغال کنند.»
تفاوت این نگاه با نگاه اسلامی در آنجا مشخص می شود که اسلام به سهمیه بندی در مشاغل و مناسب اعتقادی ندارد بلکه شایسته سالاری را سرلوحه برنامه های اجتماعی، سیاسی و اقتصادی خود قرار می دهد در واقع، شایسته سالاری، اصلی مسلم در آموزه های اسلامی است و نمونه مشهور آن انتصاب «اسامه بن زید، ابومحمد اسامه بن زید بن حارثه کلبی» از یاران پیامبر اسلام(ص) است که علی رغم مخالفت های برخی از افراد به جهت سن کم وی، پیامبر(ص) او را بر اساس شایستگی هایی که داشت، برای فرماندهی جنگ با روم انتخاب کردند.
نمونه مشهور دیگری در خصوص عدم توجه به جنسیت در امور اقتصادی، کار کردن حضرت محمد(ص) در کاروان تجاری خدیجه(س) است و نشان می دهد که توانمندی های حرفه ای یا همان شایسته سالاری در نگاه پیامبر(ص) نقش بسته بود که پیشه ی جوانی خود را به اشتغال در این کاروان تجاری برگزید.
اما در نگاه و مطالبه ی سند 2030، اختصاص 30 درصد از پست های مدیریتی و صندلی های مجلس برای زنان ارتباطی با شایسته سالاری ندارد، چه بسا زنان توانمندی باشند که در مقابل مردان شایسته تصاحب بیش از 30 درصد پست های مدیریتی هستند و یا در فضاهایی براساس فرهنگ و ارزش های اسلامی و عدم ضرورت حضور زنان، نیازی به انتصاب زنان وجود نداشته باشد، اما در این سهمیه بندی، باید این 30 درصد اختصاص یابد.
ایراد فاحش دیگر این انتصابات فرمایشی، عدم توانایی برخی مدیران زن است که می بایست دوره های توانمندی را دیده باشند تا بتوانند از عهده آن مسئولیت بربیایند، اتفاقی که چندی قبل در شورای شهر تهران تجربه شد و زنانی که با شعار انتخاب اصلح و توانمند وارد شدند، اما در انتخاباتی که برای تصدی های مختلف انجام شد مسئولیت های کلیدی به مردان داده شد و حتی خود شورایی که ادعای تصاحب 30 درصدی زنان برای مشاغل داشت نیز نتوانست به آن ها تا این حد اعتماد کند که مسئولیت های کلیدی را به آن ها بسپارد که این نشان می دهد هنوز خود مدعیان این مطالبات هم زیرساخت های فرهنگی لازم را در ذهن خود تدارک ندیده اند! و یا برای همراه کردن فمنیست های خارج نشین و طرفداران آن ها در درون کشور، با اسم تصاحب 30 درصد مناسب به زنان، از آن ها تنها برای ابزار تبلیغاتی خود استفاده کردند و مسئولیت های سطح پایین را به آنان می دهند!
تبعیض مثبت یکی از اصطلاحاتی است که به همان تصاحب 30 درصدی مشاغل و کرسی های مجلس اشاره دارد، بدین صورت که برای مدتی این تعداد از مسئولیت های اقتصادی و سیاسی به زنان داده شود، تا به روش آزمون و خطا زنان بتوانند این مهارت ها را کسب کنند که این کار هم چند ایراد دارد، اول اینکه به نظر می رسد انتخاب افراد برای تصاحب این پست ها بر اساس ملاک هایی غیر از شایسته سالاری صورت می گیرد، و زنانی انتخاب می شوند که صلاحیت این پست ها را ندارند و بعد از مدتی کنار گذاشته می شوند! این دومین مسئله یعنی کسب مهارت را نشان می دهد که یک خلاء مشخص است می طلبد که زنان پیش از حضور در چنین مناصبی مقدماتی داشته باشد و زنان بتوانند این شایستگی ها را کسب کنند، یعنی از همان سطوح پایین با پرهیز از نگاه جنسیتی، فرصت تجربه و مدیریت را به زنان بدهند تا بتوانند در مناصب عالی خوش بدرخشند ولی در این حد که برخی تمام مطالبات زنان را بر پایه 30 درصد گذاشته اند بدون ایجاد زیرساخت های آن و بدون نگاه شایسته سالاری، تنها ضایع کردن زنان است که دید جامعه نسبت به آنان در مدیریت بد می شود و این تصور ایجاد می شود که زنان شایستگی مدیریت سطوح عالی کشور را ندارند و نباید به کار گیری شوند!
در مجموع این نگاه سهم خواهی مطالبه ای غیردینی است که لازم است شایسته سالاری و پرهیز از نگاه جنسیتی به مناصب مدیریتی صورت گیرد و از سوی دیگر زمینه های کسب تجربه های بیشتر به زنان داده شود تا بتوانند با توانایی های حاصله به مسئولیت های بالاتر دست پیدا کنند.
انتهای پیام/ص
شایسته سالاری شایسته سالاری شایسته سالاری شایسته سالاری شایسته سالاری شایسته سالاری شایسته سالاری شایسته سالاری سهم خواهی زنان سهم خواهی زنان سهم خواهی زنان سهم خواهی زنان سهم خواهی زنان سهم خواهی زنان
به گزارش شبنم همدان به نقل از مهر : مطالعه مشاهده ای نشان می دهد هر چقدر زنان کافئین بیشتری مصرف نمایند ریسک مرگ شان در مقایسه با کسانی که هرگز کافئین مصرف نمی کنند، کمتر خواهد بود.
محققان اذعان می کنند که تاثیر حفاظتی به منبع کافئین هم بستگی دارد: میزان بالاتر مصرف کافئین ناشی از قهوه با کاهش ریسک مرگ به هر دلیلی، مخصوصاً بیماری قلبی-عروقی، مرتبط است؛ در حالیکه زنانی که بواسطه نوشیدن چای، کافئین بیشتری مصرف می کنند کمتر در معرض مرگ ناشی از سرطان قرار دارند.
بیش از ۸۰ درصد جمعیت بزرگسال جهان روزانه کافئین، عمدتا چای و قهوه، مصرف می کنند. میانگین مصرف روزانه قهوه براساس سن و کشور، بین ۱۰۰ تا ۳۰۰ میلیگرم است.
بسیاری از مطالعات تاثیرات مفید نوشیدن قهوه را در مورد کاهش ریسک مرگ به هر علت در جمعیت عمومی نشان داده اند، اما اطلاعات کمی در مورد نقش کافئین بر مرگ و میر افراد مبتلا به دیابت وجود دارد.
در این مطالعه محققان دانشگاه پورتو پرتغال رابطه بین میزان متفاوت مصرف کافئین و مرگ و میر را در بالغ بر ۳۰۰۰ مرد و زن مبتلا به دیابت از سال ۱۹۹۹ تا ۲۰۱۰ بررسی کردند.
شرکت کنندگان در مورد مصرف کافئین ناشی از قهوه، چای و نوشابه های گازدار خود گزارش می دانند. در طول ۱۱ سال مطالعه، ۶۱۸ نفر فوت کردند.
محققان دریافتند زنان مبتلا به دیابت که روزانه بالغ بر ۱۰۰mg کافئین مصرف می کردند (یک فنجان عادی قهوه) در مقایسه با زنانی که هیچ کافئینی مصرف نمی کردند، ۵۱ درصد کمتر در معرض مرگ قرار داشتند. این کاهش ریسک مرگ برای زنانی که روزانه ۱۰۰-۲۰۰mg کافئین مصرف می کردند ۵۷ درصد و برای زنان مصرف کننده بیش از ۲۰۰mg در روز (۲ فنجان عادی) ۶۶ درصد بود.
به گفته محققان، این ارتباط مستقل از فاکتورهای تاثیرگذار نظیر سن، نژاد، سطح تحصیلات، درآمد سالانه خانواده، سیگار کشیدن، شاخص توده بدنی، مصرف الکل، فشارخون بالا، و بیماری کلیوی ناشی از دیابت بود.
به گفته محققان، چنین تاثیر مفید ناشی از مصرف کافئین در مورد مردان مبتلا به دیابت مشاهده نشد.
در مورد مصرف چای، زنان به چهار گروه از لحاظ میزان مصرف چای تقسیم شدند: هیچ، کم، متوسط، زیاد. محققان دریافتند گروه زنان مصرف کننده کافئین از طریق چای، ۸۰ درصد کمتر در معرض مرگ ناشی از سرطان قرار داشتند.
انتهای پیام/ص
نشاط اجتماعی نشاط اجتماعی نشاط اجتماعی نشاط اجتماعی نشاط اجتماعی نشاط اجتماعی نشاط اجتماعی نشاط اجتماعی نشاط اجتماعی نشاط اجتماعی نشاط اجتماعی نشاط اجتماعی نشاط اجتماعی نشاط اجتماعی آسیب های اجتماعی آسیب های اجتماعی آسیب های اجتماعی آسیب های اجتماعی آسیب های اجتماعی آسیب های اجتماعی آسیب های اجتماعی آسیب های اجتماعی
به گزارش شبنم همدان به نقل از جام جم : نشاط اجتماعی در همه کشورها به عنوان یکی از پیش نیازهای توسعه مطرح میشود. نمیتوان انتظار داشت در کشوری که نیروهای انسانی خموده و ناامیدی دارد، بتوانند بر مشکلات فائق آیند و راهحلی برای غلبه بر مشکلات جاری کشور پیدا کنند.
جامعه افسرده و بیانگیزه، قادر نخواهد بود از زیرساختها و امکانات کشور بدرستی بهره ببرد و پتانسیلهای پیشرفت به هرز خواهد رفت.
جامعه بانشاط، روابط انسانها بر پایه مهر و احترام بنا نهاده میشود و انگیزهها برای کار و تولید، بسیار بالاست، اما در مقابل، نمیتوان انتظار داشت در جامعهای که از نشاط اجتماعی محروم مانده است، بتواند جهش چشمگیری در حوزههای تولید و اشتغال داشته باشد.
این روزها کشور ما بیش از هر زمان دیگری به نشاط اجتماعی نیازمند است تا بتواند بر مشکلات و آسیبهای اجتماعی فائق آید.
شادی و نشاط در جمع محقق میشود و با اتحاد به دست میآید، بنابراین داشتن کشوری بانشاط، مستلزم این است که هر فردی خودش را در برابر حل آسیبهای اجتماعی مسئول بداند و خود را مبرا از مشکل دیگران نداند.
نقش مردم و حاکمیت در ارتقای نشاط اجتماعی
افزایش نشاط اجتماعی به فاکتورهای متعددی ارتباط دارد. مردم به عنوان مهمترین بازیگران عرصه نشاط اجتماعی، نقش پررنگی در این حوزه دارند.
توجه نکردن به شایعات، دوری از حواشی، رفت و آمد با افراد خوشبین، دوری از آسیبهای اجتماعی، اتحاد و کمک به همنوع، راهکارهایی است که شادی را در خانوادهها و جامعه توسعه میبخشد.
پروانه سلحشوری، عضو کمیسیون فرهنگی مجلس در گفتوگو با جامجم، دوری از خشونت را راهکاری برای افزایش نشاط اجتماعی میداند و میگوید: در جامعهای که از نشاط اجتماعی دور باشد، خشونت در آن جامعه افزایش پیدا خواهد کرد. آموزش و فرهنگسازی برای نهادینه ساخت فرهنگ مدارا، منطق و گفتوگو میتواند، هم از بار خشونت در جامعه بکاهد و هم به افزایش نشاط در جامعه منجر شود.
به گفته این نماینده مجلس، این افزایش نشاط اجتماعی هم با وعده دادن و سخن گفتن حل نمیشود، بلکه برای رسیدن به آن باید وضعیت اشتغال جوانان بهبود پیدا کند و با عوامل پدید آورنده فقر و رکورد اقتصادی، مقابله علمی و عملی شود تا در بستری مناسب به افزایش نشاط در جامعه امیدوار باشیم.
علیاصغر بیات، رئیس کانون عالی بازنشستگان تامین اجتماعی کشور نیز در گفتوگو با جامجم هم تاکید دارد با توجه به رشد سالمندی در کشور، نیاز است برای افزایش نشاط اجتماعی میان سالمندان، تمهیداتی بیندیشیم تا دوره سالمندی، مترادف با دوره نشاط و آرامش باشد.
به گفته بیات، ایجاد تسهیلات رفاهی برای بازنشستگان، مناسبسازی معابر برای رفت و آمد بیدغدغه سالمندان و معلولان و حمایت از سالمندان برای رفتن به گردش و مسافرت میتواند نشاط اجتماعی میان سالمندان را ارتقا بخشد.
همچنین نباید از خاطر برد نظام آموزشی ما هم تاثیر جدی در ارتقای نشاط اجتماعی دارد. هرچقدر مدارس و دانشگاههای ما برای تحصیل دانشآموزان و دانشجویان، بانشاطتر باشد، جامعه جوان ایرانی هم از نشاط بیشتری برخوردار خواهد بود. در محیطهای اشتغال نیز میتوان با تمهیداتی ساده و کم خرج، میل به حضور در محیط کار را میان نیروها افزایش داد. اگر نیروی کار برای ماندن در محیط اشتغال، انگیزه و علاقه داشته باشد، همین انگیزه میتواند نشاط را به محیطهای کاری تزریق کند و بازدهی کار را بالاتر ببرد.
معیارهای علمی یک جامعه بانشاط
دکتر عزیزالله تاجیک اسماعیلی
روانشناس و عضو هیات علمی دانشگاه خوارزمی تهران
نشاط، به معنی وجود روحیهای مثبتنگر و توانایی برخورد مسئولانه با مسائل در یک فرد است. به عبارتی، وجود برخی خصوصیات مانند امیدواری، پویایی، گریز از تنبلی و تلاش برای رشد شخصیتی در افراد، حاکی از وجود نشاط در آنهاست. برای این که افراد جامعه هرچه بیشتر از این خصوصیات برخوردار باشند، به ایجاد بسترهای محیطی مناسب نیاز داریم.
محیط اجتماعی مناسب، محیطی است که هم بتواند نیازها و انگیزههای ذاتی انسانها را ارضا و هم راه رشد آنها را باز کند. به عنوان مثال، افراد یک جامعه، در تمام موقعیتهای اجتماعی، نیاز به عزت نفس، احساس امنیت در زندگی خانوادگی و اجتماعی و وجود شرایط مناسب برای پیشرفت دارند. برطرف کردن این نیازها میتواند به سلامت روانی افراد و تقویت روحیه نشاط در آنها منجر شود.
برای افزایش نشاط اجتماعی، مهمترین مساله زمینهسازی برای رشد شخصیت متعادل و سالم در افراد است. برای این کار، نیاز به برخی راهکارهای تربیتی و آموزشی مستقیم داریم. مثلا وقتی فردی در شهر زندگی میکند، باید مسئولیتهای شهروندی به او آموزش داده شود. به نحوی که آن فرد، اطمینان داشته باشد حقوق او توسط افراد دیگر رعایت میشود و البته او نیز حقوق دیگران را رعایت میکند. برای ایجاد چنین فضایی، نیاز به تقویت قانونمندی در افراد داریم. این کار از طریق آموزشهای عمومی در سطح جامعه و آموزشهای رسمی در مدارس امکانپذیر است. وقتی افراد احساس کنند در جامعهای زندگی میکنند که در آن، عدالت، قانونمندی، نظم، همدلی، رعایت اخلاق و ارزشهای انسانی وجود دارد، بدون شک ضریب نشاط اجتماعی بالا خواهد رفت. برای ایجاد این فضا، به تربیت صحیح همه افراد جامعه و اصلاح ساختارهای اجتماعی نیاز داریم.
از طرف دیگر، برای خلق این فضا به برقراری عدالت اجتماعی و کاهش شکافهای بین اقشار و طبقات اجتماعی نیاز داریم. یک جامعه برای این که بانشاط باشد، باید در چهار زمینه امنیت اجتماعی، رفاه، سلامت و فرصت برابر آموزشی در وضع مطلوبی قرار داشته باشد. ایجاد این شرایط هم نیازمند اقداماتی است که باید از طرف حاکمیت انجام شود و البته مدیران کلان در حوزههای اجتماعی برای بهسازی این معیارها باید برنامهریزی کنند.
بسیج امکانات برای نشاط اجتماعی
دکتر امانالله قرائی مقدم
جامعهشناس و عضو هیاتعلمی دانشگاه خوارزمی تهران
ریشه بسیاری از مشکلات اجتماعی مانند بیاعتمادی عمومی، خشونت، نزاعها و... را میتوان در کمبود شادی و نشاط در جامعه جستوجو کرد. همچنین وقتی نشاط اجتماعی در جامعه وجود ندارد، آسیبهای اجتماعی اعم از اعتیاد، افسردگی، طلاق و... افزایش پیدا میکنند. علاوه بر این، کمبود نشاط اجتماعی میتواند موجب کاهش بهرهوری نیروی کار، بروز مشکلات خانوادگی، بدبینی اجتماعی و افزایش تنش میان افراد جامعه شود. براساس نظر جامعهشناسان امروز، اگر یک دلار در راه ایجاد نشاط اجتماعی و ایجاد اوقات فراغت شاد برای شهروندان هزینه شود، بیش از هزار دلار بازدهی خواهد داشت. برای داشتن یک جامعه بانشاط، باید از تمام ظرفیتهای شهری و رسانههای جمعی استفاده کنیم؛ به گونهای که حتی رنگ اتوبوسها، نقش روی دیوارها، فضاهای سبز، کالاهای فرهنگی، کتابهای درسی و... همه در خدمت افزایش شادی باشند؛ چراکه افزایش شادی در یک جامعه، صرفا از یک عامل حاصل نخواهد شد و این مساله، موضوعی چندوجهی است.
بهطور کلی، ساختن فضاهای تفریحی مناسب، رونق بخشیدن شادی در فضاهای شهری، افزایش فضای سبز، کاهش آلودگیهای محیطی همچون آلودگی هوا، تولید برنامههای شاد در رسانههای جمعی، تولید محصولات شاد فرهنگی و هنری، ایجاد فضای نشاط میان خانوادهها، آموزش صحیح آحاد جامعه برای پایبندی به قوانین و اصول اخلاقی و از همه مهمتر کاهش دغدغههای روزمره اقتصادی، میتواند موجب ایجاد شادی و نشاط در جامعه شود.
انتهای پیام/ص
نشاط اجتماعی نشاط اجتماعی نشاط اجتماعی نشاط اجتماعی نشاط اجتماعی نشاط اجتماعی نشاط اجتماعی نشاط اجتماعی نشاط اجتماعی نشاط اجتماعی نشاط اجتماعی نشاط اجتماعی نشاط اجتماعی نشاط اجتماعی آسیب های اجتماعی آسیب های اجتماعی آسیب های اجتماعی آسیب های اجتماعی آسیب های اجتماعی آسیب های اجتماعی آسیب های اجتماعی آسیب های اجتماعی افزایش نشاط اجتماعی افزایش نشاط اجتماعی افزایش نشاط اجتماعی افزایش نشاط اجتماعی افزایش نشاط اجتماعی افزایش نشاط اجتماعی افزایش نشاط اجتماعی افزایش نشاط اجتماعی
به گزارش شبنم همدان به نقل از پایگاه اطلاعرسانی دفتر مقام معظم رهبری : مراسم دانشآموختگی دانشجویان دانشگاه علوم انتظامی صبح امروز (یکشنبه) با حضور فرمانده معظم کل قوا برگزار شد.
حضرت آیتالله خامنهای در ابتدای ورود به دانشگاه علوم انتظامی در محل یادمان شهدا حضور یافتند و با قرائت فاتحه، علو درجات شهدای نیروی انتظامی را از خداوند مسئلت کردند.
رهبر انقلاب اسلامی سپس از یگانهای انتظامی، مرزبانی، و راهنمایی و رانندگیِ حاضر در میدان سان دیدند.
ایشان همچنین جانبازان سرافراز حاضر در میدان را مورد تفقد قرار دادند.
در این مراسم حضرت آیتالله خامنهای با اشاره به سابقه سردمداران نظام سلطه بهویژه آمریکا و دنبالهروهای آن در ایجاد ناامنی در ایران، بعد از پیروز انقلاب اسلامی، افزودند: با وجود همه اقدامات و حرکات شرارتآمیزی که برای سلب امنیت از کشور در طول 38 سال گذشته انجام شد، اما سازمانهای مسلح از جمله نیروی انتظامی و جوانان مؤمن، با کمال رشادت و قدرت ایستادند و از امنیت کشور دفاع کردند.
ایشان به مأموریتهای متنوع و گسترده نیروی انتظامی در سراسر کشور اشاره کردند و گفتند: هیچ سازمان و نیرویی به اندازه نیروی انتظامی در مقابل چشم مردم قرار ندارد و بر همین اساس، «توانایی، قدرت، اقدام بهموقع و رشادت این نیرو»، مایه افتخار و سربلندی برای نظام است.
فرمانده کل قوا با تأکید بر اینکه نیروی انتظامی با تأمین امنیت مردم، زمینهساز تأمین آبروی نظام جمهوری اسلامی میشود، امنیت کشور را در ناامنی کنونی منطقه، مثالزدنی خواندند و خاطرنشان کردند: در شرایطی که دستهای آلوده دشمنان، بذر تروریست را در منطقه پاشیدهاند، تأمین امنیت کشور و همچنین مقابله نیروی انتظامی با مفاسد و اشرار، بسیار حائز اهمیت است و این نقش باید از بُعدِ علمی، تحقیقی، تجربی و مهارتآموزی در مراکزی همچون دانشگاه نیروی انتظامی، روزبروز تقویت و با جدیت پیگیری شود.
حضرت آیتالله خامنهای تأکید کردند: ما باید نیروی انتظامی در طراز جمهوری اسلامی و دولت اسلامی و یک جامعه اسلامی و قرآنی داشته باشیم و به توفیق الهی می توانیم به چنین هدفی برسیم.
ایشان با تأکید بر لزومِ اقتدار همراه با محبت و صمیمت با مردم، گفتند: پایبندی به قانون و جرأت و دلیری برای اجرای بی ملاحظه آن، وظایف اصلی نیروی انتظامی است.
رهبر انقلاب اسلامی سپس در تبیین علت نا امنی کنونی در منطقه، به دخالتهای شرارتآمیز و شیطنتآمیز آمریکا و صهیونیسم برای نفوذ در منطقه و تأمین منافع نامشروع خود و تضعیف ملتها اشاره کردند و افزودند: آنها یک روز، داعش را بهوجود میآورند و هنگامی که با همت مقاومت و جوانان مؤمن، داعش به نفسهای آخر خود رسیده است، به دنبال راههای خباثتآمیز دیگر میروند اما به توفیق الهی و به همت جوانان ایران و جوانان مقاومت، بار دیگر بینی کارگزاران نظام سلطه به خاک مالیده خواهد شد.
حضرت آیتالله خامنهای تنها راه مقابله با نفوذ و طمعورزی قدرتهای سلطهگر بویژه آمریکا را، احساس توانایی ملتها و دولتهای منطقه و بکارگیری آن، دانستند و تأکید کردند: اگر ما کوتاه بیاییم، دشمن جلو خواهد آمد.
ایشان در همین خصوص به گستاخی و وقاحت آمریکا در قضیه برجام اشاره کردند و افزودند: آنها در این موضوع، هر روز از خود یک شرارت و یک شیطنت نشان می دهند که نشانگر صحت فرمایش امام بزرگوار است که آمریکا را شیطان بزرگ میخواندند، و حقیقتاً رژیم ایالات متحده آمریکا، خبیثترینِ شیطانها است.
رهبر انقلاب اسلامی با مروری کوتاه بر علت تلاش و رویکرد علمی دانشمندان ایرانی برای دستیابی به دانش هستهای گفتند: بر اساس برآورد کارشناسی و دقیق متخصصان، کشور تا چند سال آینده برای تأمین برق خود، نیازمند حداقل 20 هزار مگاوات برق تولیدی از نیروگاههای هسته ای است، و بر همین اساس ملت ایران برای تأمین نیاز خود، بهدنبال یک مسیر علمی و عملی و یک اقدام مشروع و صحیح و بیخطر رفت اما آمریکا که مخالف پیشرفت علمی ملت ایران و دیگر ملتها است، در مقابل این حرکت مشروع ایستاد و تحریمهای ظالمانه را تحمیل کرد.
حضرت آیتالله خامنهای افزودند: مسئولان کشور به این نتیجه رسیدند که مذاکره کنند و از بخشی از حق خود نیز صرفنظر کنند تا تحریمها برداشته شود اما امروز میبینیم علیرغم همه قرارها و تعهدها و بحثهای فراوان در مذاکرات، برخورد آمریکا با این مذاکرات و نتیجه آن، کاملاً ظالمانه، قلدرمآبانه و زورگویانه است.
ایشان با طرح این سؤال که «ملت ایران و مسئولان در مقابل این حرکت خصمانه دشمن، چه اقدامی باید انجام دهند؟» تأکید کردند: مسئولان باید به سردمداران فاسدِ رژیم ایالات متحده آمریکا اثبات کنند که به مردم خود متکی هستند و ملت ایران که ملتی مقتدر است، به برکت اسلام، زیر بار زور نمی رود و کُرنش نخواهد کرد.
رهبر انقلاب اسلامی افزودند: آمریکاییها بدانند ملت ایران بر مواضع شرافتمندانه و قدرتمندانه خود خواهد ایستاد و در مسائل مهمِ مربوط به منافع ملی، عقبنشینی در قاموس جمهوری اسلامی معنی ندارد و پیش خواهد رفت.
حضرت آیتالله خامنهای تأکید کردند: دشمن بداند، اگر زورگویی و قلدرمآبی در نقاط دیگر جهان جواب میدهد، در جمهوری اسلامی، جواب نخواهد داد و این نظام، راستقامت و مقتدر ایستاده است.ایشان، علت خصومتورزی روزافزون با ملت ایران را «الهامبخشی برای ملتهای دیگر» دانستند و افزودند: مسئولان فاسد، دروغگو و فریبکارِ آمریکا، وقیحانه ملت ایران و نظام جمهوری اسلامی را به دروغگویی متهم میکنند، در حالیکه ملت ایران صادقانه حرکت و اقدام کرده و صادقانه نیز این مسیر را تا آخر خواهد پیمود.
رهبر انقلاب اسلامی خطاب به مسئولان آمریکایی تأکید کردند: دروغگو شما هستید؛ دروغگو کسانی هستند که برای هیچ ملتی، سعادت و خوشبختی قائل نیستند و تامین منافع نامشروع خود را به هر قیمتی جایز میدانند.
حضرت آیتالله خامنهای افزودند: ملت ایران محکم ایستاده است و هر حرکت غلط نظام سلطه در قضیه برجام، با عکس العمل جمهوری اسلامی مواجه خواهد شد.
ایشان در بخش پایانی سخنان خود، به موضوع تصادفات جاده ای اشاره کردند و با تأکید بر لزوم برنامه ریزی دقیق، سریع و جامع برای مقابله با این مسئله و موضوعاتی همچون مقابله با قاچاق مواد مخدر و اشرار، گفتند: در موضوع تصادفات جاده ای باید نیروی انتظامی و دستگاههای دیگر همچون وزارت راه و مراکز صنعتی، سهم خود را در جلوگیری از بروز چنین حوادث تلخ و ناگواری مشخص کنند و با برطرف کردن نقاط ضعف، وظیفه خود را انجام دهند.
رهبر انقلاب اسلامی همچنین به مسئولان دولت برای کمک به نیروی انتظامی، تأکید کردند.
در این مراسم، سردار سرتیپ اشتری فرمانده نیروی انتظامی در سخنانی با بیان اینکه خادمان مردم در این نیرو برآنند تا پلیسی شایسته برای نظام و خدمتگزاری بیمنت برای مردم باشند، افزود: «ارتقای توانمندیهای مأموریتی و رزمی»، «تشکیل قرارگاههای عملیاتی»، «مراقبت مستمر از مرزها» و «مقابله بیامان با اخلالگران در نظم و امنیت عمومی» سرلوحه برنامههای نیروی انتظامی است.
سردار بختیاری فرمانده دانشگاه علوم انتظامی نیز گزارشی از اقدامات و برنامههای علمی، فرهنگی، آموزشی و تقویت توان رزمی این دانشگاه بیان کرد.
در این مراسم تعدادی از فرماندهان، مدیران و اساتید نمونه دانشگاه علوم انتظامی، هدایای خود را از دست فرمانده کل قوا دریافت کردند و دو نماینده دانشجویان این دانشگاه مفتخر به دریافت درجه و سردوشی شدند.
اجرای طرح میثاق با شهدا و رزمایش میدانی، بخش دیگری از مراسم دانش آموختگی دانشگاه علوم انتظامی بود.
همچنین در این مراسم، یگانهای حاضر در میدان از مقابل فرمانده کل قوا رژه رفتند.
انتهای پیام/ص
به گزارش شبنم همدان بع نقل از مهر : حمیدرضا حاجی بابایی با بیان اینکه هیچ مانعی برای بازنشستگی پیش از موعد بانوان وجود ندارد، افزود: بی توجهی به ایجاد تسهیلات قانونی بازنشستگی پیش از موعد بانوان ظلم مضاعفی در حق آنها خواهد بود.
رئیس کمیسیون تلفیق برنامه ششم توسعه ادامه داد: از طرح بازنشستگی پیش از موعد بانوان که در هیات دولت مطرح شده است در مجلس حمایت می کنیم.
وی با اشاره به مصوبه بازنشستگی زنان با ۲۰سال سابقه کار در قانون برنامه ششم، گفت: این قانون در برنامه ششم توسعه کشور پیشنهاد و پیگیری شد.
حاجی بابایی تصریح کرد :در همان زمان هم توضیح داده شد که ۹۵۰ هزار خانم در ادارات در حال فعالیت هستند که ۵۱۰هزار نفر از این افراد در آموزش و پرورش هستند و ۲۷۰ هزار از این افراد سابقه کمتر از ۲۰ سال دارند که شامل این قانون نمیشوند. با توجه به اینکه اجرای این طرح تبصرههای خاصی دارد و حقوق افراد دو سوم خواهد شد، بنابراین میتوان برآورد کرد که شمار افراد متقاضی بازنشستگی به بیش از ۱۰ هزار نفر نمیرسد.
رئیس فراکسیون نمایندگان ولایی مجلس اظهار داشت: با توجه به لزوم ایجاد یک میلیون و ۵۰۰ فرصت شغلی در برنامه ششم توسعه، تصویب این طرح می تواند زمینه ساز جذب و بکارگیری نیروی جوان در دستگاهها و موسسات دولتی وغیردولتی باشد.
وی با اشاره به لزوم تکریم بازنشستگان گفت: بازنشستگی فصل نوینی از زندگی افرادی است که بهترین سالهای عمر خود را در کمال صداقت و عشق در حوزه های مختلف در سنگر خدمت به مردم سپری کرده اند و در تحقق اهداف نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران تلاش کرده اند.
وی به ماده ۳۰ قانون برنامه ششم توسعه کشور در خصوص همسان سازی حقوق بازنشستگان اشاره کرد و افزود: این قانون از اول فروردین ۱۳۹۶ باید اجرایی شود و به تدریج بازنشستگان کشوری ولشکری در شرایط مناسب حقوقی در کشور قرار گیرند.
حاجی بابایی لزوم برقراری بیمه های حمایتی مناسب برای بازنشستگان با توجه به افزایش جمعیت سالمندان کشور و لزوم توجه به بهزیستی آنها را یادآوری کرد و آن را از ضروریات زندگی آنها برشمرد.
انتهای پیام/ص
بازنشستگی پیش از موعد بانوان بازنشستگی پیش از موعد بانوان بازنشستگی پیش از موعد بانوان بازنشستگی پیش از موعد بانوان بازنشستگی پیش از موعد بانوان بازنشستگی پیش از موعد بانوان بازنشستگی پیش از موعد بانوان بازنشستگی پیش از موعد بانوان بازنشستگی پیش از موعد بانوان بازنشستگی پیش از موعد بانوان مجلس شورای اسلامی مجلس شورای اسلامی مجلس شورای اسلامی مجلس شورای اسلامی مجلس شورای اسلامی مجلس شورای اسلامی مجلس شورای اسلامی
جشنواره فرهنگی ورزشی شمیم خانواده جشنواره فرهنگی ورزشی شمیم خانواده جشنواره فرهنگی ورزشی شمیم خانواده جشنواره فرهنگی ورزشی شمیم خانواده جشنواره فرهنگی ورزشی شمیم خانواده تیم سپاه همدان تیم سپاه همدان تیم سپاه همدان تیم سپاه همدان تیم سپاه همدان تیم سپاه همدان آمادگی جسمانی آمادگی جسمانی آمادگی جسمانی آمادگی جسمانی آمادگی جسمانی آمادگی جسمانی آمادگی جسمانی
به گزارش شبنم همدان به نقل از همدان ورزش : دومین دوره جشنواره فرهنگی ورزشی«شمیم خانواده» که با حضور ورزشکاران خانواده سپاه از سراسر کشور در همدان در جریان است با معرفی تیم ها و نفرات برگزیده رشته آمادگی جسمانی پیگیری شد.
مسابقات آمادگی جسمانی در دوبخش استقامت و ایستگاهی که شامل زیکزاک ، چابکی ، جابجایی وزنه و رد شدن از رو و زیر مانع و دو سرعت برگزار شد.
این رقابت ها در 4 رده سنی 15 تا 17 سال و 20 تا 29 سال و 30 تا 39 سال و 40 سال به بالا در سالن تربیت بدنی دانشگاه بوعلی سینا انجام شد که در نهایت تیم همدان الف قهرمان شد نیروی زمینی سپاه در جایگاه دوم و نایب قهرمانی قرار گرفت و چهارمحال و بختیاری عنوان سوم از بین 42 حاضر در مجموع ایستگاهی و استقامت کسب کردند.
در مجموع دو رشته انفرادی ایستگاهی و استقامت در چهار گروه سنی سه نفر برتر به شرح ذیل است:
گروه سنی اول
مهدیه محمدظاهری از همدان
پرستو نجفی از اردبیل
صاحبه اخوان حمزه از مازندران
گروه سنی دوم
سمیرا زمانی از همدان
بهاره مهجوریان از تهران
فاطمه فارسی از فارس
گروه سنی سوم
صدیقه فضایلی گاه از تهران نیروی زمینی
مرضیه فیضی از ایلام
مولود کاظمی مکرم از همدان الف
گروه سنی چهارم
اکرم حسن زاده از اصفهان
شهرزاد حسینی از بندرعباس
حمیده صفایی از کرمانشاه
دومین دوره جشنواره فرهنگی ورزشی «شمیم خانواده» بهمیزبانی پایتخت تاریخ و تمدن با حضور یک هزار و ۷۰۰ نفر از همسران و فرزندان پاسداران از سراسر کشور در جریان است روز جمعه 24 شهریور با برگزاری مراسم اختتامیه به کار خود پایان خواهد داد.
انتهای پیام/ص
جشنواره فرهنگی ورزشی شمیم خانواده جشنواره فرهنگی ورزشی شمیم خانواده جشنواره فرهنگی ورزشی شمیم خانواده جشنواره فرهنگی ورزشی شمیم خانواده جشنواره فرهنگی ورزشی شمیم خانواده جشنواره فرهنگی ورزشی شمیم خانواده جشنواره فرهنگی ورزشی شمیم خانواده تیم سپاه همدان تیم سپاه همدان تیم سپاه همدان تیم سپاه همدان تیم سپاه همدان تیم سپاه همدان آمادگی جسمانی آمادگی جسمانی آمادگی جسمانی آمادگی جسمانی آمادگی جسمانی آمادگی جسمانی آمادگی جسمانی
حذف واژه طلاق حذف واژه طلاق حذف واژه طلاق حذف واژه طلاق حذف واژه طلاق حذف واژه طلاق حذف واژه طلاق حذف واژه طلاق حذف واژه طلاق حذف واژه طلاق حذف واژه طلاق شناسنامه زنان شناسنامه زنان شناسنامه زنان شناسنامه زنان شناسنامه زنان شناسنامه زنان شناسنامه زنان زنان مطلقه زنان مطلقه زنان مطلقه زنان مطلقه زنان مطلقه زنان مطلقه زنان مطلقه ازدواج مجدد ازدواج مجدد ازدواج مجدد ازدواج مجدد ازدواج مجدد ازدواج مجدد ازدواج مجدد ازدواج مجدد ازدواج مجدد
به گزارش شبنم همدان به نقل از آرمان زنان : اقدام دولت در ارائه لایحه حذف واژه طلاق از شناسنامه زنان مطلقه موضوعی است که منتقدان زیادی دارد. این لایحه اقدامی قابل تامل که اگرچه در پس آن یک نیت خیرخواهانه موجود است اما در ادامه مشکلاتی پشت سر خود دارد که بسیاری از کارشناسان و مشاوران امور خانواده را نگران کرده است. طرفداران این طرح از جنبه روانی منفی طلاق می گویند و بیان می کنند که واژه طلاق در ازدواجهای مجدد اثر منفی دارد که باید این موضوع را از بین برد.
البته مطرح می شود که حذف واژه طلاق از شناسنامه زنان مطلقه به منزله کتمان ازدواج نیست و این امکان وجود دارد تا در صورت لزوم از ثبت احوال استعلام صورت گیرد. همچنین مطرح می شود که زنان بعد از طلاق به همسر قبلی خود تعلق ندارند لذا لزومی برای ذکر نام همسر در شناسنامه آنها وجود نخواهد داشت بر این اساس می توان با اتخاذ تدابیری واژه طلاق از شناسنامه حذف شود.
اینکه طراحان و طرفداران این لایحه از فضای منفی طلاق صحبت می کنند مسئله درستی است. طلاق در دستورات دینی اسلام نیز امری ناپسند است و هیچ حلالی در نزد خدا منفورتر از طلاق نیست و گفته شده که طلاق عرش الهی را می لرزاند! اما منفی بودن طلاق در ذات خود بد نیست و به نظر می رسد که قبحزدایی از طلاق اثرات بدتری در جامعه خواهد داشت که عادی کردن این امر می تواند به ترویج طلاق بینجامد. درواقع کسی که قصد طلاق دارد باید تبعات منفی آن را بپذیرد و ممکن است بسیاری با آینده نگری از این امر خودداری کنند و این موضوع به تحکیم خانواده منجر شود.
کما اینکه برای جلوگیری از طلاق بایستی تبعات آن را نیز به آقایان و خصوصا خانمها یادآور شد. یکی از تبعات طلاق نیز نام مطلقه بودن روی زنان و مردان است که قطعا در ازدواج بعدی فرد بایستی با همسر آینده خود این موضوع را در میان بگذارد. پاک کردن واژه طلاق از شناسنامه دروغ گویی را در جامعه ترویج می دهد که نه تنها دردی از جامعه دوا نمی کند بلکه مشکلات آنرا نیز بیشتر می کند. زندگی که با صداقت آغاز نشود احتمال آن که به طلاق بینجامد بیشتر خواهد شد.
ازسوی دیگر زنانی که این موضوع را به اطلاع همسران آینده خود و خانوادههای آنان نمیرسانند همواره با استرس افشا شدن واقعیت روبروخواهند شد که این موضوع آرامش روانی آنان را بیش از پیش مختل می کند.
همچنین پاک کردن واژه طلاق از شناسنامه تنها پاک کردن صورت مسئله است. چراکه زنان مطلقه فضای منفی در اتمسفر اطرافشان وجود دارد که اغلب قابل کتمان نیست و مطلقه بودن آنان نقل محافل است و قطعا به راحتی افشا میشود. از سوی دیگر مگر می شود زندگی گذشته را کاملا کتمان کرد. زندگی گذشته پر از تجربهها و پختگیهاست که باید از آنها درس گرفت.
البته فارغ از این طرحهای ناپخته بایستی برای زنان مطلقه کاری کرد. پیوند آنان به زندگی دیگر راه حلی لازم دارد که باید دولت برای آن به طور عملی و برنامهریزی شدهتری وارد شود و به جای پاک کردن صورت مسئله موتورهای محرک را به کار بیندازد. بسیاری از زنان به دلایل اعتیاد مردان یا بیماری یا آسیبهای مختلف طلاق گرفته، حتی برخی از زنان در شکست اولیه زندگی مقصرند در هر حال برای عبور از شکست در زندگی، نیاز به پنهان کردن یا حذف واژه طلاق از شناسنامه نیست.
در جامعه ما اگرچه نگرش به طلاق نسبت به دهه ۶۰ و ۷۰ بهتر شده اما همچنان نگاه منفی به طلاق وجود دارد و این طرح میتواند؛ تبعات منفی داشته و موجب سلب اعتماد عمومی از جامعه شود. این موضوع قطعا به بدبینی جامعه نسبت به دختران که امر جامعهشناسانه بسیار مهمی و قابل بررسی است و در امر ازدواج بسیار قابل توجه میباشد، منجر خواهد شد. کارشناسان مطرح میکنند که این مسئله باعث وسواس بیشتر مردان شده و ممکن است؛ تلاش کنند تا بیشتر درباره گذشته خانمها مطلع شوند که بیشک مشکلات و آسیبهایی را به همراه خواهد داشت. کما اینکه بدعت بدی از نظر استعلام زندگی گذشته خانمها و آقایان را به دنبال دارد که قطعا امر ازدواج را سختتر میکند.
البته استثنائاتی هم می تواند این امر داشته باشد که باید در این زمینه مورد توجه قرار گیرد. مثلا حذف واژه طلاق از شناسانه افرادی که در دوران عقد جدا شدند، منطقیتر است. از سوی دیگر زنانی که مجددا ازدواج میکنند با توجه به اینکه همسر دوم این افراد از مطلقه بودن آنان با خبر باشد می توانند برای عدم ایجاد مشکل در زندگی شان نام همسراول را از شناسنامه پاک کنند که این موضوع نیز با این شرط منطقی تر است.
نپختگی این طرح آنجا اشکار می شود که عدهای از زنان مطلقه از زندگی اولشان فرزندی دارند که نام فرزندشان قطعا در شناسنامه ذکر میشود و حذف نام همسر در این حوزه چندان دردی از آنان دوا نمیکند.
به هر لحاظ باید در جامعه موضوعی به عنوان پذیریش شکست نیز وجود داشته باشد. افراد هر چقدر تلخ باید با واقعیتهای زندگی و رفتار و نگرشهایی که در زندگیشان اثرات منفی و مثبت داشتهاند روبرو شوند و اینگونه است که جامعه با همه مشکلاتش به سلامت جسمی و روانی بیشتر نزدیک می شود.
نویسنده امیرحمزه نژاد
انتهای پیام/ص
حذف واژه طلاق حذف واژه طلاق حذف واژه طلاق حذف واژه طلاق حذف واژه طلاق حذف واژه طلاق حذف واژه طلاق حذف واژه طلاق حذف واژه طلاق حذف واژه طلاق حذف واژه طلاق شناسنامه زنان شناسنامه زنان شناسنامه زنان شناسنامه زنان شناسنامه زنان شناسنامه زنان شناسنامه زنان زنان مطلقه زنان مطلقه زنان مطلقه زنان مطلقه زنان مطلقه زنان مطلقه زنان مطلقه ازدواج مجدد ازدواج مجدد ازدواج مجدد ازدواج مجدد ازدواج مجدد ازدواج مجدد ازدواج مجدد ازدواج مجدد ازدواج مجدد
چندسال گذشت و این موضوع فراموش شد، تا اینکه هفته گذشته فاطمه دانشور، فعال اجتماعی، با انتشار عکس دستان دختری که به شدت بریده شده بود، در صفحه اینستاگرام خود از شیوع پدیده «خون بازی» خبر داد و گفت: «دانشآموزان به سرعت در این پدیده از هم الگوبرداری میکنند و آموزش و پرورش راهکاری برای مقابله با آن ندارد.» او از وزیر خواست که «تا دیر نشده راهکاری برای مواجهه با این پدیده بیابد.»
آستینهای خود را پایین بکشید که زخمهایتان معلوم نباشد!
فاطمه دانشور درباره پدیده «خون بازی» به خبرنگار مهر میگوید: مدتی است گزارشاتی مبنی بر شیوع این پدیده در بین دانشآموزان به ما میرسد که طی آن بچهها برای لذت و خودنمایی، بدن خود و بهویژه دستهایشان را زخمی میکنند.
او ادامه میدهد: عکسی که در صفحه اینستاگرام من منتشر شد متعلق به دختری ۱۵ساله است که دستهای خود را به طرز وحشتناکی خراش میدهد و از این کار لذت میبرد.
به گفته این فعال اجتماعی دانشآموزان با الگوبرداری از هم این کار را انجام میدهند و به شدت هم بین آنها گسترش پیدا کرده است. این دختر ۱۵ساله با مشاوران زیادی صحبت کرده و هیچ تاثیری بر روی او نداشته است و این یعنی اینکه باید از این اتفاق پیشگیری میشد و حالا هم حل آن بسیار مشکل است.
دانشور به راهکار آموزش و پرورش برای جلوگیری از گسترش آن اشاره میکند و اضافه میکند: از آنجایی که کاری از دست مدیران مدارس ساخته نیست آنها به دانشآموزان میگویند؛ «آستینهای خود را پایین بکشید که زخمهایتان معلوم نباشد.»!
مدیرعامل موسسه نیکوکاری مهرآفرین در پاسخ به این سوال که تعداد پسران درگیر در این پدیده بیشتر است یا دختران، اضافه میکند: این پدیده در دختران بیشتر است و شاید به دلیل فرهنگی که در کشور ما وجود دارد آنها برخلاف پسرها که میتوانند انرژی و غمشان را در خیابان تخلیه کنند، آن را در خود میریزند و از خودشان انتقام میگیرند.
لزوم حضور مددکار در مدارس کشور
او معتقد است: با توجه به حساسیت مقامات بالای کشور بر روی آسیبهای اجتماعی، آموزش و پرورش باید تمهیدات لازم را برای پیشگیری و مقابله با آن در نظر بگیرد و همزمان در راس وزارتخانه هم ستادی برای این اقدام ایجاد کند.
دانشور پیشنهاد داد: در این ستاد نیز از نمایندههای سازمانهای مردم نهاد به دلیل نزدیکی با این پدیدهها دعوت کنند تا بعد از تبیین آسیبها راهکار مناسبی برای آن در نظر گرفته شود.
او به شیوع خودکشی در میان دانشآموزان نیز اشاره کرده و میگوید: در خانوادههای آسیبدیده که خودزنی داشتهاند، خودکشیهای نافرجام زیادی هم اتفاق افتاده است.
این فعال اجتماعی معتقد است که باید در هر مدرسه یک مددکار اجتماعی وجود داشته باشد، حتی اگر در همه مدارس هم امکانش نیست، در مدارس حاشیه شهرها مستقر شوند تا نوع آسیب را شناسایی و برای مقابله یا پیشگیری از آن راهحلی بیاندیشند.
رها شدن آموزش و پرورش در دوران انتخابات
دانشور در پاسخ به این سوال که آیا بهنظر شما آموزش و پرورش برای مقابله یا پیشگیری از آسیبهای اجتماعی اقدامی انجام داده است یا نه، میگوید: آموزش و پرورش دچار حاشیههای زیادی شد. آقای فانی چندماه مانده به پایان دولت یازدهم برکنار شد و فضا به سمت انتخابات رفت.
وی ادامه میدهد: وقتی فضا به سمت انتخابات میرود مدتی امور رها میشود تا افراد جدید بیایند. تغییر افراد هم خود باعث عقب افتادن رسیدگی به امور میشود.
این فعال اجتماعی با اشاره به روی کار آمدن بطحایی نیز میگوید: وزیر جدید باید با پرهیز از انکار، به این معضلها ورود داشته باشد و در عین حال راه را برای حضور نمایندههای سازمانهای مردم نهاد به فعالیتهای مربوط به آن باز کند.
حاشیههای سازمانهای مردم نهاد
دانشور با اشاره به اینکه تعداد سازمانهای مردم نهادی که با آسیبهای اجتماعی مقابله میکنند، بسیار کم است، اضافه میکند: در عین حال این سازمانها همیشه به دلیل طرح بعضی از مسائل با دستگاه قضا درگیر هستند.
او ادامه میدهد: مددکاران اجتماعی ما از نزدیک در جریان آسیبها قرار میگیرند و زمانی که زیاد میشود، ما هشدار میدهیم اما برخی سازمانهای مربوطه با ما برخورد میکنند که چرا این مسائل را عنوان میکنید! چرا به ما نگفتید.
این فعال اجتماعی میگوید: در پاسخ آنها باید گفت زمانی که سازمانهای مردم نهاد هیچ جایگاهی در عرصه تصمیم گیری کشور ندارند و حتی یک صندلی در شورای عالی اجتماعی به آنها داده نمیشود ما از طریق رسانهها آن را به گوش مردم میرسانیم. شایسته نیست که بعد از هر هشداری ما را برای این اقدامات تهدید کنند یا در معرض فشار بگذارند.
دانشآموزانی که از « خون بازی» لذت میبرند!
یزدانپور، مددکار دختر ۱۵سالهای است که از آسیب زدن به بدن خود لذت میبرد. او بیشتر از هر مشاور مدرسهای در جریان اتفاقات زندگی این دختر قرار گرفته است.
او در شرح وضعیت این دانشآموز به خبرنگار مهر میگوید: «چند روزی است که با دختر ۱۵سالهای آشنا شدم که در خانوادهای معتاد زندگی میکند. پدر خانواده و سه تن از برادران او معتاد هستند، مادر و دختر هم تفننی مواد مخدر استفاده میکنند.»
این مددکار اجتماعی ادامه میدهد: «وقتی با آن دختر مواجه شدم دیدم تمام دستش را به طرز وحشتناکی خراشیده بود. سریعا او را به یک بیمارستان منتقل کردم تا جلوی خونریزی دستش گرفته شود. بعد از درمان متوجه شدم که تمام بدن او به همین صورت، زخمی شده است.»
یزدانپور اضافه میکند:« سعی کردم با ارتباط با او در جریان علت این اتفاق قرار بگیرم. به من گفت که سابقه خودکشی دارد بهطوری که مدتی هم در کما بوده است. زندگیاش را دوست ندارد. دو برادر معتاد با آنها زندگی میکنند، یک نفر بهخاطر حمل مواد مخدر در زندان است و مادر هم با کار خدماتی خرج خانه را میدهد.»
او در ادامه صحبتهایش با خبرنگار مهر میگوید: «او به من گفت مادرم تفننی مواد مصرف میکند و من هم به دلیل استفاده پدرم و اینکه میخواهم بدانم چه حالی دارد گاهگاهی مواد میکشم.»
به گفته یزدانپور، این دختر دانشآموز کلاس دهم است و میخواهد به دلیل نمرات پایین رشته فنی را برای خود انتخاب کند و علاقهای به رشتههای تجربی و انسانی ندارد.
او از دختر سوال پرسیده که وقتی بدنت را میبری دردت نمیآید؟ دخترک گفته بود؛ نه! وقتی خون خارج میشود من لذت میبرم. من امیدی به زندگی ندارم و دوست دارم که بمیرم.»
یزدانپور در توضیح شیوع این آسیب در بین دانشآموزان نیز میگوید: «از دخترک پرسیدم که آیا دوستان دیگر تو هم در مدرسه اینکار را انجام میدهند؟ تایید کرد و گفت چون لذت بخش است.»
«خون بازی»؛ راهکاری برای جلب توجه
این مددکار اجتماعی به فقر، مشکلات خانوادگی و عاطفی دانشآموزانی که اینکار را انجام میدهند، اشاره میکند و اضافه میکند: بیشتر این دانشآموزان در حاشیه شهر زندگی میکنند و در حاشیه شهر هم به مدرسه میروند. کمبود عاطفی، فقر و مشکلات خانوادگی به شیوع این پدیده دامن میزند.
به گفته او دانشآموزان به دلیل کمبود عاطفی میخواهند با این کار جلب توجه کنند و به اطرافیانشان بفهمانند که «هستند». اکثرا آنها در خانوادههایی هستند که به نحوی یک آسیب اجتماعی در میان آنها وجود دارد. میتواند یکی از این آسیبها هم طلاق باشد.
وی میگوید: بسیاری از این کودکان آسیبدیده بعد از مدتی بهخاطر تقلید از دوستانشان این کار را انجام میدهند و بعد دیگر هیچ احساسی به درد ندارند و برای آنها لذتبخش است.
مشاورانی برای حقوق، مددکارانی برای دانشآموز
یزدانپور با اشاره به اینکه آموزش و پرورش مشاوران تخصصی ندارد، اضافه میکند: این اتفاق به سرعت در مدارس ما شیوع پیدا کرده است و آموزش و پرورش به دلیل فضای بستهای که دارد از سایر مشاوران و مددکاران کمک نمیگیرد.
این دانشجوی دکتری مددکاری با بیان اینکه باید بررسی دقیقی بر روی آسیبها انجام شود، بیان میکند: هر آسیب اجتماعی که بهوجود میآید باید مورد مطالعه قرار بگیرد و برای آن راهکارهایی جمعآوری شود اما این کار در مدارس ما اتفاق نمیافتد. مشاوران مدارس در برخی موارد فقط یک عنوان اداری و یا پست سازمانی هستند.
او ادامه میدهد: در اغلب موارد آنها ارتباطی با خانوادهها نمیگیرند و فقط به یک دفعه صحبت با دانشآموزان اکتفا میکنند. مشاوران مدرسه مشاوره فردی میدهند اما مددکاران بهصورت سیستمی با آسیب برخورد میکنند در عین حال مدیران مدارس هم علاقهای ندارند که مدرسه خود را بدنام کنند که مثلا فلان دانشآموز از مدرسه آنها است.
۲تا ۷درصد دانشآموزان قلیان و سیگار مصرف میکنند
این مددکار اجتماعی با بیان اینکه ۲تا ۷درصد کودکان قلیان و سیگار استفاده میکنند، ادامه میدهد: با توجه به پایین آمدن سن اعتیاد قابل پیشبینی بود که اعتیاد به مدارس و دانشآموزان هم میرسد اما به نظر می رسد هیچ اقدامی برای مقابله با آن انجام نشد و برنامهریزی نکردند.
وی با اشاره به اینکه قطعا این آمار افرایش پیدا میکند، اضافه میکند: آموزش و پرورش مبرا از آسیب نیست. وقتی دانشآموزی در خانوادهای معتاد بزرگ میشود و به مدرسه میآید این آسیب به مدرسه هم منتقل میشود.
او هم پیشنهاد میدهد که در مدارس باید مددکار وجود داشته باشد.
اگر بخواهید عملکرد آموزش و پرورش را در رابطه با آسیبهای اجتماعی بررسی کنید، بهترین گزینه مددکارانی هستند که بهطور مستقیم با دانشآموزان در ارتباطند. آنها فارغ از پست سازمانی و با هدف کمک به دانشآموزان، در گسترهای فراتر از نیازهای فردی به بررسی منشا آسیب میپردازند و بهطور ریشهای و با گذشتن مدت زمان زیادی برای دانشآموزان، با آنها مقابله میکنند.
قطعا خوانندگان این گزارش به نوع فعالیت مددکاران اجتماعی آشنا هستند اما قصد ما از معرفی مجدد، مقایسه آنها با مشاوران مدارسی است که در این زمینه فعالیت تقریبا مفیدی ندارند و صرفا حقوقبگیران یک وزارتخانه و مشاوران اسمی آن هستند.
اینکه از نظر نویسنده مددکاران بیش از معلمان می توانند تاثیرگذار باشند، این است که معلمان از اقرار به وجود مشکل پرهیز میکنند؟ شاید هم علت آن رفتار قهری ای بوده که تاکنون آموزش و پرورش با منتقدانش داشته است. در صورتی که انتقادی از سوی رسانه یا معلمی شود این وزارتخانه به جای قبول کاستیها و تلاش برای رفع آن، صورت مسئله را پاک و با رسانه و معلم رفتار قهری میکند. گرچه این امید می رود که با تغییر وزیر این وزارتخانه علاوه بر توجه بیشتر به آسیب های موجود بین دانش آموزان دست از رفتار قهرآمیز با رسانه ها و دلسوزان بردارند و کمک و همراهی رسانه ها را با سعه صدر بپذیرند.
انتهای پیام/ص