به گزارش شبنم ها، پوشاک در تمام کشورها به عنوان یک عنصر فرهنگی مورد توجه قرار می گیرد چراکه تنها یک پوشش و لباس نیست بلکه تجلی باورها، عقاید و ویژگی های مذهبی، اجتماعی و هنری یک قوم و ملت است که در لباس زنان و مردان و کودکان آن نشان داده می شود.
در واقع یکی از ابزار شناخت فرهنگ، لباس یا تنپوش است، ابزاری که نشانگر فرهنگ و تمدن هر جامعه به شمار میرود.
پوشش اصیل ایرانی در ورطه فراموشی
در بسیاری از کشورها، لباس خود به تنهایی گویای فرهنگ، تمدن و حتی زبان است و لباسهای بومی و محلی هر منطقه، معرف تمدن و آداب و رسوم آن دیار به شمار میرود و از اصالت و جایگاه والایی در فرهنگ هر یک از اقوام برخوردار است.
در استان چهارمحال و بختیاری نیز برای هر یک از مناطق آن لباسهای مخصوصی وجود دارد و در این میان، لباس بختیاری از شهرت خاصی برخوردار است.
لباس مردان بختیاری، مجموعه ای است از 'کلاه نمدی' به رنگ مشکی که از قسمتی از موی بز به نام 'کز' ساخته می شود.
'چوقا'(چوغا) که در واقع لباس رسمی بختیاریها محسوب می شود، از جنس پشم گوسفند است و روی آن نقش زیگورات دیده می شود و رنگش سیاه و سفید است.
این پوشش، سال گذشته بعنوان یک اثر معنوی و یازدهمین اثر صنایع دستی استان چهارمحال و بختیاری در ردیف آثار ملی کشور به ثبت رسید.
شلوار 'دبیت' نیز به رنگ مشکی و از جنس پارچه ای به همین نام است.
گیوه که نوعی کفش است و مرغوبترین نوع آن، 'گیوه مَلِکی' است.
همچنین لباس زنان بختیاری شامل روسری مستطیل شکل به نام 'مینا'، 'لچک'،
'ارخالق'،'جلیقه'، 'پیراهن' و 'تنبان' (نوعی دامن از جنس مخمل) است.
اما این پوشاک محلی در چند دهه اخیر دستخوش تغییرات زیادی شده ، بطوری که امروزه تنها در میان برخی از روستائیان و عشایر چهارمحال و بختیاری می توان این نوع پوشش محلی را مشاهده کرد و استفاده از آن در شهرها تقریبا منسوخ شده است.
یک کارشناس مسائل فرهنگی در همین پیوند در گفت و گو با گزارشگر ایرنا اظهار داشت: فرهنگ بومی و محلی استان چهارمحال و بختیاری با برخورداری از پیشینه غنی در هر یک از حوزه های فرهنگی و هنری، حرفهای زیادی برای گفتن دارد.
عباس قنبری افزود: پوشش محلی، غذاهای بومی و محلی، صنایع دستی، معماری و زبان و گویش محلی این منطقه از جایگاه بالایی در فرهنگ و تمدن ایران برخوردار است و نقش مهمی در غنای فرهنگی کشور ایفا کرده است.
وی ادامه داد: این در حالی است که این فرهنگ غنی و جلوه های آن از جمله خوراک و پوشش محلی در گذر زمان بویژه در مواجهه با پدیده جهانی شدن و مدرنیته جایگاه خود را از دست داده و رو به فراموشی نهاده است.
قنبری با بیان اینکه بازگشت به خویشتن می تواند ما را از هجمه فرهنگی بیگانه در امان نگه دارد، تصریح کرد: در حالی که نمی توان با روند مدرن شدن جوامع مقابله کرد اما می توان در کنار آن با بها دادن به فرهنگ بومی خود، از آسیبهای ناشی از فرهنگ های غیرخودی مصون ماند.
این کارشناس مسائل فرهنگی خاطرنشان کرد: پوشش محلی مردم استان نیز از وجوه فراموش شده فرهنگ اصیل منطقه است و احیای این میراث غنی، ضروری است اما در روند روبه فراموشی پوشش محلی این منطقه مسوولان امر اقدام شایسته و مناسبی برای جلوگیری از این امر انجام نداده بطوری که امروز با افزایش فروشگاه های عرضه لباسهای مارک غربی در خیابانهای شهر، مغازه های عرضه لباس محلی به یک یا دو مغازه محدود شده است.
این نکته که متناسب با پیشرفت جوامع، سبک و نوع زندگی و پوشش افراد نیز تغییر می کند، امری طبیعی و قابل قبول است اما این نباید به معنای طرد مظاهر و جلوه های اصیل فرهنگی منطقه تلقی شود و ضروری است تا در کنار عناصر مدرن، میراث های معنوی خود را نیز پاس داشت و آن را به نسل های بعد انتقال داد.
از همین رو می توان با به روز کردن پوششهای محلی برای نسل های جوان که بیشتر تمایل به پوشیدن لباسهای مد روز و غربی دارند، ایجاد جذابیت کرد و از این طریق نه تنها از آسیبهای فرهنگی این مساله جلوگیری کرد بلکه اثرات مثبت اقتصادی و اجتماعی بسیاری نیز آفرید.
در این میان، حمایت از طراحان و تولیدکنندگان لباسهای محلی می تواند راهکار موثری در این راستا باشد.
مریم فروزنده، مدرس طراحی دوخت لباسهای سنتی به ایرنا گفت:با طراحی لباسهایی که الهام گرفته از لباس سنتی منطقه است، توانسته ایم پوششی تهیه کنیم که هم متناسب با مراودات جامعه امروز باشد و هم نشانه هایی از پوشش محلی استان را نشان دهد.
وی با بیان اینکه پارچه هایی که در دوخت این لباسها به کار گرفته می شود تولید داخل است، افزود: از این طریق نه تنها از تولید داخلی حمایت می شود بلکه می توان در کارآفرینی برای جوانان بویژه دانش آموختگان این رشته نیز نقش آفرینی کرد.
فروزنده ادامه داد: با توجه به رنگ بندی شاد لباسهای سنتی و جذابیتی که در دوخت این نوع پوشش به کار برده می شود، توانسته ایم نسبت به گذشته مخاطبان بیشتری را جذب کنیم.
این طراح لباس با بیان اینکه مدل های غربی جذابیت خود را خیلی سریع از دست می دهند، گفت: هرچند ممکن است در کوتاه مدت لباسهای غربی برای جوانان جذاب به نظر برسند اما از آنجا که با هویت و فرهنگ این مرز و بوم سنخیتی ندارند، پس از مدتی برای افراد دلزدگی ایجاد می کنند و مردم به سمت لباسهای محلی خود گرایش پیدا می کنند.
فروزنده با تاکید بر ضرورت حمایت مسوولان از تولیدکنندگان لباسهای سنتی تصریح کرد: اکنون حمایت لازم از این حوزه انجام نمی گیرد و همین امر سبب شده است تا بسیاری از افراد به سبب مشکلات مالی، این حرفه را رها کنند.
وی، برپایی نمایشگاه ها و جشنواره های مد و لباس را از دیگر راهکارهای حمایتی از تولیدکنندگان لباسهای داخلی دانست و افزود: تاکنون دو نمایشگاه مد و لباس در استان برگزار شده است و امید می رود تداوم این نمایشگاه ها اثر مثبتی بر رونق و ترویج لباسهای محلی داشته باشد.
یک جامعه شناس نیز با انتقاد از رشد روزافزون فروشگاه های عرضه لباسهای مارک غربی در شهرکرد گفت: با تبلیغ لباسهای سنتی و به روز کردن این نوع پوشش می توان در عرصه رقابت با لباسهای غربی موفق عمل کرد.
نرگس کریمی، دلیل مهجوریت پوششهای محلی و سنتی را الگوگیری جوانان از سبک های غربی دانست و افزود: در حال حاضر بیش از 80 درصد از پوشش مردم بویژه زنان الگوبرداری از سبک های غربی است.
وی ادامه داد: با توجه به تاکیدات مکرر مقام معظم رهبری مبنی بر تقویت سبک زندگی اسلامی- ایرانی، باید به همه زوایای زندگی مردم توجه کرد که نوع پوشش نیز از همین ظواهر سبک زندگی به شمار می رود.
وی ادامه داد:باید از سوی دستگاه های متولی تمهیداتی اندیشیده شود تا نوع پوشش محلی بیش از گذشته در جامعه معرفی و تبلیغ شود تا رویکرد افراد به این نوع پوشش به یک امر عادی در جامعه تبدیل شود.
ظرافت پوشش اقوام ایرانی بویژه قوم بختیاری در گذر زمان از چنان غنایی بهره مند است که در صورت مطالعه و استفاده هدفمند از آن می توان عظمت تمدن را با طراحی های نوین پوشش به تصویر کشید اما نبود متولی واحد در زمینه پوشش، حمایت نکردن از تولیدکنندگان لباسهای محلی و بی توجهی در گذر زمان، این ظرافت و غنا را به ورطه فراموشی کشانده است.
توجه به طرح و رنگ، استفاده از الگوهای جامعه پسند، قیمت متناسب با وضع اقتصادی تمام اقشار جامعه و برنامه ریزی اصولی و هدفمند برای پرداختن به پوششهای محلی و بومی می تواند دائقه نسل جوان را با فرهنگ بومی و محلی ایرانی و اسلامی آشتی داد و گرایش مدگرایی با لباسهای غربی را به فراموشی سپرد.
منبع: ایرنا
دوران کودکی مهمترین دوران زندگی هر انسانی محسوب میشود چرا که فرد بالاترین میزان آمادگی برای پذیرش آموزشها را دارد. اگرچه در این شکی نیست که بستر خانواده بهترین و مهمترین منبع آموزش کودک در این سن به شمار میآید اما کارتمام وقت والدین به ویژه اشتغال مادران باعث شده که مهد کودکها این مسئولیت مهم را برعهده بگیرند.
سپردن کودک به مهد کودکها به این معناست که قرار است شش تا هشت ساعت از روز را در کنار مربیان مهد و همسالانش سپری کند. زمانی که والدینی فرزند خود را به مهد میسپارند به این امید فرزند خود را تنها میگذارند که نهاد مطمئنی علاوه بر حمایت از کودک و توجه به او، با ارائه آموزشهای لازم اولین گامهای اجتماعی کردن وی را بر میدارد.
از طرفی کودک میتواند از بازی با همسالان خود لذت برده و لحظات شادی را سپری کند. کودکان میتوانند با حضور در مهد کودک فرصتی پیدا کنند تا با هم سن و سالهای خود آشنا شده و برقراری ارتباط با سایر افراد، فراتر از محدوده خانواده و یک اجتماع بزرگتر را فراگیرند.
اخیرا مشاهده میشود برخی مهد کودکهای شهر تهران کلاسهایی با عنوان رقص، باله، آموزش ارتباط با حیوانات خانگی از جمله سگ و گربه برگزار میکنند. هنوز معلوم نیست این مدیران این مراکز با چه انگیزه و فلسفهای جز بالا بردن کلاس مهد کودک خود آموزش مد روز لباس را در لیست برنامههای خود قرار دادهاند
یادگیری آداب اجتماعی، انجام حرکات ورزشی، آموزش قرآن، شعرخوانی، اجرای نمایش و گروه سرود، برگزاری کارگاههای خلاقیت و درست کردن کاردستی از جمله اقداماتی هستند که برای رشد و پرورش و افزایش خلاقیت کودک در بیشتر مهد کودکها انجام میگیرند.
کودک با فراگرفتن این موارد میتواند در سنین بالاتر راحت از هم سن و سالانی که کودکی خود را در خانه و به دور از گروه همسالان سپری کردهاند در اجتماع حضور پیدا کرده و با دیگران ارتباط برقرار کنند.
از طرفی به دلیل خصوصی بودن مهدهای کودک در سراسر کشور مدیران این مراکز با افزایش امکانات خود در پی جذب تعداد بیشتری از این کودکان بوده و برنامههای آموزشی مختلفی را ارائه دهند. به گونهای که در گوشه گوشه شهر تهران تبلیغهایی را در رابطه با فعالیت مهد کودکها میبینیم که هریک به دنبال پیشی گرفتن از دیگران هستند.
اما متاسفانه مشاهده میشود که این فضای رقابتی به جای بهتر کردن اوضاع باعث غیر قابل کنترل شدن مهد کودکها و روی آوردن به اجرای برنامههایی شده است که به هیچ عنوان با فرهنگ ایرانی اسلامی ما تطابق ندارند.
اخیرا مشاهده میشود برخی مهد کودکهای شهر تهران کلاسهایی با عنوان رقص، باله، آموزش ارتباط با حیوانات خانگی از جمله سگ و گربه برگزار میکنند. هنوز معلوم نیست مدیران این مراکز با چه انگیزه و فلسفهای جز بالا بردن کلاس مهد کودک خود آموزش مد روز لباس را در لیست برنامههای خود قرار دادهاند. آن هم برای بچههایی که باید نابترین روزهای زندگی خود را نه با دغدغههای بزرگسالان بلکه به بازی و شادی سپری کرده و به قول خودمان کودکی کنند.
یکی دیگر از مواردی که در مهد کودکها رواج یافته پخش و آموزش ترانههای غربی به بهانه ایجاد تفریح و شادی برای کودکان است. درست است که شادی حق مسلم هر کودکی محسوب میشود اما نباید فراموش کرد که هر اقدامی باید متناسب با روحیه کودکان و فرهنگ رایج و رسمی جامعه باشد.
به ویژ آنکه نگرش کودکان بسیار منعطف بوده و در هر ظرفی که ریخته شود همانگونه شکل میگیرد. اکنون کودکان بسیاری در مهدهایی که نه هزینههای آنچنانی داشته و نه داعیه تخصصی و مدرن بودن دارند شادترین لحظات خود را با برگزاری مراسم جشن و سرود کودکانه سپری میکنند.
یکی از مواردی که به صورت روزانه در مهدهای کودک اجرا میشود برنامههای ورزشی است. اما آنچه که مشاهده میشود این است که این برنامهها کم کم در حال دادن جای خود به کلاسهای رقص هستند و این در حالی است که آموزش رقص در مهد کودک ها ممنوع است. توجه به این نکته از این جهت اهمیت بیشتری مییابد که علاوه بر سبک زندگی غربی با این روند در پی بی اهمیت جلوه دادن توجه به قانون به فرزندان این مرز و بوم هستیم که قرار است آینده سازان این مملکت باشند.
رقص و موسیقی غربی و نگهداری سگ و گربه نه تنها هیچ جایی در استانداردهای مهدهای کودک ندارد بلکه به کلی با ارزشهای دینی و فرهنگی که باید در آنها رعایت شود در تضاد است
توجه به سایر مخلوقات خداوند از جمله حیوانات و آزار نرساندن به آنها موضوعی است که بارها در دین اسلام بر آن تاکید شده است. اما اینکه بیاییم نگهداری از سگ و گربه و سبک زندگی غربی را که به هیچ عنوان با فرهنگ ایرانی اسلامی ما تطابق ندارد آموزش بدهیم موضوع دیگری است.
در این مورد نیز با القای الگوی زندگی که برخی از بزرگسالان نشانه شان بالا و باکلاس بودن میدانند به راه اشتباهی میرویم که نه تنها فایدهای برای رشد و بالندگی کودکان ندارد بلکه باعث افتادن در دام سطحی نگری و بیتوجهی به هنجارهای موجود در جامعه میشود.
رواج مواردی که از آن یاد شد نشان از بی توجهی دستگاههای مسئول به استانداردها و فعالیتهای مهدهای کودک دارد. رقص و موسیقی غربی و نگهداری سگ و گربه نه تنها هیچ جایی در استانداردهای مهدهای کودک ندارد بلکه به کلی با ارزشهای دینی و فرهنگی که باید در آنها رعایت شود در تضاد است.
افزایش میزان نظارتها، ارتقاء آگاهیهای مردم در خصوص چگونگی فعالیت مهد کودکها توجه به فعالیتهای انجام گرفته در این مراکز و لزوم آشنایی پدران و مادران جوان با اهمیت موضوع آموزش در دوران کودکی از عواملی است که باید مورد توجه مسئولان قرار گیرد.
چرا که ممکن است زمانی به خودمان بیاییم که دیگر برای جا انداختن و حفظ ارزشهای موجود بسیار دیر باشد.
به گزارش شبنم ها به نقل از رجانیوز: در دنیای کتابها و مباحث مربوط به تربیت فرزند، تیتر هوشمندانهی «من دیگر ما» انسان را به سوی خود میکشاند؛ مؤلف در همین سه کلمه، بهزیبایی تمام پیام کتابهایش را رسانده است. نویسنده این ظرافت را از کلام امیرمؤمنان علی (علیهالسلام) اخذ کرده است که در نامهای به فرزندشان امام مجتبی (علیهالسلام) میفرمایند: «پسرکم، تو را جزئی از خود بلکه از وجود خود دیدم، تا به آنجایی که اگر چیزی به تو ضرر برساند، مثل آن است که به من زیان رسانده و گویی اگر مرگ به سراغ تو بیاید، به سراغ من آمده، بنابراین همان اهتمامی را که در اصلاح امور خود مینمایم، دربارهی تو دارم.»
در میان انبوه کتابها و سایتهایی که به موضوعات تربيتي پرداختهاند، تشخیص صحت و سقم این مطالب و همچنین یافتن مطالبی که با فرهنگ و اعتقادات ما سازگاری داشته باشد دشوار و زمانبر است. اما به جرأت میتوان گفت یکی از بهترین کتابهایی که در مورد تربیت فرزند نگاشته شده، مجموعهي پنج جلدي «من دیگر ما» اثر حجتالاسلام محسن عباسی ولدی است که با جذابیتی خاص تربیت فرزند را از دیدگاه قرآن و روایات بررسی کرده است. این کتاب، برای تمام خانوادههایی که دغدغهی تربیت صحیح فرزندانشان را دارند مناسب است.
حضور حجتالاسلام عباسی ولدی از سال ۱۳۸۸ به عنوان کارشناس امور تربیتی، در برنامهی پرسش و پاسخ تربیتی رادیو معارف، این برنامه را از جمله برنامههای پرسمانی موفق رادیو معارف با موضوع خانواده کرده است.
«منِ دیگرِ ما» حاصل جلسات تربیتی حجتالاسلام عباسی در جمع خواهران بخش تحصیلات تکمیلی جامعهالزهرا(س) است.
مؤلف دربارهی علت انتخاب نام کتاب چنین میگوید:
«وقتی که نام کتاب "من دیگر ما" را انتخاب میکردم، همه در این اندیشه بودم که به مخاطبم بگویم فرزند را تافتهی جدابافتهای از خویش ندانید. تا وقتی که فرزند در نگاه شما موجودی جدا از شما تعریف میشود، انگیزهی کافی برای تربیت او نخواهید داشت؛ اما وقتی که فرزند خود را خودتان دانستید (دقت کنید: خودتان؛ نه از خودتان) وقت گذاشتن برای او را وقت گذاشتن برای خویش میدانید. رشد او رشد خودتان و پسرفت او را عقب ماندن خودتان حساب میکنید.»
«من دیگر ما» در پنج جلد در قطع شومیز چاپ شده که هر جلد به صورت مجزا به موضوعی خاص میپردازد:
جلد۱: مشکلات تربیت در دنیای امروز/ مبانی تربیت دینی/ نقش رفتار والدین در تربیت فرزند
جلد۲: محبت و آثار آن در تربیت فرزند/ چرا محبت نمیکنیم؟/ دلایل اثر نکردن محبت/ شیوههای ابراز محبت
جلد۳: آثار آزادی کودکان/ آثار محدودیتهای بیجا/ چرا فرزندانمان را آزاد نمیگذاریم؟/ هنر آزاد گذاشتن کودک و هنر محدود کردن کودک
جلد ۴: رابطهی بازی با محبتورزی/ چرا بازی بچهها را جدی نمیگیریم؟/ ویژگیهای بازی مفید
ضمیمهی جلد ۴: (کتابی با نام بازی بازوی تربیت از همین نویسنده بر این جلد ضمیمه شده که به انواع بازیهای مناسب برای هر دورهی کودکی میپردازد)
جلد ۵: یادداشت پزشکان بر این کتاب/ جایگاه نگاه در تربیت/ پیامدهای جسمی تلویزیونی شدن/ پیامدهای تربیتی تلویزیونی شدن/ دلایل تلویزیونی شدن خانوادهها/ برای پیشگیری و درمان تلویزیونی شدن چه کنیم؟
پنج جلد بودن این مجموعه یکی از نقاط قوت آن است، چراکه مطالعهی یک کتاب سبک و کمحجم بسیار سادهتر از در دست داشتن یک کتاب سنگین و حجیم است؛ تعداد صفحات هر جلد نیز بستگی به اهمیت موضوع آن جلد دارد که بهطور میانگین هر جلد ۲۰۰ صفحه دارد که بهعلت مهم بودن موضوع جلد پنجم (نقش تلویزیون در تربیت فرزند) این جلد در ۴۰۰ صفحه چاپ شده است. شما میتوانید هر جلد از این مجموعه را تنها با اختصاص روزانه ۲ ساعت در طول یک هفته مطالعه کنید. و البته که تربیت فرزندمان بیشتر از این ارزش وقت گذاشتن دارد.
همچنین این کتاب از کسالتآور بودن اکثر کتب تربیتی و تئوریک بودن آنها به دور است، زیرا در هر بخش پس از بیان موضوع و توضیح آن، داستانوارهای جهت ملموس کردن آن موضوع قرار دارد که موجب جذابیت کتاب شده؛ نویسنده در بخشی با نام «اندر احوالات قاب جادویی» آورده است:
«آمد؛ بیآنکه خبر دهد. خیلی قدرتطلب بود و خودخواه. این را وقتی فهمیدم که دیدم پیشانی خانه را از آن خود کرد تا همیشه چشمها بهسوی او باشد. هیچکس از پرحرفیاش به ستوه نیامد. چنان در دلها جا گرفت که اگر ساکت مینشست و خاموش، همه منتظر به سخن آمدنش بودند. نام این قاب را قبلهی خانه میگذارم و میگویم، از وقتی که آمده، کودکم رو به سوی او نماز تربیتش را اقامه میکند. برای اینکه شرط انصاف را زیر پا نگذارم، باید بگویم قبلهی دل من هم مدتهاست رو به سوی این قاب چرخیده است، وقتی عصرگاهی دیر بیدار شده و چند دقیقهای از برنامهاش را از دست میدهد، نمیدانی چطور اشک میریزد. اگر ندانی فلسفهی گریهاش چیست گمان میکنی زبانم لال مادرش از دنیا رفته و یا پدرش به آسمان پر کشیده.»
این کتاب توسط دکتر غلامرضا باهر(متخصص اطفال، از شاگردان دکتر قریب)، دکتر سید جلال حسینی (بورد تخصصی مغز و اعصاب)، دکتر شیرین معلمی (فوق تخصص روانپزشکی کودک و نوجوان)، دکتر محمد سرو دلیر(فوق تخصص الکتروفیزیولوژی و پیس میکر) با درج یادداشتهایي مورد توصیه قرار گرفته است.
کتاب «بازی بازوی تربیت» که ضمیمهای بر جلد چهارم این مجموعه است نیز سعی کرده پاسخی باشد در راستای درخواست مقام معظم رهبری که در بیاناتشان در جمع اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی ۱۹/۹/۱۳۹۲ فرمودهاند:
«ما بچّههاى خودمان را كه اَلَكدولَك بازى میكردند كه تحرّك داشت و خوب بود، گرگم به هوا بازى میكردند كه كار بسیار خوبى بود و ورزش بود و بازى و سرگرمى بود، یا این چیزى كه خطكشى میكنند و لىِلىِ میكنند. بازىِ بچّههاى ما اینها بود. آوردهایم نشاندهایم پاى اینترنت، نه تحرّك جسمى دارند، نه تحرّك روحى دارند، و ذهنشان تسخیر شده به وسیله طرف مقابل. خب بیایید بازى تولید كنید، بازى ترویج كنید، همین بازىهایى كه بنده حالا اسم آوردم و دهتا از این قبیل بازى [كه] بین بچّههاى ما از قدیم معمول بوده را ترویج كنید؛ [این] یكى از كارها است، اینها را ترویج كنید. ما همهاش نباید نگاه كنیم ببینیم كه غربىها از چهجور بازىاى حمایت میكنند، ما هم از همان بازى حمایت بكنیم»
حجت الاسلام عباسی ولدی نویسنده کتاب
کتاب بازی بازوی تربیت در دو بخش «مرحله شکلگیری توانمندیها» و «دورهی کامل شدن توانمندیها» حاوی ۱۴۰ بازی از دوران نوزادی تا دوران نوجوانی است؛ بازیهایی که در فرهنگ بومی کشورمان رواج داشته؛ اما آرامآرام به دست فراموشی سپرده میشوند. این کتاب از این نظر جذابیت دارد که با اینکه در آن حرفی از بازیهای رایانهای که امروزه اکثریت کودکان را مشغول کرده به میان نیاورده، اما توانسته بازیهایی جذاب و تحرکآوري معرفی کند. این بازیهای قدیمی و سنتی که به گفتهی نویسنده، هم فکر بچهها را به کار میاندازند، هم جسمشان را به تکاپو، هیچ آسیبی ندارند؛ نه کودکان را تخیلی بار میآورند و نه جمعگریزشان میکنند.
نویسنده در قسمتی دیگر از کتاب از والدین گلایه میکند و میگوید:
«برخی از والدین به اشتباه گمان میکنند بازی بدون اسباببازی برای کودکان جذابیتی ندارد؛ در واقع به دلیل اینکه بازی برای خودمان جذاب نیست، فکر میکنیم که کودک هم از این بازی لذت نمیبرد؛ اما حواسمان باشد که ما وارد دورهی بزرگسالی شدهایم. بسیاری از کارهایی که ما را خسته میکند برای کودک بسیار جذاب است.»
برای آشنایی بیشتر با محتوای این مجموعه میتوانید فهرست کتابها را از لینک زیر مشاهده نمایید.
فهرست کتاب: fehrest mane digare ma.pdf
شما هم اگر میخواهید این کتابها را داشته باشید به یکی از دو حالت زیر میتوانید اقدام کنید تا این مجموعه را در سراسر کشور دریافت نمایید (برای خریدهای بیش از دو سری، تخفیف در نظر گرفته خواهد شد.):
۱- خرید مجموعهی پنججلدی + ضمیمهی جلد چهارم: قیمت پشت جلد: ۳۹هزار تومان/ هزینه ارسال: رایگان/ ارسال کد ۴۶۴ به ۱۰۰۰۶۸۷۱
۲- خرید مجموعهی پنججلدی بدون ضمیمه جلد چهارم: قیمت پشت جلد: ۳۱هزار تومان/ هزینه ارسال: ۳هزار تومان/ ارسال کد ۱۵۵ به ۱۰۰۰۶۸۷۱
به گزارش شبنم ها، تاریخ و فرهنگ کهن ما ایرانیان، یادمانهای ارزشمندی برای ما به یادگار گذاشته است. «نوروز» عیدی شرقی و سرشار از ارزش و معنویت است، نوروز نماد نوآوری، طراوت، جوانی، نشاط و همچنین یادمان مهربانی و محبت به یکدیگر، دید و بازدید خویشاوندان، محکم کردن روابط دوستی و مهربانی میان دوستان، آشنایان و زدودن کینهها است، هر چند نوروز یک عید دینی نیست، در روایات متعددی، تکریم و گرامی داشته شده و زمانی برای اظهار بندگی و تواضع در برابر پروردگار شمرده شده است.
نماد عبودیت و خضوع در اسلام، «نماز» است که جایگاه بسیار مهم و تعیینکنندهای در آیات و روایات دارد، از دیدگاه امام خمینی(ره) نماز در میان عبادات، به مثابه «اسم اعظم و بلکه خود اسم اعظم»(1) در میان دیگر اسماء الهی است، با توجه به شأن رفیع نماز و ظرفیت بدیع نوروز بر آن شدیم راهکارهای تبلیغ و ترویج نماز برای کودکان را به اجمال بررسی کنیم.
امام زین العابدین(ع) در بیان حقوق فرزند میفرمایند: «و أمّا حَقُّ وَلَدِکَ فَأن تَعلَمَ أنَّهُ مِنکَ و مُضافٌ إلَیکَ فی عاجِلِ الدُّنیا بِخَیرِهِ و شَرِّهِ و أَنَّکَ مَسئولٌ عَمّا وَلیتَهُ مِن حُسنِ الأَدَبِ و الدِّلالَةِ عَلى رَبِّهِ عزوجل و المَعونَةِ عَلى طاعَتِهِ؛ فَاعمَل فی أمرِهِ عَمَلَ مَن یَعلَمُ أنَّهُ مُثابٌ عَلَى الإِحسانِ إلَیهِ، مُعاقَبٌ عَلَى الإِساءَةِ إلَیهِ»؛ و اما حق فرزندت این است که بدانى او از توست و با خوب و بدش در دنیا، منتسب به توست و بىگمان، تو درباره خوب تربیت کردن او و راهنمایى کردنش به سوى خداوند عزوجل و یاری کردن وی در فرمانبردارى از پروردگار، مسئولى؛ پس در کار او، همانند کسى عمل کن که مىداند براى نیکى کردن به او پاداش مىگیرد و بر بدى کردن به او مجازات مىشود».(2)
توجه دادن آن حضرت(ع) به والدین نسبت به اینکه راهنمایی و یاری فرزند در طاعت خداوند، مستلزم ثواب یا عقاب خواهد بود، بیانگر فریضه بودن تربیت دینی کودکان است؛ فریضهای که بهترین ساعات و لحظهها را برای ادای آن باید صرف کرد و طبق آیه شریفه، بر آن شکیبایی ورزید.
نوروز همواره برای کودکان و فرزندان ما، روزهای به یادماندنی و شیرینی بوده است، تشویق و دعوت کودکان به نماز در روزهای جذاب نوروز، بیگمان نقش مؤثری در علاقه آنان به نماز خواهد داشت، البته در این تلاش دینی، شکیبایی، ابتکار و خوشرویی بزرگترها در ماندگار شدن آن بسیار مؤثر است، برای دستیابی به این مقصود، به برخی از راهکارهای کاربردی و اجرایی اشاره میشود:
1. در جمع خانواده، دوستان و آشنایان معمولاً فرد یا افرادی حضور دارند که محبوب و مورد علاقه فرزندان هستند. کودکان از این افراد الگو میپذیرند و حرفشنوی دارند و این یک ظرفیت خوب برای تبلیغ نماز خواهد بود، در عید دیدنیها، از آن شخصِ محبوب کودک بخواهیم که از نماز برای کودک سخن بگوید؛ با جمع کردن بچههای فامیل در دید و بازدیدها، نماز جماعت برپا کند، از مفاهیم نماز در ضمن بازی و استفاده از هیجان گروهی بهره ببرد، شعرهای دستهجمعی آماده کند و همخوانی و گروه سرود تشکیل دهد، فراموش نکنیم که کودکان ما به کارهای جمعی، واکنش بسیار مثبتی نشان میدهند.
2. برای کودکان، داستانها و خاطرههایی درباره نماز، از بزرگان، شهدا و مفاخر بیان کنیم، داستانهایی که در آن، نماز رکن و بخش جذاب داستان باشد، نه حاشیه و قسمت ملالآور آن، در این خاطرهها یا داستانها که حتی میتواند شخصی هم باشد، آثار نماز و مشکلگشایی آن برجسته شود. برای نمونه میتوانیم توسل «ابن سینا» به نماز برای رفع مشکلات علمیاش را برای کودکان بازگو کنیم.
3. از مهمترین و دوستداشتنیترین رسم نوروز، نباید غافل شد، کودکان در عید دیدنیها، چشم انتظار عیدی هستند، والدین، پدربزرگ و مادربزرگها و دیگر بزرگترهای موقعیتشناس میتوانند هنگام پخش اذان یا بعد از خواندن نماز، عیدی را از زیر سجاده در آورده و به کودک دهند، این کار نماز را برای کودک شیرینتر و مهمتر خواهد کرد؛ افزون بر اینکه شخص نمازگزار را فرد کریم و بخشندهای برای الگوگیری خواهد یافت.
4. در جمعهای خانوادگی و دید و بازدیدهای نوروز کودکان دوست دارند، یک اتاق اختصاصی برای بازیهای گروهی خود داشته باشند، این مکان اختصاصی را به گونهای فضاسازی کنید که پیامی از نماز، نصیب ضمیر ناخودآگاه کودک شود، کودکان در دریافت پیامهای غیرمستقیم، بسیار توانمند هستند؛ مانند پهن کردن یک سجاده زیبا در گوشه اتاق و گذاشتن ظرف آجیل کنار آن.
5. فراموش نکنیم بزرگترین و مهمترین کار در تربیت و تشویق دینی کودک، پایبندی خود بزرگترها به احکام است، در عیددیدنیها و حتی مسافرتهای نوروزی، با اقامه نماز اول وقت و به جماعت، شور و نشاطی به یادماندنی برای کودکان خود به یادگار بگذاریم، کودکان مشتاق کارهای گروهی با بزرگترهای خود هستند.
6. برگزاری مسابقات کوچک درباره نماز در جمع کودکان؛ مانند دانستن ذکر رکوع، حفظ بودن سوره، آشنایی با وضو و اهدای جایزه، در یادسپاری و انتقال مفاهیم ارزشمند نماز به آنان، کارآیی مناسبی دارد و کنجکاوی نسبت به نماز را در فرزندانمان ایجاد خواهد کرد.
7. گفتوگوی دامنهدار، کوتاه و برنامهدار در مورد نماز با بچههای بالای نُه سال، میتواند زمینهساز شکلگیری تفکر عاقلانه درباره نماز در آنها باشد، به این صورت که در مهمانیهای متعدد که بستر آن در نوروز بسیار مهیا است، با قرائت آیه یا روایتی درباره نماز، از آنها بخواهیم پیرامون آن نظر دهند و در نهایت به یک جمعبندی پیامدار برسیم، از کودکان بخواهیم در صورت امکان، سخنان خود را یادداشت کنند.
8. در مسافرتهای نوروزی، کودکان را به طبیعت زیبای بهاری و نشاطی که از آن میگیرد، توجه دهیم، این تذکر باید با یادآوری خالقی همراه باشد که چنین آفریده و شایسته پرستش و بندگی است، به فرزند خود بگوییم که اولین و مهمترین راه بندگی این خدای زیباآفرین، خواندن نماز است. جلوههای زیبایی آفرینش را در چشم کودکان تقویت کنیم تا جلوههای نیاز به نماز در ذهن و ضمیر او ماندگار و تقویت شود.
*پینوشت ها:
1. امام خمینی، آداب الصلوه، ص9.
2. شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج2، ص622.
منبع: فارس
به گزارش شبنم ها، حجت الاسلام علی طالقانی ورکشی در گفتگویی اظهار کرد: همانگونه که مادران در کودکی با تلاش فراوان، کودکان خود را به این دوران رساندند وظیفه فرزندان است که از پدر و مادران خود مراقبت کرده و آنان را در کنج خانه فراموش نکنند.
وی تصریح کرد: در دین اسلام حق والدین به گونه ای تعریف شده که فرزند باید به صورت مستقیم نیازهای پدر و مادر را برآورده کند و به هیچ وجه آن ها را رها نکند.
حجت الاسلام طالقانی ورکشی با بیان اینکه اسلام برترین مکتبی بوده که برای زن ارزش ویژه ای قائل شده است، اظهار کرد: دین اسلام در مقایسه حق پدر و مادر، حق مادران را سه برابر بیشتر از مردان می داند.
وی افزود: در بسیاری از ادیان، زن به عنوان موجودی پلید و ابزار تلقی شده اما دین مبین اسلام نه تنها تفاوتی برای زن و مرد قائل نیست چه بسا در اسلام زن دارای ویژگی هایی بوده که مرد از داشتن آن ها محروم است.
حجت الاسلام طالقانی ورکشی با اشاره به هفته زن تصریح کرد: نامگذاری این هفته به نام زن، فرصتی بوده تا استضعاف و محرومیت هایی که در حق این قشر شده به برکت انقلاب اسلامی پوشش داده و به لطف و عنایت خداوند متعال برطرف شود.
وی با اشاره به برنامه های در نظر گرفته شده برای میلاد حضرت فاطمه (س) در دانشگاه آزاد همدان گفت: در روز میلاد جشنی برگزار خواهد شد که در آن مراسم به بانوان هیات علمی دانشگاه هدیه ای تقدیم می شود.
مسئول نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه آزاد همدان یادآور شد: امیدواریم بتوانیم با گرامیداشت این هفته، گوشه ای از خدماتی را که مادران در حق ما انجام دادند، با سپاس و خدمت جبران کنیم.
منبع: ایسنا
به گزارش شبنم ها ، نرگس عزیزی افزود: گاهی خود همسران هستند که به صورت غیرمستقیم والدین را به دخالت کردن در زندگی شان دعوت می کنند. در واقع برخی همسران بیشتر در معرض دخالتهای اطرافیان هستند.. خصوصیات شخصیتی و رفتاری آنان باعث میشود دیگران و به ویژه والدیشان نتوانند به این افراد اعتماد کنند و در نتیجه تصور می کنند بهتر از آنان صلاح شان را تشخیص میدهند.
وی با بیان اینکه همسران می توانند از میزان دخالت والدین در زندگی مشترکشان بکاهند گفت: در اوایل ازدواج معمولاً خانوادهها هنوز اطمینان لازم را نسبت به همسران جوان پیدا نکرده اند، در نتیجه ممکن است بیشتر دخالت کنند؛ که البته در طول زمان و با پیدا کردن اطمینان تا حد بسیاری این دخالتها می تواند کاهش یابد.
عزیزی اضافه کرد: در ابتدای ازدواج همسران معمولاً حساسیت بیشتری دارند، چرا که خودشان هم می دانند هنوز به اندازه کافی مستقل نشده اند و در نتیجه، به صورت ناخودآگاه، هر لحظه منتظرهستند اطرافیان برایشان تصمیم بگیرند و به نوعی در زندگی آنان دخالت کنند البته این موضوع در افرادی که در سنین پایین ازدواج کرده اند، بیشتر دیده می شود.
وی با بیان اینکه همسرانی که برای کوچکترین کاری با والدین خود مشورت می کنند به صورت غیر مستقیم از خانواده های خود برای دخالت کردن در زندگی مشترک شان دعوت می کنند تاکید کرد: این همسران در کوتاه مدت غالباً نمی توانند تغییری در وضعیت خود ایجاد کنند؛ چرا که این موضوع علاوه بر این که برای شان عادت شده است، به مسائل دیگری نیز بر میگردد. از جمله این که این همسران غالباً از مهارت های مهمی چون مهارت حل مسئله آگاه نیستند و در نتیجه اگر هم بخواند به خودشان فشار بیاورند که کمتر با والدین خود تماس بگیرند، ممکن است تصمیمات اشتباهی بگیرند و اعتماد والدین شان را کم کنند.
عزیزی به این دسته از همسران توصیه کرد که نقطه ضعف های خودشان را که باعث می شود دائم به دنبال مشورت گرفتن از والدین خود باشند شناسایی و آنها را برطرف کنند.
وی تصریح کرد: گاهی اوقات یکی از همسران اعتماد به نفس ضعیفی دارد یا اصلا هر دو آنان دچار این مشکل هستند. این گروه از همسران هر تصمیمی که می گیرند نیاز دارند تایید دیگران را بگیرند و در نتیجه ممکن است به دنبال تماس با مادر، خواهر یا پدر خود باشند. این نقطه ضعف البته احتمال تصمیمات اشتباه را هم می تواند افزایش دهد چرا که افرادی که اعتمادبه نفس ضعیفی دارند غالباً تصمیمات خود را خیلی سریع تغییر میدهند و ممکن است تصمیمی را عملی کنند که چندان به آن نیندیشیده و نقط ضعف احتمالی را شناسایی نکرده باشند.
این مشاور تاکید کرد: غالباًاین گروه از همسران در مقابل دخالت های احتمالی دیگران بسیار آسیب پذیرند و اذیت می شوند؛ پس اگر تصور می کنید به این گروه تعلق دارید زودتر برای رفع مشکل دست به کار شوید.
وی با بیان اینکه به دلایل گوناگونی ممکن است همسران بعد از ازدواج به خانوادههای پدری خود از نظر اقتصادی وابسته باشند گفت: دانشجو بودن، سربازی رفتن یا زیر بار قسط های گوناگون قرار داشتن می تواند باعث شود همسران مورد حمایت مالی به صورت ماهیانه و ثابت خانواده های خود قرار بگیرند. در این وضعیت که خانواده جدید هنوز کاملا مستقل نشده است و به خانواده های اصلی خود وابسته هستند، احتمال دخالت کردن خانواده بیشتر از شرایط عادی است.
عزیزی در پایان مطلب خود در مجله سپیده دانایی اظهار کرد: اگر در آستانه تشکیل خانواده هستید و نیازمند کمک دیگران، حتی الامکان سعی کنید این کمک را در یک نوبت دریافت کنید و نه به صورت مستمر و دائمی و اگر هم در حال کمک گرفتن هستید تلاش کنید تا حدامکان زودتر مستقل شوید.
ایسنا
به گزارش شبنم ها، براساس آمارها که یک میلیون و 325 هزار نفر فرد معتاد در کشور شناسایی شده است، اکنون 10 درصد از معتادان را زنان تشکیل می دهند و متاسفانه براساس نظر کارشناسان، آمار زنان مصرف کننده موادمخدر و روان گردان ها در کشور روز به روز در حال افزایش است.
طبق آمار ستاد مبارزه با موادمخدر که برگرفته از آمارهای پزشکی قانونی است 279 زن معتاد درسال 93 نیز جان خود را از دست داده اند که این آمار بسیار نگران کننده است چرا که نسبت به سال 92 این آمار 33 درصد رشد دارد.
همچنین در این مدت دو هزار و 468 نفر معتاد مرد جان خود را از دست دادند که نسبت به مدت مشابه سال قبل سه درصد کاهش دارد اما آمار مرگ و میر زنان با رشد چشمگیری روبه رو بوده است.
حال سخن اصلی اینجاست که چرا میزان مرگ و میر در زنان معتاد نسبت به سال قبل آن افزایش چشمگیری دارد و چرا زنان گرایش بیشتری به اعتیاد به موادمخدر و روانگردان ها دارند.
کارشناسان معتقدند مشکلات شخصیتی، اضطراب، بیماری های جسمی، شکست تحصیلی و عشقی، و تحت فشار بودن از سوی خانواده و یا مسوولیت پذیرنبودن خانواده ها در قبال فرزندانشان از جمله دلایل گرایش زنان و دختران جوان ما به موادمخدر است.
در این باره دکتر سعید صفاتیان رییس کارگروه کاهش تقاضای اعتیاد کمیته مستقل مبارزه با مواد مخدر مجمع تشخیص مصلحت نظام دیدگاه های جالبی دارد.
وی مسائلی چون افزایش شمار مراکز و تنوع مواد مخدر ، احساس ایمنی بیشتر توزیع کنندگان مواد روانگردان در آرایشگاه ها و سالن های ورزشی، ضعف های جسمانی دختران در سنین نوجوانی و گاه نیاز آنها به مصرف بیش از حد را دلایلی بر رشد لجام گسیخته مرگ و میر زنان بر اثر اعتیاد می داند.
تعداد مراکز و تنوع مواد روانگردان و مخدر در میان زنان بیشتر شده است
دکتر صفاتیان می گوید: از آنجا تعداد مراکز و تنوع مواد روانگردان و مخدر در میان زنان در چند سال گذشته بیشتر شده است متاسفانه آمار مصرف این مواد و اعتیاد زنان نیز افزایش چشمگیری دارد.
رییس کارگروه کاهش تقاضای اعتیاد کمیته مستقل مبارزه با مواد مخدر مجمع تشخیص مصلحت نظام ادامه می دهد: اغلب دختران 16 تا 17 ساله گرایش زیادی به موادمخدر و روانگردان ها دارند و کمتر مشاهده می شود که یک بانوی 40 ساله به این روانگردان ها اعتیاد پیدا کند.
وی تصریح می کند: خانواده ها باید در این زمینه توجه بیشتری به فرزندان خود داشته باشند و از تمامی اقدامات به ویژه حالات روحی و روانی آنها مطلع باشند.
گفته های صفاتیان نشان می دهد که الگوی رفتار ما با دختران نوجوان و جوان نیاز به اصلاح دارد.بی شک این اصلاح به دور از هنجارهای جامعه نخواهد بود.
توزیع موادمخدر در آرایشگاه ها و باشگاه ها
دکتر صفاتیان همچنین به توزیع موادمخدر در آرایشگاه ها و سالن ها و باشگاه های ورزشی ویژه بانوان اشاره کرد و می گوید: اغلب این مراکز غیرقانونی و غیرمجاز فعالیت دارند اما مکانی برای خرید موادمخدر دختران جوان معتاد شده است.
چندین علت گرایش زنان به موادمخدر
وی ادامه می دهد: مشکلات شخصیتی، اضطراب، بیماری های جسمی، شکست تحصیلی و عشقیو تحت فشار بودن از سوی خانواده و یا مسوولیت پذیرنبودن خانواده ها در قبال فرزندانشان از جمله دلایل گرایش زنان و دختران جوان ما به موادمخدر است.
صفاتیان تصریح می کند: این مجموعه عوامل باعث می شود که میزان مصرف موادمخدر به ویژه روانگران ها نیز در زنان بیشتر شود.
علت مرگ و میر زنان معتاد، مصرف بیش از حد
رییس کارگروه کاهش تقاضای اعتیاد کمیته مستقل مبارزه با مواد مخدر مجمع تشخیص مصلحت نظام، علت مرگ و میر زنان معتاد را مصرف بیش از حد مواد عنوان کرد و می گوید: متاسفانه بسیاری از کسانی که این مواد را مصرف می کنند در سنین جوانی هستند و اطلاعات درستی از نوع مواد و مضرات آن ندارند و همین موضوع باعث شده که با مصرف زیاد آن، باعث مرگ خودشان شوند.
صفاتیان ادامه می دهد: ناخالصی های موجود در موادمخدر که بسیار خطرناک است نیز یکی دیگر از دلایل مرگ دختران جوان و زنان معتاد در کشورمان است چرا که آگاهی آنها در شناخت موادمخدر بسیار کم است.
وی می افزاید: همچنین برخی از دختران جوان که وزن پایینی دارند، فشار خون پایینی نیز دارند و مصرف بیش از حد موادمخدر و روانگردان ها و ناخالصی های موجود در این مواد، باعث مرگ آنها می شود.
افزایش مصرف ماده مخدر گل در میان زنان
رییس کارگروه کاهش تقاضای اعتیاد کمیته مستقل مبارزه با مواد مخدر مجمع تشخیص مصلحت نظام می گوید: متاسفانه مصرف ماده مخدر گل یا حشیش مصنوعی که اثر آن 100 تا 150 برابر حشیش است در میان دختران و زنان کشور افزایش یافته است که این موضوع بسیار نگران کننده است.
صفاتیان ادامه می دهد: اکنون بسیاری از خانواده ها نیز ارتباط مرگ و میر فرزند خود با مصرف موادمخدر و روانگردان ها را نیز متوجه شده اند و درصورت مرگ فرزندشان موضوع را به پزشکی قانونی اطلاع می دهند تا مشخص شود که علت مرگ آنها ناشی از مصرف موادمخدر بوده است یا نه.
وی تصریح می کند: همین موضوع نیز باعث شده تا میزان مرگ و میر در میان دختران و زنان از طریق استفاده بیش از حد موادمخدر نیز بیشتر قابل تشخیص باشد.
تمایل زنان برای درمان اعتیاد بیشتر شده است
صفاتیان در ادامه با بیان اینکه البته برخی بانوان تمایل زیادی برای درمان اعتیاد خود دارند، می گوید: با توجه به اینکه مراکز خاص ترک اعتیاد ویژه زنان در کشور بیشتر شده است، مراجعه زنان نیز رو به رشد است که این موضوع می تواند امیدوارکننده باشد تا زنان به دلیل آکاهی بیشتر کمتر به سمت مصرف موادمخدر بروند و روز به روز شاهد کاهش میزان مرگ و میر در میان این قشر باشیم.
سخن آخر اینکه حال که همه می دانند موادمخدر هرساله باعث مرگ تعدادی از جوانان کشورمان می شود اما چرا باید درس عبرتی برای دیگران نباشد که به سمت موادمخدر نروند.
در این زمینه آگاهی بخشی و اطلاع رسانی و ارائه آموزش ها به ویژه برای نوجوانان و جوانان بسیار ضروری است تا از این طریق بتوان دختران و پسران نوجوان و جوان را از بلای خانمانسوز اعتیاد دور کرد.
اما ناگفته نماند که خانواده ها در این راستا تاثیر بیشتری دارند و باید با احساس مسوولیت بیشتر مراقب فرزندان خود جهت جلوگیری از گرایش به موادمخدر و اعتیاد و مصرف مواد روانگردان ها باشند.
به نظر می رسد باید به درک نوینی در برابر رفتارها و تصورات دختران نوجوان و جوان امروز بیابیم. درکی که همگانی باشد و این درک شاید در کلام گفتنش ساده باشد اما بسیار بحث های جدید و کارشناسی را می طلبد تا بتوانیم نوجوانان و جوانان را از منجلاب اعتیاد دور کنیم.
افزایش 33 درصدی مرگ زنان معتاد باید برای همه ما زنگ هشداری باشد که از مقابل مرگ های خاموشی اینچنین نگذریم.
منبع:ایرنا
به گزارش شبنم ها، در چند سال گذشته، مشکلات مالی و بودجهای سازمان صداوسیما، شدت و عمق بیشتری پیدا کرده است. سادهترین و دم دستترین اقدامی که سازمان برای مرتفع کردن این مشکل انجام داده است، افزایش زمان تبلیغات بوده است. این امر، انتقاداتی را برانگیخته و سبب نارضایتی در میان مردم شده است. اما از جنبه دیگری نیز میتوان به آن نگریست.
استفاده ابزاری از زن و ظرافتهای ذاتی او، همواره یکی از مسائل چالشبرانگیز، بهویژه در موضوع تبلیغات بوده است. سؤالی که مطرح میشود و ایده پردازان برای تهیه و تولید تبلیغات، بهخصوص از نوع تلویزیونی آن، میبایست پاسخ دهند این است که دلیل استفاده از زن در تبلیغات تلویزیونی چیست؟
انتقاد به حضور زنان و ایجاد شائبه استفاده ابزاری از آنان در تبلیغات، زمانی اتفاق میافتد که زن بیدلیل و بر اساس انگیزههای خاص در تبلیغات حضور داشته باشد.
بهطورکلی میتوان از دو منظر، به موضوع حضور زنان در تبلیغات تلویزیونی پرداخت:
1- انتقاد اولی که مطرح میشود این است که چرا در تبلیغات کالا یا خدماتی که ارتباطی خاصی با زن ندارد، از زن استفاده میشود؟ وقتی ماشین لباسشویی یا یخچال و در کل وسایل آشپزخانه تبلیغ میشود حضور زن در تیزر تبلیغاتی تلویزیونی، امری معمول و طبیعی است. اما انتقاد مربوط به زمانی است که کالا یا خدماتی که تبلیغ میشود ارتباط خاصی به زن ندارد ولی زنان در اینگونه از تبلیغات، حضوری پررنگ دارند. مثلاً، هنگامیکه در تبلیغات مربوط به بانکها، حضور زن را بهصورتی غیر متعادل میبینید که به ایفای نقش میپردازد، این سؤال ایجاد میشود که چه دلیلی برای این حضور وجود دارد؟
[جایگاه نامربوط خانم ها در آگهی های بازرگانی]
2- از منظری دیگر، نحوه ظهور و بروز زن در تبلیغات، موضوعی است که نمیتوان از آن چشمپوشی کرد. وقتی در تبلیغ محصولی مانند برنج، تصویری بسته از چهره زن - که به مدد آرایش، زیبا شده - نمایش داده میشود، چه هدف و منظوری پشت آن است؟ یا مثلاً در موارد دیگر، هنگامی که پوشش زن و رنگآمیزی لباس او در تبلیغات بهگونهای است که بیش از آنکه ذهن مخاطب را به محصولی که تبلیغ میشود جذب کند، مجذوب خود میسازد، دلیلش چیست؟
همانگونه که عنوان شد، سازمان صداوسیما، بهمنظور جبران کسری مالی و بودجهای خود، زمان تبلیغات را افزایش داده است. حال سؤال این است که این سازمان تا چه اندازه پایبند به رعایت اصول اسلامی و قوانین و مقررات کشور در ارتباط با حضور زنان در تبلیغات تلویزیونی است؟
[جایگاه نامربوط خانم ها در آگهی های بازرگانی]
قانون چه میگوید؟
بهمنظور بررسی این موضوع بهتر است به قانون، ضوابط و مقررات مرتبط با این حوزه مراجعه کرد تا چارچوب کلی حضور زنان در تبلیغات تلویزیونی نمایان گردد.
مجموعه ضوابط تولید آگهیهای رادیویی و تلویزیونی
اداره کل بازرگانی صداوسیما، دستورالعمل و مجموعه ضوابطی را بهمنظور تولید آگهیهای رادیویی و تلویزیونی در اختیار سازندگان و سفارشدهندگان آگهیها قرار داده است. این دستورالعمل کلیه شبکههای رادیویی و تلویزیونی را به رعایت آن ملزم میکند.
دستورالعمل مذکور 81 اصل را برای تهیه و تولید آگهیهای بازرگانی برمیشمرد که میبایست از جانب سازندگان و سفارشدهندگان آگهیها رعایت شود که از این میان، 6 اصل بهصورت مستقیم و 3 اصل بهطور غیرمستقیم به آداب حضور زن در تیزرهای تبلیغاتی میپردازد. اما در این یادداشت به فراخور ارتباط، به چهار اصل اشاره میشود.
در اصل 28، بهطورکلی به پوشش و آرایش افراد حاضر در آگهیها اشاره میکند و بیان میدارد: " پوشش و آرایش شخصیتهای مورداستفاده در آگهی باید متناسب با عرف جامعه بوده و با موقعیت سنی و اجتماعی آنها متناسب باشد."
همچنین در اصل 56، از جایگاه والا و ارزشمند زن در نظام مقدس اسلامی سخن به میان آمده است و در خصوص حضور خانمها در آگهیهای رادیو تلویزیونی بیان میشود: " استفاده از حضور خانمها در آگهیهای رادیو تلویزیونی مستلزم اعمال دقتهای خاصی میباشد و باید جایگاه زن مسلمان و شئون او مدنظر باشد."
در ادامه دستورالعمل مذکور در اصول 57 و 58 بهصورت جزئیتر به حضور زن در آگهیها میپردازد. در اصل 57 آمده است: " حضور خانمها و دخترخانمها در آگهیهای رادیو تلویزیونی در صورت اقتضاء موضوع مورد آگهی، بدون آرایش و با رعایت کامل حجاب اسلامی امکانپذیر است." لذا مبتنی بر این اصل، سازندگان و سفارشدهندگان آگهیها این اجازه را ندارند که بیدلیل و صرفاً برای بهره بردن از زیباییها و جذابیت زن، محصولات و خدمات خود را تبلیغ کنند. این موضوع در اصل بعدی، برجستهتر مطرح میشود بهگونهای که حضور زن در آگهیهایی که تناسبی با نقش وی نداشته باشد مجاز نمیداند. در این اصل یعنی اصل 58، آمده است: " حضور خانمها در آگهیهایی که وضعیت کالا و مصارف آن با نقش خانمها بستگی نداشته باشد مجاز نیست."
سخن پایانی
اگر بخواهیم با خط کش ِ دستورالعمل اداره کل بازرگانی سازمان صداوسیما، آگهیهای تلویزیون را بررسی کنیم، متأسفانه برخی از تبلیغات بازرگانی پخششده از رسانه ملی، از اصول مطرحشده در این دستورالعمل تخطی کرده و میتوان مصداقهای متعدد و مکرر آن را بهویژه در تیزرهای تبلیغات محصولات خوراکی، مشاهده کرد. برای مثال در تبلیغ یکی از برندهای پرشمار برنج – که هروز بیشتر از دیروز! - ، نحوه بازنمایی زن ِخانواده بهگونهای است که مخاطب، آشکارا، برجستهسازی زیبایی زن را مشاهده میکند. یا در مثال دیگر که مربوط به تبلیغ افتتاح حساب در یکی از بانکها بود، بازیگر خانم در این تیزر تبلیغاتی، از آرایش برجستهای برای حضور در این آگهی استفاده کرده بود و نحوه نمایش زن در این آگهی نیز با نمای نزدیک از چهره وی، قابلتأمل بود.
بیتردید سازمان صداوسیما نیازمند بودجه مناسب برای فعالیتهای خود بهمنظور دارایی از عملکرد شایسته است که بخشی از آن، از طریق تبلیغات بازرگانی بهدست میآید. اما وقتی تعادل از میان میرود و سهم درآمدزاییِ تبلیغات، بالا میرود، مشکلات و آسیبهای این روش، نمایان میشود که بیمبالاتی در زمینه نمایش حضور زن در آگهیها یکی از آنهاست. البته ذکر این نکته ضروری است که سازمان صداوسیما در مقایسه با کارتلهای رسانهای دنیا که از هیچ راهی برای رسیدن به سود حداکثر دریغ نمیکنند و در تیزرهای تبلیغاتی خود بهصورت گلدرشت از جنبه ابزاری و جنسی زن بهره میبرند، بسیار عملکرد بهتر و مناسبتری داشته است. اما این نگاه حداقلی نباید مسئولان و دستاندرکاران رسانه ملی را در انجام وظیفه خود برای تبدیل سازمان صداوسیما به رسانه تراز انقلاب اسلامی غافل سازد. لذا اهمیت راهبرد اقتصاد مقاومتی بیش از پیش نمایان میشود، زیرا در صورتیکه ساختار مالی و بودجهای سازمان، منعطف و مستحکم باشد و از شیوههای متنوع برای کسب درآمد بهره برد، مسائل و مشکلاتی که در این چند سال به خاطر شدت یافتن تحریمها، گریبان گیر سازمان شده است، پیش نمیآید.
مشرق
به گزارش شبنم ها، با او همراه شدم و همانند دوستان دوران کودکی آنچنان با خوش اخلاقی و برخورد گرم خود با من سخن می گفت که انگار سالیان سال است او را می شناسم.
صدایش گرم و صمیمی بود و با لبخندی بر لب خود را سرهنگ سهرابی و بازنشسته نیروهای مسلح معرفی کرده و می گوید: حدود هفت سال است که ساعت های متمادی را در این بوستان و در بین هم سن و سالهایم می گذرانم، اما باور کنید خسته شده ام.
وی می افزاید: از خودم از دوستانم و به خصوص از فرزندان بی عاطفه ام که یک عمر برای آنها از خودم گذشتم و بارها بر خواسته های خود پا گذاشتم تا به آنها بد نگذرد اما دریغ از ذره ای عاطفه فرزندی؟
سهرابی ادامه می دهد: چرا اینقدر مردم نسبت به هم بی عاطفه شده اند و احترام به بزرگترها به خصوص در خانواده ها کم رنگ شده، مگر دنیا دار مکافات نیست، خدا به فرزندان بی عاطفه رحم کند.
وی تاکید می افزاید: باور کنید چندین ماه در یکی از خانه های سالمندان زندگی کردم و علی رغم برخی مشکلات موجود، از بسیاری از موارد راضی بودم اما حتی در اوج آنکه در کنار تو بسیاری افراد هستند، اما همیشه تنهایی و این تنهایی تو را شکسته و نابود می کند.
این سرهنگ بازنشسته ادامه می دهد: تو را بخدا به فرزندان بگویید خیلی زود دیر می شود و همین راه نیز در انتظار شماست، اما قدری مهربان تر باشید و پدر و مادران خود را تا می توانید در کنار خود نگه دارید، زیرا دل سالمندان همانند کودکان نازک است و زود شکسته می شود.
** به مدرسه پیرمردها خوش آمدی
سالمند دیگری نیز که در بوستان به انتظار جناب سرهنگ و دیگر دوستانش نشسته بود، به محض دیدن من از روز صندلی بلند شده و از روی ادب سلام کرده و خود را علی آقا معرفی می کند.
وی با لحنی نمکین می گوید: «به مدرسه پیرمردها خوش آمدی» و در پاسخ به این سووال که روزانه در این مدرسه چه می کنند، می افزاید: تجربه تلخ و شیرین یکدیگر را مرور می کنیم و برخی اوقات حسرت کارهای نکرده را خورده و بعضی اوقات نیز نادم از استفاده نکردن مناسب از فرصت های از دست رفته هستیم.
علی آقا ادامه می دهد : البته اوضاع ما خیلی خوب است و از آن راضی هستیم اما شما نمی دانید بارها با سالمندانی رها شده کوچه و خیابان در همین بوستان برخورد کرده ایم که نمی دانستند کی هستند و کجا باید بروند و اصلا چیزی را به خاطر نمی آوردند و تنها یک جمله می گفتند که نزد آقا و خانومی زندگی می کردم که بارها برسر بیرون راندن و یا ماندن من از خانه با هم دعوا می کردند.
وی می گوید: ای آقا کجای کارید، اگر همین اندک پس انداز رو هم نداشتیم وضع ما هم بهتر از سالمندان کارتن خواب نبود.
علی آقا در خصوص برخی سالمندان کارتن خواب در سطح شهر می افزاید: کارتن خوابی برخی سالمندان چیز تازه ای نیست، اما جالب اینست در این شهر شلوغ و میلیونی چنین افرادی که به هر دلیل در خیابان ها رها می شوند، چه شخص و یا ارگانی مسوول حمایت و هدایت اینگونه افراد است؟
وی ادامه می دهد: مگر اینگونه افراد انسان نیستند پس چرا کسی از آنان حمایت نمی کند که مجبور هستند برای سیر کردن شکم، غذای خود را از پس مانده های غذاهای دیگران آن هم از سطل های زباله تامین کنند.
علی آقا تاکید می کند: به آداب و رسوم احترام گذاشته و می گذارم اما واقعا ارزش ما پدر و مادرها فقط ختم به یک روز در سال می شود، مگر ما پدران یک روزه هستیم و فقط یک روز برای فرزندانمان زحمت کشیده ایم.
** و روز پدر
13 رجب سالروز میلاد امام علی(ع)، روز پدر در ایران نامگذاری شده و ایرانیان به پاس این روز فرخنده، به رسم احترام، با تهیه هدیه ایی، به دیدار و دست بوسی پدران خود می روند.
نویسنده و کارشناس مذهبی در گفت وگو با خبرنگار ایرنا به تبیین جایگاه پدر و توصیه دین مبین اسلام در احترام به این شخصیت پرداخته و می گوید: در تعالیم دینی و باورهای اعتقادی ما بر حفظ احترام و اطاعت از پدر و مادر تاکید شده تا حدی که پیامبر گرامی اسلام(ص) فرمودند، حضرت جبرییل آنچنان در مورد پدر و مادر توصیه می کرد که من منتظر بودم که آنها را به عنوان خدای روی زمین به من معرفی کند.
حجت الاسلام محمدرضا زائری با بیان اینکه در بسیاری از آیات قرآن کریم نیز بر حفظ حرمت و احترام به پدر و مادر تاکید شده، می افزاید: حفظ شان و جایگاه پدر و مادر در بسیاری از آیات قرآن کریم مورد تاکید قرار گرفته است.
وی خاطر نشان می کند: در برخی روایات نیز تاکید شده که نگاه با محبت به پدر و مادر موجب آمرزش گناهان می شود.
** پدران و مادران منشا خیر و برکت هستند
زائری می افزاید: شرایط زندگی و معیشتی امروزه، متاسفانه ما را به جایی رسانده که بسیاری از مسایل شرعی و اخلاقی را رعایت نمی کنیم و متوجه این موضوع نیستیم که وجود پدر و مادر آنچنان برکتی دارد که حتی بسیاری از بلاها و آفت را از زندگی ما دور می کند، البته این مهم از جمله بخش هایی است که نیاز به فرهنگسازی دارد.
مدیرعامل مجموعه فرهنگی سرچشمه در پاسخ به این سووال که آیا عصای پیری صحت دارد یا نه، می گوید: والدین نباید اینگونه رفتار کنند که تمام امید خود را متوجه فرزندان کنند و بگویند فرزندانم عصای پیری من هستند، که در صورت خلاف این موضوع، از لحاظ روحی و روانی آسیب ببینند و از طرفی نیز فرزندان باید بجای عصای پیری بودن تمام وجود خود را وقف پدر و مادر کنند.
این کارشناس مذهبی می افزاید: در فضای تربیت دینی و سبک زندگی اسلامی، مسجد و حسینیه و هیات ها تاثیر بسزایی در تربیت فرزندان دارد و دائم تذکر به حفظ حرمت پدر و مادر در این مکان ها شنیده می شود، اما در مجموع نوع رفتار پدران و مادران بهترین الگو برای تربیت فرزندان است.
وی می گوید: در نهایت کسانی قدر پدران و مادران خود را بیشتر از همه می دانند که این نعمت الهی را از دست داده باشند.
منبع: ایرنا
به گزارش شبنم ها ، تلگرام یک برنامه پیامرسان از طریق اینترنت است که مانند سایر برنامههای پیامرسان عمل میکند اما داستان این نرم افزار با بقیه اپیلیکشن های موبایلی کمی متفاوت است، تلگرام در حالی این روزها به اپ محبوب ایرانی ها تبدیل شده و جای خود را در بین کاربران ایرانی باز کرده است که بسیاری از کارشناسان معتقدند توانسته در کوتاه ترین زمان بی بند و باری و حیازدایی را رواج دهد.
شاید تصورش برای شما سخت باشد اما برنامه موبایلی تلگرام این روزها به اندازه ای پررنگ شده که بی مبالغه، بسیاری از کاربران ایرانی به معنای واقعی به آنها «معتاد» شده اند و با ترویج بی حیایی به دنبال ذبح آنلاین حیا در جامعه ایرانی است.
برادران دوروف شاید تصور آن را هم نمی کردند که این برنامه در مدت زمان کوتاهی به این شدت همه گیر شود اما تلگرام نشان داد راه نفوذ در بین کاربران را به خوبی یاد دارد، این نرم¬افزار به سرعت در اپ موبایلی برنامههای دنیا رشد کرد و به برترین برنامه رایگان در ۴۶ کشور از آلمان تا اکوادور آمریکا و چند کشور دیگر دست یافت.
در حالی بازار استفاده از این نرم افزار موبایلی این روزها در ایران داغ شده است و روزانه افراد زیادی به تلگرام می پیونند، که با اندکی تامل می توان پی برد در پس پرده آن سناریوی حیا زدایی از جامعه اسلامی ایران نهفته است.
همزمان با خبر فیلتر برخی اپیلیکشن ها موبایلی و محدودیت دسترسی کاربران به برخی از نرم افزارها شاهد هجوم یکباره ایرانی ها به تلگرام آلمانی بودیم، و همین امر باعث شد تا ایرانی ها با 23 درصد حائز رتبه نخست استفاده از این اپ موبایلی در جهان را از آن خود کنند.
علت محبویت روز افزون تلگرام را می توان در محیط ساده محیط گرافیکی با امکاناتی نظیر ارسال پیامهای متنی، صوتی و تصویری در کنار استیکرهای جذاب و قابلتولید توسط مخاطبان جستجو کرد، استیکرهای که این روزها بلای جان خانواده ها و دیگر کاربران این شبکه اجتماعی شده است و تلگرام را از بقیه اپ های موبایلی جدا کرده است.
جالب آن است که ساخت شکلک های سفارشی بدون هیچ محدودیت و دانش رایانه ای نگرای های زیادی در جامعه به وجود آورده است شکلک هایی که عفت جامعه را هدف گرفته اند، استیکرهای این اپلیکیشن نه تنها بر خلاف شرع و عرف جامعه ما بلکه سایر جوامع دنیا بوده که قطعا اثرات مخربی بر روح و روان افراد به جا می گذارد و ذهن و روح افراد را فاسد می کند.
بر این اساس ساخت و انتشار استیکرهای مستهجن در فضای تلگرام روز به روز در حال افزایش است که در کنار زدودن حیا، لذت گرایی محض و ترویج اباحی گری جنسی را نیز در بر دارد.
اما از این موارد که بگذریم، تلگرام این روزها در حالی آزدانه مشغول انتشار تصاویر مستهجن و حمله به عفت جامعه اسلامی است که مسئولان وزارت ارتباط در این خصوص هیچ واکنشی نشان نداده اند.
محمود واعظی که پیش از این همواره به طرفداری از فعالیت شبکههای اجتماعی موبایل پرداخته و به کرات تاکید کرده بود که هیچ شبکهای به دلیل مسائل اقتصادی فیلتر نمی شود، این بار به خبرنگار ایسنا اظهار کرد که برای شبکههایی که از محتوا یا استیکرهایی در قالب توهین به مقامات کشور استفاده کرده یا نسبت به ترویج مسائل غیراخلاقی مبادرت میکنند بر اساس قانون محدودیت اعمال میکنیم.
حال باید دید با توجه به گسترش تصاویر مستهجن در محیط تلگرام برای اصلاح شرایط این نرم افزار آیا امکانی برای بهره گیری از فیلترینگ هوشمند وجود دارد یا برای برطرف سازی این مشکلات مسوولان تصمیم به مسدودسازی این شبکه خواهند گرفت.
انتهای پیام/
منیع: عصر هامون